پنجشنبه, ۲۲ شهریور, ۱۴۰۳ / 12 September, 2024
مجله ویستا
مصر و جانشینان احتمالی مبارک
دستورات و فرامین او نادیده گرفته شده بود. تظاهرات در خیابانها شدت گرفته بود و زمان آن رسیده بود كه وی دست به اصلاحات دموكراتیك در نظام سیاسی و اقتصادی مصر بزند؛ امری كه وی به شدت از آن برای سالها پرهیز كرده بود. مبارك زیاد از ملاقات با روشنفكران مصری آن هم زمانی كه محبوبیت او به شدت هم در كشورش و هم در واشنگتن رو به كاهش بود، راضی نبود. برای بسیاری در آن روز، مبارك متزلزل ترین گام را در دوران ریاست جمهوری اش برمی داشت. هنگامی كه وی وارد جمعیت شد، یك نویسنده برجسته مصری از او پرسید كه آیا درست است كه عربستان سعودی به منظور جلوگیری از وقوع جنگ سعی كرده است صدام را به كناره گیری از قدرت ترغیب كند؟مبارك كه در شرایط عادی بسیار خونسرد و آرام است در یك لحظه واكنش عجیبی نشان داد. او كه عصبی می نمود، گفت: غیرممكن است. یك رئیس جمهوری هرگز از قدرت كناره نمی گیرد.با بیش از ۲۰ سال حكومت ، مبارك پرسابقه ترین رئیس جمهوری در تاریخ كشورش است. خشم عمومی علیه حكومت وی در مصر رو به افزایش است. اگرچه در مصر، رسماً دموكراسی وجود دارد. اما یك كمیته دولتی طی سالهای اخیر مانع تشكیل احزاب سیاسی زیادی شده است.
در دوران زمامداری مبارك، طبقه حاكم چندان تغییری نكرده است. پس از به دست گرفتن قدرت در سال ۱۹۸۱ پس از ترور «انورسادات»، او حكومت خود را در دایره ای از نظامیان و افسران امنیتی و اطلاعاتی محدود كرده است. سادات و «جمال عبدالناصر» نیز چنین حلقه كوچكی داشتند. مصر كه در سال ۱۹۵۲ شاهد انقلاب ناسیونالیستی بود، امروز، با فساد و ركود سیاسی مواجه است. ایالات متحده آمریكا تا همین اواخر از حكومت مصر بسیار راضی و خشنود بود و همین مسأله باعث شد تا مبارك، این كشور را به دومین متحد استراتژیك آمریكا در خاورمیانه تبدیل كند. وی به محض به قدرت رسیدن، تعهد خود را نسبت به پیمان صلح با اسرائیل اعلام كرد و توانست مصر را به جایگاه اصلی خود به عنوان رهبر جهان عرب بازگرداند. مبارك در پشت صحنه به عنوان یكی از میانجیان صلح خاورمیانه فعالیت كرده است. یك دهه پیش، او جنگ آمریكا علیه عراق را مشروع دانست و به یاری ایالات متحده آمریكا شتافت. او كشورهای متعهد عربی را قانع كرد كه به ائتلاف آمریكا بپیوندند تا كویت را از چنگ ارتش صدام رها كنند. مصر ۳۶ هزار سرباز به منطقه اعزام كرد و پایگاه های هوایی خود را در اختیار آمریكا قرار داد. به خاطر همین خدمات، مبارك توانست قاهره را به عنوان كانون و مركز سیاست آمریكا در جهان عرب معرفی كند و سالانه ۲ میلیارد دلار از آمریكا كمك مالی دریافت می كند. اما همه چیز در مصر مبارك خوب نیست. اندكی از میلیاردها دلاری كه مصر در سال دریافت كند، صرف اقتصاد كشور می شود. تولید ناخالص ملی كشور پایین است و نیمی از جمعیت كشور بیسواد است. سیستم سیاسی كشور نیز به شدت دچار نارسایی است. بسیاری از جمعیت۷۰ میلیونی سالها در شرایط اضطراری زندگی كرده اند و اكثر آنها نسبت به دولت احساس خشم و آزردگی دارند.
از این خشم عمومی، اسلام گراهای كشور به خوبی بهره برداری كرده اند. اسلام گراها بخصوص جمعیت اخوان المسلمین طی سالهای اخیر توانسته اند خود را به عنوان آلترناتیو حكومت معرفی كنند. طی ماههای پیش از جنگ، برای یك ماه به قاهره رفتم، جایی كه بیش از ۲۰ سال پیش در آن زندگی می كردم و از وضعیت فعلی آن شگفت زده شدم. قاهره به یك شهر اسلامی تبدیل شده است. عده زیادی از زنان حجاب بر سر دارند و حتی برخی از آنها از چادر استفاده می كنند. مردان ریش های اسلامی دارند. این خصیصه حتی در میان طبقه ثروتمند و تحصیل كرده در غرب هم دیده می شود. تظاهرات ضددولتی در این كشور صورت می گیرد. قبل از آغاز جنگ، من شاهد تظاهرات
۲۰ هزار نفره ای بودم كه در حمایت از فلسطین و عراق صورت گرفت و تظاهركنندگان شعار جهاد سرمی دادند. این تظاهرات كه معمولاً رویه ضددولتی دارند، با واكنش شدید دولت مواجه می شوند.
روابط مصر و ایالات متحده از اواخر دوره ریاست جمهوری «بیل كلینتون» دچار تنش اندكی شد، هنگامی كه كلینتون در آخرین ماههای ریاست جمهوری اش سعی در برقراری صلح در خاورمیانه داشت، از مبارك خواست با اعمال فشار بر «یاسر عرفات» او را به صلح با اسرائیل وادارد، اما مبارك در این كار شكست خورد تا یك مقام وزارت خارجه این كشور بگوید كه اگر مبارك حتی نمی تواند این كار را بكند، پس دیگر چه كاری می تواند انجام دهد؟به این ترتیب بود كه خشم آمریكاییان از مبارك شكل گرفت. پس از این واقعه، سازمان اطلاعاتی به دستور مبارك، به بازداشت «سعدالدین ابراهیم» فعال حقوق بشر مصری _ آمریكایی پرداخت. سپس مطبوعات و تلویزیون مصر به انتشار و پخش مطالب ضدیهودی و ضدآمریكایی پرداختند و حتی تلویزیون دولتی، سریالی ضداسرائیلی پخش كرد كه همه اینها باعث خشم شدید واشنگتن شد.
اما هیچ كدام از این وقایع به اندازه یازده سپتامبر اهمیت نداشتند. پس از حوادث یازده سپتامبر، مبارك و دولت او سرسختانه از پذیرش این موضع كه «ایمن الظواهری» یار نزدیك بن لادن، پزشك مصری است كه در زندان مصر و تحت شكنجه های حكومت به دامان بنیادگرایان افتاده است، امتناع ورزیدند. آنها توجهی نكردند كه «محمد عطا» كه هواپیما را به برج شمالی سازمان تجارت جهانی زد، پسر یك وكیل مصری است. آنها قبول نكردند كه صدها مصری در گروه القاعده فعال هستند. قبل از یازده سپتامبر همیشه گفته می شود كه القاعده یك سازمان مصری است كه تنها سركرده آن سعودی است.
و ناگهان جنگ عراق پیش آمد. علی رغم فشارهای فراوان آمریكا بر مصر، قاهره محتاطانه از جنگ انتقاد كردو مبارك آشكارا به آمریكا در زمینه حضور نظامی در عراق هشدار داد و گفت: چنین حضوری باعث ایجاد صدها بن لادن خواهد شد. این جنگ باعث شد كه حتی همكاریهای نظامی دو كشور نیز از این اختلاف نظرها تأثیرپذیر شود. نارضایتی مصر از اقدامات واشنگتن آشكارا بارها بیان شد. هنگامی كه من ژنرال «فواد اسعدالدین» فرماندار اسماعیلیه را دیدم تازه از صرف ناهار با سفیر و وابسته نظامی آمریكا برگشته بود. یكی از مشاوران این ژنرال برجسته گفت: ملاقات چندان مثبت نبود، چون ژنرال به آمریكایی ها گفته بود كه این جنگ تمام خصوصیات یك فاجعه را دارد.واشنگتن كه از عدم همكاری مصر در جنگ ناخشنود بود، آشكارا به انتقاد از رژیم مصر پرداخت. یك مقام دولت بوش به مبارك گفت كه رژیم او كه تنها با كمكهای دولت آمریكا سرپا است، به اصلاحات نیاز دارد. فشار بر مبارك به طور محسوسی افزایش یافت. جنگ علیه عراق اگرچه باعث خشم عمومی مردم مصر شد، اما آنها موضع تغییر رژیم را در مصر ایده بدی ندانستند. این موضوع باعث شد كه مبارك میان فشارهای واشنگتن و تظاهرات خیابانی گیر كند. مبارك و ژنرال های مصری با سؤالهای بسیار حساس و مهمی روبرو هستند. اما مهمترین سؤال این است كه چه كسی جانشین و جایگزین حسنی مبارك رئیس جمهور مصر خواهد شد؟این سؤال به طرز شگفت آوری در سطح جامعه مطرح است. آینده سیاسی كشور وابسته به پاسخ این سؤال است. یكی از جنبه های جالب و شگفت آور دوران زمامداری دو دهه ای حسنی مبارك كه كمتر درباره آن صحبت شده، این است كه او هیچگاه كسی را به عنوان قائم مقام یا وارث خود تعیین نكرده است. مبارك همیشه بین این دو راهی قرار گرفته است كه یك نظامی را به عنوان جانشین تعیین كند یا یك فرد غیرنظامی را، اما به نظر می رسد او امروزه از هر دو گروه یك نفر را به عنوان جانشین احتمالی خود تعیین كرده است. یك ژنرال از دسته نظامیان و دیگری پسرش «جمال».عده زیادی از مصری ها تا همین اواخر با ژنرال «عمر سلیمان» آشنا نبودند. او رئیس سازمان اطلاعاتی كشور است كه از قدرت فراوانی در ساختار كشور برخوردار است. این ژنرال ۶۸ ساله هم اكنون از سایه خارج شده است. ظاهر شدن ژنرال سلیمان همزمان با ظهور پدیده جدید مصر، جمال مبارك صورت گرفت. جمال مبارك پسر جوان تر حسنی مبارك، ۴۰ سال سن دارد. ژنرال سلیمان كه به طبقه عالیرتبه مصر یعنی نظامیان تعلق دارد، از شركت كنندگان در جنگ اعراب و اسرائیل است، اما جمال هنگامی متولد شد كه اكثر این اتفاقات دلخراش (جنگ ها) تمام شده بود. او در بهترین دانشگاه ها درس خواند و تا قبل از ورود به دنیای سیاست در دنیای اقتصاد فعالیت كرد. بسیاری، ژنرال سلیمان را به علت سن زیاد و جمال را به خاطر سن كم مناسب جایگزینی مبارك نمی دانند. انتخاب احتمالی یكی از این دو طبقه روشنفكر و ممتاز مصر را به هیچ وجه خشنود نخواهد كرد. اما مجموع وقایع و حوادث اخیر، این سؤال ها را مطرح می كند كه آیا مبارك و ژنرال های او باید نظام دیگری را برای رهبری كشور انتخاب كنند؟ آیا مصر باید همانند برخی كشورهای عربی جمهوری موروثی داشته باشد؟ آیا ارتش كشور اجازه چنین كاری را می دهد؟ آیا زمان آن فرارسیده است كه انتخاب آزاد برگزار شود؟ آیا مبارك باید پسر خود، یك نظامی یا روحانی را برای اداره كشور انتخاب كند؟ اگر در پی انتخابات آزاد كسی خارج از حلقه حكومتی برنده شود، چه وضعیتی پیش می آید؟پاسخ به این سؤال ها برای مصر و ایالات متحده بسیار مهم و حیاتی هستند. همچنانكه برای جهان عرب نیز مهم است، چون هر اتفاقی كه در قاهره پایتخت فرهنگی - ژئوپولتیكی منطقه بیفتد، مطمئناً بر سایر كشورهای عرب هم اثر می گذارد. هر تغییری در مصر، منادی اتفاقاتی است كه در جهان عرب خواهد افتاد.پسر:
جمال مبارك، قد بلند با اندامی متناسب با چهره ای كودكانه و موهایی كوتاه و لبخندی دلنشین و جذاب بیشتر شبیه مادر ولزی خود «سوزان» است تا حسنی مبارك. او آخرین تحولات دنیای مد را پیگیری می كند و بهترین كت و شلوارهای انگلیسی و كفش های چرم ایتالیایی را می پوشد. از نظر حرفه ای، جمال یا آنگونه كه دوستانش، او را صدا می كنند «جیمی» یك بانكدار حرفه ای است. یك مشاور اقتصادی و مؤسس و عضو هیأت مدیره سازمان ها و مؤسسات مختلف. او در دانشگاه آمریكایی قاهره تحصیل كرده است و به ماشین های اسپورت علاقه بسیاری دارد. برخلاف بسیاری از فرزندان رهبران جهان عرب، وی در ابتدا هیچ میل و اشتیاقی برای ورود به دنیای سیاست و جانشینی پدر نداشته است. اما اندكی پیش از یازده سپتامبر، پدرش تصمیم گرفت تا وی را وارد دنیای سیاست كند.اگر با دقت به روابط مصر و آمریكا نگریسته شود، می توان این موضوع را درك كرد كه كاهش روابط قاهره - واشنگتن كه با فشار و خواست آمریكا بر مصر برای آغاز اصلاحات همراه بود، همزمان با مطرح شدن جمال مبارك صورت گرفته است. در اواسط سال های ،۱۹۹۰ جمال پس از یك اقامت ۶ ساله در «لندن» و كار در بانك آمریكا، به مصر بازگشت و بلافاصله سمت مهمی در حزب دموكراتیك ملی پدرش دریافت كرد. در سالیان نخستین دهه جدید و همان زمان كه بوش و تیم اجرایی او بر تغییر رژیم در خاورمیانه پافشاری می كردند، جمال نیز پله های ترقی را طی می كرد. او همان زمان، ریاست كمیته ای را به عهده گرفت كه مسؤول بررسی سیاست هایی برای اصلاحات در كشور شد. از آن زمان، او به تدریج با پدرش به سفرهای خارجی رفت و در جلسات دولت هم شركت كرد. البته او هنوز نمی داند كه چه نقشی را باید ایفا كند. آیا او باید مدافع اصلاحات اقتصادی باشد؟ یا تنها راه پدر را ادامه دهد.مبارك، مرد بسیار محتاطی است یك دیپلمات غربی می گوید: بهترین روز برای حسنی مبارك آن است كه از زمان برخاستن تا خوابیدن او در یك شبانه روز هیچ اتفاقی نیفتد. اما امروز وضعیت چندان مساعد نیست. خشم عمومی در مرحله انفجار است، اقتصاد در وضعیت مناسبی نیست و بخش بازرگانی از اینكه خصوصی سازی دچار تأخیر چهار ساله شده است، خشنود نیست. ژنرال های قدرتمند مصر از این وضعیت خشنود نیستند. آنها از مسأله استمرار حكومت مبارك ها هم راضی نیستند و ترجیح می دهند كه یك نظامی جانشین مبارك شود. ژنرال های مصری بر این باورند كه مصر، كشوری نیست كه حكومت موروثی داشته باشد. آنها می گویند چنین چیزی هیچ وقت در مصر اتفاق نیفتاده است و سنت براین است كه كشور توسط یك نظامی اداره شود. جمال عبدالناصر و انورسادات هردو پسر داشتند، اما هیچ وقت چنین چیزی را پیشنهاد ندادند.هنگامی كه من از «علی هلال دسوكی » وزیر امور جوانان و یكی از نزدیكان جمال مبارك در مورد اظهارات ژنرال های مصری پرسیدم گفت : یكی از توانایی های بزرگ جمال، آگاهی و اطلاع از او به لزوم اصلاحات است. آمار گویای همه چیز هست. دوسوم جمعیت كشور زیر ۳۵ سال سن دارد. سالانه دهها هزار فارغ التحصیل وارد بازار كار می شوند كه آنها به جمعیت بی كار كشور اضافه می شوند. جمال همچنین به مشكل بنیادگرایی آگاه است و می داند كه دلیل گرایش به آن، به بیكاری و عدم تأمین وابسته است.اما «حشام كاظم» ناشر هفته نامه قاهره تایمز و رئیس سازمان حقوق بشر مصر می گوید من سخنرانی های جمال مبارك را به دقت دنبال كرده ام و باید بگویم كه چیز جدیدی در آنها وجود ندارد. او یك فرد متوسط است . یك مقام رسمی آمریكا نیز می گوید: او (جمال ) تأثیر خوبی بر طرف مقابل می گذارد. او بسیار مطمئن تر از پدرش است و اعتماد به نفس خوبی دارد. اما حسام كاظم سرسختانه براین باور است كه جمال جانشین مناسبی برای حسنی مبارك نیست. او می گوید: مبارك باید خطرات جایگزینی پسرش به جای خود را درك كند. اگر او به این مقام برسد، دوام نخواهد یافت و شاید تنها برای مدت كوتاهی مثل۳ ماه بتواند دوام بیاورد چون یا با كودتا روبرو خواهد شد یا تحت بازداشت خانگی قرار خواهد گرفت.مبارك، جمال را علی رغم نارضایتی ژنرالها برای جانشینی خود تعلیم می دهد. هنگامی كه من در قاهره بودم، جمال به ایالات متحده سفر كرده بود كه این اولین سفر رسمی او به واشنگتن شمرده می شد. او مصاحبه ای با روزنامه واشنگتن پست انجام داد كه اندكی مشكل ساز شد و كاخ سفید نسبت به آن واكنش نشان داد. وی دراین مصاحبه خاطرنشان كرد: اصلاحات در سیستم همه پرسی مصر به هیچ وجه در دستور كار قرار ندارد. او انتقادات از مبارك را رد كرد و گزارش های مربوط به سانسور و آزار و شكنجه مخالفان را مزخرف خواند. همان زمان، من در ایام نمایشگاه كتاب قاهره شاهد تظاهرات ضدجنگ بودم. حدود ۵۰تظاهركننده و ده خبرنگار كه توسط ۲ هزار پلیس ضد شورش باتوم به دست محاصره شده بودند و یك ژنرال مصری، كنترل امور را در دست گرفته بود. یك سفیر غربی همان زمان به من گفته بود فكر نمی كنم تغییر عمده ای در اینجا صورت گیرد، چون حضور نیروهای اطلاعاتی و امنیتی به اندازه ای زیاد است كه آنها همه چیز را به صورت كامل زیر نظر دارند. اگر مبارك تصمیم به آزادسازی اقتصاد بگیرد، تنها باعث عمیق تر شدن شكاف میان فقرا و ثروتمندان می شود. اگر فضای سیاسی را نیز باز كند، باعث ناامن شدن حكومت خود می شود. هردو این سناریوها، می تواند مردم را به خیابانها بكشاند. تنها دوبار در تاریخ معاصر مصر، ارتش برای كنترل اوضاع وارد خیابانها شده است، یكی ، درسال ۱۹۷۷ پس از شورش خیابانی به علت غذا و دیگری ، در سال ۱۹۸۶ توسط اعضای جدید پلیس قاهره و امروز، پس از جنگ عراق، نیروهای این كشور در حالت آماده باش و تحت تعلیمات خاص قرار دارند تا در صورت لزوم از آنها استفاده شود و البته این سؤال هم مطرح است كه اگر ارتش یك بار دیگر به خیابانها فرستاده شود، آیا سربازان حاضر خواهند بود بر روی هموطنان مصری خود آتش بگشایند؟
چندهفته پس از نمایشگاه كتاب قاهره، حسنی مبارك اجازه دو راهپیمایی و تظاهرات ضد آمریكایی را تأیید كرد. این تظاهرات عظیم در جهت محكوم كردن حمله آمریكا به عراق و نشاندهنده خشم مردم مصر از این تهاجم بود. جمعیت اخوان المسلمین، اولین راهپیمایی را سازماندهی كرد و دومی ، توسط حزب دموكراتیك ملی و توسط جمال مبارك انجام شد. هر دو برنامه توسط نظامی اسرارآمیز مصر، ژنرال عمر سلیمان سرپرستی شد.ژنرال سلیمان از نظر فیزیكی به انورسادات شبیه است. سلیمان زادگاه خود را در سال ۱۹۵۴ به مقصد قاهره ترك كرد و در ۱۹ سالگی وارد آكادمی معتبر نظامی مصر شد. اكثر اعضای جمعیت اخوان المسلمین نیز همان سالها، وارد مدارس مذهبی شدند. پس از فارغ التحصیلی از آكادمی ، سلیمان به دستور عبدالناصر به اتحاد جماهیر شوروی فرستاده شد تا تعلیمات بیشتر و بهتری را فراگیرد. یك ژنرال بازنشسته با سلیمان به مسكو رفته بود ،گفت: ناصر همگی ما را به اتاقش فرا خواند و گفت تنها یك تقاضا دارد. تقاضای او این بود كه همه ما از مسكو، ضدكمونیست به خانه برگردیم. سلیمان با چنین رویكردی به مصر بازگشت. او دو جنگ ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ بااسرائیل را تجربه كرد كه توانست در آنها خود را به عنوان یك استراتژیست برجسته نظامی معرفی كند. وی بعدها توانست در علوم سیاسی نیز تحصیل كند و به مدارك عالیه دست یابد. وی همان زمان به سازمان اطلاعات ارتش منتقل شد، جایی كه روابط خود با واشنگتن را آغاز كرد. روابط دوطرف در حین دوجنگ آمریكا علیه عراق مستحكم تر شد. یك مقام آمریكایی كه در جنگ اول خلیج فارس با سلیمان كار كرده است، می گوید: او فردی میانه رو و فعال است. او مورد قبول جامعه بازرگانی كشور است، اما عده اندكی از نظریات و دیدگاههای سیاسی او خبر دارند. اما فكرمی كنم در درازمدت، می خواهیم با او كار كنیم.در سال ،۱۹۹۳ ژنرال سلیمان به ریاست سازمان اطلاعاتی مصر منصوب شد، سازمانی كه بزرگترین سرویس اطلاعاتی جهان عرب شمرده می شود و آن را با سیا مقایسه می كنند...
روابط عالی و مستحكم میان ژنرال سلیمان و حسنی مبارك در سال ۱۹۹۵ شكل گرفت.هنگامی كه مبارك تصمیم به شركت در اجلاسی در «آدیس آبابا» گرفت، سلیمان در دولت اصرار به استفاده از اتومبیل زره دار مبارك كرد. مشاوران سیاست خارجی مبارك با این امر مخالفت كردند و آن را بی احترامی به اتیوپیایی ها دانستند، اما سلیمان بر استفاده از مرسدس ضدگلوله مجهز مبارك تأكیدكرد. در ساعت ۸/۱۵ روز ۲۶ ژوئن هنگامی كه مرسدس مبارك از فرودگاه آدیس آبابا خارج شد، مردان مسلح به طرف خودروی رئیس جمهور شلیك كردند. اگر مبارك در یك خودرو معمولی بود، مطمئناً از این سوءقصد جان سالم به درنمی برد. ژنرال سلیمان توانسته بود جان رئیس جمهور را نجات دهد. مردان مسلح از اعضای گروه اسلامی «جماعت الاسلامیه» و از ساكنان مصر علیا بودند. پس از آن حادثه، مبارك سراسر خشم و غضب به قاهره برگشت. ژنرال همان موقع دریافت كه دولت در مسیر خطرناكی قراردارد. تمام تلاش های آن برای ازبین بردن جنبش های اسلامی یا خنثی كردن آن ازطریق محدودكردن و فشار آوردن به شكست منتهی شده است. در تابستان ۲۰۰۰ بود كه مصری ها برای اولین بار با ژنرال عمر سلیمان آشنا شدند. تا آن زمان، مطبوعات كمتر از او اسم برده بودند، اما آن موقع، او برای اولین بار همراه با مبارك در مراسم خاكسپاری «حافظ اسد» شركت كرد. اولین حضور عمومی او با به قدرت رسیدن «بشاراسد» پسر حافظ اسد همراه شده بود. سپتامبر همان سال، هنگامی كه روند صلح فلسطین و اسرائیل متوقف و انتفاضه شعله ور شد. سلیمان بدون خستگی و با پشتكار فراوان به اسرائیل (فلسطین اشغالی) و نواحی خودگردان مسافرت كرد و بارها با مقام های موساد و دولت آریل شارون برای به جریان انداختن جریان صلح مذاكره كرد. یكی از افرادی كه سلیمان بارها ملاقات كرد، «امری شارون» پسر آریل شارون نخست وزیر اسرائیل بود. او ساعت ها با عرفات، رهبران حماس و دیگر گروهها مذاكره كرد تا به آتش بس با اسرائیل دست بزنند.وی (سلیمان) ازجمله كسانی بود كه توانست عرفات را به انتصاب محمودعباس به نخست وزیری مجاب كند.
دراین هنگام، مبارك بیشتر اوقات با ژنرال سلیمان بود و اوقات بیشتری را با او می گذراند.
یك ژنرال بازنشسته مصر می گوید: او هرآنچه را كه اتفاق می افتد، به مبارك می گوید: من از یك سفیر مصری درباره سلیمان پرسیدم و او گفت: هم فلسطینی ها و هم اسرائیلی ها به او احترام می گذارند و آمریكایی ها به او بیش از هركس دیگری اعتماددارند. سلیمان به كرات به واشنگتن سفرمی كند و درواقع، به مشكل گشای مبارك با آمریكا تبدیل شده است. در ابتدا، او از وضعیتش راضی نبود، چون او به عنوان یك فرد اطلاعاتی بیشتر ترجیح می دهد تا در سایه كاركند. برای او دشوار است كه در یك جمع سخنرانی كند. او كاریزمای یك سیاستمدار را ندارد. اما در مجموع، او یك فرد بی تجربه و چشم و گوش بسته نیست. یك ژنرال مصری می گوید: او رك و راست نظریات خود را می دهد. دستور صادرمی كند، حتی اگر بداند دستورات او مورد پسند دیگران نیست. ژنرال سلیمان با فیلد مارشال محمدطنطاوی وزیر دفاع مصر رابطه خوبی ندارد. به طورمنطقی، فیلدمارشال باید جانشین مبارك می شد، اما سن بالای او و وضعیت نه چندان مساعد جسمانی او مانع از تحقق این امر شده است.
در مصر این طبیعی است كه وزیر كشور، وزیردفاع و رئیس سازمان اطلاعات از همدیگر خوششان نیاید. این راهكاری است كه مبارك از آن برای كنترل و پیشی گرفتن از آنها و مدیریت آنها استفاده می كند.
ژنرال عمر سلیمان، بازی های سیاسی را دوست ندارد، اما هم اكنون وارد آن شده است. مبارك هم اكنون سیاست زیگزاگی را درپیش گرفته است كه تلاشی است برای جلب رضایت اصلاح طلبان و نظامیان.
به عنوان مثال، او هنگامی كه به جمال مبارك اجازه تأسیس شورای حقوق بشر را داد، به ژنرال سلیمان مسؤولیت تدوین قوانین محدودكننده فعالیت های سازمان های غیردولتی را داد. یا هنگامی كه مبارك جوان فرمان برچیده شدن دادگاههای امنیتی داد، ژنرال سلیمان مسؤولیت تمدید قوانین اضطراری كشور را برعهده گرفت.
اسلام گرایان
با سرنگون شدن صدام حسین، راه برای تشكیل دولت اسلامی در عراق هموار شده است؛ امری كه می تواند خاورمیانه را تحت تأثیر قراردهد. میزان فعالیت های گروههای اسلام گرا در منطقه نیز افزایش یافته است. سازمان های اطلاعاتی آمریكا متقاعدشده اند كه گروه القاعده هنوز فعال است و به فعالیت های خود ادامه می دهد و تنها نیازمند یك رهبر جدید است. این رهبر جدید به عقیده بسیاری «سیف العدل» است.
سیف العدل عضو گروه نظامی مصری الجهاد، مسؤول امور امنیتی بن لادن، یكی از محافظان او در سالهای اولیه به گمان بسیاری مسؤولیت های بن لادن را به عهده گرفته است. البته سیف العدل مثلاً در ارتش مصر فعالیت كرده است. جای تعجب ندارد كه بسیاری از افسران ارتش مصر، مأموران اطلاعاتی و پلیس از اعضای گروه الجهاد بوده اند. این همان گروهی است كه انورسادات را ترور كرد. بسیاری از آنها در زندانهای مبارك به افراط گرایان تبدیل شدند. اسلام گراها به ارتش مصر راه پیدا كرده اند. یك دیپلماتیك غربی می گوید: در رده های پایین تر ارتش، اكثر نظامیان دارای ریشه های اسلامی هستند و نظر مساعدی نسبت به آمریكا ندارند. دولت به شدت مراقب چنین افرادی هست و همین مراقبت ها و حساسیت ها نشان می دهد كه دلیلی برای نگرانی وجود دارد. این دیپلمات غربی می گوید: بهار سال۲۰۰۲ هنگامی كه فیلد مارشال طنطاوی وزیر دفاع برای بازدید به یك بیمارستان نظامی رفت مشاهده كرد كه پرستار بیمارستان حجاب بر سر دارد و بی نهایت خشمگین شد. او به سوی پرستار رفت و حجاب او را برداشت و پاره كرد.
من از «الزیات» یك حقوقدان اسلامگرا درباره قدرت اسلام گراها در ارتش پرسیدم و او گفت: نسل جدید افسران ارتش بیشتر اسلام گرا هستند تا ملی گرا. این حقوقدان بارها با مقامات دولتی بر سر وضعیت گروههای اسلام گرا مذاكره كرده است. اگرچه او از نام بردن طرف دولتی خودداری می كند، اما گفته می شود ژنرال عمر سلیمان در پشت قضایا قرار دارد. طی سالهای اخیر، نبردی میان اسلام گراها و دولت در گرفته است كه طی سالهای اخیر این به مبارزه سیاسی بین دولت مبارك و جمعیت اخوان المسلمین تبدیل شده است. جمعیت اخوان المسلمین طی سالهای اخیر خواسته است با فعالیت های خود، راه موفقیت را طی كند. آنها ساختارهای اجتماعی تأثیرگذاری بنا كرده اند. بیمارستانها و مدارس ساخته اند. اسلام گراها به خصوص جمعیت اخوا ن المسلمین توانسته اند در مهمترین اتحادیه های مصر شامل اتحادیه های دانشجویی و سندیكاهای حرفه ای به پیروزی دست یابند.
اكثر افرادی كه من با آنها به صحبت نشستم، بر این باور بودند كه اگر انتخابات آزاد و عادلانه در كشور صورت گیرد، اسلام گراها به طور قطع به پیروزی خواهند رسید. من از الزیات حقوقدان اسلام گراها درباره موقعیت ژنرال سلیمان در نزد اسلام گراها سؤال كردم. او اگرچه جواب قاطعی نداد، اما گفت او برخی مواقع در كنار افراطی ها می ایستد، اما برخی اوقات هم موضعی میانه می گیرد. او همیشه با شكنجه وآزار اسلام گراها مخالفت كرده، چون بر این باور است كه شكنجه معمولاً دارای نتیجه معكوسی است. او می خواهد اسلام گراها در صحنه سیاسی تا آنجایی كه به قواعد تن دهند، حضور داشته باشند. او در یك كلام، وضعیت میان اسلام گراها و حكومت را وضعیت نه جنگ - نه صلح می داند.
هنگامی كه از او می پرسم آیا ژنرال سلیمان جمعیت اخوان المسلمین را قانونی می داند و یا سعی در قانونی كردن آن می كند، می گوید: آمریكایی ها هرگز چنین كاری را انجام نمی دهند و قبول نمی كنند كه اخوان المسلمین به صورت قانونی فعالیت كنند. اگرچه اخوان المسلمین تنها گروه سیاسی مخالف رژیم است كه از سازماندهی بسیار خوبی برخوردار است. این گروه با جمال عبدالناصر یكبار همكاری كرد. سادات هم از آنها برای موازنه با چپ گرایان استفاده كرد و معلوم نیست كه آیا چنین همكاری بار دیگر میان ژنرالها و اسلام گراها پیش خواهد آمد یا خیر.
آن روز، هنگامی كه من به هتل باز می گشتم، شب عید بود و ۸۶۱ زندانی اسلام گرا از زندان آزاد شده بودند. به این فكر می كردم كه آیا آزادی این زندانی ها به پیام ایمان الظواهری رئیس مصری گروه الجهاد و یار نزدیك بن لادن وابسته است یا خیر؟ در پیام الظواهری آمده بود كه مسلمانان باید به آمریكایی ها و منافع آن حمله كنند، اما این حملات نباید در مصر انجام شود. بلافاصله پس از این پیام، نوار سخنرانی بن لادن از شبكه های تلویزیونی پخش شد كه در آن، از مسلمانان سراسر جهان خواسته بود تا به اشغال عراق توسط آمریكا پاسخ دهند. به مانند پیامهای گذشته، او خواستار سرنگونی چندین حكومت شده بود. مصر معمولاً در فهرست كشورهایی قرار داشت كه بن لادن خواهان سرنگونی حكومت آن می شد، اما این بار مصر در این فهرست جایی نداشت.
نوشته مری آن دیور
منبع: ماهنامه آتلانتیك ـ ترجمه : فرهاد نیك
منبع : روزنامه ایران
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست