شنبه, ۱۲ آبان, ۱۴۰۳ / 2 November, 2024
مجله ویستا

ابوذر زمان


ابوذر زمان
ـ نام: سید محمود
ـ موطن: طالقان
ـ نام پدر: سید ابوالحسن
ـ وفات: ۱۳۵۸ ه. شمسی
در زمستان سال ۱۳۲۹ ق. صدای نوزادی در فضای خانه سبز و ساده آیت الله سید ابوالحسن طالقانی پیچید که نامش را محمود گذاشتند و پدرش پشت قرآن نوشت:
«سید محمود روز شنبه چهارم ربیع الاول ۱۳۲۹ ق. به دنیا آمد» و گویی که همین نوشتار کوتاه باعث شد که پیوند ناگسستنی بین او و قرآن ایجاد شود. سید محمود دوران کودکی را تا ده سالگی در روستای «گلیرد» طالقان سپری کرد و همان جا خواندن، نوشتن و مقدمات علوم اسلامی را فرا گرفت و در مکتب پدر- که عالمی سیاستمدار بود- مبارزه با استبداد در ذهن او نقش بست. او سپس همراه خانواده به تهران رفت که همزمان بود با دوران رضاخان و مبارزه روحانیون علیه وی و این نقش به سزا در شکل گیری فکر سیاسی اش داشت و از همان هنگام او را وارد میدان مبارزه با ستم کرد.
سید محمود در ۱۹ سالگی برای فراگیری بیشتر و دقیق تر علوم اسلامی به قم رفت و از محضر استادانی چون آیت الله حجت و آیت الله خوانساری بهره فراوان گرفت. دانش پژوه جوان مدتی برای بهره گیری از درس علمای برجسته نجف راهی آن مرکز بزرگ علمی شد ولی دوباره به قم و مدرسه فیضیه برگشت.
پرداختن به دانش هیچ گاه او را از توجه به مسائل سیاسی- اجتماعی دور نکرد. فضای پر از معنویت فیضیه به او درس ها آموخت و از وی، اندیشمندی مبارز و خستگی ناپذیر ساخت وی پس از سال ها تحصیل در قم از آیت الله حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه قم اجازه اجتهاد گرفت و با عزمی راسخ و گامی استوار راهی تهران شد و در مدرسه عالی شهید مطهری (سپهسالار سابق) به آموزش علوم اسلا می پرداخت. او که مدت ها پیش درد جامعه و مردم را حس کرده بود و تنها راه نجات را در بازگشت به اسلا م و قرآن می دانست با برقراری جلسات قرآن در این راه گام نهاد.
● مجاهدی نستوه
روزی در چهارراه «گلوبندک» تهران، بین زنی و ماموران درگیری به وجود آمد که مامور فرومایه سعی داشت چادر را از سر زن مسلمان برگیرد ولی او مقاومت می کرد. آیت الله طالقانی که از آن جا در حال عبور بود با صحنه کشمکش آنان روبه رو شد. از این رو با مامور گلا ویز شد و آن زن را از چنگش رها ساخت به دنبال این درگیری آقای طالقانی را به جرم اهانت به مقامات بلندپایه کشوری بازداشت و به ۶ ماه زندان محکوم کردند.
با سقوط رضاخان و بر سر کار آمدن شاه جوان و بی تجربه فضای فعالیت های سیاسی و فرهنگی تا اندازه ای باز شد. در این هنگام آیت الله طالقانی برای آشنایی هر چه بیشتر جوانان و نوجوانان با معارف اسلا می به تشکیل «کانون اسلا م» دست زد و برای فراگیر کردن فعالیت زیربنایی اش به انتشار مجله «دانشآموز» از طرف کانون همت گماشت.
به دنبال پایه گذاری نهضت ملی و حرکت یک پارچه مردم برای ستاندن حق خویش از انگلیس، آیت الله طالقانی همگام با قهرمانان مبارزه علیه استعمار به قیام پیوست و یکی از یاران نزدیک نهضت در این راه شد و با زبان گویا و برنده خویش به افشاگری و روشنگری پرداخت.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، آنگاه که رژیم جای پای خود را محکم کرد به انتقام جویی از فدائیان اسلام پرداخت. در چنین زمان حساسی آیت الله طالقانی آنان را در خانه خود پناه داد ولی با مشکوک شدن ماموران به منزل وی شهید نواب و یارانش آنجا را ترک کردند از این رو وقتی ساواک به آن خانه هجوم برد کسی از فدائیان را در آن نیافت ولی آقای طالقانی را دستگیر و بازداشت کردند و چون مدرکی علیه وی به دست نیاوردند پس از مدتی آزادش کردند او در سال های ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵. نیز وقتی که شهید نواب مورد تعقیب قرارگرفت وی را در روستاهای اطراف طالقان پناه دادند در محیط خفقان شاهی، مسجد هدایت سنگر مبارزه آیت الله طالقانی علیه رژیم پهلوی بود و حدود ۳۰ سال سخنان آتشین مجاهد نستوه به اجتماع این مسجد شور و گرمی می بخشید و تشنگان حقیقت را سیراب می کرد.
پس از روی کار آمدن دوباره محمدرضا پهلوی با کودتای ۲۸ مرداد به کمک سازمان جاسوسی آمریکا، عده ای از مبارزان از جمله آیت الله طالقانی با انگیزه مذهبی و ملی برای ادامه دادن مبارزه با نهضت مقاومت، مقاومت ملی را بنیان نهاد، نهضت، فعالیت های پیگیری داشت تا اینکه در سال ۱۳۳۶ ش ساواک با یورش سنگین عده زیادی از اعضایش را دستگیر و زندانی کرد و آیت الله طالقانی نیز دستگیر و روانه زندان شد و بیش از یک سال در زندان به سر برد او پس از آزادی به منظور ایجاد یک کانون مبارزه با هدف مذهبی و برای مخالفت آشکار با شاه و نزدیک کردن دو قشر دانشگاه و حوزوی به یکدیگر با همکاری عده ای «نهضت آزادی» را تاسیس کردند.
در تابستان ۱۳۳۹ ش رژیم کودتا برای قانونی جلوه دادن حکومت و سلطه خویش در صدد برگزاری انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی به صورت فرمایشی بود که مجاهد نستوه در سنگر مسجد هدایت برای رو کردن دست بازیگران صحنه سیاسی کشور به سخنرانی پرداخت. رژیم برای جلوگیری از رسوایی بیشتر در مسجد هدایت را بست از این رو محل سخنرانی ها از مسجد به منزلی منتقل شده و دو روز آخر ماه صفر، آیت الله طالقانی و شهید مطهری به بررسی مسائل سیاسی، اجتماعی و افشاگری علیه حکومت پرداختند.
۳۰ تیر ۱۳۳۱ یادآور حماسه کم نظیر ملت ایران علیه دولت چهار دوره قوام بود که او را مجبور به استعفا کرد. به همین دلیل پس از کودتای ۲۸ مرداد، رژیم برای محو آن روز از یادها تلاش بسیار کرد. ۹ سال از آن حرکت حماسی آیت الله کاشانی و ملت گذشت و آقای طالقانی در نظر داشت، شجاعت و فداکاری را در یادها زنده گرداند و سالگردی برای شهدای سی ام تیر برپا کند.
حکومت پهلوی نخست با خارجی خواندن برگزارکنندگان آن، قصد جلوگیری از اجتماع مردم را داشت و چون از این ترفند سودی نبرد در شب برگزاری مراسم در حرم حضرت عبد العظیم (ع) نیروهای امنیتی به شرکت کنندگان حمله برده عده ای را دستگیر و آقای طالقانی را نیز دستگیر و به شهربانی بردند.
● همگام با امام
در سال ۱۳۴۱ به دنبال حرکت امام خمینی(ره) علیه انقلاب سفید شاه، آیت الله طالقانی نیز برای برداشتن نقاب از چهره نوکران استعمار دست به افشاگری زد.
رژیم، آیت الله طالقانی را دستگیر و روانه زندان کرد. چند ماهی از دستگیری ایشان گذشت و از این رو قبل از فرارسیدن محرم ۱۳۴۲خورشیدی وی را آزاد کردند تا با توطئه ای جدید دوباره او را روانه زندان کنند و ماموران مقداری مواد منفجره در خانه اش پنهان کردند و آن گاه او را به جرم تهیه و نگهداری مواد منفجره به عنوان یک شورشی تروریست دستگیر نموده و به پای میز محاکمه کشاندند. او در مسجد هدایت به بیان واقعیت های جاری کشور و آنچه در زندان می گذشت پرداخت و شاه را با انقلا ب سفیدش مورد شدیدترین حملا ت قرار داد و با استفاده از سخنان سرور شهیدان کربلا ، مردم را به قیام علیه رژیم فرا خواند. سخنرانی او ۱۱ شب ادامه یافت.
به دنبال دستگیری امام(ره) در شب ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ (شب دوازدهم محرم) و قتل عام مردم در ۱۵ خرداد اعلامیه ای با عنوان «دیکتاتور خون می ریزد» در سرتاسر ایران منتشر شد که شاه را بیش از پیش رسوا کرد.
ساواک، آیت الله طالقانی را مسبب انتشار اعلا میه می دانست و در تعقیب او به لواسانات هجوم برد و مجاهد نستوه برای در امان ماندن مردم از اعمال جنون آمیز ساواک از اختفا بیرون آمد و خودش را تسلیم کرد و به این ترتیب دوباره در ۲۳ خرداد ۱۳۴۲ دستگیر شد و بعد از ۴ ماه بازداشت در ۱۳۴۲/۷/۳۰ در دادگاه نظامی محاکمه گردید و پس از بارها محاکمه در ۱۳۴۲/۱۰/۱۶ به ۱۰ سال زندان محکوم شد. اما او در زندان به برقراری جلسات تفسیر قرآن، نهج البلا غه و تاریخ اسلا م برای زندانیان همت گماشت و برای ایجاد وحدت بین مبارزان مسلمان نخستین نماز جماعت را در زندان برپا کرد و استقامت وصف ناپذیرش در برابر شکنجه های خون آشامان ساواک، مایه قوت قلب دیگر زندانیان شد.
سرانجام رژیم پهلوی بر اثر فشار افکار عمومی و واکنش های بین المللی به ناچار او را در سال ۱۳۴۶ ش آزاد کرد.
او در سال ۱۳۵۰ دوباره دستگیر و به مدت سه سال در شهر زابل تبعید شد و سپس به بافت اعزام و پس از مدتی آزاد شد.
● آرزوی دیرینه
آیت الله طالقانی از زمره متفکرانی بود که گام هایی برای اتحاد جهان اسلا م برداشت او در کنفرانس های متعددی گاه به عنوان نماینده شخصیت های بزرگی چون آیت الله کاشانی و بروجردی و گاه به طور مستقل شرکت کرد.
وی در حمایت از تاسیس «دارالتقریب بین المذاهب الا سلا میه» که توسط آیت الله بروجردی با همکاری اندیشمندان «الا زهر» مصر بود به ویژه «شیخ محمد شلتوت» ایجاد شده بود نوشت «راه تقریب که جمعی از علمای بیدار و مجاهد پیش گرفته اند همین است که با نور تفکر، محیط ارتباط اسلا می را روشن سازند و با نوک قلم، باقیمانده ابرهای تاریک را از افق فکری مسلمانان زایل گردانند تا وحدت واقعی پایه گیرد نه اتحاد صوری و قراردادی.»
● خنجری در قلب جهان اسلام
در ۱۳۲۷/۲/۲۵ همزمان با خروج آخرین سرباز انگلیس از خاک فلسطین «بن گورین» رئیس یکی از سازمان های صهیونیستی، خبر شوم تاسیس دولت اشغالگر اسرائیل را اعلا م کرد. از آن تاریخ به بعد تلا ش های گسترده ای در ابعاد مختلف برای حمایت از حقوق مردم فلسطین صورت گرفته است آیت الله طالقانی از مبارزانی بود که هرگز در برابر این تجاوز سکوت نکرد و در کنفرانس های متعدد از حق ملت فلسطین دفاع کرد.
وی در خطبه نماز عید فطر سال ۱۳۴۸ به مساله فلسطین پرداخت و ضمن آگاه کردن مردم از وضعیت مسلمانان فلسطین یادآوری مسوولیت آنان در این مبارزه از آنها خواست تا فطریه خود را برای کمک به مبارزان مسلمان هدیه کنند با گسترش این حرکت نو در سال بعد همگام با نمازگزاران مسجد هدایت، نمازگزاران حسینیه ارشاد و تعدادی از مساجد با راهنمایی های آیت الله مطهری و عده ای دیگر فطریه خود را به مبارزان فلسطینی هدیه کردند.
● آخرین نفس
پس از ورود امام به ایران و به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی، آیت الله طالقانی پشت سر ایشان قرار گرفت و بازویی توانا برای آن رهبر الهی گردید و اطاعت از حضرتش را بر همه واجب دانست و در مقابل کسانی که تفرقه افکنی می کردند قاطعانه ایستاد و گفت: این مخلص که نسبت به رهبری ایشان بارها و بارها نظر داده ام و رهبری قاطع ایشان را برای خودم پذیرفته ام و هم سعی کردم که از مشی این شخصیت بزرگ و افتخار قرن اسلام مشی من خارج نباشد.
آیت الله طالقانی به عنوان نماینده اول مردم تهران در مجلس خبرگان تعیین گردید. او با وجود تمام مشکلات و بیماری به مسوولیت سنگین و پاسداری از ارزش های انقلاب و خون شهیدان پرداخت.
نخستین نماز جمعه تهران به امامت آیت الله طالقانی در ۱۳۵۸/۵/۵ در دانشگاه تهران برپا شد و بیش از یک میلیون نفر در آن شرکت کردند.
او هفت نماز جمعه را اقامه کرد که آخرین آن در بهشت زهرا، در ۱۳۵۸/۶/۱۶ بود.
● چکیده های قلم
اگرچه زندگانی آیت الله طالقانی سراسر مبارزه بود و بارها زندانی و تبعید شد اما با این حال آثار ارزشمندی از خود به جا گذاشت، از جمله:
۱) پرتوی از قرآن
۲) اسلام و مالکیت
۳) پرتوی از نهج البلاغه
۴) درسی از قرآن
۵) درس وحدت
۶) آزادی و استبداد و...
● وفات
او پس از سال ها مبارزه در ساعت ۱/۴۵ بامداد روز شنبه ۱۳۵۸/۶/۱۹ به سوی حق شتافت و ملتی در غم فراقش غرق ماتم شدند. امام خمینی(ره) غم خود را از آن حادثه در پیامش به ملت داغدار چنین بیان کردند: آقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او شخصیتی بود که از جسمی به جسمی و از رنجی به رنج دیگر رفت و هیچ گاه در بهار بزرگ خود سستی و سردی نداشت.
من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پرارج خودم را یکی پس از دیگری از دست بدهم او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر بود و زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر برنده بود و کوبنده، مرگ او زودرس بود و عمر او پربرکت.
نویسنده : سیدحسن وکیلی
منبع : روزنامه مردم سالاری