جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


بازگشت به دهه ۶۰


بازگشت به دهه ۶۰
شاید هیچ حیوانی به اندازه گرگ مظلوم و البته بدنام نباشد و شاید دلیل اصلی این بدنامی، داستان‌ها و افسانه‌هایی باشد که به خصوص از کشورهای روسیه و امریکا سرچشمه گرفته است. غم‌انگیزترین قسمت اینجاست که وقتی از گرگ‌ها یاد می‌کنیم، اکثریت جامعه آن را به عنوان گونه‌ای زیانکار وخطرناک شناخته و می‌پرسند چرا گرگ؟!
گرگ‌ها در همه جای دنیا قربانی افسانه‌ها و عدم‌شناخت صحیح شده‌اند، تا جایی که امروز سازمان محیط‌زیست این‌ گونه را به قیمت ۵۰۰ دلار برای شکارچیان خارجی به حراج گذاشته و این در حالی است که قیمت ارزان‌ترین سگ در اروپا ۲۰۰۰ دلار است، و از سوی دیگر روستاییان و دامداران نیز گرگ را به غلط دشمن جدی دام‌های خود می‌دانند. متاسفانه گرگ همواره موجودی خونخوار و دشمنی برای انسان و دام‌ها شناخته شده و این تصورات تا جایی پیش رفته که در بسیاری از مناطق این گونه در خطر انقراض قرار گرفته است، در حالی که صدمات انسان به گرگ بسیار بیشتر از صدمات گرگ به انسان بوده است!
در مناطقی که دخل و تصرف انسان بیشتر بوده و زیستگاه گرگ‌ها و گونه‌های طعمه آن مورد تخریب واقع شده آمار گزارش حمله گرگ به دام بیشتر بوده است. البته باید گفت در چند سال گذشته گزارش‌های پراکنده‌ای هم از حمله گرگ به انسان وجود دارد اما علت آن را می‌توان تغییر بسیار زیاد زیستگاه گرگ به دست انسان، کم شدن شدید طعمه‌های اصلی آن بر اثر شکار بی‌رویه، تخریب مراتع و به‌طور کلی عملکرد نادرست انسان دانست.
زیست‌شناسان پس از مطالعاتی که در دهه‌های اخیر بر روی این گونه انجام داده‌اند، متذکر شدند که گرگ‌ها بی‌جهت خطرناک قلمداد شده‌اند و از نظر اکولوژیک، نقش بسیار مهمی درحفظ تعادل طبیعت ایفا می‌کنند. یکی از مزیت‌های اکولوژیک گرگ‌ها، جلوگیری از انتشار بیماری در گله‌های علفخواران و جمعیت پستانداران منطقه است. به این صورت که آنها با انتخاب مریض‌ترین و ضعیف‌ترین حیوان در هر گله از انتشار بیماری و احیای نسل قوی‌ای از پستانداران وحشی علفخوار، نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کنند یا از افزایش جمعیت برخی دیگر از وحوش که می‌توانند به‌صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر حیات انسان تاثیر‌گذارند،جلوگیری به‌عمل می‌آورند.
● تشکیل ستاد مبارزه با گرگ در همدان!
از این رو حفاظت این گونه (چه خطرناک و چه بی‌خطر برای انسان) حائز اهمیت است. اما متاسفانه چندی پیش خبری مبنی بر تشکیل ستاد مبارزه با گرگ و البته قتل عام آنها در خبرگزاری سبزپرس منتشر شد. در این خبر آمده است که در مدت یک‌ ماه اخیر، بیش از ۱۰ گرگ درهمدان کشته شده است، که لاشه هفت قلاده از آنان پیدا و سه قلاده دیگر زخمی شده‌اند و دو توله هم توسط مردم گرفته شده و تحویل محیط زیست شده‌اند. نکته قابل تاسف دیگر آنکه بخشدار لالجین همدان بیان نموده است که این ستاد با همکاری بسیج و محیط‌بانان محیط زیست مشغول فعالیت است. ایشان مهم‌ترین دلیل اقدام خویش را طبق روال مرسوم، حمله گرگ به دام و مردم بیان نموده است که جای بس تامل دارد! متاسفانه در ایران گاهی بیان می‌شود جمعیت گرگ‌ها در فلان منطقه افزایش یافته است، بدون اینکه بر صحت و درستی آن خبر یا اتفاق، نگرشی اساسی صورت گیرد. این در حالی است که حداقل، افزایش ۲۵ درصدی جمعیت گرگ‌ها نیازمند یک بازه زمانی حداقل پنج ساله، با شرایط ایده‌آل است.
از سوی دیگر هیچ کس این نکته را متذکر نشد که اگر مردم توله‌های گرگ را نربوده و به روستا نمی‌آوردند آیا گرگ باز هم به روستا و کودکان حمله می‌کرد؟! در حالی که واقعیت این است که گرگ مادر برای یافتن توله خود تا مدت‌ها به روستا می‌آمد و نتیجه این رفت و آمدها برای یافتن توله،‌ منجر به کشته شدن یک کودک بی‌گناه توسط گرگ مادر شد اما بازهم متاسفانه مردم توله گرگ را رها نکردند تا اینکه در نهایت گرگ مقصر اصلی قلمداد شده و ستاد مبارزه با گرگ در این شهر تشکیل شد تا قتل‌عام گسترده‌ای از گرگ‌ها به راه بیافتد.
● چرا گرگ‌ها به سکونتگاه‌های انسانی می‌آیند؟
گرگ‌ها دارای رژیم غذایی متنوع و بسیار انعطاف‌پذیری هستند، و همواره سعی می‌کنند از انسان و فعالیت‌های انسانی بدور باشند و درجهت حفظ قلمرو خویش در برابر متجاوزان بسیار مصر هستند. اما گاهی بر اثر عوامل مختلفی که قبلا نیز فهرست‌وار نام برده شد، به اطراف روستاها و شهرها آمده و از روی اجبار اقدام به شکار دام‌های اهلی و به‌صورت بسیار معدود انسان می‌نمایند.
این چیزی نیست جز نتیجه عملکرد ضعیف سازمان و یا ادارات محیط زیست که قادر نیستند با برنامه‌ریزی‌ها و مطالعات خویش تعارض میان وحوش و انسان را به حداقل برسانند. متاسفانه ارگان محیط زیست در بسیاری موارد اقدام به صدور مجوز شکار می‌کنند، بدون آنکه از دارایی‌ها و میزان دارایی‌های موجود در منطقه خویش (مخصوصا اشاره به جمعیت و نسبت‌های جنسی سمداران)به میزان کافی آگاهی داشته باشند. ارگان‌های وابسته به محیط زیست بر حسب وظیفه می‌بایست از تعداد و پراکنش دارایی‌های موجود در منطقه خویش و در برخی موارد ویژگی‌های رفتاری برخی از آنها آگاهی داشته باشند تا بتوانند در مواقع ضروری اقدامات لازمه را جهت مدیریت آنها به‌عمل آورند.
اما از دید مدیران سازمان محیط زیست و ادارات تابعه آنان، حیات وحش یعنی سمداران، پلنگ و یوزپلنگ. در حالی که بنابر تعریف، حیات وحش یعنی تمامی جانداران موجود در بعد مکان که آزادانه زندگی کرده و به تنازع بقا می‌پردازند. این جانداران می‌توانند از یک حشره کوچک یا یک گیاه یکساله شروع و به بزرگ‌ترین گونه‌های پستاندار زمین ختم شوند. هر کدام از این گونه‌ها بر حسب نیاز‌های خود بازه‌های مکانی و زمانی خاصی را اشغال کرده و به یکدیگر وابستگی شدیدی نشان می‌دهند. لذا حذف و یا کاهش یک جزء از آنها بر سایر اجزا و حتی کل محیط تاثیر‌گذار خواهد بود. حال اینکه نقش گونه‌های چتر، یعنی گونه‌هایی که در راس هرم غذایی یک اکوسیستم قرار دارند در حفظ تعادل مجموعه اکوسیستم بسیار قابل توجه است. گرگ نیز یکی از این گونه‌ها محسوب می‌شود. لذا حفاظت از آنها و تامین نیازهای اساسی و اولیه حیات یعنی زیستگاه،جفت و غذا برای آنان بسیار مهم و اساسی به‌شمار می‌رود.
در سایر ملل دنیا نیز اقدامات بنیادین و مهمی در خصوص احیا و حفظ بقای گرگ‌ها صورت پذیرفته است. برای مثال معرفی مجدد گرگ‌ها به پارک ملی یلوستون در آمریکا که بر اثر شکار غیر مجاز به کلی منقرض شده بود و هم اینک بعد از چند دهه از رها‌سازی آنها در این منطقه و اجرای اقدامات حفاظتی مناسب جمعیت آنها به حدی رسیده است که می‌توانند بر اقتصاد گردشگری مناطق همجوار تاثیرات شگرفی‌گذارند یا معرفی مجدد آنها به بوسنی و سایر مناطق که هر چند هزینه هنگفتی را صرف نموده است اما دستاوردهایی به مراتب با ارزش‌تر را نیز به همراه داشته است. متاسفانه در ایران تعریف و ارزش‌های حیات وحش مسیری جز مسیر اصلی خویش را پیموده و همواره با نابودی و انهدام زیستگاه‌های وحوش بر میزان تعارض میان انسان و حیات وحش خواسته و ناخواسته پافشاری نموده است تا وحوش را به معنای واقعی وحشی،یعنی درنده،خونخوار و مزاحم معرفی نمایند.
مهدی چلانی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید