پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


خلق پوسته


خلق پوسته
در جهان کنونی سیما , ظاهر ومنظره را میتوان با یک فشردگی که تنها به عنوان حالات خاص ونامربوط در زمان شناخته میشوند (چه لذت بخش باشند وچه وحشتناک) تجربه کرد.به این ترتیب چه میشود اگر جهان موقتا عمق خود را ازدست داده وتبدیل به یک پوسته شفاف, یک توهم جهان نما وانبوهی از تصویر های سینمائی بدون عمق گردد؟!
بنابراین جای شگفتی نیست اگر رابطه هنرمند با تاریخ تغییر کرده باشد ودر عصر استفاده انبوه از تلویزیون وابستگی به جای عمق به سطح وبه کلاژ به جای کار عمیق وبه تصاویر نقلی روی هم قرار داده شده به جای سطح کار شده وبه یک احساس از هم پاشیده زمان –مکان به جای آثار فرهنگی مستحکم وپا بر جا پیدا شده باشد.این ها همه جنبه های حیاتی فعالیت هنری در شرایط فرا تجدد میباشد.هیچ چیز ژرف نیست هیچ چیز عمیق نیست این بدان معنا نیست که تمامی جنبه ها کاملا سر سری وظاهری هستند برعکس در غیاب عمق,همه چیز در نهایت به پیچیدگی می انجامد.
از سالهای آغازین دهه ۱۹۷۰ معماران به پوسته ساختمان به عنوان یک واسط برقرار کننده ارتباط علاقه نشان داده اند.پوسته ها وپوشش ها ی سطح ساختمان تبدیل به سطوحی قابل برنامه ریزی میشوند.اعضای حساس به نور سازماندهی فضایی احجام را, روایت, طراحی وتشریح میکنند وعملکرد انها تغییر مینماید ودیواره های غنی از اطلاعات که ما را اغوا میکند .
بدین ترتیب مرز وسطح محصور کننده تبدیل شده اند به یک غشا, درست مثل مسیر یا معبری که لکه دار شده باشند. آنچه که سابقا به عنوان مرز یک ماده تلقی میشد حد نهایی یا پایانه ان ماده است که د رغیر قابل مشاهده ترین نهاد ها نخفی است. از اینجا به بعد ظاهر سطح وجنبه های سطحی وظاهری آنها پنهان گر نوعی شفافیت رمزی میشوند.ضخامتی بدون ضخامت, حجمی بدون حجم, کمیتی غیر قابل مشاهده... !
این موضوع شاید برای نخستین بار در" مر کز ژورژ پمپیدو"در پاریس دیده شد که نمای ساختمان به عنوان سطح رسانه ای بیانگر یک حرکت زنده وتغییر همیشگی بود.در واقع برای نخستین بار در جریان های ناشی از جریان مدرنیسم سطح رسانه ای زیبایی شناسی مجزایی نسبت به فرم در معماری ایجاد کرد."مرکز پمپیدو"نخستین ساختار باز است که به رسانه های جدید اختصاص داده میشود ودر عین حال نقطه ای است از شهود هنر مندانه . ریچارد راجرز میگوید:نمای ان مانند موسیقی جاز است . تک تک اجزایش عالی است, در عین حال انعطاف پذیر وباز نیز هست.
این توضیح سازماندهی مرکز پمپیدو آنرا به مثابه سیستم پیچیده فعالیت های چند گانه واستفاده از فنون متفاوت اطلاعات که آنرا در سطح متفاوت کنترل میکند.چندرسانه ای بودن گزینه ای را نشان میدهد که ساختمان را به ارگانیسمی تبدیل میکند که قادر به انتقال پیام ها با استفاده از رسانه های گوناگون وتلفیق آنها با بافت ساختمان است.بدین ترتیب ساختمان به پرده ای تبدیل میشود که نور, رنگ وصدا را در معرض همگان قرار میدهد ودر عین حال اطلاعات را نیز منتقل میکند.
عصر الکترونیک جدید مارا مجبور میکند که از این اندیشه که ساختمان به مثابه هنری انتزاعی است وبه ویژه اندیشیدن در باره دیوار ها که به مثابه جزئی از ترکیب صوری وقواعد هندسی است.دیوارها چونان فیلتری که گنجینه اطلاعات را دقیقا مانند تلویزیون دریافت ومنتقل میکنند در نظر گرفته شود وفضا وسیله ای باشد که انسان بتواند در حال جمع کردن اطلاعاتی که فضا ی آن سازماندهی شده است از ان گذر کند.
در یک جا دیوار نامرئی میشود و در جای دیگر به دستگاهی پیشرفته تبدیل میشود که با انسان حرف میزند.در مقابل شرایط محیطی از خود واکنش نشان میدهد .در طول روز رنگ عوض میکند.با جریان برق ضعیف وهدایت شده ای شفاف یا کدر میشود وبه فرمان انسان تصاویر مختلف دریافت شده از کامپیوتر, ماهواره, تلویزیون, دوربین مدار بسته, تلفن تصویری, دستگاه اسلاید وویدئو را نمایش میدهد.در واقع تمامی واحدهای ساختمان از لحاظ تکنولوژی وسازه ای به این دیوار دیجیتل متصل هستند وساکنان میتوانند از طریق آن با هم ارتباط برقرار سازند خرید خود را انجام دهند وبرای کار وتفریح از آن بهره ببرند.بدین ترتیب معماری صرفا به نوعی وضعیت بدل میگردد وضعیتی که انسان را قادر میسازد که ساخت وچشم انداز را با یکدیگر واز نو تعبیر کند.داخل وخارج یکسان میشوند زیرا هر دو جزئی از ساختار اطلاعاتی مجردراشکل میدهند.
برخی معماران عقیده دارند با اینکه سطح عمودی دیوار به محلی برای نمایش تکنولوژی رسانه ای وارتباطی تبدیل شده است, اما چه بسا برسد که دیگر سطح عمودی دیوار وجود نداشته باشد وانسان بتواند از طریق امواج مانع تبادل هوای بیرون ودرون شود کاری که امروزه با اصوات انجام میشود. آنگاه باید دید که نمایش تصاویر در کجا اتفاق می افتد؟!
زهرا غیور


همچنین مشاهده کنید