چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ایران در رویارویی با جنگ روانی دشمنان


ایران در رویارویی با جنگ روانی دشمنان
توسعه كه هدف خاص و بارز آن توسعه اقتصادی است، به طور كلی فراگردی پیچیده است كه از یك سو حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در بر می گیرد و از سوی دیگر برآیند تعامل سازنده و هماهنگی دستاوردهای كارساز این حوزه هاست. به تعبیر دیگر، توسعه را می توان فرآیند پیشرفت های اساسی كشور در زمینه های گوناگون دانست؛ از جمله:
الف) پیشرفت و توسعه صنعتی،
ب) تأمین و تربیت نیروهای متخصص و كارآزموده؛ بویژه نیروی انسانی فنی كه لازمه انتقال تكنولوژی و بهره گیری از دانش فنی است، افزایش توان خلاقیت، ابتكار و نو آوری، گسترش آموزش عالی و همچنین مراكز «تحقیق و توسعه» و نیز توجه به زمینه های گوناگون دیگر.
چنین است كه استراتژی های توسعه می تواند بر محورهای گوناگون استوار باشد؛ مثلاً برخی سرمایه گذاری خارجی را محور توسعه دانسته اند و عده ای شرط نخست توسعه را آموزش نیروی انسانی می دانند؛ زیرا، نیروی انسانی متخصص و فنی، بویژه در پیشرفت صنعتی، نقش تعیین كننده و حیاتی دارد؛ چنان كه كشور ما در چند سال اخیر با تكیه بر توان نیروی انسانی متخصص و كارآزموده خود در عرصه پیشرفته ترین صنعت و تكنولوژی جهان كه همانا بهره گیری از انرژی صلح آمیز هسته ای است، گامی بزرگ و فراتر از باور و تصور جهانیان در راه توسعه صنعتی برداشته است؛ گامی كارساز و غرور آفرین كه به استناد استراتژی های توسعه، می توان آن را سنگ زیر بنای توسعه پایدار دانست.
نكته قابل تأمل دیگر این است كه استراتژی یا برنامه های توسعه، معمولاً و بیشتر متكی به امكانات، استعدادها و توانمندی های درونی بوده است؛ اما تحولات جهان الزاماتی پدید آورده است كه دولت های جهان در تنظیم سیاست ها و راهبردهای توسعه، واقعیت های محیط بیرونی را هم در نظر بگیرند. البته این الزام برای كشورهایی كه قابلیت های گسترده برای توسعه همه جانبه دارند، جدی تر و اساسی تر است؛ بویژه برای كشور ما كه موقعیت ژئوپولتیك بی مانند و نیز جایگاه اقتصادی و سیاسی كم نظیر دارد؛ جایگاهی كه از یك سو ایران را به تعامل و همگرایی با كشورهای جهان وا می دارد و از سوی دیگر نادیده گرفتن و انزوای كشور ما را ناممكن می سازد. به تجربه هم ثابت شده است كه هرگونه تحریم تجاری و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، حتی اگر برای دشمنان كار ساز باشد، دست كم به مثابه شمشیر دو دمی است كه منافع اقتصادی و تجاری خود آنها را تهدید می كند. به تعبیر دیگر، این تحركات خصومت آمیز بر افروختن آتشی است كه دود آن به چشم خودشان می رود و بیش از آسیب و زیانی كه ما می بینیم، به شركت های صنعتی، تجاری و اقتصادی آنها زیان می رساند.
اینك، به عنوان یك اصل كلی در تدوین استراتژی توسعه این واقعیت مطرح است كه دامنه فراگیر برنامه های كلان توسعه با ضرورت توجه به متغیرهای خارجی رابطه مستقیم دارد و این رابطه به سهم خود لزوم تقویت اقتصاد و دیپلماسی را مطرح می سازد؛ زیرا، از این دیدگاه، دیپلماسی و اقتصاد دو عامل مهم برای موفقیت كشور در عرصه های بین المللی است. در واقع، رابطه دیپلماسی و اقتصاد چنان درهم تنیده است كه باید گفت: در جهان امروز پیوند های اقتصادی و سیاسی نهادینه شده است.
با توجه به این نكته، برای پی بردن به ابعاد وابستگی كشورها به نظام جهانی به این نظریه می توان استناد كرد كه در جهان امروز، گسترش تعاملات و تبادلات بین المللی از یك سو و در هم تنیدگی حوزه های سیاسی، اقتصادی و جهانی به گونه ای است كه پیشرفت و توسعه اقتصادی كشورها را باید در گرو رفتار خارجی متناسب با نظام بین المللی دانست.
چنین است كه اندیشمندان، بویژه در چند سال اخیر، از «پارادایم جدید توسعه» سخن گفته اند و افقهای تازه توسعه را با اصول این همخوانی و همگونی جدید ترسیم كرده اند. جوزف استیگل تیز، در تشریح این نظریه، می گوید: «برداشت تازه ما از توسعه، به عنوان تحول جوامع و نه انباشت سرمایه های مادی و حتی سرمایه های انسانی، پدید آورنده دیدگاهی است كه دریابیم باز بودن درها به روی جهان چگونه با مفهوم تازه توسعه همخوان و متناسب است.» از این دیدگاه، پارادایم جدید توسعه بر دو پایه مكمل یكدیگر، استوار است:
۱) نخست، ظرفیت سازی درونی
۲) سپس بهره گیری از مشاركت خارجی؛ یعنی، توسعه موفقیت آمیز و همچنین تحول اجتماعی موفقیت آمیز باید برآیندی از درون كشور باشد؛ از این رو، برای تكمیل آن وجود نهادها برای تسهیل، جذب و مدیریت فرایند تغییر و جامعه تحول یافته، الزامی است.
از سوی دیگر، استراتژی توسعه هر كشور را می توان چارچوبی كلی و اساسی برای تفكر درباره برنامه تغییر و تحول در آن كشور دانست؛ اما شرایط جهان اكنون به گونه ای است كه این استراتژی كلی ناگزیر است با تحولات پیوسته جهان هماهنگ باشد؛ زیرا، این فضای جهانی پدید آورنده فرصت های تازه برای دسترسی به بازارهای كالا و خدمات، بهره گیری از منابع تازه دانش و سرمایه، افزایش مهارت های سازمانی و كارآفرینی است.
وابستگی به نظام جهانی، بر خلاف برداشت هایی كه از مفهوم وابستگی اقتصادی و سیاسی مطرح است، مفهومی مثبت را در اندیشه ترسیم می كند؛ مفهومی كه باید آن را نقطه مقابل انزوای سیاسی و اقتصادی و دور ماندن از تعاملات و تبادلات بین المللی دانست. جایگاه یك كشور در این وابستگی اجتناب ناپذیر جهان در واقع به معنی نقش آفرینی در حوزه های درهم تنیده سیاسی، اقتصادی و جهانی است و هرچه اهمیت یك كشور بیشتر باشد، این نقش و نقش آفرینی پر رنگ تر و مهم تر خواهد بود. به دیگر سخن، وابستگی دولت ها به یكدیگر و همچنین به نظام جهانی، درجه حساسیت و تأثیرپذیری آنها را از محیط بیرونی افزایش بسیار داده و این روند شتابان و برگشت ناپذیر بر سیّالیّت نظام جهانی افزوده است.
شناخت رابطه سرمایه گذاری خارجی با روند توسعه و پیشرفت كشور را نیز از دیدگاهی خاص، می توان نشانه درك و دریافت واقعیت های بیرونی و متغیر های خارجی و بهره گیری درست از آنها دانست؛ زیرا، هرچند تكیه بر سرمایه گذاری خارجی جنبه های مثبتی چون ایجاد اشتغال، انتقال تكنولوژی و دانش فنی و بهره گیری از امتیازهای دیگر برای توسعه صنعتی و رونق اقتصادی دارد، بی توجهی به خطرات و پیامدهای سرمایه گذاری نادرست، می تواند بازار كار و تولید داخلی را از رونق بیندازد و در یك كلام، برقید و بندهای وابستگی به كشورهای سلطه گر، گره های كور بزند.
در واقع این وابستگی و انقیاد مفهومی متضاد با وابستگی كشور به نظام جهانی دارد؛ زیرا، بر خلاف این وابستگی كه نشانه مشاركت در تعاملات و تبادلات بین المللی است و جایگاه پر اهمیت كشور را در همبستگی و همگامی بین المللی نشان می دهد، وابستگی به سرمایه، تكنولوژی و سیاست های سلطه طلبانه خارجی به معنی سست شدن پایه های استقلال سیاسی و اقتصادی است؛ سیاست هایی كه تولید داخلی را به ركود می كشاند، بر شمار بیكاران می افزاید، راه پیشرفت و توسعه صنعتی را می بندد، امكان بروز و شكوفایی استعدادها و قابلیت های درونی را كاهش می دهد و خسارت های مادی و معنوی جبران ناپذیر به بار می آورد.
البته، صرف نظر از رویكردهای تازه و تحولاتی كه در چند سال اخیر رخ داده است، می توان گفت: كشور ما به این كار و رفتن به این راه چندان بهایی نداده و گویا از سرمایه گذاریهای خارجی بسیار محتاطانه بهره گرفته است؛ اما خوب بودن یا بد بودن سرمایه گذاری خارجی موضوع اصلی و اساسی این نوشتار نیست، بلكه می خواهیم دریابیم كه این رویكرد و نیز این رونق و افزایش سرمایه گذاری خارجی در این شرایط خاص، بویژه با عنایت به تحولات جهانی و منطقه ای و چالش هایی كه در عرصه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی بر ما تحمیل كرده اند، چه مفهومی دارد و نشانه چیست؟
در تشریح كلی مسأله، می توان این رویكرد و تحول را دستاورد توجه مسئولان به دیپلماسی اقتصادی در چند سال اخیر دانست.
اگر به یاد داشته باشیم، در سال ۸۳ و در دومین همایش دیپلماسی اقتصادی برخی مسئولان و صاحبنظران این نكته را مطرح كردند كه دیپلماسی و اقتصاد در جهان امروز روابط پیچیده و تنیده در هم دارند؛ به گونه ای كه جدا كردن آنها از یكدیگر (اگر ناممكن نباشد) بس دشوار است؛ زیرا در جهان امروز پیوندهای اقتصادی و سیاسی نهادینه شده است. با این تعبیر بدیهی است كه هر رویكرد و تحول اقتصادی مفهوم و بازتاب سیاسی هم دارد و از سوی دیگر، تحولات و رویكردهای اقتصادی نیز می تواند دستاوردها و تبعات سیاسی داشته باشد.
جامع ترین مثالی كه برای تشریح این موضوع می توان مطرح كرد، دستاوردهای سیاسی و اقتصادی ایران، از جمله دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای، به مثابه یك رویكرد و تحول علمی و صنعتی است؛ چنان كه این تحول غرور انگیز كه فقط با تكیه بر دانش و خلاقیت و بهره مندی از توانمندی های نیروی انسانی كار آزموده و متخصص ایرانی صورت گرفته، جایگاه كشورمان را در جهان و نقش آفرینی در معادلات جهانی بس ارتقاء داده و بر قابلیت های ثبات و امنیت جمهوری اسلامی ایران در جهان پرتنش امروز افزوده است. به یمن این موفقیت هاست كه بسیاری از كشورهای بزرگ صنعتی، باوجود تهدید ها و خصومت های سیاسی و ترفند های اقتصادی ایالات متحده آمریكا، برای سرمایه گذاری در ایران گوی سبقت از هم می ربایند و با توجه به ثبات و امنیت داخلی و خارجی كشورما كه شرط نخست سرمایه گذاری خارجی است، داوطلب اجرای طرح های بزرگ صنعتی و سرمایه گذاری در بخش های گوناگون اقتصادی، صنعتی، خدماتی این سرزمین گسترده و پر بركت هستند؛ مثلاً به مشاركت كشور آلمان در ساخت شبكه قطار های سریع السیر میان تهران و مشهد می توان اشاره كرد؛ قطارهایی كه سرعت حركت آنها ۵۰۰ كیلومتر در ساعت است و قرار است برای اجرای این طرح عظیم چندین میلیارد یورو سرمایه گذاری شود. حال پرسش این است كه آیا آلمان ها بی مطالعه در این طرح بزرگ مشاركت كرده اند؟ آیا به ثبات و امنیت جمهوری اسلامی ایران بی توجه بوده اند؟
آیا تهدید های آمریكا برای منزوی كردن ایران و نیز تهدید های توخالی اسرائیل را برای مثلاً حمله نظامی به كشور ما نشنیده اند؟
آیا از طرح و برنامه های تحریم اقتصادی ایران و ایجاد تنگنا و دردسر برای بخش های بانكی و تجاری ما در خارج خبر ندارند؟ برای خواننده نكته سنج و آگاه نیازی نیست كه پاسخ این پرسش ها مطرح شود؛ زیرا واقعیت این است كه نقش ایران در معادلات جهانی و روابط بین المللی، بویژه در ترتیبات امنیتی منطقه حساس خاورمیانه بسیار بزرگتر از آن است كه نادیده گرفته شود.
به عنوان مثالی دیگر، به واكنش اتحادیه سازندگان ماشین آلات و تأسیسات آلمان در قبال تحریم سازمان ملل علیه بانك سپه می توان اشاره كرد. هاتف هسه، مدیركل این اتحادیه می گوید: پیامد این تحریم به تعویق افتادن پول هایی است كه قرار است به شركت های آلمانی پرداخت شود.● خبرها چه می گویند
با توجه به این مطالب، بهتر است با مرور خبرها و گزارش های چند روز اخیر به ارزیابی درست و منطقی اوضاع سیاسی و اقتصادی كشور بپردازیم تا تصویری روشن از حقایق ترسیم شود:
▪ در روزهای اخیر دو جریان عمده خبری درباره تحولات سیاسی و اقتصادی ایران در رسانه های خبری جهان مطرح شده و بازتاب فراگیر و بحث برانگیز یافته است. نخستین جریان دربرگیرنده خبرها و گزارش های گوناگون درباره پیشرفت ایران در تولید صنعتی سوخت نیروگاه های انرژی اتمی از یك سو و واكنش آمریكا و متحدانش در برابر این تحول مهم، شگفتی ساز و غافلگیركننده بوده است؛ چنان كه خواندیم و شنیدیم: باور نداشتند دانشمندان و متخصصان ایران به این موفقیت بزرگ دست یافته باشند.
و اما واكنش خصمانه ایالات متحده و متحدان درمانده اش كه هراس از آمریكا آنان را ناگزیر به پیروزی خواسته یا ناخواسته از این كشور واداشته، دامن زدن به جنگ روانی برای ترساندن ملت ایران، ایجاد یأس و تفرقه در میان مردم و آسیب زدن به روند كارها و برنامه های اقتصادی بوده است.
به موازات این جریان خبرساز سیاسی، در هفته ها و روزهای اخیر تحولات اقتصادی عمده ای نیز در ایران و همچنین در مناسبات اقتصادی و تجاری كشورمان با كشورهای جهان رخ داده است كه از جمله به كاهش ریسك سرمایه گذاری و نیز افزایش مقدار سرمایه گذاری خارجی در جمهوری اسلامی ایران، انعقاد قرارداد انتقال گاز به ۱۴ كشور اروپایی، تأكید و اصرار مقام های عالیرتبه هند و پاكستان بر ایجاد خط انتقال گاز ایران به این كشورها و همچنین تصمیم مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران برای ساخت ۲ نیروگاه اتمی دیگر و اعلام آمادگی كشورها برای سرمایه گذاری در این كار بزرگ صنعتی و اقتصادی می توان اشاره كرد؛ خبرهایی كه در محافل خبری بازتاب گسترده یافته و بی اغراق ایران را در كانون توجه این رسانه ها قرار داده است.
تفسیر تحولات
در تبیین و تشریح تحولات سیاسی و اقتصادی عمده ای كه مطرح شد، به عنوان یك برداشت كلی و اساسی می توان به این نكات اشاره كرد:
۱) این موفقیت ها، در شرایطی كه دشمنان با شیوه های فریبنده جنگ روانی از انزوای سیاسی و ركود اقتصادی و همچنین تهدید نظامی ایران سخن می گویند، از یك نظر نشانه همگامی و همخوانی برنامه های كلان توسعه كشور با تعاملات و تبادلات بین المللی و توجه به واقعیت های بیرونی تأثیرگذار بر روند توسعه است.
۲) از نگاهی دیگر، این تحولات از همسویی اقتصاد و دیپلماسی كشور به عنوان دو پایه اساسی مكمل یكدیگر، حكایت دارد و این كه جمهوری اسلامی ایران می رود تا جایگاه شایسته اش را در نظام جهانی و ایفای نقش بسزا در حوزه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی جهان بیابد و ارتقاء دهد؛ نقشی كه پشتوانه آن همانا موقعیت ژئوپولیتیك ایران در جهان و بویژه در منطقه حساس خاورمیانه است.
● مروری بر خبرها
پیش از پرداختن به بحث درباره موضوع های مطرح شده، جا دارد كه مروری بر خبرهای انتشار یافته پیرامون تحولات سیاسی و اقتصادی داشته باشیم.
اكونومیست در تازه ترین گزارش خود از كاهش ریسك فضای تجاری ایران و منطقه خبر داد. در این شرایط، در مراسم گشایش نمایشگاه بین المللی نفت، گاز و پتروشیمی خاورمیانه، معاون اول رئیس جمهوری از تمایل سرمایه گذاران غربی برای همكاری با ایران، با وجود فشارهای برخی دولت های غربی بر ایران سخن گفت و یادآور شد: با وجود فشارهایی كه برخی دولت های غربی، از جمله انگلیس، آلمان و فرانسه بر ایران وارد می كنند، شركت های مرتبط با این كشورها بیشترین تمایل را برای همكاری و مشاركت با ایران دارند؛ چنان كه حضور این شركت ها در نمایشگاه بین المللی نفت، گاز و پتروشیمی افزایش یافته است.
واقعیت آن است كه ایران با داشتن ظرفیت های بالقوه بسیار و مناسب، ذخایر عظیم طبیعی و نیروی انسانی ماهر و كارآمد، بهترین كشور برای سرمایه گذاری، بویژه در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی است. چنین است كه اكنون بیش از ۵۰ طرح در این بخش ها، در مناطق گوناگون ایران آماده سرمایه گذاری است و دولت زمینه های لازم را برای جذب سرمایه گذاری از داخل و خارج پدید آورده است.
▪ داودی، با تكیه بر این واقعیت، از شركت ها و سرمایه گذاران خارجی خواست فریب تبلیغات و فشارهای افرادی مانند بوش را نخورند و از فضای مناسب پدید آمده در ایران به خوبی بهره بگیرند.
▪ وزیری هامانه، وزیر نفت هم بر این باور است كه شركت های خارجی با درك مزیت های منحصربه فرد صنعت نفت ایران، منافع درازمدت اقتصادی خود را بر مناقشات زودگذر حاكم بر فضای سیاسی ترجیح می دهند؛ چنان كه در یك سال و نیم گذشته در طرح های جدید صنعت نفت حدود ۳۸ میلیارد دلار سرمایه گذاری شده است.
گفتنی است كه در این نمایشگاه شركت های خارجی ۳۵ كشور جهان حضور داشتند؛ واقعیتی كه با تحریم و انزوای ایران منافات دارد و به سهم خود خط بطلان بر ادعای دشمنان می كشد.
▪ درهمان روز كه خبر «پیوستن ایران به تولیدكنندگان سوخت هسته ای» در مطبوعات جهان مطرح بود، خبرگزاری ها با اشاره به ناكامی غرب در تحریم كشورمان، از افزایش چشمگیر سرمایه گذاری خارجی در ایران خبر دادند؛ از جمله فایننشیال تایمز نوشت: با وجود لابی های گسترده مقام های خزانه داری آمریكا با شركت های اروپایی برای تعویق سرمایه گذاری خود در ایران، برخی شركت های اروپایی همچنان بر سرمایه گذاری در ایران تأكید می كنند.
از كسی اجازه نمی گیریم!
كار چنان بالا گرفته است كه مقام های وزارت خزانه داری آمریكا شركت های اروپایی را تهدید كرده اند؛ موضوعی كه سبب ابراز نگرانی سفیر اتحادیه اروپا در آمریكا شده است. افزون بر این، استوارت لوسی، معاون خزانه داری آمریكا به صراحت معترف است كه تعدادی از شركت ها به صراحت گفته اند كه چنین تصمیمی نخواهند گرفت و از سرمایه گذاری در طرح های نفت و گاز ایران دست نخواهند كشید.
برای نمونه، به سخنان مدیرعامل شركت توتال فرانسه می توان اشاره كرد كه می گوید: توتال یك شركت خصوصی است و ما مجبور نیستیم برای كارهای خود از كسی اجازه بگیریم.
▪ از ذكر اسامی شركت هایی كه خواهان ادامه كار در ایران یا سرمایه گذاری در كشور ما هستند، می گذریم و فقط به جاذبه های ایران برای سرمایه گذاران اشاره می كنیم: فرصت های بسیار برای سرمایه گذاری، وجود ماده اولیه تولید و سرمایه گذاری، نیروی انسانی آموزش دیده و صاحب دانش با جمعیت بالا كه بازار مناسبی برای تولید كالا و عرضه آن است، از جمله عواملی است كه شركت های خارجی را به سرمایه گذاری در ایران تشویق می كند. این جاذبه با شرایط جغرافیایی ایران كه امكان دسترسی به كشورهای آسیایی و اروپایی و نیز خاورمیانه را پدید می آورد، اهمیت ایران را به عنوان مركز ثقل اقتصاد منطقه نشان می دهد و این بر جاذبه سرمایه گذاری در ایران می افزاید.
▪ تبیین و تفسیر خبرهای دیگر، از جمله احداث ۲ نیروگاه اتمی یا افزایش صادرات ایران به حدود ۷۰ میلیارد دلار كه بیانگر حجیم تر شدن اقتصاد كشور و افزایش نقش ایران در اقتصاد جهان است، از حوصله این نوشتار خارج است؛ از این رو، در بخش پایانی مطلب و به عنوان نتیجه گیری كلی، به مقایسه برخی سیاست ها و سخنان متضاد غربی ها درباره ایران می پردازیم.
▪ در حالی كه سینماگران هالیوود به دستور پنتاگون فیلم «۳۰۰» را در مدت ۴۵ روز می سازند تا به اصطلاح تاریخ و هویت و تمدن ایران و ایرانیان را خدشه دار كنند و زیرسؤال ببرند، نمایشگاه «سه هزار سال هنر پارسی» در آمستردام هلند برگزار می شود و میخائیل پیوترووسكی مدیر موزه هرمیتاژ سنت پترزبورگ در ارزیابی آن می گوید: این نمایشگاه تنها بخشی بسیار كوچك از شكوه و تاریخ غنی و ارزشمند ایران را به تصویر می كشد.
▪ وینست بول، مسئول موزه هرمیتاژ آمستردام هلند نیز یادآور می شود: این نمایشگاه سعی می كند جنبه های مختلفی از تاریخ غنی و پرتلاطم منطقه ای را كه امپراتوری ایران در آن حكومت كرده است، به اروپائیان نشان دهد.
▪ او درباره ویژگی آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه نیز می گوید: بسیاری از این آثار بیانگر فرهنگ بزرگ و بالای ایرانیان است و نشان می دهد كه این كشور در طول تاریخ چگونه با ناملایمات روبه رو شده و تمامی تهاجم ها را به نفع خود تغییر داده است.
▪ مثال دیگر: در یك صفحه روزنامه دو خبر را كنار هم می بینیم: عنوان نخستین خبر «تحریم ۱۴ شركت به دلیل رابطه با ایران» است و اما مضمون خبر حاكی است: آمریكا ۱۴ شركت، از جمله ۳ شركت چینی را به دلیل رابطه تجاری با ایران تحریم كرد. با این حال، یك مقام آمریكایی كه خواست نامش فاش نشود، گفت: این تحریم ها به طور گسترده «نمادین» است و تعدادی از شركت های مذكور از قبل مشمول تحریم های واشنگتن بوده اند!
▪ خبر دیگر حاكی از «تأكید مجدد آمریكا بر حضور ایران در كنفرانس شرم الشیخ» است. آری، در حالی كه آقای جورج بوش رئیس جمهور ایالات متحده در آوردگاه «جنگ روانی» از انزوای ایران سخن می گوید، سفیر جدید آمریكا در عراق تأكید می كند كه حضور ایران در این كنفرانس «یك فرصت واقعی» پدید می آورد. افزون بر این، خانم رایس وزیر امور خارجه آمریكا به صراحت خواستار حضور ایران در این اجلاس می شود و حتی تلویحاً وعده می دهد كه ایالات متحده ایران را برای عضویت در سازمان تجارت جهانی یاری خواهد داد. چنین است كه مفسران سیاسی این تحول را تغییر سیاست ظاهری آمریكا و دادن چراغ سبز دیپلماتیك توصیف كرده اند. از این رو، برخی به این باور رسیده اند كه سرانجام مقام های آمریكایی به نقش و منزلت سیاسی و تاریخی ایران در خاورمیانه اعتراف كرده اند و (گویا) رویكرد مسالمت جویانه ای در پیش گرفته اند.
▪ رویكرد آمریكا هرچه باشد، واقعیت انكارناپذیر این است كه نقش جمهوری اسلامی ایران در معادلات جهانی و تعاملات منطقه ای به گونه ای نیست كه نادیده گرفته شود؛ چنان كه برخی سیاستمداران و تحلیلگران واقعگرا بارها به صراحت اعتراف كرده اند كه هیچ یك از طرح های امنیتی منطقه بدون حضور ایران نتیجه ای دربرنخواهد داشت.
مرتضی قدیری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید