پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

بهشتی؛ شهید مظلوم


بهشتی؛ شهید مظلوم
چند نفر عزیز که بسیار خاطرشان عزیز است، گرفتن از ملت، ملت را عقب نمی‌نشاند، صفها فشرده تر می شود، فریادها بیشتر می شود و مشتها گرهش محکمتر می شود. شما نمی توانید با ترور بعضی شخصیتها، با بمب گذاشتن در بعضی جاها - هر جا باشد - نمی توانید این ملت را از صحنه خارج کنید. این ملت سرتاسر کشور الآن در ]صحنه اند.[ الآن در تمام کشور در صحنه، مردم موجودند و با مشتهای گره کرده ایستاده اند در مقابل شما. ملتی که جوانش هر دو پایش را از دست داده و او را خواباندند و آوردند پیش من، مع ذلک، می گوید که دعا کنید که من شهید بشوم، ملتی که مادر شهید می آید و می گوید من اولاد دیگری هم دارم و برای شهادت حاضرم بدهم، ملتی که جوانهای او در جبهه ها نماز شب می خواند و جهاد فی سبیل اللّه می کند و این جهاد را برای خودش فخر می داند و زندگی ننگین فرصت طلبی و راحت طلبی را به کنار زده است و شب و روز خودش را در سنگر با آن هوای گرم و با آن بی آبی و با آن شدت می گذراند و پیشروی می کند، با کشتن من و امثال من کنار می رود این ملت؟! اشتباه دارید شماها؛ شمایی که دعوت می کنید به ایستادن در مقابل مردم. در مقابل این ملت، می خواهد کسی بایستد؟
اینهایی که دم از خلق
می زنند و دم از شجاعت
می زنند و دم از جنگجویی
می زنند، چطور در کنار خانه ها خزیده اند و بچه ها را وادار می کنند که بروند بمب بگذارند؟ این کار ابلهانه برای چیست؟ برای این است که شما خیال می کنید که حالا که این کار را کردید، دیگر ملت ما همه کنار می روند و صحنه را می گذارند برای شما؟ این اشتباه است. دو روز پیش از این که سران ارتش اینجا بودند، با کمال جدیت از من می خواستند که به این اشخاصی که برای صلح رفت و آمد می کنند، بگویید نیایند اینجا، ما رها نخواهیم کرد، ما مثل حسین در جنگ وارد شدیم و مثل حسین باید به شهادت برسیم. من کراراً به این مادرها و پدرها و به این جوانهای گولخورده نصیحت کردم که اولاد خودتان را نصیحت کنید، اولاد خودتان را بازدارید از اینکه آلت دست جنایت جنایتکاران بشوند. و به این جوانهای گولخورده مکرر گفتم که شما طرز فکر این بزرگترها را - به اصطلاح - و این سران را مشاهده کنید! این سران فاسد هیچ کدام در صحنه نیستند، همه در زیر، در کنج خانه ها و در زیر زمینها هستند و شما را آلت قرار دادند که شما بروید و خون مردم را بریزید و خون خودتان ریخته بشود، صحنه برای آنها درست بشود که آن ها بیایند بیرون صحنه را برای امریکا درست کنند. بیدار بشوید یک قدری! این تلاشهای احمقانه ای که اینها می کنند، خیال می کنند که به مجرد اینکه این افراد لایق را بردند از بین، ملت ما دیگر می رود کنار، در ملت ما افراد لایق هست و می آید جای آنها. آنها برای همین شهادت وارد شده بودند در جبهه، در این صحنه ها و ملت ما هم برای شهادت وارد شده است در صحنه.
اگر بنا بود که به مجرد اینکه یک امری واقع می شد ناگوار، ما کنار می رفتیم و ملت کنار می رفت، این از اول نمی آمد در صحنه. ملتی که بچه چند ساله اش با موتور سیکلت می زند به تانک و زیر تانک می رود، این به کشته شدن یک نفر یا دو نفر یا صد نفر یا هزار نفر کنار می نشیند؟! اینها باید به عدد افراد این ملت، به عدد افراد جوان و رزمنده این ملت بمب تهیه کنند، و الّا یک بمبی دزدکی زیر یک منزل گذاشتن و یک نفر، چند نفر ابرار را، چند نفر اشخاص متعهد به اسلام را، فداکار را از بین بردن، که ملت را از بین نمی برد. ملت یک دریای بزرگی است و این دریای بزرگ هست و به جای اشخاصی که از صحنه آنها با شهادت بیرون می روند و جنایتکاران آنها را از صحنه بیرون می کنند، به جای آنها باز افراد می آیند و این سیل خروشان هست تا اینکه امریکا را و سایر کشورهایی که می خواهند ما را طعمه کنند، قطع طمع همه آنها را بکنند.
ما به این طور کارهای بچگانه؛ کارهایی که معلوم است از روی ضعف پیش آمده؛ کارهایی که معلوم است که نفسهای آخر را دارند می کشند، از صحنه خارج نمی شویم ما. ما اگر آمده بودیم برای اینکه یک زندگی مرفهی بکنیم، بله، وقتی می دیدیم که یک کسی را یا چند کس را کشتند، ترور کردند، خوب، راحت طلبی این بود که دیگر نیاییم. و شما، صدها نفر شما را، چندین هزار افراد شما را محمدرضا در خیابانها کشت و شما از صحنه خارج نشدید. الآن هم در صحنه های جنگ، هر روز برادران ما، برادران متعهد ما، برادرانی که ما باید از آنها در این امور عبرت بگیریم، این برادران کشته می شوند و جای آنها را یک صف دیگر می گیرد.
شما اشتباه دارید، احمقانه عمل می کنید. یک روز می گویید که »بحث آزاد« وقتی بحث آزاد پیش می آید نمی آیید، فرار می کنید. یک روز می گویید که اجازه بدهید که ما بیاییم در رادیو و تلویزیون چه بکنیم، اجازه هم بهتان بدهند، نمی آیید. یک روز هم می گویید که ما برای خلق می خواهیم زحمت بکشیم، خرمنهای مردم را آتش می زنید برای خلق، کارخانه ها را از بین می برید برای خلق، این خلق را می ریزید در خیابانها و سر می برید برای خلق! این خلقی که شما برای او این کار را می کنید؛ کیست؟ زندگی این مردم را شما می خواهید به هم بزنید، اگر بتوانید. آن خلقی که برای او عمل می کنید، خوب، جز این جمعیت ایران است؟ شما این جمعیت ایران را در مقابلش ایستادید. شما دعوت می کنید در مقابل این جمعیت، مردم بایستند. مردم در مقابل خودشان بایستند؟ یا شما گنهکارها را دعوت می کنید و شما مفسدین را دعوت می کنید برای مقابله؟ وقتی مقابله نمی توانند بکنند می روند کنار و هی بمب می گذارند یک جایی. این دلیل بر این است که شما مرد جنگ نیستید و ادعا می کنید، مرد بحث آزاد نیستید و ادعایش را می کنید. در کتاب خودتان، از اسلام هیچ خبری نیست و همه اصول اسلام را تأویل می کنید به همین دنیا! همه چیز را بر می گردانید و ادعای اسلام می کنید! آن اسلامی که شما می گویید، چیست؟ مگر ملت ما از شماها دیگر می توانند بازی بخورند؟ اینهایی که هم حبسی شما بودند، آن قدر جنایات از شما سراغ دارند که اگر یک وقت فرصت پیدا کنند و بیایند در رادیو و تلویزیون بگویند، می فهمید شما که اینها چی بودند و چه جانورهایی هستند و بودند.(۵۱۰)
□□□
● عدم اعتقاد به اصول اسلام
می خواستند بهشتی و خامنه ای و رفسنجانی و امثال اینها را از صحنه خارج کنند. اینها رفتند به آقای بهشتی و این جمعی که در این واقعه ]...[؛ در این واقعه فجیع ]که [ به دست عمّال امریکا و به دست اشخاصی که کسی ] که [ »شناخت» آنها را خوانده باشد، می داند که به هیچ یک از اصول اسلامی اعتقاد نداشتند،] درست شده بود،[ به دست اینها شهید شدند و به درگاه خدا شتافتند و نحن ا ن شاءاللّه ب ه م لاح قون.(۵۱۱)
□□□
● فاجعه ۷ تیر
▪ شهادت جمعی از ابرار به دست منافقان در حادثه هفتم تیر
این پیشامد برای همه ملت ما ناگوار بود و یک اشخاصی که برای خدمت خودشان را حاضر کرده بودند و خدمتگزار این کشور بودند، اشخاصی بودند که آن قدری که من از آنها می شناسم از ابرار بوده اند، از اشخاص متعهد بوده اند که در رأس آنها مرحوم شهید بهشتی است. ایشان را من بیست سال بیشتر می شناختم. مراتب فضل ایشان و مراتب تفکر ایشان و مراتب تعهد ایشان بر من معلوم بود. و آنچه که من راجع به ایشان متأثر هستم، شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود. مخالفین انقلاب، افرادی ]را [که بیشتر متعهدند، مؤثرتر در انقلاب اند، آنها را بیشتر مورد هدف قرار داده اند. ایشان مورد هدف اجانب و وابستگان به آنها در طول زندگی بود. تهمتها؛ تهمتهای ناگوار به ایشان می زدند! از آقای بهشتی اینها می خواستند موجود ستمکار دیکتاتور معرفی کنند، در صورتی که من بیش از بیست سال ایشان را می شناختم و بر خلاف آنچه این بی انصافها در سرتاسر کشور تبلیغ کردند و «مرگ بر بهشتی» گفتند، من او را یک فرد متعهد، مجتهد، متعهد، متدین، علاقه مند به ملت، علاقه مند به اسلام و به درد بخور برای جامعه خودمان می دانستم. و شما گمان نکنید که این آقایان که وارد شدند در این شغلهای دولتی، اینها یک اشخاصی بودند یا هستند که راهی برای استفاده جز این مقام ندارند؛ اینها هر کدام اشخاص متعهدی بودند که در پیش مردم مقام داشتند، در پیش روحانیت مقام بزرگ داشتند، و این طور نبود که وا خورده باشند که بخواهند بیایند اینجا انحصار طلب باشند. خدا انصاف بدهد به آنهایی که انحصارطلب بودند و می خواستند بهشتی و خامنه ای و رفسنجانی و امثال اینها را از صحنه خارج کنند. اینها رفتند به آقای بهشتی و این جمعی که در این واقعه ]...[؛ در این واقعه فجیع ]که [به دست عمّال امریکا و به دست اشخاصی که کسی ]که [«شناخت» آنها را خوانده باشد، می داند که به هیچ یک از اصول اسلامی اعتقاد نداشتند، ]درست شده بود،[ به دست اینها شهید شدند و به درگاه خدا شتافتند و نحن ا ن شاءاللّه ب ه م لاح قون.(۵۱۲)
□□□
● بی اطلاعی منافقین از اسلام و قدرت معنوی آن
بسم اللّه الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
ملتی که برای اقامه عدل اسلامی و اجرای احکام قرآن مجید و کوتاه کردن دست جنایتکاران ابرقدرت و زیستن با استقلال و آزادی قیام نموده است، خود را برای شهادت و شهید دادن آماده نموده است و به خود باکی راه نمی دهد که دست جنایت ابرقدرتها از آستین مشتی جنایتکار حرفه ای بیرون آید و بهترین فرزندان راستین او را به شهادت رساند. مگر شهادت ارثی نیست که از موالیان ما که حیات را عقیده و جهاد می دانستند و در راه مکتب پرافتخار اسلام با خون خود و جوانان عزیز خود از آن پاسداری می کردند به ملت شهیدپرور ما رسیده است؟ مگر عزت و شرف و ارزشهای انسانی، گوهرهای گرانبهایی نیستند که اسلاف صالح این مکتب، عمر خود و یاران خود را در راه حراست و نگهبانی از آن وقف نمودند؟
مگر ما پیروان پاکان سرباخته در راه هدف نیستیم که از شهادت عزیزان خود به دل تردیدی راه دهیم؟ مگر دشمن قدرت آن دارد که با جنایت خود مکارم و ارزشهای انسانی شهیدان عزیز ما را از آنان سلب کند؟ مگر دشمنهای فضیلت می توانند جز این خرقه خاکی را از دوستان خدا و عاشقان حقیقت بگیرند؟ بگذار این ددمنشان که جز به «من» و »ما«های خود نمی اندیشند و یأکلون کما تأکل الانعام عاشقان راه حق را از بند طبیعت رهانده و به فضای آزاد جوار معشوق برسانند.
پانوشت ها:
۰۱۵- سخنرانی در جمع اعضای ستاد جهادسازندگی
۱۱۵- سخنرانی در جمع اعضای ستاد جهادسازندگی
۲۱۵- سخنرانی در جمع اعضای ستاد جهادسازندگی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید