شنبه, ۱۴ مهر, ۱۴۰۳ / 5 October, 2024
مجله ویستا
دورنمای صنعت سیمان خاورمیانه ۱۰ـ۲۰۰۶
در طی چند سال گذشته، خاورمیانه از نظر صنعت سیمان شاید یکی از مهمترین مناطق حادثهخیز جهان بوده است. صنعت سیمان، همگام با تقاضای سیمان نبوده و کسری سیمان و افزایش قیمتها را شاهد بوده است. اعلام افزایش ظرفیت چشمگیر تقریباً در کلیه کشورهای خاورمیانه شنیده میشود. اکثر این طرحها تا اوایل سال ۲۰۰۹ به بهرهبرداری میرسند. با تحقق یافتن این افزایش ظرفیت، انتظار میرود در چند سال آینده ظرفیت سیمان منطقه به بیش از دوبرابر برسد.
خاورمیانه بهدنبال رشد سریع ساخت و ساز، مصرف شدید سیمان را شاهد بوده است. عربستان سعودی، ایران، امارات متحده عربی، یمن، سوریه، اردن، عمان، قطر و چندین کشور دیگر همگی در طی دو سال گذشته شاهد رشد دو رقمی مصرف سیمان بودهاند. علاوه بر حجم سیمان، این رشد و توسعه بر دیگر ویژگیهای صنعت نیز اثر خواهد گذاشت. در نتیجه صنعت سیمان منطقه انتظار دگرگونی چشمگیری را دارد.
این مقاله نگاهی دار دبه سناریوی وضعیت سیمان تا سال ۲۰۱۰ و با این فرض که اکثر برنامههای افزایش ظرفیت اعلام شده، به پایان برسند، علاوه بر بررسی سناریوها در هر کشور مطالب تکمیلی دیگری که مرتبط با موضوع است عنوان گردیده تا اوضاع منطقه با دورنما و منظره جامعتری ترسیم گردد.
●روش محاسبه
اطلاعات مورد استفاده برای اکثر کشورها در درجه اول براساس تجربیات دست اول تهیه شده است. برای ورود به سناریوهای مورد تقاضا این برآوردها در دو سطح انجام شد: اول براساس رشد تقاضای بلندمدت و با استفاده از روشهای متنوع کمّی، پس از آن روند کوتاهمدت براساس میزان تقاضا و فاکتورهای محیطی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصله با یکدیگر ترکیب شدهاند تا نهایتاً آمار و ارقام بهصورت تقاضای سال به سال بهدست آید.
به منظور تعیین پیشبینیهای کمّی سیمان از تولید ناخالص داخلی (GDP) استفاده شده است. این متغیر اقتصادی از نظر تاریخی و منطقی، ارتباط بسیار نزدیکی با مصرف سیمان را نشان داد. سوابق گذشته مربوط به GDP در ارتباط با مصرف سیمان در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت و روابط ریاضی گوناگونی اعمال شد. مجموعه این روشهای همراه با پیشبینی رشد اقتصادی مورد استفاده قرار گرفت تا مصرف سیمان آینده بدست آید. علاوه بر اینها، مجموعه تحلیلهای زمانی، که مصرف سیمان آینده را با توجه به روند مصرف در سالهای گذشته تخمین میزند، به عنوان یک اقدام سه جانبه مورد استفاده قرار گرفت. برای پیشبینی وضعیت عرضه سیمان از افزایش ظرفیت و احتمال تکمیل شدن پروژههای متعدد استفاده شده است که عمدتاً مراحل تکمیل پروژه و سوابق کار و توجیهپذیری طرحها را مورد ارزیابی قرار داده است.
● رشد ساخت و ساز
بر خلاف ظاهر، افزایش درآمدهای حاصل از نفت در کشورهای خاورمیانه در سالهای ۵-۲۰۰۳ علت اصلی افزایش رشد ساخت و ساز و مصرف بالاتر سیمان نبوده است. برای مثال در عربستان سعودی، تحقیقاتی که توسط گروه مالی samba انجام شده نشان میدهد افزایش نقدینگی بانکها بیشتر به واسطه بازگشت سرمایههائی است که تاکنون در غرب سرمایهگذاری شده است. این نقدینگی سبب رشد وامدهی بانکهای محلی و در نتیجه مصرف هزینههای بیشتر در ساخت و ساز شده است. تقریباً ۷۵ درصد منابع مالی دارائیهای ثابت، شامل ساختمان، در نتیجه همین نقدینگی است. رشد درآمدهای نفتی کشور تا حد زیادی جزء انباشتگیهای دولتی است و تنها ۲۵ درصد از بودجه را تشکیل میدهد.
ذخائر بالای نفت و گاز فاکتور ”احساس خوب“ را بوجود آورده است و حس سرمایهگذاری را تقویت نموده که همین امر موجب افزایش درخواست وام از بانکها شده است.
● عوامل اصلی در افزایش سریع و ناگهانی مصرف سیمان عبارتند از:
ساخت بنا یکی از مهمترین عوامل افزایش تقاضا است. برآورد میشود که حدود ۸۵-۷۰ درصد مصرف سیمان به دلیل احداث بنا و ساختمان است. که ساختمانهای مسکونی و غیرمسکونی را شامل میشود.
ساختمانهای غیرمسکونی عبارتند از: ساختمانهای تجاری، صنعتی و غیره...
رشد خانهسازی مسکونی به واسطه رشد سریع جمعیت (۲ تا ۳ درصد در سال) در جهان است. به موازات رشد جمعیت، چه به واسطه افزایش جمعیت داخلی و یا ورود مهاجران، نیاز به خانهسازی بیشتر احساس میشود. تمایل بیشتر نحوه زندگی به سمت خانواده هستهای، نیاز به ساخت منازل مسکونی را بیشتر کرده است.
در همان حالی که به مناطق جدیدی برای خانهسازی نیاز است تا جوابگوی رشد جمعیت باشد، اماکن و ساختمانهای قدیمی نیز باید بازسازی شوند. این موضوع طبیعتاً افزایش نیاز به سیمان را به دنبال دارد. رشد سریع دیگری نیز در بخش ساختمانهای غیرمسکونی به چشم میخورد. این پروژهها عبارتند از: پروژههای تجاری، مجتمعهای اداری، فروشگاههای بزرگ. سهم خانهسازی ساختمانهای غیرمسکونی در مقایسه با قبل از رشد محسوسی در سالهای اخیر برخوردار بوده است.
ساخت وسازهای غیرساختمانی نظیر امور زیربنائی سهم نسبتاً کمتری (۱۵ تا ۳۰ درصد) داشته است. مواردی که شامل این بخش میشوند عبارتند از: خدمات شهری، جادهها، نیروگاههای برق، کارخانجات تصفیه و آب شیرین کن، سیستمهای فاضلاب و غیره.
در بعضی از کشورها نظیر عربستان سعودی، ایجاد پروژههای ساختمانی متعددی گزارش شده است. این پروژهها در هنگام اجرا میتوانند سهم بهسزائی در کل هزینههای ساخت و ساز در امور زیربنائی داشته باشند. یکی از ویژگیهای افزایش ساخت و سازهای جاری این است که نسبت به رشد در دوران گذشته فراگیرترند. رشد ساخت و سازهای قبلی عمدتاً توسط سرمایهگذاری بخش دولتی در خانهسازی و مسائل زیربنائی بود. ولی در ساخت و سازهای فعلی شاهد سرمایهگذاری بیشتر از جانب بخش خصوصی است که در حال تکمیل پروژههائی که توسط دولت سرمایهگذاری شدهایم. از طرفی بهنظر میرسد که توجه بیشتری نیز معطوف صنعت و توریسم شده است.
● برنامه کشورها
در سال ۲۰۰۵ در کشورهای مختلف خاورمیانه نشان داده شده است. منطقه خاورمیانه جمعاً با کسری بیش از ۱۵ میلیون تن روبروست. این کسری عمدتاً مربوط به عراق و تا حد کمتری یمن است. کشورهای دیگر تنها با اندکی مازاد و یا کسری روبرو هستند. کشورهائی که مازاد سیمان دارند اکثراً منطقه را تأمین میکنند. بنابراین سیمان از عربستان سعودی و امارات متحده عربی به بحرین، قطر و کویت صادر میشود. امارات متخده عربی علاوه بر سیمان عمان و امارات متحده عربی از مناطق مختلف و از ایستگاههای متعدد مرزی صورت میگیرد. لبنان هم به عراق سیمان صادر میکند. ایران نیز تامینکننده سیمان و کلینکر به مقصدهای مختلف منطقه است. در برنامه فعلی کمبودها، کلینکر و سیمان از خارج از منطقه، خصوصاً از مصر و هندوستان وارد میشود.
مصرف سرانه سیمان (pcc) در خاورمیانه، در محدودهٔ وسیعی از ۲۹۲۰ کیلوگرم برای امارت متحده عربی و کمترین آن ۱۹۵ کیلوگرم برای یمن قرار دارد. مصرف سرانه سیمان به عنوان شاخصی از رشد و توسعه کشور و یا منطقه بکار گرفته میشود. میانگین مصرف سرانه سیمان برای کشورهای شورای همکاری خلیج (عربستان سعودی، کویت، بحرین، عمان، قطر و امارات متحده عربی) ۱۴۰۲ کیلوگرم است که در مجموع بالاترین رتبه در جهان را دارد. میانگین جهانی ۲۷۰ کیلوگرم است.
صنعت سمان در خاورمیانه از نظر مقدار ظرفیت کارخانجات (میانگین ۶/۱ میلیون تن در سال) و حضور در بازارهای داخلی تقریباً مشابه یکدیگر است. به جز اردن که عدم حضور مدعیان بینالمللی صنعت سیمان آن مشهود است.
▪ عربستان سعودی
مصرف سیمان در عربستان سعودی نشان داده است از یک روند دورهای برخوردار بوده و تا سال ۲۰۰۱ هر پنج تا شش سال اوج مصرف را تجربه کرده و پس از آن تقریباً ثابت داشته است. میانگین نرخ رشد مصرف سیمان در طی دهه گذشته سالانه ۶ درصد بوده است. با این حال رشد مصرف دارای نقطه اوج هم بوده است. به میانگین سه سال آن بهطوریکه حدود ۵/۹ درصد هم رسیده است.
تحلیلها مبین آن است که مصرف سیمان کشور میتواند در طی ده سال آینده با میانگین نرخ رشد ۸/۶ درصد رشد کند. انتظار میرود در سالهای اولیه میزان رشد به دلیل تداوم عملیات ساخت و ساز فعلی بالاتر از سالهای بعد از آن باشد. جدا از مصرف متعارف فعلی، این رشد به دلیل اجرای پروژههای عظیم و متعدد خواهد بود. دولت عربستان شش پروژه عظیم، به ارزش ۹ میلیارد دلار در اطراف مکه را در دست اجرا دارد. خانهسازی و تجهیز اماکن مذهبی برای زائران از جمله طرحهائی است که انتظار میرود در چهار سال آینده اجرا شود. علاوه بر این طرحها، پروژههای عمده دیگری نیز در شهر دمام و همچنین دیگر بخشهای کشور طرحریزی شده است. برآورد شده است که هزینه اجرای این پروژهها از ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلار متغیر باشد و پیشبینی میشود تأمین هزینههای مالی طرحها از محل عواید فروش نفت از سوی دولت صورت گیرد.
برآوردها نشان میدهد مصرف سیمان در سال ۲۰۱۰ حدود ۳۸ میلیون تن است. برای برآورده ساختن این نیاز، نوسازی کارخانجات فعلی سیمان و همچنین اجرای طرحهای توسعه آغاز شده است. با انجام این کار انتظار میرود ۱۶ میلیون تن به ظرفیت فعلی کشور اضافه شود. دولت مجوز احداث ۲۷ کارخانه جدید سیمان جمعاً به ظرفیت ۴۵ میلیون تن در سال را صادر کرده است. البته تمام این مجوزها منجر به ایجاد ظرفیت سیمان نخواهد شد. جدا از مسائل مالی بسیاری از این پروژهها خصوصاً آن کارخانجاتی که در نواحی غربی و شمالی کشور قرار دارند با مشکل تأمین مواد خام اولیه مورد نیاز مواجه هستند. با نگاهی خوشبینانه به اوضاع آینده میتوان انتظار داشت که ظرفیت سیمان در سال ۲۰۱۰ به ۵۳ میلیون تن برسد. این ظرفیت به معنی ۱۵ میلیون تن مازاد در سال ۲۰۱۰ است.
کارخانجات عربستان سعودی از مزیت پائینتری هزینه مصرف انرژی در جهان برخوردارند بویژه کارخانجاتی که در ناحیه سواحل شرقی قرار دارند زیرا دسترسی به گاز برای سوخت کوره و همچنین نیروگاههای برق، هزینه بسیار کمتری را به کارخانجات تحمیل میکند. هزینههای پائین انرژی و قرار گرفتن در نوار ساحلی سبب افزایش قدرت رقابت صادرات این کارخانجات در برنامه مازاد سیمان میشود.و بزرگتر انتخاب کردن اندازه کارخانه با سه خط ۱۰۰۰۰ تنی میتواند کاهش هزینههای کل احداث کارخانه در حدود ۲ تا ۵/۲ دلار در هر تن را فراهم کند.▪ ایران
ایران دارای ۴۳ کارخانه به ظرفیت ۳۵ میلیون تن در سال است. این ظرفیت ناشی از تولید ۶۷ کوره با میانگین ظرفیت کمتر از ۱ میلیون تن در سال است. کلیه کارخانجات به استثنای ۹ کارخانه، دولتی است. کارخانجات دولتی سیمان توسط ۷ گروه اداره میشود که بزرگترین آن شرکت فارس خوزستان (FKCC) بوده و مالکیت ۱۵ کارخانه را در اختیار دارد. دولت ایران برای سال ۲۰۱۰ مصرف حدود ۶۰ میلیون تن سیمان را بر اساس رشد معمولی مصرف و همچنین طرحهای زیربنائی طرحریزی کرده است. میانگین نرخ رشد مصرف سالانه ۹ درصد است. طرحهای دولتی بیانگر افزایش ظرفیت به میزان ۸۴ میلیون تن در سال ۲۰۱۰ است. اما در کنار سایر دلائل به این عامل تأثیرگذار منفی میتوان اشاره کرد که تجربه احداث کارخانه در سالهای گذشته نشان داده است که ساخت یک کارخانه طی یک دوره بیش از اندازه طولانی (۴ تا ۵ سال) انجام شده که دلیل عمده آن به واسطه مشکلات فرآیندی است.
با نگاهی واقعبینانه میتوان انتظار داشت که ظرفیت سیمان به ۷۳ میلیون تن در سال برسد. با فرض اینکه کشور تا سال ۲۰۱۰ به این میزان ظرفیت دست یابد، با ۱۳ میلیون تن مازاد سیمان روبرو است. از آنجائی که عرضه و تقاضای سیمان تا حد زیادی تحت نفوذ دولت قرار دارد، این حقیقت که حجم عظیم مازاد از روی آگاهی برنامهریزی شده است مسأله تمرکز بر امر صادرات را مطرح میسازد. ایران بدون شک پائینترین هزینههای انرژی در جهان را دارد زیرا بخش برق و سوخت به شدت یارانهای است. قیمت تمام شده میانگین تولید حدود ۱۸ تا ۲۱ دلار در هر تن است. بسیاری از کارخانجات در نوار ساحلی و یا نزدیکی آن احداث شدهاند. بنابراین ایران در سالهای پیش رو به پرداخت یارانه انرژی به تدریج برداشته شود، جنبه حفظ رقابت در صادرات کشور نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
▪ امارت متحده عربی (UAE)
در طی دهه گذشته مصرف سیمان امارات متحده عربی اندکی بالاتر از ۹ درصد در سال رشد داشته است. این رشد جهشی بوده و از سالهای ۱۹۹۱ تا سال ۲۰۰۱ رشد مصرف سیمان هر سه سال دو رقمی و در سایر سالها صفر و حتی منفی گزارش شده است. از سال ۲۰۰۱ مصرف سیمان با نرح سریعتری افزایش پیدا کرده است. از سال ۲۰۰۲ میانگین نرخ رشد ۵/۲۵ درصد در سال بوده است! این افزایش چشمگیر به دلیل پروژههای مربوط به توریسم و ساخت مجتمعهای تجاری و مسکونی مخصوصاً در دبی بوده است.
دیده شده است که ابوظبی مقصد بعدی اجرای این قبیل پروژهها است. رشد چشمگیر در سایرین هم به چشم میخورد. تحلیلها نشان میدهد که در طی ۱۰ سال آینده میزان نرخ رشد مرکب سالانه به ۵/۹ درصد است. انتظار رشد چشمگیر در سالهای اولیه بدلیل راهاندازی پروژههای مختلف دور از انتظار نیست. به نظر میرسد در سال ۲۰۱۰ مصرف سیمان به حدود ۲۰ میلیون تن در سال باشد. این رقم به دلیل فعالیتهای چشمگیری است که در پروژههای جدید به چشم میخورد. انتظار میرود که ظرفیت سیمان تا سال ۲۰۱۰ از رقم فعلی ۱/۱۳ میلیون تن در سال به دو برابر یعنی ۲۶ میلیون تن در سال شود. جدا از طرحهای توسعهای که در امارت متحده عربی در دست اجرا است قرار است یک کارخانه با ظرفیت ۱ میلیون تن در سال در عمان (مرز امارات متحده عربی) احداث شود تا سیمان آن منحصراً به امارات متحده عربی منتقل شود.
با این حال هنوز هیچ گزارشی از مجوز احداث این پروژه دریافت نشده است.
برنامه عرضه و تقاضای سیمان در سال ۲۰۱۰ نشاندهنده وجود ۶ میلیون تن مازاد سیمان است. قیمت تمام شده سیمان یک کارخانه (از سنگ شکن تا بارگیرخانه) حدود ۲۵ دلار در هر تن است. هزینه تولید در آینده به دلیل صرفهجوئی هزینهها از محل توسعه کارخانه و بومی کردن آن ممکن است تا از بالا رفتن هزینههای انرژی جلوگیری کند.
▪ عمان
میانگین نرخ رشد مصرف سیمان در طی ۱۰ سال گذشته ۵/۷ درصد بوده و نهایتاً به ۸/۲ میلیون تن در سال ۲۰۰۵ رسیده است. میزان رشد در سه سال اخیر بالاتر از میانگین نرخ رشد و از ۱۸ درصد تجاوز کرده است. پیشبینی میشود تا ۵ سال آینده تقاضای سیمان به طور متوسط ۱۰ درصد رشد نماید و به ۳/۴ میلیون تن در سال ۲۰۱۰ برسد. رشد تقاضای سیمان بدلیل پروژههای متعدد زیربنائی است که ارزش آن حدود ۷ میلیارد دلار است و جدیدترین پروژه فعلی آن احداث خط لوله است. قسمت اعظم نیاز از داخل کشور تأمین میشود. تولید سیمان اضافه بر تقاضا است لذا مازاد آن به یمن و شرق آفریقا صادر میشود. در اوائل سال ۲۰۰۴ افزایش تقاضای داخلی سیمان و در نتیجه بالا رفتن قیمتهای داخلی منجر به ممنوعیت صادرات شد. در این سالها مقدار اندکی سیمان از طریق مرزهای طولانی با امارات متحده عربی رد و بدل گردید.
در عمان دو کارخانه کامل سیمان جمعاً به ظرفیت ۴۳/۲ میلیون تن وجود دارد. یکی از این کارخانجات در انحصار دولت است در حالی که دومی متعلق به بخش خصوصی است. هر دو کارخانه در حال اجرای برنامه توسعه بوده و کل ظرفیت آنها در سال ۲۰۱۰ به ۵ میلیون تن در سال خواه درسید. مازاد سیمان در سال ۲۰۱۰ اندکی بیش از میلیون تن خواهد بود. قیمت تمام شده سیمان در حال حاضر حدود ۳۰ دلار در هر تن است.
▪ قطر
در این کشور دو کارخانه سیمان جمعاً به ظرفیت ۴۴/۱ میلیون تن در سال وجود دارد. دولت مالکیت کارخانه بزرگتر به ظرفیت ۲/۱ میلیون تن را در اختیاز دارد. این کارخانه علاوه بر تولید سیمان در امر صادرات سیمان نیز اشتغال دارد. تحلیلها نشان میدهد که تقاضای سیمان با رشد سالانه ۷/۱۰ درصد ادامه یافته و تا سال ۲۰۱۰ به ۵/۳ میلیون تن برسد. با انجام بازیهای آسیائی که در سال ۲۰۰۶ در دوحه برگزار خواهد شد. ارزش پروژههای خط لوله ۸ میلیارد دلار و برای بازیهای آسیائی ۷۰۰ میلیون دلار تعیین شده است.
قطر در طی دو سال آینده تبدیل به مرکز جلب توریست خواهد شد. پروژههای زیربنائی جدید باعث افزایش مصرف سیمان در سالهای آینده خواهد شد. کارخانه دولتی سیمان درصدد است تا ظرفیت کارخانه را طی دو مرحله به سه برابر افزایش دهد. با انجام این برنامه توسعه، ظرفیت سیمان کشور به ۷/۳ میلیون تن در سال ۲۰۱۰ خواهد رسید. بنابراین میزان عرضه و تقاضای سیمان تا سال ۲۰۱۰ تقریباً یکسان خواهد شد. قیمت هر تن سیمان تولید شده در حال حاضر حدود ۳۰ دلار است.
▪ کویت
بعد از جنگ دوم خلیج، تقاضای سیمان به سرعت بالا رفت و به ۵ میلیون تن در سال ۲۰۰۵ رسید. این رشد بیانگر اعتماد بیشتر سرمایهگذاران بعد از دوران تلخ وتکاندهنده جنگ اول خلیج است. رشد سیمان در سالهای آینده بطور میانگین ۳/۱۱ درصد در سال است و آن را به ۸/۷ میلیون تن در سال ۲۰۱۰ خواهد رساند.
کویت فاقد ذخائر سنگ آهک است. تنها کارخانه کشور که ۳ میلیون تن در سال ظرفیت دارد، مواد خام اولیه مورد نیاز خود را از ایران وارد میکند، از این رو کشور متکی به واردات سیمان، کلینکر و یا سنگ آهک است. با این حال برنامه افزایش ۷/۱ میلیون تنی و همچنین افزایش ۲/۱ میلیون تن در سال برای واحد موجود سیمان کشور ونیز یک واحد جدید سایش سیمان به ظرفیت ۵/۰ میلیون تن در سال طرحریزی شده است. کویت حتی با ۷/۴ میلیون تن در سال، همچنان وارد کننده سیمان در منطقه خواهد بود که از نظر حجم سیمان دومین کشور بعد از عراق است.
▪ بحرین
دیده شده است که مصرف سیمان بحرین دارای جهشهای نامنظمی است، رشد مصرف در طی چند سال گذشته خوب بوده است و از ۵/۰ میلیون تن در سال ۲۰۰۰ به حدود ۹/۰ میلیون تن در سال ۲۰۰۵ رسیده است. انتظار میرود نرخ رشد مصرف سالانه در آینده به حدود ۸ درصد افزایش یابد، به این ترتیب مصرف در سال ۲۰۱۰ به حدود ۷۳ میلیون تن در سال خواهد رسید.
بحرین همانند کویت، فاقد سنگ آهک است. لذا کلینگر و سیمان وارد میکند. کلینگر وارداتی در یک واحد سایش (به ظرفیت ۲/۰ میلیون تن در سال) مورد سایش قرار میگیرد. یک شرکت محلی طرح یک واحد خط تولید کامل سیمان به ظرفیت ۶۰۰ تن در روز در دست بررسی دارد. این کارخانه احتمالاً سنگ آهک را از کشورهای عربستان، ایران، و امارات متحده عربی وارد خواهد کرد. با راهاندازی این کارخانه جدید سیمان، بحرین با حدود ۱ میلیون تن در سال کسری سیمان مواجه خواهد بود.
▪ یمن
یمن در طی ده سال گذشته رشد خوبی را از نظر نرخ رشد مصرف سالیانه که حدود ۱۲ درصد بوده تجربه کرده است. میزان رشد در سه سال گذشته حدود ۵/۱۲ درصد در سال بوده است. یمن در خلاف سایر کشورهای خاورمیانه، کشوری فقیر با PPC پائین و ذخائر محدود است. انتظار میرود میانگین نرخ رشد مصرف سیمان یمن در ده سال آینده به ۸/۶ درصد برسد.
رشد مصرف در سالهای اولیه بالاتر خواهد بود و در سال ۲۰۱۰ به ۴/۵ میلیون تن خواهد رسید. یمن اخیراً به یک ظرفیت مؤثر سیمان در حدود ۵/۱ میلیون تن و توازن واردات دست یافته است. در حال حاضر کلیه کارخانجات سیمان یمن دولتی هستند. سه پروژه جدید سیمان با مالکیت خصوصی و یک پروژه طرج توسعه جمعاً به ظرفیت ۸/۴ میلیون تن در سال اخیراً در حال اجرا است. با احتساب تعطیل شدن خطوط تولید به روشتر، کل ظرفیت سیمان تا سال ۲۰۱۰ به حدود ۶ میلیون تن خواهد رسید. این افزایش ظرفیت اندکی کشور را با مازاد سیمان مواجه میسازد. هزینههای تولید فعلی سیمان بالا بوده و در حدود ۴۳ دلار در هر تن است. انتظار میرود با راهاندازی کارخانجات خصوصی جدید، قیمت سیمان کاهش یابد.
▪ سوریه
سوریه رشد خوب مصرف سیمان را در حدود ۵/۱۱ درصد در سه سال گذشته شاهد بوده است. انتظار میرود در ده سال آینده این رشد مصرف به حدود ۴/۷ درصد در سال و میزان مصرف سیمان به حدود ۵/۱۰ میلیون تن در سال برسد. در حال حاضر ظرفیت تولید سیمان سوریه حدود ۵/۵ میلیون تن در سال است. کلیه کارخانجات سیمان در انحصار دولت قرار دارند. دولت به منظور ایجاد ظرفیتهای جدید مجوز احداث ۸ کارخانه را برای بخش خصوصی صادر کرده است. با این حال به نظر نمیرسد که همه این مجوزها به مرحله اجرا درآیند. ظرفیت سیمان کشور با احتساب متوقف شدن خطوط تولید سیمان به ظرفیت ۶۸/۰ میلیون تن در سال که به روش تر کار میکنند تا سال ۲۰۱۰ به ۱۱ میلیون تن در سال خواهد رسید. لذا این کشور احتمالاً در خصوص عرضه و تقاضای سیمان به یک تعادل نسبی خواهد رسید. هزینههای تولید سیمان در حال حاضر بالا و در حدود ۴۵ دلار در هر تن است. این قیمت احتمالاً با ورود کارخانجات بخش خصوصی به بازار سیمان بطور قابل ملاحظهای کاهش خواهد یافت.
▪ اردن
اردن در طی سه سال گذشته با مصرف ۱۳ درصدی سیمان، شاهد رشد سریع مصرف سیمان بوده است. تحلیلها نشان میدهد که مصرف سیمان در سال ۲۰۱۰ به حدود ۵ میلیون تن خواهد رسید. در میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر مصرف سیمان میتوان به پروژه بازسازی بافت مرکزی شهر عمان که بصورت مشارکتی انجام میشود اشاره کرد. در کشور فقط یک تولید کننده سیمان وجود دارد که دارای دو کارخانه جمعاً به ظرفیت سالانه ۴ میلیون تن است. این شرکت به دنبال برنامه خصوصیسازی به تملک لافارژ درآمده است. سرمایهگذاران متعددی در کشور علاقمندی خود را جهت سرمایهگذاری در کشور و ظرفیتسازی سیمان نشان دادهاند به طوریکه تا سال ۲۰۱۰ این ظرفیت به ۵/۶ میلیون تن در سال خواهد رسید. این ظرفیت، حدود ۵/۱ میلیون تن مازاد سیمان را جهت صادرات فراهم میکند. قیمت تمام شده فعلی سیمان حدود ۴۵ دلار در هر تن است که با رقابتیتر شدن بازار، احتمالاً کاهش خواهد یافت.
▪ لبنان
مصرف سیمان لبنان سالهاست که در حدود ۷/۲ – ۶/۲ میلیون تن در سال ثابت مانده است. این مقدار مصرف سیمان، از مصرف ۵/۴ میلیون تن در سال در اواسط دهه ۱۹۹۰، کاملاً پائینتر نشان داده میشود. علت این امر را میتوان در ناامنی و آشفتگی در اوضاع سیاسی کشور جستجو کرد که تا ثبات سیاسی بهبودی در رشد مصرف سیمان به چشم نمیخورد. بر اساس رشد اسمی مصرف سیمان در حدود ۳ درصد سال، میتوان استنباط کرد تا سال ۲۰۱۰ مصرف سیمان به حدود ۱/۳ میلیون تن بیانجامد.
▪ عراق
اطلاعات موجود در خصوص سیمان عراق بسیار پراکنده و غیرمنسجم است. بر اساس برخی منابع (نظیر نشریههای صنعت و پروژههای هولتک در شمال عراق) کشش بازار سیمان عراق حدود ۱۱ میلیون تن است. در حالیکه ظرفیت داخلی سیمان حدود ۱۴ میلیون تن است اما خرابیهای ناشی از جنگ آن را به ۵/۲ میلیون تن در سال تنزل داده است. دو پروژه سیمان در شمال عراق برنامهریزی شده که حدود ۵ میلیون تن بر ظرفیت فعلی خواهد افزود. با این حال سیمان تولید شده توسط این کارخانجات احتمالاً در شمال عراق (کردستان) به فروش خواهد رفت. این منطقه با کمبود شدید سیمان در گذشته روبرو بوده و مهاجرت از پایتخت به موطن اصلی سبب مصرف سیمان تولید شده از این کارخانجات خواهد شد. تخمین افزایش ظرفیت در سایر مناطق عراق مشکل است.
مقدار سیمان مورد نیاز برای بازسازی عراق در زمره حدس و گمانهای فردی است. در یک برآورد تقریبی، در وضعیت موجود به ۱۲ تا ۱۴ میلیون تن سیمان نیاز است در حالیکه بازسازی عراق سیمان بیشتری را میطلبد. بر اساس همین برآوردها رشد مصرف سیمان سالانه ۱۲ درصد خواهد بود که به این ترتیب مصرف سیمان تا سال ۲۰۱۰ به ۱۸ میلیون تن خواهد رسید. عراق احتمالاً در زمره واردکنندگان بزرگ سیمان باقی خواهد ماند و مازاد سیمان کشورهای منطقه را جذب خواهد کرد.● ویژگیهای صنعت
از کمبود تجمعی سیمان منطقه به میزان ۲/۱۴ میلیون تن که در سال ۲۰۰۵ برآورد شده، انتظار ۸/۲۴ میلیون تن مازاد سیمان در سال ۲۰۱۰ میرود و این یعنی ۴۰ میلیون تن نوسان!
برنامه بعد از سال ۲۰۱۰ چندان خوشبینانه نیست. با توجه به این حقیقت که نرخ رشد کلی منطقه، بجز عراق، حدود ۸-۵/۷ درصد برآورد شده است هیچگونه افزایش ظرفیتی صورت نخواهد گرفت و مازاد سیمان احتمالاً تا سال ۲۰۱۳ از بین خواهد رفت. در نتیجه، چهارچوب زمانی ۴ ساله که در آن فرصت صادرات وجود دارد، بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ خواهد بود.
▪ صادرات
فرصتهای صادارتی متعلق به کشورهای عربستان سعودی، ایران و امارات متحده عربی است که با مازاد سیمان مواجه خواهند بود. عربستان سعودی و ایران احتمالاً بزرگترین صادرکنندگان سیمان منطقه محسوب خواهد شد. هر دو کشور از مزیت پائین بودن هزینههای انرژی و قرار گرفتن در کنار دریا برخوردارند. این مزایا به هر دو کشور کمک میکند تا با سایر کشورهای صادرکننده رقابت کنند. احتمال افزایش هزینه انرژی در امارات متحده عربی با توجه به این واقعیت که تولید سیمان آن کشور تا حد زیادی متکی به کلینکرهای وارداتی است اوضاع رقابت برای صادرات را چندان به سود کشور امارات نشان نمیدهد. کشورهای خاورمیانه احتمالاً نمیتوانند به شرق صادرات داشته باشند. دلایل این امر نیز متعدد است بازار جنوب آسیا و شرق آسیا، ظرفیت بالای سیمان است.
هندوستان و چین و پائین بودن هزینههای تولیدکننده کشورهای آسهآن (ASEAN) با این حال ایران در محلی واقع شده است که بخوبی میتواند به تداوم صادرات به کشورهای آسیای مرکزی نظیر افغانستان، آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان و غیره بپردازد. در خاورمیانه، مهمترین مناطق کمبود سیمان، در عراق و کویت مشهود است. عراق در طی ۴ تا ۵ سال آینده باید به اوضاع و شرایط عادی برگردد و آنگاه کارخانجات شمال عربستان و غرب ایران قادر خواهند بود تا کسری ۱۱-۱۰ میلیون تنی سیمان عراق را جبران کنند. ۳ میلیون تن کسری سیمان کویت نیز احتمالاً به همین روش میتواند توسط این دو کشور تأمین شود. یک میلیون تن کسری سیمان بحرین نیز به سادگی از طریق عربستان سعودی و امارات متحده عربی قابل جبران است.
در غرب منطقه خاورمیانه بیشترین چالش صادرکنندگان خاورمیانهای، شمال آفریقا است. مصر از زمان گذشته از مهمترین صادرکنندگان بوده و هزینههای انرژی آن مشابه با عربستان سعودی است و این خود نیز بینهایت رقابت را ایجاد کرده است. تقریباً تمام کارخانجات توسط گروههای بزرگ بینالمللی تحت کنترل قرار داشته و در شرایط خوبی کار میکنند. اگر چه فعلاً هیچ طرحی برای افزایش ظرفیت در دست اقدام نیست (به جز مراکش) اما قرار است که در آینده ظرفیتسازی اصولی انجام گیرد. مصر اگر چه اخیراً با مازاد سیمان روبروست، قرار است بخاطر رشد مصرف که در طی چند سال گذشته ثابت مانده است دست به افزایش ظرفیت بزند. پیشروهای اصلی در این زمینه الجزایر و لیبی هستند. این دو کشور تمایل خود را برای خصوصیسازی اعلام کردهاند. اگر این اتفاق بیفتد، هر دو کشور شاهد افزایش ظرفیت خواهند بود. مانند اتفاقی که در گذشته برای مصر افتاد. هر دو کشور مواد خام لازم و کافی و دسترسی به انرژی ارزان را دارند و در نتیجه آنها را در زمره مکانهای جذابی برای تولید سیمان قرار میدهد.
علاوه بر آن در دراز مدت ظرفیت سیمان از اروپا به شمال آفریقا منتقل خواهد شد به علت نگرانیهای زیست محیطی در مورد انتشار Co۲ این ظرفیت میتواند منبع دیگری برای واردات و تغذیه به منطقه تلقی شود. کشورهای شمال آفریقا به دلیل نزدیکی به سواحل مدیترانه دسترسی بهتری به اروپا و امارات متحده عربی دارند. صادرکنندگان خاورمیانه برای دسترسی به مدیترانه باید از کانال سوئز عبور کنند و این خود هزینه دیگری بالغ بر ۵/۶ دلار به ازای هر تن سیمان به آنان تحمیل میکند لذا اوضاع را برای آنان رقابتی میسازد. لذا مقصد اصلی تولیدکنندگان خاورمیانه میتواند قاره آفریقا باشد.
کشورهای واقع در غرب آفریقا از زمانهای گذشته سیمان و کلینکر را از اروپا و به میزان کمتری از خاور دور وارد کردهاند. غنا یک از مقصدهای صادرات کیلنکر است (حدود ۷/۲ میلیون تن) از آنجائی که احتمال این ظرفیت در آینده نزدیک در این منطقه پائین است، لذا کشورهائی نظیر ساحل عاج (۱/۱ میلیون تن)، سیرالئون (۶/۰ میلیون تن)، بنین (۵/۰ میلیون تن)، کامرون (۸/۰ میلیون تن) هرچند اندک اما موفقیت خوبی از طریق دسترسی ساحلی دارند. این میزان تقاضا اگر تا سال ۲۰۱۰ به تصویر کشیده شود چیزی حدود ۹ میلیون تن صادرات را در سال تشکیل میدهد. باید بخاطر داشت علیرغم پائین بودن هزینههای تولید صادرکنندگان بزرگی مانند عربستان و ایران باید قیمتها را با سیمانهای صادراتی که توسط صادرکنندگان سنتی از اروپا به این منطقه حمل میشود هماهنگ کنند. این صادرکنندگان سنتی دارای بازارهای بینالمللی از مزیت تغذیه واحدهای سایش سیمان به چشم میخورند. در نتیجه شانس صادرات سیمان و کلینکر از خاورمیانه به این منطقه از ۵/۲ میلیون تن در سال تجاوز نخواهد کرد.
شرق، مرکز و جنوب آفریقا نیز دارای موقعیت خوبی هستند. بزرگترین واردکننده این منطقه سودان است به طوریکه در سال ۲۰۰۴ حدود ۷/۱ میلیون تن کلینکر و سیمان وارد کرده است. کارخانه Atbara در سودان (که توسط گروه Alrajhi عربستان خریداری شده است) اخیراً دست به نوسازی و توسعه کارخانه زده است. همچنین یک کارخانه جدید ۴۰۰۰ تنی قرار است در شرق سودان با سرمایهگذاری عربستان و امارات متحده عربی احداث شود. این ظرفیت جدید میتواند کمبود داخلی را برطرف سازد. از طرفی با کشف منابع نفت، انتظار میرود علیرغم ناآرامیهای سیاسی در جنوب، رشد اقتصادی بوجود آید. به غیر از سودان خیلی از کشورهای حاشیه ساحلی در منطقه، هرچند اندک اما از موقعیت صادراتی خوبی برخوردارند. در زمره این کشورها میتوان به کشورهای؛ سومالی (۱/۰ میلیون تن)، موزامبیک (۲/۰ میلیون تن)، ماداگاسکار (۲۵/۰ میلیون تن)، موریس (۷۵/۰ میلیون تن)، آنگولا (۵/۰ میلیون تن)، نامبینا (۳/۰ میلیون تن) و غیره. امکان صادرات تا سال ۲۰۱۰ به حدود ۷-۶ میلیون تن خواهد رسید. در این منطقه علیرغم وجود صادرکنندگان خاورمیانهای که بسیار رقابتی عمل میکنند و هزینههای حمل آنها حدوداً ۸ تا ۱۰ دلار پائینتر از صادرکنندگان سنتی است اما با این حال در میدان رقابت شانس بیتشر از آن کشورهائی نظیر مصر است که هزینه انرژی پائین داشته و نزدیکی بیشتری به منطقه دارند. با توجه به جمیع جهات، بازار صادرات به میزان ۳ تا ۵/۳ میلیون تن در سال وجود دارد.
از مجموع ۶ میلیون تن در سال فرصت صادرات که توسط غرب، شرق، مرکز و جنوب آفریقا بوجود آمده است، کارخانجات واقع در نوار ساحلی عربستان سعودی از موقعیت بهتری جهت صادرات ۵ میلیون تن در سال برخوردارند. امارات متحده عربی هم احتمالاً ۱ میلیون تن در سال توان صادرات دارد. با جمعبندی برنامه صادرات در دوره زمانی ۱۳-۲۰۰۹، برنامه زیر بدست میآید:
عربستان سعودی از طریق کارخانجات واقع در نوار ساحلی خود حدود ۵ میلیون تن به آفریقا صادر میکند و حدود ۸ میلیون تن در سال کمبود سیمان کشورهای خاورمیانه یعنی عراق، کویت و بحرین را توسط سایر کارخانجاتی خود برطرف میکند. با تحقق یافتن این برنامه، مازاد ۱۵ میلیون تنی عربستان به ۲ میلیون تن در سال خواهد رسید. این جبران کمبودها با توجه به این واقعیت صورت خواهد گرفت که حتی در کارخانجات خوب عربستان، ظرفیت بهرهبرداری به ندرت به ۱۰۰ درصد میرسد.
ایران احتمالاً توانائی صادرات سالانه ۵ میلیون تن به آسیای مرکزی و حدود ۶ میلیون تن در سال به عراق و کویت را خواهد داشت. بنابراین ایران تنها با ۲ میلیون تن مازاد سیمان مواجه خواهد بود.
امارات متحده عربی احتمالاً خواهد توانست فقط ۱ تا ۵/۱ میلیون تن صادرات داشته باشد که با این وجود با بیش از ۵/۴ میلیون تن در سال با مازاد سیمان مواجه است. در چنین حالتی واحدهای سایش که به واردات کلینکر مشغولند احتمالاً ظرفیت بهرهبرداری خود را به شدت پائین میآورند. (۴۰ تا ۵۰ درصد). کارخانجات دیگر (غیر از واحدهای سایش) احتمالاً در شرایط عادی با همان ظرفیت بالا کار خواهند کرد.
▪ سطوح قیمت
بیشترین تأثیر کمبود فعلی سیمان در خاورمیانه، در بالا رفتن قیمتها متجلی خواهد شد. در بعضی از کشورها، قیمت خرده فروشی به ۹۰ تا ۱۰۰ دلار در هر تن رسیده است که با توجه به پائین بودن قیمت تمام شده سیمان بسیار بالا است. قیمت سیمان در بعضی از کشورها مثل امارات متحده عربی و یمن که کیلنکر یا سیمان وارد میکنند بالاتر است. البته استثنا هم وجود دارد مانند ایران که قیمت سیمان توسط دولت کنترل میشود.
تحلیلهای انجام شده بر اساس دورنمای مصرف سیمان، نشان میدهد که قیمتها در کشورهای مختلف بین ۱۵ تا ۲۵ درصد کاهش خواهد یافت. کاهش قیمتها در کشورهائی نظیر عربستان و امارات متحده عربی که با مازاد بیشتری مواجه هستند و به میزان کمتری در بعضی از کشورهائی که میان عرضه و تقاضا توازن برقرار است، چشمگیرتر خواهد بود. تأثیرگذاری بر قیمتهای سیمان در ایران را مشکل میتوان ارزیابی کرد. زیرا صنعت سیمان این کشور ماهیت کنترل دولتی دارد.
▪ مالکیت
عربستان سعودی و ایران ۶۴ درصد ظرفیت سیمان منطقه را در اختیار دارند. در عربستان، دولت هیچگونه مالکیت مستقیم در سیمان ندارد ولی ۹۰ درصد کارخانجات سیمان در ایران دولتی هستند. بطور کلی حدود ۵۸ درصد ظرفیت فعلی سیمان خاورمیانه در دستان بخش خصوصی است.
گرایش فعلی به سمت خصوصیسازی است بجز عمان، قطر و ایران، به طوریکه تمام ظرفیتسازیهای جدید سیمان متعلق به بخش خصوصی است. در ایران روند تدریجی خصوصیسازی آغاز شده است هرچند که طرحهای بزرگ کشور با سرمایهگذاری خارجیها به دلیل ادامه مسائل هستهای محدود شده است. انتظار میرود تا سال ۲۰۱۰ حداقل ۶۴ تا ۷۰ درصد از کل ظرفتی سیمان به مالکیت بخش خصوصی درآید.
▪ چند ملیتیها
در حال حاضر، خاورمیانه منطقهای است که شاهد عدم حضور شرکتهای بزرگ بینالمللی سیمان است. بجز حضور لافارژ در اردن و هولیسم در ایران، شرکتهای بینالمللی در هیچکدام از کشورهای منطقه حضور ندارند. دلیل این امر نیز به خاطر وضعیت مشترک اکثر این کشورها است که بر طبق قوانین سرمایهگذاری، اکثریت سهام باید متعلق به کشور باشد. (حتی در بخش خصوصی) همین امر سبب ممانعت شرکتهای بینالمللی از ورود به منطقه در سالهای گذشته شده است. این وضعیت توانسته تغییر یابد. عربستان سعودی قانون جدیدی را برای سرمایهگذاران خارجی به تصویب رسانده است که میتواند در صددرصد پروژهها سهیم و از مزایای آن منتفع شوند.
●● نتیجهگیری
صنعت سیمان از دیرباز خوشبینانه بوده است. درسهای گذشته در مورد عدم توازن عرضه و تقاضا بندرت آموخته شدهاند. این پدیده مجدداً در خاورمیانه تکرار شده است. موج تقاضا، خصوصاً در ۲ سال گذشته سبب کمبود سیمان شده است. نتیجه این وضعیت بالا رفتن قیمتهای سیمان و جذاب شدن موضوع برای تولیدکنندگان و طرحهای جدیدی است که به بهرهبرداری میرسند. این ظرفیت اضافی لجام گسیخته، خاورمیانه را در دورنمای ۱۳-۲۰۰۹ با مازاد سیمان مواجه میکند مگر آنکه صلح به عراق باز گردد و تلاشهائی که برای بازسازی آن صورت میگیرد بتواند مازاد سیمان از سایر کشورهای منطقه را جذب کند.
در حالیکه تولیدکنندگان سیمان منطقه از مزیت رقابتی بودن قیمتها سود میبرند اما موقعیت جغرافیائی منطقه، امکان صادرات را محدود میسازد. نتیجتاً منطقه در طی این دوره، کاهش قیمت سیمان را تجربه خواهد کرد. صادرات به آفریقا و آسیای مرکزی به کاهش مازاد سیمان خاورمیانه کمک خواهد کرد. در نتیجه وضعیت معکوس یعنی کمبود سیمان مجدداً غالب خواهد شد. بنابراین انتظار میرود کشورهائی که دارای منابع طبیعی هستند مجدداً پدیده ایجاد ظرفیت را در سال ۲۰۱۰ آغاز کرده و تا سال ۲۰۱۳ به بهرهبرداری برسانند.
در دورهای که مازاد وجود دارد، کاهش قیمتها با افزایش رقابت دو برابر خواهد شد و تولیدکننگان را مجبور خواهد کرد که عملکرد خود را بر اساس شاخصهای فیزیکی بهبود بخشند و تعرفهها را کاهش دهند. این روش خواهد توانست منطقه را از وضعیت مازاد قویتر بیرون آورد. به کمک نرخ رشد ثابت و درک درست از برنامه توسعه ظرفیت سیمان از سال ۲۰۱۰، صنعت سیمان مجدداً خواهد توانست مانند اکنون به سود حاشیهای بالا دست پیدا کند.
منبع: ICR.May.۲۰۰۶
”Saumen karkun از شرکت مشاور هولتک، هندوستان“
”Saumen karkun از شرکت مشاور هولتک، هندوستان“
منبع : ماهنامه صنعت سیمان
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست