پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

گفتمان های از جنس سنگ و شیشه


گفتمان های از جنس سنگ و شیشه
آن روز که علم جدید آرام آرام از زهدان تاریک قرون وسطی متولد می شد، به خیال کسی خطور نمی کرد که چه حادثه مهمی در شرف وقوع است. کسی نمی دانست که این کودک باهوش و بازیگوش به همه جای جهان سرک خواهد کشید و همه جا رد پای خویش را باقی خواهد گذاشت: در اعماق اقیانوس ها، در دل کهکشان ها و از همه مهم تر در سراسر ذهن و زبان آدمی. اکنون آن کودک نوپای دیروز موثرترین و خبرسازترین پدیده امروز است. روزی نیست که خبر از ایده های تازه و دستاوردهای فناورانه نو به گوش نرسد. یکی از مهم ترین دستاوردهای علمی علم جدید، گسترش ارتباطات و رسانه ها بوده است. امروز می توان در گوشه ای امن و آرام روبه روی رایانه ای کوچک نشست و سفری دور و دراز به پرهیاهوترین مراکز علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهان آغاز کرد. جهان در سیم ها، صفحه کلیدها و نمایشگرها جریان دارد. هرچه ابزارهای ارتباطی پیشرفته تر و پیچیده تر شده، جهان کوچک و کوچک تر شده است. " ورود به جامعه اطلاعات را فرصتی نو برای همه مردم جهان می دانیم." سید محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات در نشست اجلاس سران درباره جامعه اطلاعات در ژنو چنین گفت. این که عصر ارتباطات عصر گفت وگو است و جامعه شبکه ای سامان دهنده نظام شبکه ای، باید چاره ای بیندیشیم که تبادل اطلاعات در جامعه اطلاعاتی به گفت وگو بینجامد و فاصله ها را کم کند. آیا این سخنان سرآغاز تحولی نو در ساختار جامعه ایران بود؟ دغدغه ذهنی رییس جمهور سابق موجب شد تا او از عصر اطلاعات سخن بگوید، یا تحولات جهانی و به تبع آن تاثیرات الزام آور آن برای کشورهای در حال توسعه؟ و یا این که شناخت جامعه جهانی و پی بردن به این امر که فناوری اطلاعات و ارتباطات ابزار توسعه ای کشور در زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است؟ شاید هم همه این مسائل موجب شد که ایران در دوران ۸سال ریاست جمهوری محمد خاتمی، به عصر اطلاعات ورود پیدا کند. حتی اگر بیان تمامی این موارد به گونه ای باشد که بخواهیم کارنامه ای درخشان از فعالیت دولت قبل در زمینه جامعه اطلاعات و ارتباطات ارائه دهیم، ولی باید توجه داشت که ادامه و توسعه دادن راهی که آغاز شده، در دولت نهم بسیار حایز اهمیت خواهد بود. اگرچه در دولت هشتم، شورای عالی اطلاع رسانی ایجاد شد، ایران حضوری فعال در اجلاس بین المللی داشت، برنامه چهارم توسعه با رویکرد به دانایی محوری که مهم ترین ابزار آن فناوری اطلاعات و ارتباطات است، نوشته شد و بودجه های قابل توجهی به توسعه کاربری فناوری اطلاعات در کشور اختصاص یافت، اما تشکیل شورای عالی فناوری اطلاعات، تشکیل ستاد بصری ۱۳ و تاکید بر تحقق دولت الکترونیکی از اقدامات دولت نهم به حساب می آید. هر چند که بی مهری های این دولت قابل توجه بوده و مدیرانش سعی داشتند که با ارائه آمارها بر بی مهری های خود سرپوش بگذارند.
● تفاوت دو درک از جهان پیش رو
رییس جمهوری سابق به همراه نصرالله جهانگرد نماینده ویژه در امور فناوری اطلاعات و ارتباطات، بر سویی که بنای آن ابتدا از گفت وگو گذاشته شد، ایستادند و انتخاب کردن و رشد یافتن را برگزیدند. "اکنون که با دگرگونی بزرگی در ارتباطات روبه رو شده ایم، می توانیم به کاهش فاصله ها امیدوار باشیم؟" مساله ای که پیش از این، ایران بسته، محدود و البته در حال سازندگی از دوران جنگ و انقلاب را با شکافی عمیق مواجه کرده بود؛ شکافی که هر روز با توسعه فناوری ها در کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه مانند هند و مالزی، عمیق تر می شد. هادی خانیکی، یکی از یاران نزدیک رییس دولت اصلاحات که ادامه دهنده ایده گفت وگو و همچنین کاربرد آن در عصر اطلاعات است، درباره دیدگاه دولت اصلاحات و چگونگی ورود ایران به عصر اطلاعات می گوید: " یکی از اولین ایده ها و رویکردهایی که آقای خاتمی حتی قبل از ریاست جمهوری به لحاظ نظری دنبال می کرد، تاکید بر مقوله گفت وگو به طور عام و گفت وگوی فرهنگ ها و تمدن ها به طور خاص بود که نتیجه طبیعی چنین دیدگاهی توجه به جهان جدید و گشودگی افق ها و به تعبیر گادامر "درهم تنیدگی افق ها" است و به طور طبیعی متغیرهایی که امکان گفت وگو را فراهم می کند. بنابراین می شود گفت که توجه آقای خاتمی در عالم نظر و ورود جنبه های نظری در عالم عمل و اجرا معطوف به عناصری بود که به لحاظ نرم افزاری و سخت افزاری گفت وگو را در این جهان ممکن می کرد. مساله ورود به عصر اطلاعات و ویژگی های آن در این دیگاه در کانون توجه قرار گرفت. به طور حتم یکی از عواملی که گفت وگو را در این جهان ممکن کرده، افزایش و گسترش ارتباطاتی است که اساسا به گفت وگو منتهی می شود." از همین روی از نگاه دولت قبل همه تحولاتی که در حوزه ارتباطات و اطلاعات در حال رخ دادن بود از دیدگاه گفت وگویی یک فرصت به شمار می آمد. همچنین اگر بخواهیم چنین دیدگاهی را در رویکردهای نظری و برنامه های عملی سید محمد خاتمی درک کنیم، می توانیم آن را در برنامه توسعه سوم و دنبال آن بیان گام هایی که در نهایت منجر به برنامه چهارم توسعه شد، بیبنیم. برنامه ای که بر محور دانایی نوشته شد و این دانایی محوری نیز گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در همه زمنیه ها بود. اما دولت خدمتگزار با رویکرد گفت وگو یا دانایی وارد عصراطلاعات نشد. این دولت صرفا به دلیل الزام های قانونی در برنامه چهارم به این حوزه ورود پیدا کرد. کما این که در اجلاس های بین المللی که برگزار شد هم عدم حضور رییس جمهور و مقامات عالی رتبه و همچنین روند کند پیگیری های برنامه عمل اجلاس سران در باره جامعه اطلاعات در کشور تونس، بیانگر چنین دیدگاهی است که این دولت تمایل چندانی به حضور در این عرصه ندارد. اگرچه این دولت به فناوری اطلاعات به عنوان ابزار توسعه ای کشور اعتقاد داشت، اما به دلیل کارهای مهم تر فرصت چندانی برای عصر اطلاعات نداشت. شاید هم تردید های مدیران این دولت موجب شد که آنان به دید تهدید به این پدید بنگرند. "من از توسعه و گسترش ام ام اس در کشور نگرانم." این اظهارنظر یکی از وزرای نزدیک به رئیس دولت نهم است که تنها به یکی از ابزارهای این فناوری اشاره دارد.
● دغدغه های دو رییس جمهوری درباره بشریت
سید محمد خاتمی ، رییس موسسه بین المللی گفت وگوی تمدن ها، امسال هم در دانشگاه وین به دغدغه های ذهنی خود در مورد گفت وگو و عصر اطلاعات پرداخت. "جهان پیش روی ما دارای ارتباطی فشرده تر از گذشته و حرکتی شتابزده تر می شود، در نتیجه به مبانی و معیارهای مشترک ما برای بهتر زیستن، بیشتر نیاز پیدا می کنیم. جهانی شدن و ورود به عصر اطلاعات را چه فرصتی برای نوع بشر و چه تهدید یا ترکیبی از فرصت و تهدید برای او قلمداد کنیم، نیازمند موازینی جهانی در حوزه اخلاق است." در همین حال امسال محمود احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا به دغدغه ذهنی خود که نه گفت وگو بلکه خدمت به بندگان خدا و مهرورزی است اشاره کرد. البته رییس جمهور می داند که فناوری اطلاعات ابزاری برای خدمت بهتر به مردم اس، زیرا ستاد تبصره۱۳ را مامور تحقق ارائه خدمات به مردم از طریق فناوری اطلاعات کرده است. "متاسفانه در جهان امروز قدرتمندان زورگو بسیاری از عالمان و علوم مختلف را در اختیار خویش گرفته اند تا ملت ها را چپاول کنند و همه فرصت ها را در انحصار خود بگیرند." این بخش دیگری از گفته های رییس دولت نهم در جمع دانشجویان و استادان دانشگاه کلمبیا است. آیا ورود به عصر اطلاعات تحقق جامعه اطلاعات و ارتباطات نمی تواند انحصار علم را از دست دیگر کشورها خارج کند؟ به گونه ای که هر کسی بتواند به علوم مختلف دسترسی داشته باشد؟ به نظر می رسد که نباید به دنبال کلماتی چون اطلاعات و ارتباطات در گفته های رئیس جمهور بود. در همان زمان که محمد خاتمی بی درنگ دعوت اجلاس سران درباره جامعه اطلاعات، نشست سازمان علمی فرهنگی ملل متحد( یونسکو) و مجمع جهانی داووس را برای بیان دیدگاه های خود در زمینه گفت وگو و عصر اطلاعات می پذیرفت، محمود احمدی نژاد در اجلاسی شرکت می کرد که در آن صحبت از معامله ای بزرگ بود.
"من در آغاز این هزاره از ضرورت گفت وگوی تمدن ها سخن گفتم، در عصر مجازی هم باید به گفت و گو میان تمدنها همت گماریم." سید محمد خاتمی " اگر بشریت به بالاترین علوم مادی و معنوی دسترسی پیدا کند اما علما و دانشمندان پاکیزه نباشند، آن را در خدمت بشریت قرار نخواهند داد."
● محمود احمدی نژاد
دولت خدمتگزار همواره در اظهارات خود درحال پند و اندرز دادن به مسوولان و دست اندرکاران بوده است. اگر چه دولت اصلاحات نیز اهل پند و اندرز بود، اما تفاوتی میان این دو هست که باید به آن توجه کرد. محمد خاتمی پند خود را این گونه بیان می کند: "تاسیس و تقویت جوامع دانش مدار مستلزم تعهد به موازین اخلاقی، حقوق انسانی، اصول دموکراسی و لوازم خوب حکمروایی است. سیاستمداران و متخصصان باید بتواند با تسهیل فعل و انفعال های الکترونیکی قدرت را به مردم واگذار کنند." و محمود احمدی نژاد نیز با ادبیات خاص خود پند دادن را تنها به هدایت کردن معطوف می دارد و سخنی از واگذاری قدرت به مردم و سپردن کار آن ها به خودشان به زبان نمی آورد: "علم باید با اخلاق و تزکیه همراه باشد تا هم عالم و محقق به درستی آن را دریافت کند و هم بشریت به خوبی و به درستی از آن استفاده کند، عالمان پاکیزه نه فقط چراغ های هدایت، بلکه مصلحان بشری نیز هستند."
● دو رییس جمهور نگران
محمد خاتمی ورود به عصر اطلاعات را فرصتی نو برای مردم جهان می دانست و تاکید بر این داشت که با ورود به جامعه اطلاعات و ارتباطات، فرایند گفت وگو تسهیل می یابد. همچنین همواره بر تنوع فرهنگی و کثرت زبانی در جامعه اطلاعاتی تاکید می کرد: "جامعه اطلاعاتی باید تنوع فرهنگی را اساس زیست مشترک جامعه انسانی بداند و به آن تکیه کند. ما باید در پی مشارکت همه گروه های فرهنگی، اجتماعی و زبانی در ایجاد جامعه دانش مدار باشیم." پس از دولت اصلاحات، با روی کار آمدن دولت خدمتگزار دیگر کمتر سختی از تنوع فرهنگی به زبان آمد، حتی آن زمان که احمدی نژاد در نشست های مجمع سازمان ملل هر ساله شرکت می کرد و به ایراد سخنرانی می پرداخت، سخنی از تنوع فرهنگی و حفظ ارزش های فرهنگی و زبانی دیگر ملت ها به زبان نمی آرود. دغدغه ذهنی او حفظ کرامت و ارزش انسان بود و همواره در سخنرانی خود بر کسانی که ارزش ها و کرامت انسانی را زیرپا می گذارند، می تاخت. البته محمود احمدی نژاد آن هم به سفارش و نامه هایی که استادان ادبیات دانشگاه برایش نوشتند، بر حفظ زبان در محیط رایانه تاکید کرد. هر دو رئیس جمهور ایران دل نگرانی هایی از وضعیت بشر داشتند، اما یکی نابرابری در دسترسی و زیرساخت را نگرانی می دانست و دیگری دلبستگی های مادی انسان را. محمد خاتمی می گوید: "ما نگران نابرابری در توسعه زیرساخت ها و دسترسی و استفاده جهانی از فناوری اطلاعات و ارتباطات هستیم. هدف ما باید تبدیل شکاف های دیجیتالی به فرصت های دیجتالی باشد که راه آن تقویت همبستگی های دیجیتالی است." و محمود احمدی نژاد می گوید: " دلبستگی های مادی، انسان را در نقطه مقابل حقایق عالم قرار می دهد، انسان آلوده و وابسته در پذیرش حقیقت مقاومت می کند، حتی اگر آن را پذیرفت در برابر آن تمکین و از آن تبعیت نمی کند." محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری خود همواره سعی کرد ادبیات گفت وگو در جامعه اطلاعات و ارتباطات را مطرح و آن را جایگزین ادبیات نفرت کند. همچنین او سعی کرد با ارائه شعار دولت پاسخگو،تغییر گفتمانی در قدرت به وجود آورد و قدرت را به مردم واگذار کند.
اما محمود احمدی نژاد در این سال ها همواره کوشید که جامع جهانی را متوجه اعمال ستمگران کند و نه تنها گفت وگو در عصر اطلاعات و ارتباطات برایش کاربردی نداشت بلکه در صدد این بود که به مردم بفهماند چه ستمگران و زورگویانی بر دنیا حکومت می کنند. او با ادبیات خاص خود بیان می کند: "با استفاده از ابزار و شیوه های علمی ملت ها را فریب می دهند. اقدامات خود را توجیه می کنند، برای آنان دشمنان فرضی و فضای ناامنی و ترس ایجاد می کنند تا به نام مبارزه با ناامنی و تروریسم همه امور را تحت کنترل خود بگیرند. آزادی های فردی و اجتماعی ملت خود را نیز نقض می کنند و حتی به حریم خصوصی افراد هم احترام نمی گذارند، تلفن ها را شنود و رفت و آمدها را کنترل و ناامنی روانی ایجاد می کنند و با استفاده از چنین فضایی اقدامات جنگ طلبانه خود در نقاط مختلف دنیا را توجیه می کنند." دیدگاه خاتمی در زمینه حق دسترسی به ارتباط و اطلاعات موجب شد که در زمان او "لایحه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات" به مجلس ارائه شود. هرچند که سرانجام کلیات این لایحه با تعدیل هایی به تصویب رسید. خاتمی معتقد بود که باید به احقاق حقوقی نظیر حق توسعه، حق ارتباط و حق اطلاع پرداخته شود، موضوعی که به نظر می رسید احمدی نژاد چندان تمایلی به آن نشان نمی دهد.
همچنین محمد خاتمی اساس انسان توانا را انسان دانا می دانست و می گفت: "می دانیم انسان دانا، انسان تواناست، پس جامعه اطلاعاتی را جامعه آگاهی و دانایی کنیم." محمود احمدی نژاد نیز انسان دانا را ازرشمند می داند، با این تفاوت که انسان ارزشمند، انسانی است که پاکیزه باشد، بر همین اساس جامعه نیز باید دارای انسان های پاکیزه دانا باشد. هر دو رئیس جمهور از جهانی سخن می گویند که یکی با پاردایم هایی سیر می کند و دیگری پر خشونت و بمب و خونریزی است. درحالی که که خاتمی در دانشگاه وین می گوید جهان اکنون به دلیل گرایش به ادغام، یکسان سازی، هژمونی طلبی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی رو به سویی دیگر دارد، احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا ساخت بمب ها و سلاح های مخرب اتمی، میکروبی و شیمیایی را نتیجه دیگری از دست اندازی قدرت های بزرگ به ساحت علم و تحقیق می داند. خاتمی می گوید: "میل به تنوع فرهنگی و تکثرگرایی، رویه دیگر جهان است که طلب حقوق ویژه ای نیز در پی دارد. بیانیه جهانی یونسکو درباره تنوع فرهنگی که در سال ۲۰۰۱ به تصویب رسید و دستورالعمل بیست گانه آن در نخستین اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعات ژنو که سال ۲۰۰۳ مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت، وجه جدیدی از مناسبات حقوقی است." از سویی دیگر احمد نژاد این تغییر مناسبات را در نوع جنگ ها بر می شمارد و معتقد است مناسبات جدید تلاش می کند مردم را بی هویت و رابطه آنان را با تاریخ و ارزش های خود قطع کند و با القای خصلت ها و روش هایی که ملت ها را به ذلت تقلید و مصرف گرایی، سلطه پذیری، ترس، احساس حقارت و ناتوانی می کشاند، زمینه را برای به یغما بردن منابع مادی و معنوی آنان فراهم می کند. تحلیل گفتمان خاتمی و احمدی نژاد درباره جامعه اطلاعات و ارتباطات اگرچه به سادگی فهمیدن اظهارات آنان در سخنرانی هایشان است، اما سادگی آن در برخی موارد موجب گمراهی نیز می شود، به عبارتی در عین سادگی بسیار پیچیده است.
این را هم نباید فراموش کرد که اقدامات بین المللی و تغییر سیاست ها نیز چندان بی تاثیر نیست. شاید بر همین اساس هادی خانیکی نوع گفتمان خاتمی را به دوران تصدی او در وزارت ارشاد مربوط دانسته و براین باور است که شناخت تحولات جهانی و پی بردن به آنچه که در بیرون از مرزها می گذرد، منجر به شکل گیری چنین دیدگاهی در سید محمد خاتمی شد. شاید اگر یاران و اطرافیان محمود احمدی نژاد این تفکر و ذهنیت را در او به وجود می آوردند که به آنچه در بیرون از کشور اتفاق می افتد هم توجه کند، او نیز دیدگاه خود را تغییر می داد و بر نخستین اظهاراتش پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم پایبند می ماند: "به نظر بنده تولید و به کارگیری موثر کلیه فناوری ها از جمله ICT از جمله راهبردهای اساسی دولت کارآمد است." شاید در این صورت شاهد عدم وجود برنامه مشخص و سند راهبردی همه جانبه و رنج بردن از الویت ندادن به جامعه اطلاعات نبودیم و دولت نیز سعی می کرد برای دسترسی بدون تبعیض افراد، نهادها و کشورها به اطلاعات چنان شیوه ها و ابزارهای نظارت را مدنظر قرار دهد که هیچ کس حق اعمال تصمیم های یک جانبه را در محروم کردن ملت از حقوق خود، از جمله دسترسی صحیح به اطلاعات نداشته باشد.
نویسنده: حامد شفیعی
منبع : ماهنامه تحلیلگران عصر اطلاعات


همچنین مشاهده کنید