پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

عقب نشینی تاکتیکی حماس یا استحاله


عقب نشینی تاکتیکی حماس یا استحاله
از همان ابتدای به قدرت رسیدن جنبش فلسطینی حماس، این نظر مطرح بود كه چون این جنبش تاكنون «یك نهضت» بوده و اكنون می رود كه به یك «نظام» تبدیل شود در آینده ناچار خواهد بود خود را با شرایط و اقتضائات آن هماهنگ ساخته و از ماهیت گذشته خود فاصله بگیرد. غالباً از این روند به «استحاله تدریجی» یك جنبش و تبدیل آن به یك نهاد تعبیر می شود، یعنی همان راهی را كه سال ها پیش یاسر عرفات در پیش گرفت و جنبش فتح آن را پیمود. سیاست های اخیر حماس و به خصوص عقب نشینی های قابل توجه در تصمیم گیری های سرنوشت ساز می تواند شاهدی بر همین ادعا باشد و نشان دهد كه این جنبش تندرو و بنیادگرای فلسطینی چگونه رفته رفته دچار تحول شده و به راهكارهایی معقول و منطقی روی می آورد. این عقب نشینی ها عبارتند از:
۱- با آغاز به كار دولت حماس در فروردین ماه گذشته كشورهای غربی و در راس آنها ایالات متحده آمریكا كمك های اقتصادی خود به فلسطین را قطع كردند. اتحادیه اروپا به تنهایی سالانه ۵۰۰ میلیون یورو به دولت فلسطین كمك می كرد. همزمان با این تصمیم رژیم اسرائیل نیز پرداخت ماهانه ۵۰ میلیون دلار عواید گمركی به فلسطینی ها را قطع كرد و به این ترتیب دولت فلسطین از نظر اقتصادی در تنگنای نفس گیر و خفقان آوری افتاد. در پی این فشارها دولت تازه تاسیس حماس دست به سوی كشورهای اسلامی و عربی دراز كرد و تا حدودی توانست این خلأ را پر كند اما این كمك ها هرگز به میزانی نبود كه سالانه بتواند مایحتاج فلسطینی ها را تامین كند. به تعویق افتادن چندماهه حقوق كارمندان موجی از نارضایتی را پدید آورد و هفته گذشته معترضان دست به اشغال پارلمان فلسطین زدند كه در اختیار حماس بود. در پی وخیم شدن اوضاع داخلی فلسطین و بیم «شورش گرسنگان» بود كه كشورهای اروپایی و كمیته چهارجانبه ناظر بر روند صلح خاورمیانه - نقشه راه- پذیرفتند تا دوباره كمك های اقتصادی به فلسطین را از سر بگیرند. اما این بار این كمك ها نه در اختیار دولت حماس قرار می گرفت و نه دولت خودگردان به رهبری محمود عباس، هر چند هر دوی آنها برای از سرگیری این كمك ها بارها در محافل بین المللی رایزنی كرده بودند. استدلال اصلی غربی ها این است كه قطع كمك ها موجب فاجعه انسانی، بروز بیشتر خشونت و انقلاب گرسنگان و در نهایت متكی شدن فلسطینی ها به كشورهای تندرو عرب و مسلمان می شود. دولت هایی كه می كوشند با حمایت از فلسطینی ها برای خود وجهه ای مردمی و مشروع در منطقه پیدا كنند. با این وصف برخلاف شعارهای پیشین كه حماس مدعی می شد نیازی به كمك های غربی ندارد، این گروه به شدت از این موضوع انتقاد می كرد كه چرا این كمك ها در اختیار دولت حماس قرار نمی گیرد.
۲- با تشدید درگیری ها بین اسرائیل و نیروهای مقاومت فلسطین در غزه كه منجر به مرگ چند تن از رهبران گروه های جهاد اسلامی و حماس شد، جنبش حماس طی بیانیه ای آتش بس شانزده ماهه خود را شكست و به شلیك شش موشك به شهرهای اسرائیلی پرداخت. این حادثه زنگ خطر تازه ای بود و انتظار می رفت دور تازه ای از درگیری های گسترده را در منطقه به وجود آورده و حتی طبق تحلیل بعضی از ناظران به درگیری فراگیر و اشغال دوباره غزه منجر شود. با این حال گرچه در ابتدا هر دو طرف اسرائیلی و فلسطینی همدیگر را با الفاظی تند تهدید می كردند و حتی وزیر دفاع اسرائیل شخص اسماعیل هنیه نخست وزیر فلسطین را هم از ترورهای هدفمند اسرائیل مصون ندانست، جنبش حماس به جای شلیك موشك های بیشتر و ادامه رجزخوانی های گذشته دوباره به آتش بس روی آورد و حتی پیشنهاد كرد در صورت عقب نشینی اسرائیل از مرزهای ۶۷ حاضر است آتش بس ۵۰ یا ۶۰ساله با این رژیم - یعنی رژیمی كه هنوز حماس آن را به رسمیت نمی شناسد و با آن حاضر به گفت وگو نیست- امضا كند. این عقب نشینی تاكتیكی یا نرمش با استقبال اسرائیل مواجه شد و مقامات بلندپایه این رژیم تایید كرده اند كه حماس در این باره جدی است.
۳- با برسر كار آمدن حماس شكافی عمیق در صحنه داخلی فلسطین رخ نمود كه بر یك سر آن جنبش فتح و هواداران نظامی (گردان های الاقصی) و غیرنظامی اش قرار داشت و در طرف دیگر آن جنبش حماس و سایر گروه های تندرو فلسطینی از جمله جهاد اسلامی با شاخه های نظامی آن دو. این وضعیت می توانست هشداری نسبت به بروز یك جنگ داخلی در فلسطین باشد. هرچند حماس برای تشكیل دولت خود از همه گروه های فلسطین دعوت كرد اما نه تنها فتح كه گروه های همسو با حماس نظیر جهاد اسلامی نیز حاضر به مشاركت در دولت اسماعیل هنیه نشدند. این دو البته هركدام دلایلی جداگانه داشتند. پس از تشكیل كابینه حماس اختلافات شروع شد و از موضوع بحث بر سر حذف لوایح تصویب شده در آخرین روزهای دولت احمد قریع آغاز و تا ماجرای حضور شبه نظامیان حماس تحت عنوان یك نیروی امنیتی در خیابان های غزه ادامه پیدا كرد. این اختلافات به درگیری پراكنده طرفداران شبه نظامی فتح و حماس با هم منجر شد كه طی آن حداقل ۲۰ تن كشته و تعدادی زخمی شدند. در این میان محمود عباس با مستمسك قرار دادن طرحی به نام «سند وفاق ملی زندانیان» به تعبیر بعضی تصمیم به كودتایی سفید علیه حماس گرفت. وی خواستار آن شد كه این طرح به همه پرسی گذاشته شود. حال آنكه حماس و جهاد اسلامی با برخی از بندهای این میثاق به شدت مخالف بودند. پافشاری عباس از یك سو و شرایط اضطراری داخلی از سوی دیگر، كار را به جایی رساند كه جنبش حماس مجبور شد در آخرین مراحل با ایجاد تعدیل هایی جزیی این سند را بپذیرد. پذیرش این سند به معنای پذیرش ادغام حماس در سازمان آزادیبخش فلسطین و از آن مهمتر تشكیل كابینه ای ائتلافی با حضور عناصری از جنبش فتح است. این در واقع سومین گام بلندی است كه تنها طی سه ماه گذشته جنبش حماس در راه همزیستی با اسرائیل و همگرایی با تشكیلات محمودعباس و در واقع در جهت انطباق با «واقعیت های موجود» بر می دارد. معنای این گام ها به نظر برخی تحلیل گران همان استحاله تدریجی حماس است كه تحت شرایط دشوار اقتصادی و سیاسی این جنبش را ناچار به اتخاذ تدابیری واقع گرایانه كرده است. با این حال به نظر برخی دیگر ممكن است این گام ها نوعی «عقب نشینی تاكتیكی» تصور شود. زیرا جنبش های ایدئولوژیك تا زمانی كه ایدئولوژی خود را از دست نداده یا درباره آن تجدیدنظر نكرده باشند، قادرند با بعضی تاكتیك ها خود را با شرایط ناهمگون تطبیق دهند و در موقع لزوم دوباره به ماهیت اصلی خود برگشته و دست به بازتولید همان آرمان ها و شعارها بزنند. از همین رو تا زمانی كه جنبش هایی چون حماس دچار یك استحاله درونی و ایدئولوژیك نشده باشند نمی توان از تغییرات جدی در آنها سخن گفت. به هر حال هركدام از این نظرها كه درست باشد این نكته از پیش معلوم خواهد بود كه جنبش حماس پس از به قدرت رسیدن در معرض چالش های تازه ای قرار گرفته و به ناچار باید برخلاف گذشته كه یك تشكیلات مبارزاتی بود پاسخگوی مسائل تازه ای باشد. اگر روزگاری این جنبش می توانست در خارج از حوزه دولت خودگردان نقش یك اپوزیسیون فعال و منتقد را بازی كند اكنون به اجبار در متن تصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی قرار گرفته است و بنابراین نمی تواند فارغ البال از مشكلات روزمره فلسطینی ها مبارزه آرمانی و تاریخی خود را پیش برد. در حال حاضر جنبش حماس ناچار است پوست انداخته و با رها كردن حصار تشكیلاتی سابق خود دریابد كه بدون همگرایی با سایر بخش ها و گروه های فلسطینی حتی قادر به حفظ همین دولت خود نخواهد بود. دعوت دوباره اسماعیل هنیه از همه افراد و گروه ها به ویژه تكنوكرات ها برای مشاركت در دولت او مفهومی جز این نمی تواند داشته باشد كه این بار حماس ناچار است قدرت به دست آورده را با دیگران تقسیم كند.
محمدعلی عسگری
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید