شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

الگوی همبستگی ملی


الگوی همبستگی ملی
انقلاب اسلامی ایران به واقع طرحی نو در تمامی شئون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و مدیریتی بود که ابعاد آن از دایره شمول سال ها و ماه ها خارج بوده و حیطه ای وسیع تر، عمیق تر و انسانی تر را می کاود.
یکی از شئون و شقوق انقلاب اسلامی، تحولی است که در حوزه مدیریت جامعه ایرانی پدید آمد. این مدیریت براساس اصول مدیریت انسانی و اسلامی پایه گذاری شده و در آن، ارتباط ومواجهه چهره به چهره با مردم جزو زیربنایی ترین ارکان آن به شمار می رود.
چنین بود که امام راحل عظیم الشأن قدس سره با تأکید فراوان به مسئولان نسبت به رعایت حال مردم و فهمیدن درددل ها و مشکلات از زبان خود آنان و چاره اندیشی به حال ایشان مکرراً توصیه می فرمودند و نقطه ثقل این فرمایشات، مردم تمام مناطق اعم از کارگر و کشاورز، روستایی و شهری، پایتخت نشین و کپرنشین حاشیه مرز بودند. همچنین نقطه اصلی تأکید ات ایشان سرکشی و دیدار رودرروی مسئولان با مردم بود تا بدین وسیله اعماق جامعه از برکت انقلاب اسلامی، مدیریت را در متن و از بطن خود احساس کنند. برنامه آن بود تا باب سفرهای تفریحی و مفرطانه به قصد تبلیغات، تشریفات و جنجال های خبری و سیاسی که در رژیم گذشته باب شده بود، بسته شود.
البته نمی توان مؤکداً مدعی شد که این ایده تحول نگرانه به طور کامل در دولت های پس از انقلاب، اجرایی شده و تحقق عینی یافت. چه بسا سفرهایی که با تشریفات زاید و اضافی، رنجی دیگر بر گرده مردم محروم می نهاد و دردی از آلام فراوان آنان نمی کاست اما نقطه کلیدی که به مثابه افق تابناکی در برابر دیدگان مسئولان قرار داده شده بود، باعث می شد که مردم تفاوت میان مدیریت میدانی و تحول نگرانه مبتنی بر الگوی انقلاب اسلامی با مدیریت های غیرمنطبق با این موازین را دریابند و به خوبی از تفاوت های آن آگاه شوند. بی تردید نماد عینی این الگوسازی مدیریت تحولی، سفرهای استانی رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله است.
چنان که معظم له در طول سالیان متمادی پرده ای دیگر از این مدیریت تحول گرایانه، میدانی و عملیاتی را به میدان آورده اند و باید قاطعانه گفت که سفرهای استانی ایشان به جای جای کشور، باعث فتح باب تحول در تعامل مسئولان و مردم و به تبع آن برکات و ثمرات عدیده ای برای کشور، مسئولان و مردم شده است که افزایش همبستگی ملی، نمایش ولایت پذیری و عشق و ارادت تمامی ملت مسلمان و مؤمن کشور به ساحت ولی فقیه، اهتمام فوق العاده عالی ترین مقام رسمی کشور به امور خاص و حتی جزیی مردم گوشه گوشه میهن، به رخ کشیدن اقتدار ملی، واداشتن مسئولان محلی و اجرایی برای شناسایی بهتر مشکلات مردم و رفع نقایص، به تصویر درآمدن عزم ملی برای دستیابی به قله های سعادت، کمال و پیشرفت، تعمیق رابطه میان مردم و مسئولان در بالاترین جایگاه و ده ها و صدها ثمره دیگر، از جمله فواید و برکات این گونه دیدارها و سفرهاست.
از سوی دیگر صرف وقت گرانبهای شخصیتی که به لحاظ مدیریتی در حساس ترین جایگاه کشوری قرار دارد، نشان از اهمیت این سفرها و ضرورت آموزش و پیروی مسئولان از این ایده نو و تحول آفرین در سطوح مختلف مدیریتی کشور دارد.
بی شک پایه های این شیوه مدیریتی، منبعث از روح انقلاب اسلامی و فرمایشات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران -رحمه الله علیه- است، شیوه ای که ریشه در فرمان راهبردی امیرالمؤمنین علی -علیه السلام- خطاب به مالک اشتر دارد و خود آن حضرت نیز در مدت زمان کوتاه پس از به دست گیری حکومت، آن را به درستی اعمال فرمودند و کسانی که امروز مدعی مدیریت های سیستمی و سامانه ای بوده و دیدارهای عمومی و چهره به چهره مسئولان با مردم را مذمت می کنند، خود باید پاسخگوی نابخردی و دوری خود از فرهنگ صحیح مدیریتی انسانی - اسلامی باشند.مع الاسف طی دو دهه ای که این الگوی مدیریتی در جامعه ترویج شد، مسئولانی که نقش مستقیم در یادگیری این الگو داشتند، سطح پائین درک سیاسی خود و یا مسئولیت ناپذیری و تن آسودگی خود را به نمایش گذاردند و تسری این الگو به بخش های مختلف دولتی را مانع گشتند. چنین شد که در گذشته رهبری معظم انقلاب که می بایست خطوط کلی حرکت جامعه را تبیین فرموده و مابقی مسئولان، ادامه کارهای اجرایی برای رسیدن به افق های تبیین نشده را بپیمایند، با فقدان نیروهای اجرایی کارآمد و پیرو روبه رو بوده و حتی زحمت رفع برخی از موانع اجرایی پیش پای مردم را شخصاً بر دوش کشیدند. در این میان تنها به عنوان نمونه می توان به کم کاری مسئولان وقت اجرایی در جریان زلزله شهرستان بم اشاره داشت. این کم کاری تا بدان جا پیش رفت که کارها توسط بسیاری از مسئولان اجرایی معطل ماند و معظم له خود شخصاً با لباس مبدل به سرکشی از محلات و مناطق زلزله زده و روند بازسازی از محل پرداختند.
این الگوسازی در فضای عمومی جامعه توسط مقام معظم رهبری مدظله العالی اکنون پس از سال ها از نضج گیری، از سوی دولت نهم اجرایی شده و رئیس جمهور و هیأت دولت با سرکشی خود به استان ها، مسئولیت پذیری و وظیفه شناسی خود را نشان می دهند امری که به دلیل اشتغالات بی فایده سیاسی و جنجال های رسانه ای و یا رفاه طلبی های زاید در گذشته، بر زمین نهاده شده بود.
سفرهای رهبر معظم انقلاب اسلامی - دام ظله- به هر نقطه از جای جای میهن اسلامی، برگ زرینی است که سرآغاز تحول، برکت، پیشرفت و به پیش رفتن اهداف در چارچوب منافع ملی است و به نظر می رسد که اینک و با روی کارآمدن دولتی که به فرموده رهبری آرزوی پیگیری سفرهای استانی ایشان را برآورده ساخته است، فرصت لازم برای جهش بیشتر در مسیر و افق مشخص شده توسط ایشان بیش از پیش فراهم است. این بار سعادت دیدار «یار» نصیب مردم خونگرم دارالعباده یزد شده است. زهی سعادت و خوشبختی بر ایشان...
آب زنید راه را هین که نگار می رسد مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد.
محمدسعید ذاکری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید