سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

مگر رئیس‌جمهور و وزرا خطا نمی‌کنند؟


مگر رئیس‌جمهور و وزرا خطا نمی‌کنند؟
<هر کس به قوه قضاییه فشار وارد کند، به سمت دیکتاتوری پیش می‌رود.> ‌اگرچه این روزها کسانی در قالب حامیان دولت و رئیس آن به قوه قضاییه و رئیس آن فشار آورده و تاخته‌اند و با الفاظ و واژگانی بدیع در عرف رسانه و سیاست، قامت مقاومت در برابر قامت منتقدان راست کرده‌اند، اما جمله بالا‌ را هرگز کسی در این روزها بر زبان جاری نساخت.حال هوای جمله بالا‌ را کمی باید شکافت تا یافت شود که گوینده آن کیست.
برای بررسی بیم‌ها و امیدهایی که در جنبش دانشجویی جریان داشت، میزگردی برپا می‌شود که از هر طیفی کسی می‌آید، در این میان یکی تمام‌قد به دفاع از قوه قضاییه ایستاده و هر اعتراضی به این سیستم را تضعیف جایگاه رفیع قوه قضاییه کشور می‌داند و مکرر می‌گوید: <اینکه هر کسی به نظر خود اشکالی دارد به قوه قضاییه فشار آورد، تضعیف جایگاه قوه قضاییه است و این زمینه‌ساز دیکتاتوری و استبداد است.>
بازهم گوینده سخن را نمی‌توان در لا‌به‌لا‌ی این همه مردان اصولگرای سیاست ایران شناسایی کرد و دریافت که چه کسی اینچنین برای تضعیف جایگاه قوه قضاییه کشور نگران است که از تضعیف آن، چنین برمی‌آشوبد و داد سر می‌دهد که: <مگر وزرا یا رئیس‌جمهور خطا نمی‌کنند؟ هر کس که در اکثریت باشد، لزوما درست نمی‌گوید.>
پیچیده چرا، ساده کنیم این حدیث دراز را و مختصر گوییم این پندار بلند از که بود. ‌ محمود احمدی‌نژاد سه سال پس از آنکه سیدمحمد خاتمی بر کرسی ریاست‌جمهوری نشست، شال و کلا‌ه کرد و راهی دفتر خبرگزاری دانشجویان (ایسنا) شد تا در کنار دو میهمان دیگر این خبرگزاری، به عنوان عضوی از انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان ایران و البته با سمت رسمی‌اش در هیات موسس دفتر تحکیم وحدت، به دفاع تام از جایگاه قوه قضاییه برآید و از هرگونه تضعیف این نهاد چنین یاد کند که صدای پای دیکتاتوری واستبداد از آن بر می‌آید.طبیعی بود در آن روزهایی که خاتمی و یاران او اکثریت را در اختیار داشتند، او چنین اعتقاد راسخی نیز داشته باشد که <اکثریت لزوما درست نمی‌گوید> و با اتکا به این باور راسخش، بی‌پروا و با اعتماد به نفسی مثال‌زدنی خطاب به تمامی خبرنگاران حاضر و دو میهمان دیگر این میزگرد بگوید که اگر کسی به تضعیف قوه قضاییه کمر همت ببندد، <قطعا به سمت دیکتاتوری و استبداد حرکت می‌کند.> (ایسنا. ۹/۹/۱۳۷۹)
تلخ است آقای احمدی‌نژاد! اما سخت نیست مرور رفتار گذشته و حداقل نه باور تام و اجرای کامل آن، که تنها کرنش و تعظیم در برابر بخشی از آن.
کسی را توقع آن نبود که کرور کرور وزیر و معاون و مشاور از این خانه به آن خانه طرد و رد و نفی و حذف نشوند اما این توقع نابجا نیست که تنها به گفته ساده خود پایبند باشید و بر همان برهان که <اکثریت لزوما درست نمی‌گوید و مگر وزرا و رئیس‌جمهور خطا نمی‌کنند>، گوش بر نقد بزرگان می‌گشودید؟ نه آنکه رسانه بزرگ تحت نظارت این دولت اکثریت (روزنامه ایران) را تریبون برافروخته شدگان از نقد رئیس قوه قضاییه می‌کردید. ‌
نه آقای رئیس‌جمهور! کسی به همان آسانی که شما آن روز پشت میز خبرگزاری ایسنا از صدای پای دیکتاتوری و استبداد در جریان تضعیف جایگاه قوه قضاییه سخن گفتید، سخن نمی‌گوید. کسی به اکثریت امروز که نقد رئیس قوه قضاییه را تاب نیاورده، اتهاماتی که دیروز روی پیشانی‌شان داغ شده است را نمی‌زند، اما اگر شما شانه به نشان بی‌تفاوتی بالا‌ اندازید و بگذارید یارانتان همچنان در برابر نقد دولت متبوع خویش، از بالا‌ تا پایین سیستم قضایی کشور را تضعیف کنند، بدانید که فردا در سراسر جهان، همان می‌کنند که شما کرده‌اید و تیتر نخست رسانه‌های جهان کوچک شمردن بزرگان کشوری خواهد بود که تنها در فصل‌های خاص تضعیف‌شان ممنوع است و در فصل‌های دیگر آزاد. ‌
تردید نباید کرد که اگر فردا گلا‌یه این روزهای حدادعادل در کسوت رئیس مجلس هم به اعتراضی جدی‌تر از دولت بدل شد و باز هم حامیان دولت، با او همان کنند که با رئیس قوه قضاییه کرده‌اند، دیگر نمی‌توان چشم‌ها را بر قضاوت بین‌المللی بست. مطمئن باشید اینها دیگر رقبای درحاشیه و متهمان دیروز نیستند که اتهامات خودشان را متوجه دولت شما می‌کنند.
‌ آخر، آن قدرها هم ساده نیست به گوشه نشستن و شاد شدن از چنگ کشیدن حامیان شما بر صورت مهم‌ترین مسوولا‌ن کشور، چرا که اینجا دیگر صحبت از فرد و تفکر حاکم بر آن قوه نیست بلکه شکست حصار احترام و گفتن الفاظ نابجا، به جای نقد اصولی در میان است. بدان معنی که اگر کسی رئیس قوه قضاییه را <تو> خطاب کند، این کل سیستم قضایی یک کشور است که خرد و کوچک می‌شود نه آن فرد، ورنه کیست که نداند، نقد به تمامی قوای کشور نه‌تنها تضعیف نیست، بلکه هرگز به معنای حرکت به سمت دیکتاتوری و استبداد هم نخواهد بود.
این روزها روسای دو قوه از شما انتقاد می‌کنند و گلا‌یه سر می‌دهند که راه حکومتداری را نه گوش پیچاندن و نه برکناری‌های فله‌ای می‌پندارند. وزرای برکنار شده، به شما نامه و خطابه می‌نویسند و از فردای مبهم و بحرانی در وضعیت نفت و سازمان مدیریت و اقتصاد کشور هشدار می‌دهند. نمایندگان مجلس از چشم‌انداز نامعلوم توسعه کشور می‌نالند و شکوائیه و اخطاریه تنظیم می‌کنند و ساعت‌های طولا‌نی برای بازگرداندن تصمیم‌های دولت‌تان صرف می‌کنند تا یا دوشغله‌ها را آزاد کنند یا ساعت‌ها را عقب بکشند و در این میان البته شما حق دارید که نگران این انتقادات باشید، اما راهش ایستادن تمام‌قد در برابر آنان نیست که مشاوران و دفترداران‌تان همچنان برای منتقدان داخلی، قامت اعتراض راست کنند و به سرعت جت‌گونه این دولت ببالند و تند و تند جوابیه و تکذیبیه و مصاحبه ترتیب دهند، بلکه دست نیاز برای یاری خواستن از تمام منتقدان داخلی راه چاره است تا مبادا ناظران بین‌المللی قامت دولت ایران را در عصر حاکمیت یکپارچه اصولگرایی خمیده ببینند و هر روز از افزون شدن یک منتقد جدید اما صاحب سخن در دایره منتقدان دولت ایران بگویند و فردا از به هیچ انگاشتن همان منتقد، در دایره همراهان دولت گزارش دهند.تلخ است اما سخت نیست آقای احمدی‌نژاد! به جای مشاوران حاضر‌جواب برای هر منتقد داخلی، شاید بهتر باشد یک دایره مشاوران صبور برای سازماندهی منتقدان و شنیدن صدای آنان شکل گیرد تا بیش از این بر شعاع دایره منتقدان این دولت در سطوح کلا‌ن کشور افزوده نشود و هر روز دوستان و هم‌اندیشان شما مجبور نباشند راه حریم‌شکنی آسان و سهل یکی از مسوولا‌ن ارشد ایران را در عرصه‌های بین‌المللی هموار سازند. ‌
آقای احمدی‌نژاد! شاید لا‌زم باشد یک بار دیگر باور کنید در حاشیه نشستگان رقیب، هرگز سور شکست این دولت را به سفره ننشسته‌اند و حتی برنتابیدن نقد رئیس قوه قضاییه و گلا‌یه رئیس قوه مقننه را از سوی حامیان شما به منزله تضعیف قوه قضاییه یا شنیدن صدای پای چه و چه نمی‌پندارند اما به همان اندازه ضروری است، شما نیز به دوستانتان یادآوری کنید که ساختمان دولت، با ساختمان خبرگزاری ایسنا متفاوت است و او که در راس نشسته اینک لباس ریاست‌جمهوری ایران به تن دارد و کماکان بر این باورست که:
<مگر رئیس‌جمهور و وزرا خطا نمی‌کنند؟>
مسیح علی نژاد
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید