پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

«جمهوری اسلامی» و غبارها در سال بیست‌ونهم


«جمهوری اسلامی» و غبارها در سال بیست‌ونهم
روز گذشته خبری کوتاه من را بسیار متأثر کرد؛ آن هم در روزهایی که ما تنها چند روز با دوازدهم فروردین؛ روزی که در آن، مردم شریف و آگاه ما در رفراندومی کم‌نظیر، به جمهوری اسلامی رأی خیره‌کننده‌ای دادند.
در این خبر، خانواده مرحوم دکتر یدالله سحابی ـ که رهبری به مناسبت درگذشت وی، پیام تسلیتی صادر کردند و شخصیت وی را ستودند ـ در اطلاعیه مختصری به مردم اعلام کرده‌اند: ششمین مراسم سالگرد درگذشت این سیاسی متدین و باسابقه که در روزگارانی نه چندان دور، امثال شهید رجایی، شهید بهشتی، مرحوم کیومرث صابری (گل‌آقا) و ... در دبیرستان غیرانتفاعی کمال نارمک که او تأسیس کرده بود، سمت آموزگاری داشته‌اند، به دلیل مخالفت مسئولان امنیتی برگزار نمی‌شود.
این خبر مختصر را که خواندم، به این اندیشه افتادم که چرا در کمتر از سه دهه، وضع حوصله و تحمل برخی به گونه‌ای رشد کرده و به جایی رسیده که تحمل برپایی یک مجلس ختم در حسینیه ارشاد تهران را برای یک درگذشته ـ هرچند مخالف با سلیقه مسئولان پیشین و کنونی ـ ندارد؟!
آیا حق شهروندی در جمهوری به همین سادگی، آن هم در دهه‌‌های اول انقلاب، نقض‌شدنی است؟ چه تفاوتی بین این حق شهروندی خانواده بزرگانی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی و ... با خانواده مرحوم دکتر سحابی در برگزاری یک مجلس تحریم است؟
آیا بر پایه قانون اساسی و حتی شرع مقدس، خانواده‌ای را می‌توان از برپایی یک مجلس سالگرد تحریم، صرفا به بهانه دگراندیشی محروم کرد؟
آیا تفاوتی در این زمینه بین خاندان حضرت امام ـ که حق بزرگی بر گردن ملت ایران همیشه داشته و دارد و البته ملت هم به فرموده ایشان بر گردن همه کسانی که به حکومت رسیده‌اند، صاحب حقی عظیم و انکارناشدنی است ـ و خانواده مرحوم دکتر سحابی و بازرگان و ... هست؟
به کجا می‌رویم؟ اگر این اطلاعیه درست باشد و مسئولانی که با برگزاری چنین مجالسی مخالفت کرده‌اند، در برقراری امنیت یک جلسه در سه ساعت ناتوانند، باید در صدد رفع ناتوانی خود برآیند و اگر ناتوان نیستند، چرا با چنین تصمیمات ناپخته‌ای، از آبروی نظام هزینه می‌کنند؟
همه کسانی که صاحب این قلم را می‌شناسند، به این نکته آگاهند که این کمترین، هیچ تعلق و وابستگی سیاسی و فکری به نهضت آزادی ایران نداشته و ندارد و نخواهد داشت، بلکه با آنها کاملا مخالف است و تنها دفاع و حمایت از حریم شهروندی مندرج و مصرح در قانون اساسی برای همه است که وی را به چنین عرصه‌ای کشانده است.
آیا بهتر نیست آقایان مسئولان امنیتی، اجازه برپایی چنین مراسمی را بدهند و درباره سخنانی که گفته خواهد شد، از پیش به قضاوت ننشینند؟
آیا اساس این جمهوری با چند ساعت سخنرانی متزلزل می‌شود؟ و یا این‌که برخی بر این باورند که باید مجالسی برپا شود که در آن، تنها مدح نظام و مقامات مطرح شود؟ ده‌ها و صدها هزار ساعت رسانه‌های خبری بیگانه و غیربیگانه در ضدیت و مخالفت با نظام چه آسیبی به آن رسانده است که این چند ساعت مجلس بزرگداشت به آن آسیبی برساند؟ چرا اینقدر کوته می‌اندیشیم؟ چرا برخی می‌کوشند با تصمیمات و کارهای خود، این‌قدر نظام را ضعیف و ناتوان و شکننده و ... قلمداد کنند؟
در خبرهای دیروز آمده بود که سیدحسین موسویان، بار دیگر از اتهام جاسوسی تبرئه شد! تاوان آن همه بی‌آبرویی به او و خانواده و ... را که در روزنامه‌هایی که خوشبختانه، تاریخ همه آنها را در خود به دقت ثبت و ضبط کرده، چه کسی و از کجا پرداخت می‌کند؟ آیا جز از آبروی نظام هزینه‌ می‌شود؟ جامعه به ما چه می‌گوید؟ هر از چند گاه، کسی را جاسوس می‌کنیم، مثل موسویان؛ رشوه‌گیر معرفی می‌کنیم، مثل کرباسچی و بعد معلوم می‌شود با اجازه وزیر کشور، وقت قرض‌الحسنه به او داده‌اند.
برای یک سخنرانی در مجلس محدود، حکم اعدام صادر می‌کنیم و با مطرح کردن یک مفسد و به قول بعضی، فعال اقتصادی! چهره‌هایی سیاسی و از طیف غیرخودی! را به خاک سیاه می‌نشانیم. تا کی این‌گونه قضایا می‌خواهد از خزانه آبروی نظام برداشت کند؟
باید پرسید، سی سال پیش، این مردم به کدام «جمهوری اسلامی» رأی مثبت و آری دادند؟ به جمهوری اسلامی که برخی در آن بیایند و اجازه برگزاری ختم هرچند به یک مخالف ندهند؟ یا از در و دیوار بعضی رسانه‌های موجود در آن، اتهام و تهمت ببارد و بعد معلوم شود از پایه غلط بوده است؟ یا به جمهوری اسلامی که مدافع حقوق انسان‌ها و شهروندان جامعه، از هر مذهب و گرایش و سلیقه است؟
قطعا مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند تا به احکام شرع مقدس اسلام، از حقوق مردم دفاع شود که این‌چنین نیز هست اما گویا برخی، رفتارها و عملکردهایی از خود بروز می‌دهند که اذهان و افکار عمومی را نسبت به جمهوری اسلامی مخدوش می‌سازد.
خدایا این همه خطا را بر ما مگیر و به ما شرح صدری را که به پیامبرت هدیه فرموده‌ای، عطا کن!
دکتر غلامعلی رجایی


همچنین مشاهده کنید