شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

اگر اصولگراها متحد نشوند


اگر اصولگراها متحد نشوند
در دومین دوره انتخابات شوراها، سران حزب مشارکت که از پیروزی در سه انتخابات گذشته (ریاست جمهوری ۶۷، مجلس ششم و شوراهای اول) سرمست از باده غرور بودند، در پاسخ به درخواست های مکرر دیگر گروههای اصلاح طلب که خواستار بحث و رایزنی جهت ارائه لیستی واحد در انتخابات بودند، با تبختر و خود بزرگ بینی هر چه تمام اعلام کردند، مشارکت لیست خود را می دهد و این گروههای دیگر جبهه دوم خرداد هستند که باید جهت کسب اعتبار و مقبولیت، از لیست مشارکت اعلام حمایت نمایند.
نتیجه این خودسری به خودزنی منجر شد به گونه ای که اصلاح طلبان با ۵ لیست مجزا وارد صحنه انتخابات شدند. لیست مشارکت با سردمداری مصطفی تاج زاده، لیست کارگزاران با حمایت کرباسچی، لیست ملی- مذهبی ها با وعده شهردار شدن سازگارا، لیست نهضت آزادی با شعار ادامه راه طالقانی، بازرگان و شریعتی و لیست حزب همبستگی و مردمسالاری و چند گروه اقماری دیگر با نامزدی ابراهیم اصغرزاده. نتیجه عاجل این خودزنی آن شد که قبراق ترین چهره اصلاح طلبان یعنی مصطفی تاج زاده موفق به جلب آرای بیش از ۵/۱ درصد از مردم تهران نشد.
اما داستان در جبهه مقابل به گونه ای دیگر رقم خورد و گروههای اصولگرا با جمع شدن زیر چتر وحدت، ستادی به نام شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را شکل دادند تا با ارائه لیستی واحد که سهم همه گروههای اصولگرا در آن لحاظ شده بود، پا به صحنه رقابت بگذارند. از طرف این شورا دکتر محمود احمدی نژاد که عضویت در شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسان، جمعیت ایثارگران و بسیج اساتید دانشگاهها را همراه داشت، مأموریت یافت تا لیست انتخاباتی منسجم و فراگیری را تهیه و کار تبلیغاتی آن را هم هدایت نماید.
پیروزی قاطع اصولگرایان در دومین دوره شوراها به خصوص شورای شهر تهران که با چهره هایی گمنام اما در سایه وحدت، انسجام و یک کار تشکیلاتی منظم به دست آمد، نشان داد که می توان بخشی از پیروزی را با تشتت در جبهه رقیب از آن خود کرد. این پیروزی در حقیقت فتح اولین خاکریز بود، خاکریزی که در حکم «دوربرگردان» و مسیر ورود نیروهای اصولگرا به صحنه قدرت بود. تجربه تلخ سال های ۷۶ تا ۸۰ که تمام آرمان ها و ارزش های نظام اسلامی به چالش کشیده شده بود، باعث گردید تا اصولگرایان قدر پیروزی در گام اول را دانسته و با رفتاری مبتنی بر خدمتگزاری بی منت، اعتماد صاحبان اصلی انقلاب را به دست آورند، اعتمادی که سر پل پیروزی در مجلس هفتم و سپس انتخابات نهم ریاست جمهوری گردید.
پس از گذشت چهار سال از آن دوران عبرت آموز که تلخی آن هنوز کام اصلاح طلبان را آزرده خاطر می سازد، این روزها اخباری از اردوگاه جبهه دوم خرداد به گوش می رسد که به نظر می آید از آن حادثه، درس ها و عبرت های لازم را برگرفته اند. مروری بر اسامی و نامزدهای جبهه اصلاحات در شورای شهر تهران نشان می دهد که بازیگران اصلی این جبهه، سهم همه گروههای موثر را پرداخت کرده و دیگر هیچ چهره ای حال و هوای ژنرالی در سرنمی پروراند. علاوه بر آنکه ترکیب نفرات آنان را افرادی شکل می دهند که معتدل در سیاست ورزی و با تجربه در صحنه های اجرایی و عمرانی می باشند.
اما در سوی دیگر میدان، نشست های ائتلافی نیروهای اصولگرا به کندی شکل می گیرد و روند شکل گیری لیست ها به گونه ای است که هر جریان خود را اصلی و مادر دانسته و گروههای دیگر را دعوت به ورود به زیر چتر گسترده انتخاباتی خود می نماید. مبادا تجربه تلخ دومین دوره شوراها، این بار در جبهه اصولگرایان تکرار شود. باید از گذشته عبرت آموخت تا مسیر آینده را با اقتدار و صلابت طی کرد. شاید در برخی برهه ها باید مادری کرد و از فرزند خود گذشت تا فرزند سر به سلامت ببرد. مطمئن باشیم که اصولگرایی در جوهره لیست همه گروههای اصولگرا وجود دارد، بنابراین چه فرقی می کند که کدام لیست به عنوان لیست سرمشق در تهران معرفی شود. لازم است این بار نقش مادری را بر عهده گرفت.
رضا فاطمی
منبع : سایت بصیرت


همچنین مشاهده کنید