پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

سابرینا - Sabrina


سابرینا - Sabrina
سال تولید : ۱۹۹۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : سیدنی پولاک و اسکات رودین
کارگردان : پولاک
فیلمنامه‌نویس : باربارا بندک و دیوید روی‌فیل، برمبنای فیلم‌نامه ساموئل تیلر، ارنست لیمن و بیلی وایلدر از نمایش‌نامه رابطه عاشقانه سابرینا نوشته تیلر.
فیلمبردار : جوزپه روتونو.
آهنگساز(موسیقی متن) : جان ویلیامز.
هنرپیشگان : هریسن فورد، جولیا اورموند، گرگ کینیر، نانسی مارچاند، جان وود، لارن هالی، آنجی دیکینسن و ریچارد کرنا.
نوع فیلم : رنگی.
صدا : ۱۲۷ دقیقه.


"خانواده لارابی"، از خانواده‌های پولدار و مشهور در ساحل شرقی آمریکاست. پسر بزرگ‌تر، "لینوس" (فورد) مردی جدی، عبوس، خشک، بدلباس و اداره کننده امپراتوری عظیم مالی خانواده است و پسر کوچک‌تر، "دیوید" (کینیر) که توسط برادر بزرگ‌تر از کار و تجارت دور افتاده، پسر خوشگذران، ورزشکار و اندکی عیاش خانواده است. مهمانی‌ەای "خانواده لارابی" مشهور است. راننده "لارابی‌ها"، "آقای فرچایلد" (وود) دختر جوانی به‌نام "سابرینا" (اورموند) دارد که دل‌باخته "دیوید" است و تمام حرکات و زندگی او را زیر نظر دارد و از "لینوس"، که آدمی جدی و بزرگ‌منش است، می‌ترسد. "سابرینا" برای تحصیل و دور بودن از خانه عازم پاریس می‌شود و عکاسی صنعتی و هنری می‌خواند. "دیوید" نیز با "الیزابت تایسن" (هالی)، دکتر جوانی که در حال گذراندن دوره تخصصی اطفال است، آشنا می‌شود؛ "الیزابت" در ضمن دختر تاجر ثروتمند و بورس‌باز مشهور، "پاتریک تایسن" (کرنا) است. "دیوید" تصمیم می‌گیرد با "الیزابت" ازدواج کند و دو خانواده قرارنامزدی می‌گذارند. "سابرینا" که به کلی تغییر کرده، با آرایش و لباس جدید وارد می‌شود و از همان ابتدا توجه "دیوید" را جلب می‌کند، و در کی از مهمانی‌ها، باعث رنجش خانواده "تایسن" می‌شود. "دیوید" که به خاطر شکستن لیوان در جیب عقب شلوارش جراحت برداشته، بستری می‌شود و "لینوس" برای آن توجه "سابرینا" را از "دیوید" دور کند، خودش به دیدار "سابرینا" می‌‌رود. برخورد اول با سوء تفاهم به پایان می‌رسد. "لینوس" دستور عکاسی از ملک قدیمی‌اش را به "سابرینا" می‌دهد و خودش هم با او می‌رود و کم‌کم بین آن دو رابطه‌ای عاطفی به وجود می‌آید. "لینوس" دو بلیت برای خودش و "سابرینا" به مقصد پاریش می‌خرد، اما "سابرینا" می‌دهد و خودش هم با او می‌رود و کم‌کم بین آن دو رابطه‌ای عاطفی به وجود می‌آید. "لینوس" دو بلیت برای خودش و "سابرینا" به مقصد پاریس می‌خرد، اما "سابرینا" فکر می‌کند که می‌خواهد او را از "دیوید" دور کند. "لینوس" فکر می‌کند که "سابرینا" هنوز "دیوید" علاقه‌‌مند است بنابراین به "دیوید" اصرار می‌کند که با "سابرینا" برود. اما "دیوید" که متوجه عشق و تمایل "لینوس" به "سابرینا" شده، در یک جلسه عمومی، مدارک انتقال مدیریت شرکت به خودش را آماده می‌کند، نامزدی خودش و "الیزابت" را اعلام می‌کند و "لینوس" را نزد "سابرینا"، به پاریس می‌فرستد.
٭ باز سازی پولاک از یکی از یاد ماندنی‌ترین درام‌های عاشقانه و جادوئی سینما، سابرینای بیلی وایلدر (۱۹۵۴) نشان از شجاعت و اعتماد به نفس عجیب او دارد، چرا که فیلم‌‌سازی مثل پولاک که همیشه با هوش و زیرک و با ذکاوت جلوه کرده، می‌داند که به جنگ و چالش با "موفقیت" رفتن ـ آن هم فیلمی تا این حد ظریف و لطیف و موفق که حالا به یک محک و متر برای تعریف و سنجش بدل شده ـ اگر بلاهت آمیز نباشد، دستکم از یک شجاعت یا شاید ضرورت می‌آید. شجاعتش، البته روشن استاما ضرورت را با توجه به موقعیت فیلم قبلی پولاک، مؤسسه حقوقی (۱۹۹۳) نمی‌توان توجیه کرد. از این‌ها گذشته، پولاک در طی سال‌‌ها تمایل و علاقه خود را به کار با متن‌های ادبی شناخته شده نشان داده است: تنسی ویلیامز، جان گریشام و... تنها در مواردی به سراغ فیلم‌نامه‌های نسبتاً اصیل رفته که دو یار همیشگی‌اش، رابرت تاونی، یا ری‌فیل بر مبنای درون‌مایه مورد علاقه او کار کرده‌اند. در میان این کارها، و جدا از تک و توک فیلم‌هائی مثل شکارچیان پوست سرآدم (۱۹۶۸) یا بابی دیرفیلد (۱۹۷۷) و هاوانا (۱۹۹۰) هم در هر حال برمبنای یک فیلم‌نامه اصیل است تا بازسازی مستقیم او از کازابلانکای مایکل کورتیز (۱۹۴۲)، اما سابرینا، پولاک را یک سره، مستقیم و بلاواسطه و حتی عریان با "سینما" و با یکی از غول‌های سینما رو دررو می‌کند... و راستش اگر تماشاگر سابرینای بیلی وایلدر را ندیده باشد، یا فیلم را نشناسد، سابرینای پولاک قابل تماشا، قابل تحمل و حتی اندکی دل‌پذیر می‌نماید. اما تماشاگری که در تمام طول‌ تماشای سابریتای پولاک به یاد استاد کبیر سنما، بیلی وایلدر و سابرینای جاذب او است؛ شخصیت ویلیام هولدن که فقط به ضرب حضورش ساخته می‌شود، و آدری هیبرن که در ذهن تماشاگر به‌‌عنوان "سابرینا" نقش بسته، نمی‌تواند خود را از شر وسوسه مقایسه خلاص کند. و روشن است که در این مقایسه پولاک کجا قرار می‌گیرد.


همچنین مشاهده کنید