لطفا فقط آقایان بخوانند!

از مردی بپرسید زن کامل چگونه است، بیشتر وقت‌ها می‌‌گوید: (زنی است که معشوقه باشد.) از همان مرد بپرسید به نظر او، زن دوست دارد مردش چه ویژگی‌هایی داشته باشد. پاسخ او اغلب این است:‌ (پرسش خوبی کردی. چه کسی می‌‌تواند آنها را بشناسد؟ آنها خیلی پیچیده هستند. زن خودش هم نمی‌‌داند چه می‌‌خواهد( !)هنری هیگینز) در فیلم (بانوی زیبای من) نمی‌‌توانست الیزا را درک کند از این رو، از او پرسید که (چرا زن نمی‌‌تواند بیشتر مانند مرد باشد؟) واقعا چرا زن نمی‌‌تواند بیشتر مانند مرد باشد. او نمی‌‌تواند مانند مرد باشد، چون او به طورکلی با مرد متفاوت است. بسیاری از مردها که آرزو دارند کاش زن این‌گونه نبود، در این ناخرسندی شریک‌اند.
در مرحله عالی برای آغاز آشکار کردن این راز و شروع درک پیچیدگی نیازهای زن به فهرست زیر اشاره می‌‌کنیم:
_ او می‌‌خواهد مقدم‌ترین شخص برای شما باشد.
_ او از شما می‌‌‌‌خواهد که نیازهایش را بالاتر از هر چیز دیگر بدانید.
_ او از شما می‌‌خواهد فکر کنید که برای شما هیچ زنی مانند او جذاب نیست.
_ او از شما می‌‌خواهد نزد دوستان و اقوام خود به او افتخار کنید.
_ او از شما می‌‌خواهد به خود ببالید که او همسر شماست.
_ او از شما می‌‌خواهد که عشقتان را به وی ثابت کنید.
_ او از شما می‌‌خواهد فکر کنید وی زیباترین زن دنیاست.
_ او از شما می‌‌خواهد فکر کنید او کیست و آنچه او می‌‌کند کمتر از معجزه نیست.
_ او توجه ظریف و عاشقانه شما را در دوره‌ای که حالاتش تابعی از هورمون‌هایش است، می‌‌طلبد.
_ او نیاز و انتظار دارد هر روز به وی بگویید که چقدر دوستش دارید.
از دیدگاه او، وی نیاز به این باور دارد که شما همواره به فکر او هستید و این که شما لحظه‌شماری می‌‌کنید تا بار دیگر در کنارش باشید. این ممکن است خواب و خیالی برای او باشد، ولی با کمی کوشش از جانب شما، ممکن است حقیقت پیدا کند. شما هم می‌‌توانید به صف عاشقان بزرگ بپیوندید؛ مردانی که قادرند رویاهای زنی را به واقعیت بدل سازند.
▪ زنان چه می‌‌خواهند؟
او می‌‌خواهد در صدر فهرست اولویت‌های شما قرار گیرد. او جایگاه شماره یک را می‌‌خواهد.زن شما می‌‌خواهد بیش از دوستان، همکاران، مشتریان و حتی مادرتان برای شما مفهوم داشته باشد. او همواره وقتی را که با او صرف کرده‌اید، با زمانی که با افراد یا فعالیت‌های دیگر گذرانده‌اید، مقایسه می‌‌کند. او همیشه مقدار انرژی‌ای را که برای او صرف کرده‌اید با انرژی‌ای که برای افراد دیگر به مصرف می‌‌رسانید، مقایسه می‌‌کند. او پیوسته احترامی را که برای احساسات او قائلید با احترامی که برای احساسات افراد قائل می‌‌شوید، مقایسه می‌‌کند.
او می‌‌خواهد شوهرش وقت بیشتری با او صرف کند اما بعضی از شوهران، کار زیادشان را با بودن با همسرشان ترجیح می‌‌دهند که البته چاره‌ای هم نیست...
یکی دیگر از این زنان جوان می‌‌گوید: (من خیلی تنها هستم، شوهرم هیچ‌وقت پیش من نیست، کار او خیلی زیاد است و فقط خستگی‌اش را با خود به خانه می‌‌آورد.)
و دیگری می‌‌گوید: شوهرم، از سال‌ها پیش، کار جالب توجهی را شروع کرده است که آن را تا به امروز هنوز انجام می‌‌دهد. او همیشه به منشی خود می‌‌گوید: (وقتی من در جلسه‌ای هستم، کسی مزاحمم نشود، به استثنای همسرم. مهم نیست که مشغول انجام دادن چه کاری باشم، اگر او تلفن زد، فوری به دفترم وصل کن.) حالا آیا من احساس مهم بودن،‌مخصوص بودن و دوست داشتنی بودن می‌‌کنم؟ قبول کنید این‌طور است. من برای او از هر کس دیگری در دنیا مهم‌ترم.
ضمنا ‌او همیشه از شنیدن صدای من خوشحال می‌‌شود و هرگز احساس نمی‌‌کنم مزاحمی هستم که او می‌‌خواهد از شرم خلاص شود.
او همیشه به آنچه می‌‌گویم توجه می‌‌کند. خیلی از مردها وقتی که همسرانشان به محل کار آنان تلفن می‌‌زنند، سرد و بی‌‌اعتنا رفتار می‌‌کنند؛ مثلا می‌گویند: (چگونه جرات می‌‌کنی تلفن بزنی؟ من کارهای مهم‌تر از آن دارم که حالا به مشکلات تو گوش کنم.) تعجب ندارد که این‌گونه مردها، وقتی که شب به خانه می‌‌روند، با زنی بدخلق و بی‌‌اعتنا روبه‌رو شوند. زن شما همیشه می‌‌خواهد عشق خود را به او ثابت کنید. تقریبا مانند این است که او همیشه می‌‌پرسد تو چه کسی را بیشتر دوست داری؟ کارت یا مرا؟، دوستانت یا مرا؟ و پرسش‌های دیگر...
▪ از بودن با زنتان خجالت میکشید؟
بارها شنیده‌ایم که زن‌ها می‌گویند: (وقتی شوهرم با دوستانش است، رفتارش با من خیلی فرق می‌‌کند، تا وقتی با هم تنها هستیم) بعضی مردها احساس نیاز می‌‌کنند که جلوی دوستانشان تصویری از مردانگی خود را نشان دهند، آنان نمی‌‌خواهند متکی یا علاقه‌مند به همسرشان به نظر برسند، از این‌رو از روش خود دست برمی‌دارند تا مستقل و بی‌‌قید عمل کنند. آنان دست زن خود را در دست نمی‌‌گیرند و با رفتارشان نشان نمی‌‌دهند که زن خود را چقدر دوست دارند. چه اشتباهی است که به همه و نیز همسرتان نشان نمی‌‌دهید که قلبا او را دوست دارید و او در زندگی‌تان چه اندازه مهم است. یکی از این آقایان، تفاوت در رفتارش را زمانی که با همسرش تنهاست و وقتی در کنار دوستانش است، قبول می‌‌کند، او می‌‌گوید: زمانی که با همسرم تنها هستم، علاقه‌مند و مواظب او هستم اما این درست است که وقتی دوستانم می‌آیند، من کاملا تغییر می‌‌کنم، اگر همسرم حرفی بزند کلامش را نشنیده می‌‌گیرم و به صحبت ادامه می‌‌دهم گویا او وجود ندارد، بعضی اوقات حتی وانمود می‌‌کنم شنیده‌ام چه گفته؛ اما چشمانم را می‌‌گردانم، مانند این که بگویم (حرفش را باور می‌‌کنید؟) بیشتر وقت‌ها، پس از رفتن دوستان، کار ما به بحث و جدل می‌‌کشد. اما زن جوانش می‌‌گوید: (وقتی دوستان‌مان می‌‌آیند، من پیش آنها نمی‌‌مانم، چون خیلی عصبانی می‌‌شوم، او هر وقت شروع به صحبت می‌‌کند، کلمه (ما) را به کار نمی‌‌برد و تنها می‌‌گوید: (من) گویا من حتی در زندگی او نیستم، اگر هم در بحث آنها شرکت کنم، او اشارات طعنه‌آمیز می‌‌کند، دست‌کم دو روز طول می‌‌کشد تا او را ببخشم، از این رو، آنها را ترک می‌‌کنم) این زن می‌‌گوید: روزی با شوهرم دست در دست یکدیگر راه می‌‌رفتیم اما زمانی که دو نفر از دوستان شوهرم، به ما نزدیک شدند، او دستش را کشید، (از این که دیدم او در کنار من احساس ناراحتی می‌‌کند، یکه خوردم)، او در پاسخ به این حرکتش گفت: (آنها همسر ندارند و موضوع را درک نمی‌‌کنند) از شدت خشم رنگم پریده بود... پیامی که این نوع رفتارها برای زن می‌‌فرستد، چنین است: او از وجود من شرمنده است، او واقعا برای من اهمیتی قائل نیست، دوستانش برای او از من مهم‌ترند...

منبع: مجله خانواده سبز

منبع : tehroon۲۰