پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


تک افتاده


تک افتاده
● چگونه می توان حكایتی تمثیلی* از كافكا را تفسیر كرد
▪ جست جو را رها كن!
صبح خیلی زود بود و خیابان ها تمیز و خالی. من به سوی ایستگاه راه آهن می رفتم. وقتی ساعت برجی را با ساعت خودم مقایسه كردم، متوجه شدم ساعت بسیار دیرتر از آن است كه من گمان كرده بودم. باید خیلی عجله می كردم، وحشت از این كشف مرا در راهی كه داشتم متزلزل كرد. هنوز این شهر را به خوبی نمی شناختم، خوشبختانه پاسبانی در آن نزدیكی بود، به سویش شتافتم و در حالی كه از نفس افتاده بودم از وی راه را پرسیدم. او لبخند زد و گفت: «راه را از من می پرسی؟» گفتم: «آری چون خودم قادر به پیدا كردن آن نیستم.» گفت: «جست وجو را رها كن، جست وجو را رها كن.» و با جهش بلندی از من روی برگرداند، مثل آدم هایی كه می خواهند كسی خندیدنشان را نبیند.
فرانتس كافكا یكی از مهم ترین نویسندگان آلمانی زبان اوایل قرن بیستم شمرده می شود. او در ۱۸۸۳ در پراگ متولد شد و در ۱۹۲۴ در سن ۴۰ سالگی در نزدیكی وین از دنیا رفت. رمان ها، داستان ها و تمثیل های متعدد او هنوز نیز از یك تفسیر مشخص و سر راست سر باز می زنند و این امر خود گواهی بر چند لایه بودن آثار كافكا است، كسی كه جزء پر رمز و رازترین نویسندگان عصر خود به حساب می آید. احتمالاً یكی از دلایلی كه رمان های كافكا نظیر «محاكمه»۱ یا داستان بلند «مسخ»۲ تمثیل هایی بسط داده شده تلقی می گردند همین امر است. ما در اینجا به یكی از آثار بسیار كوتاه كافكا خواهیم پرداخت. با استفاده از تمثیل «جست وجو را رها كن!» می خواهیم _ با اقتباس از منتقد ادبی هاینس پولیتزر۳ _ تنوع روش ها و مكتب های تفسیری را در ادبیات نشان دهیم. نگاهمان را به سه مكتب متمركز خواهیم كرد: تفسیر تاریخی _ اجتماعی، تفسیر روانشناختی و تفسیر مذهبی.
اگر مبنا را بر روش تفسیری تاریخی _ اجتماعی بگذاریم باید شرایط بیرونی كه كافكا در آن به زندگی و كار مشغول بوده را درنظر بگیریم. او كه یك یهودی _ آلمانی بود در شهر پراگ (مركز جمهوری چك) بزرگ شد. یهودی بودنش وی را از طبقه ممتاز اتریشی _ كاتولیك، كه تا سال ۱۹۱۸ بر پراگ حكومت می كردند، جدا و متمایز می كرد.۴ زبان مادری اش _ كه آلمانی بود _ او را از پراگی هایی كه به زبان چك تكلم می كردند جدا می كرد و هویت او به عنوان یك شهروند پراگ كه به زبان آلمانی محاوره می كرد، او را از اسلاوهایی كه برای استقلال سیاسی خود در حال مبارزه بودند متمایز می كرد. بنابراین كافكا به احتمال زیاد خود را از هر جهت فردی تك افتاده و جدا از جامعه احساس می كرد.
از این دیدگاه تاریخی _ اجتماعی می توان به تفسیر تمثیل كافكا كه در پی می آید رسید. راوی این داستان كوتاه این شهر غریب را به درستی نمی شناسد. او به مانند كافكا در شهر پراگ، در این شهر نه وطن زبان مادری اش را می شناسد و نه وطن معنوی، فرهنگی یا احساسی اش را. از این پس زمینه پیداست كه پاسبان نماینده حكومت اتریش، یعنی نماینده قدرت دستگاه حكومتی است كه قادر به حمایت از شهروندش نیست. رابطه میان فرد و جامعه، میان شهروند و اتوریته حكومتی در اینجا به نحو قابل توجهی دچار اختلال است. در پاسخ پاسبان، _ كه می گوید، جست وجو را رها كن - ناامیدی مطلقی نهفته است كه از بی آتیه بودن زندگی در این شهر حكایت دارد. چنانچه بخواهیم تفسیری روانشناختی از تمثیل كافكا داشته باشیم باید به بیوگرافی شخصی كافكا نگاهی دقیق تر بیفكنیم. رابطه توام با مشكل كافكا با پدرش كه زندگی و كار نویسندگی پسرش را قبول نداشت در رابطه راوی این تمثیل با پاسبان منعكس شده است. پاسبان نه تنها نماد اتوریته حكومت بلكه همچنین بیانگر اتوریته پدری است كه به جای نشان دادن راه درست زندگی، آن را مسدود نیز می كند. به همین دلیل ترس های بنیادین بشری در ترس راوی از دیر رسیدن نمود می یابد كه این خود بیانی است برای استیصال وجودی و ترس از مرگ. پاسخی كه به صورت جمله «جست وجو را رها كن» خطاب به راوی گفته می شود به ناامنی، تردید هویتی و جست وجوی بیهوده و حاكی از یأس برای پیدا كردن مكانی در زندگی و اجتماع اشاره می كند. این وضعیت چاره ناپذیری سه بار در این تمثیل در معرض دید خواننده قرار می گیرد: هنگامی كه راوی متوجه دیر رسیدنش می شود، هنگامی كه پاسبان به سئوال راوی با یك سئوال متقابل واكنش نشان می دهد و بار سوم وقتی كه راوی در پایان با جمله «جست وجو را رها كن» كه از پاسبان می شنود با حالتی عاجز و واداده به حال خود رها می شود.
در تفسیر مذهبی پاسبان تنها برای ما نمادی از پدر مادی _ بیولوژیكی نیست بلكه سمبلی است برای خداوندی كه از بشر رو برگردانده و دیگر كاری با او ندارد. جمله «جست وجو را رها كن» گواهی است از احساس بیگانگی بشر در زمین و مبین از دست رفتن معنی و مفهوم زندگی. بیگانگی با این دنیا جست وجوی هدف های تازه را بیهوده می گرداند. تلاش و كوشش برای دست یافتن به هدفی مطلق فایده ای دربر ندارد _ در تمثیل كافكا این هدف ایستگاه راه آهن است كه راوی قصد دارد از آنجا زندگی نوینی را آغاز كند.
پاسبان می گوید: «جست وجو را رها كن» و از وی رو برمی گرداند، مثل آدم هایی كه می خواهند هنگام خندیدن تنها باشند.استیصال، وادادگی و ناامیدی عناصر مشتركی هستند كه هر سه روش تفسیری بر آن اذعان دارند. راوی جست وجوگری است كه هیچ نمی یابد و در برابر اتوریته حكومت، پدر و خداوند درمانده و ناتوان است. او در كلیه زمینه ها زندگی را بی معنا می یابد و هیچ كجا وطن معنوی خود را پیدا نمی كند. این سه تفسیر همدیگر را پوشش داده و تكمیل می كنند. چنین غنای معنایی به متن كوتاه كافكا فضایی پررمز و راز، مضطرب كننده و در عین حال غیرواقعی داده و او را به یكی از جالب ترین و احتمالاً مشكل فهم ترین نویسندگان قرن بیستم تبدیل كرده است.
پی نوشت ها:
*برای واژه die Fabel (آلمانی) / Fable (انگلیسی) در اینجا برابر «حكایت تمثیلی» گذاشته شده است. این واژه در فرهنگ های مختلف فارسی به حكایت، قصه، افسانه، داستان، اسطوره و... نیز برگردانده شده است.
۱ _ Der Prozess این اثر را قبل از انقلاب دكتر حسن هنرمندی به فارسی ترجمه كرده بود. بعد از انقلاب نیز با ترجمه جلال الدین اعلم از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شد.
۲ _ Die Verwandlung دست كم سه ترجمه از این اثر معروف در زبان فارسی وجود دارد. اولین ترجمه به قلم صادق هدایت در ۱۳۲۹ منتشر شد. دو ترجمه دیگر توسط فرزانه طاهری (انتشارات نیلوفر) و علی اصغر حداد (نشر تجربه) انجام شده است. از این سه ترجمه تنها ترجمه حداد از زبان اصلی بوده است.
۳ _ Heinz Politzer در ۱۹۱۰ در شهر وین متولد شد. در انتشار اولین مجموعه آثار كافكا با ماكس برود همكاری داشت. كتاب وی تحت عنوان «فرانتس كافكای هنرمند» (Franz Kafka der kunstler) یكی از مهمترین كتاب هایی است كه درباره این نویسنده منتشر شده است.
۴ _ جمهوری چك تا قبل از ۱۹۱۸ تحت سلطه امپراتوری سلطنتی اتریش قرار داشت.
ترجمه: سهراب برازش
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید