مردم عصبی و رانندگی‌

شکی نیست که جامعه حال حاضر به دردی جانکاه و فراگیر مبتلاست که نظم زندگی و سیستم عصبی آحاد مردم را رنج می‌دهد و تبدیل به سیکل معیوبی شده (مردم عصبی - رانندگی عصبی و آشفته) هرچقدر ترافیک سنگین‌تر و کورتر می‌گردد، رانندگان به جای صبر و شکیبائی و گذشت و مدارا دچار رفتار پرخاشگرانه و تجاوزگرایانه و بی‌محابا می‌گردند، به‌طوری که در ترافیک سنگین چندی قبل تهران سه نفر جان باختند و چندین نفر نیز به علت درگیری فیزیکی مجروح شدند.
از بدترین عوارض این معضل آلودگی صوتی و بوقهای بی‌مورد خودروها و موتورسیکلت‌ها است که آستانه تحمل افراد را در درازمدت پایین آورده افراد یا دچار بیماری روحی و عصبی گردیده، یا رفتارهای تند و خشن و ایذائی نشان می‌دهند.
متأسفانه تنها شغلی که نیاز به مراحل قانونی ندارد مسافرکشی است که به خاطر قیمت سوخت بسیار پایین نسبت به سایر مایحتاج واقعی مردم نظیر گوشت و برنج و نبود فرهنگ ارزشی کار و زحمت‌کشی و دلسوختن برای مملکت و نسلهای آینده سبب هجوم همه بیکاران به این حرفه گردیده و در بعضی خانواده‌ها به خاطر چشم و هم‌چشمی هدیه و کادو دادن اتومبیل تبدیل به امری عادی شده است و اکثراً خانواده‌ها بیش از یک خودرو در اختیار دارند که در واقع اتومبیل‌پرستی و رانندگی تفریحی و بی‌هدف هم ممکن است که به بطن جامعه ایران تزریق شده که شاید مسئولان سالها بعد از عوارض ویرانگر آن نظیر بالاترین رقم تلفات جاده‌ای، آب و هوای بسیار آلوده و خفه‌کننده، آلودگی صوتی تخریب‌کننده، اعصاب مردم و عمر بر باد رفته انسانها در ترافیک شهرها و جاده‌ها رادرک کنند.
بر تصمیم گیرندگان است که به صورت یک جراح حاذق عمل نموده و با یک عمل جراحی اساسی نه با تزریق یک یا دو سوزن به این کالبد در حال موت جان ببخشند و با اجرای سریع و قاطع طرح هدفمند نمودن یارانه‌ها و سایر روشهای بسیجی‌وار مانند سایر کشورها که بسیار پرجمعیت‌تر از ما بوده ولی حتی یک دهم ترافیک ما را ندارند به خاطر واقعی بودن قیمت بنزین و گازوئیل و گاز و تکیه به حمل‌ونقل عمومی مثل مترو، مونوریل و تراموا و بهتر از همه پیاده‌روی که حافظ سلامتی بشر است، نه اینکه برای کمترین مسیر و کوچکترین کاری از اتومبیل شخصی استفاده شود و مهمتر از همه قطع بوق تمام خودروها و موتورسیکلت‌ها چرا که تا به حال هیچ راننده‌ای به خاطر استفاده از بوقهای با صدای ناهنجار و گوشخراش یا بوق زدن عادی جریمه نشده و آمار ثابت کرده که قطع بوقها نه تنها تصادفات را افزایش نمی‌دهد بلکه آن را کاهش می‌دهد چرا که بوق زدن مکرر و عادی تبدیل به ابزار راحت و قابل دسترسی برای رانندگان بی‌احتیاط، بی‌قانون دارای جنون سرعت و زورگو و متجاوز به حقوق دیگر رانندگان شده است. به امید روزی که جامعه ما نیز مثل سایر کشورهای پیشرفته و قانونمندبه آرامش و سلامت روحی روانی دست یابد.‌

دکتر عبدالحمید تقی‌زاده - روانپزشک‌

منبع : روزنامه اطلاعات