چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


مناظره در ادب پارسی


مناظره در ادب پارسی
یكی از انواع شعر فارسی از لحاظ محتوا و درونمایه مناظره است. مناظره در لغت:«مباحثه كردن و بحث با یكدیگر درباره حقیقت و ماهیت چیزی, یا با هم سؤال و جواب كردن است.»۱ و به تعبیری دیگر مكالمه و گفت‌وگویی است دو طرفی (Dialogue) كه هر طرف با استدلال و ارائه براهین, سعی می كند كه برتری و فضیلت خویش را بر دیگری به اثبات برساند. از لحاظ علم منطق, مناظره:«توجه متخاصمین است در اثبات نظر خود, در مورد حكمی و نسبتی از نسبتها برای آشكار كردن حق و صواب».۲
كاربرد شیوه مناظره یا سؤال و جواب در ادبیات فارسی سابقه‌ای طولانی دارد. اولین نمونه از این سبك را در ادبیات قبل از اسلام و در آثار بازمانده از زبان پهلوی, می توان دید. درخت آسوری (آسوریك) منظومه مفاخره آمیزی است میان بز و نخل كه به زبان پارتی یا پهلوی اشكانی سروده شده, ولی اكنون به خط پهلوی در دست است. احتمالاً ایرانیان این نوع ادبی را كه دارای خصوصیات ادبیات شفاهی است, در ادوار قدیم از بین‌النهرین اقتباس كرده‌اند. نمونه‌‌هایی از آن در متون سومری اكدی دیده میشود. درخت آسوری با توصیف كوتاهی از یك درخت, بیآنكه صراحتاً از آن نام برده شود, به شكل معما یا چیستان, از زبان شاعر آغاز میشود(بند۱) و با این توصیف شنونده یا خواننده پی میبرد كه منظور نخل است. آن گاه نخل خود فوائد خویش را برای بز برمیشمارد(بند۱ تا ۲۰) مانند فوائدی كه میوه آن در بردارد با ابزارهایی كه از چوب و برگ و الیاف آن ساخته میشود. در بخش بعدی(بند۲۱ تا ۵۳) بز با او به معارضه برمیخیزد و او را تحقیر و استهزاء می كند و فوائد خود را مانند خوراكهایی كه از شیر او درست میكنند یا كاربردی كه شیر او در مراسم دینی زرتشتی دارد و نیز ابزاهایی كه از اندامهای او مانند پوست و پشم و روده و غیره میسازند. برمیشمارد. سرانجام به زغم شاعر (بند۵۴) بز پیروز میشود.۳ بنا به نوشته محمود روح‌الامینی این منظومه از شاعری ناشناخته و شامل ۱۲۱ بیت است و به عنوان سروده‌ای فولكور از روزگار كهن در میان عامه مردم رواج داشته است.۴
اما مبتكر فن مناظره در شعر فارسی دری, ابونصر علی بن احمد اسدی طوسی سراینده گرشاسب نامه است. مناظرات پنجگانه اسدی كه عبارت‌اند از :«عرب و عجم»؛ «آسمان و زمین»؛‌«نیزه و كمان»؛ «شب و روز»؛ و «مغ و مسلمان», در قالب قصیده به رشته نظم درآمده ۵ و شاعر در هر كدام گفت‌وگویی را «بین دو طرف تخیل كرده و دلایل هر یك را بر ترجیح خود نسبت به دیگری آورده و سرانجام یكی را مجیب و دیگری را مجاب ساخته و آن گاه به مدح ممدوح وارد شده است. البته تازگی كار اسدی در این قصاید, باعث باقی ماندن آنها شده است وگرنه این شاعر در قضیده سرایی ید طولانی ندارد.»۶
به عنوان نمونه, مناظره مغ و مسلمان گفت‌وگویی است میان شاعر و روحانی زرتشتی پیرامون تفوق قبله اسلام بر قبله زرتشت (آتش) و سرانجام به ابطال عقیده مغ خاتمه مییابد, ابیاتی از این مناظره ذكر می شود:
زجمع فلسفیان با مغی بدم پیكار
نگر كه ماند ز پیكار در سخن بیكار
و را به قبله زرتشت بود یكسره میل
مـرا بـه قبــله فــرخ محمـــد مختـــار
نخست شرط بكردیم كان كه حجت او
بـود قـوی‌تـر, بر دیــن او دهیــم اقـــرار
مــغ آنگــهی گفــت ز قبــله تــو قبــله مــن
به است كز زمی آتش آرد به فضل به بسیار
به تف آتش بر خیزد ابر و جنبد باد
زمی قوتش آرد بر و درختان بار
...جواب دادم و گفتم تو فضل ز من
شنو یكایك و بر حُجَتم خرد بگمار
زمین چه باشد اگر زیر آتش است كه او
فروتن است و فروتن بدان نباشد عار
گذار مؤمن و كافر به حشر جمله بر اوست
هم او در آخر در دوزخ است با كفار.....۷بعد از اسدی طوسی, شاعری كه نوع مناظره را بیش از دیگران در آثار خود آورده است, نظامی گنجوی شاعر مشهور قرن ششم هجری است. وی در مثنوی «شرفنامه» مناظره‌ای میان نقاشان چینی و رومی در حضور خاقان چین و اسكندر ترتیب داده است كه ابیاتی از آن در زیر آورده میشود: روزی از روزهای نوبهار خاقان چین مهمان اسكندر بود. در آن مجلس سراسر خرمی و ناز و نوش صحبت از این بود كه زیرك‌ترین كیستند از جهان:
یكی گفت نیرنگ و افسونگری
ز هندوستان خیزد اَر بنگری
یكی گفت بر مردم شور بخت
ز بابل رسد جادوئیهای سخت
یكی گفت كاید گه اتفاق
سرود از خراسان و رود از عراق
یكی گفت نقاشی از اهل روم
پسندیده شد در همه مرز و بوم
ز رومی و چینی در این داوری
خلافی برآمد به فخر آوری
نمودند هر یك به گفتار خویش
نموداری از نقش پرگار خویش...۸
همچنین گفت‌وگویی بین خسرو و شیرین در منظومه خسرو شیرین نظامی نوعی مناظره است. از این به بعد مناظره غالباً با كلمه (گفتم گفتی) شروع می شود كه نوعی سؤال و جواب است و در واقع نوعی جدل یا احتجاج و مفاخره است.
دكتر محمد غنیمی هلال در اثر خود به نام ادبیات تطبیقی ریشه این نوع مناظره‌ها را به دوران افلاطون و ارسطو میرساند و می نویسد:«شاید رواج «افلاطون» و «ارسطو» بین مسلمانان و به احتمال قریب به یقین وجود كتابهایی با عنوان«المحاسن», كه در آن روزگار در زمینه مجادلات خطابه‌ای پرداخته میشد, در رواج این قبیل محاورات و مناظرات در قرنهای نخستین اسلام مؤثر بوده است. وجود كتابهایی با عنوان«محاسن» و موضوعهای اخلاقی ریشه در زبان پهلوی دارد
در زبان پهلوی, رساله هایی با عنوان شایست نشایست, مشروع و نامشروع به دست ما رسیده است. این رساله‌ها از ادبیات دینی زرتشتی مایه گرفته است. مضمون رساله‌‌های مزبور در قرن هفتم و هشتم میلادی, تحت عناوین و موضوعهای اخلاقی «محاسن و مساوی» تغییر شكل داد و این گرایش اخیر در كتابهای عربی با سرشت آموزشی, اخلاقی نفوذ كرد. موضوع این كتابها, آداب معاشرت در قالب «محاسن و مساوی» اخلاقی است.
كهن‌ترین كتاب عربی كه با نام المحاسن برای ما به جا مانده است, كتاب عمر بن فرخان طبری الاصل است. او تمایلات و فرهنگ ایرانی داشت و معاصر مأمون خلیفه عباسی بود و با جعفر برمكی روابط دوستانه داشت. كتابی نیز به نام المحاسن از ابن قتیبه شناخته شده و كتابهای دیگری به زبان عربی در همین زمینه نوشته شده است. كتاب المحاسن و الاضداد منسوب به جا خط قابل ذكر است. این كتابها تحت تأثیر یك منبع مشترك از ادب پهلوی بوده است. از آنجا كه كتابهای المحاسن زیر نفوذ اصل پهلوی قرار گرفته, هرگز خالی از ذكر «المساوی» نبوده است. احیاناً در این كتابها, مناظرات به شكل پرسش و پاسخ تنظیم شده است.»۹
بی گمان رقابتهای نژادی, حزبی, سیاسی و مذهبی در تعلق شدید نسبت به مجادله و احتجاج در زمینه كشمكشهای دینی و قبیله‌ای تأثیری بسیار عمیق داشته است. انعكاس این تأثیر در روند تحول هجویات قبیله‌ای به «نقایض» آشكار می گردد كه آنها به مناظرات نزدیك‌تر است تا هجویات جاهلی. این «نقایض»نظیر احتجاجات فرق اسلامی و سیاسی در زمینه آرای فقهی و انگیزه‌های جدلی پیرامون تمایلات طایفی و تعصبهای قبیله‌ای و نژادی است.
در آغاز عصر اموی نمونه‌های بسیاری از «ادب جدلی» در شكل احتجاج در قالب نظم و نثر میبینیم, مانند: احتجاج میان نمایندگان حضرت علی(ع) و فرستادگان معاویه, و میان شعرای طرفدار حضرت علی(ع) و شعرای هوادار معاویه, این جدل و گفت‌وگو در كتاب نقدالنثر قدامهٔ بن جعفر به عنوان نوعی از فن خطابه بررسی و ارزیابی شده است و قدامهٔبن‌‌جعفر و دیگر كسانی كه در این زمینه به نقد پرداخته‌اند, متأثر از افكار «ارسطو» در فن خطابه بودند.۱۰ برخی از شعرای عرب, اساس قصیده را بر مبنای احتجاج و مناظره میان خود و هماورد و پاسخگویی به دشمن قرار میداده‌اند. در شعر عربی كه در ایران رونق یافت, قطعه‌‌هایی در مناظره میان دو تن یا میان شاعر و روزگار ناسازگار و یا بین شاعر و معشوقه‌اش مییابیم. در تمام این جریانها یك ركن قصیده بر نقل و قول مناظره‌گر, یا خصم یا معشوقه و ركن دیگر بر احتجاج و پاسخگوییهای شاعر استوار است.
در شعر فارسی هم شاعران قصیده سرا, اندیشه‌های خود را در قالب (گفت گفتم) یا (گفتا گفتم) اظهار كرده‌اند كه در عربی هم به صورت «قالت و قلت» وجود دارد. برای بسیاری از شاعران صوفی, این نوع مناظره, فرصتی برای ترویج افكار اخلاقی و آموزشی بوده است.
مناظره گاهی بین دو انسان یا دو عاشق و معشوق است و گاهی بین دو حیوان یا دو پرنده و گاه بین دو شیء یا دو موجود مختلف است در ادب عرفانی بیشترین مناظره بین عاشق و معشوق و با كلمات: گفتم گفتی(گفتا) میآید, زیباترین نمونه آن در غزل معروف حافظ دیده میشود:گفتم: غم تو دارم گفتا: غمت سرآید
گفتم: كه ماه من شو گفتا: اگر برآید
گفتم:زمهر ورزان رسم وفا بیاموز
گفتا: ز خوبرویان این كار كمتر آید
گفتم: كه بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا: كه شبروست او از راه دیگر آید...۱۱
همچنین غزلهای دیگر با مطلع:
گفتم: ای سلطان خوبان رحم كن بر این غریب
گفت: در دنبال دل ره گم كند مسكین غریب
(غزل ۱۴ ص ۲۱)
و:
گفتم: كیم دهان و لبت كامران كنند
گفتا: به چشم هر چه تو گویی چنان كنند
(غزل ۱۹۸ ص ۲۶۸)
و:
گفتا برون شدی به تماشای ماه نو
از ماه ابروان منت شرم باد, رو
(غزل ۴۰۶ ص ۵۵۲)
از شیخ مصلح‌‌الدین سعدی نیز در بوستان و گلستان مناظرات جالبی نظیر گفت‌وگوی میان «پروانه و شمع» و «كركس و زغن» و «رایت و پرده» باقی است. همچنین جدال با مدعی در بیان توانگری و درویشی از بهترین نوع مناظره و مجادله در آثار سعدی است. از خواجوی كرمانی مناظراتی مانند: «نمد و بوریا», «تیغ و قلم», «شمس و سحاب» و از هلالی جغتایی(مقت: ۹۳۶) مناظره«تیر و كمان»در منظومه شاه و گدای او باقی مانده است. در ادبیات كلاسیك و نیز در ادبیات معاصر نمونه‌های فراوانی از این نوع ادبی دیده میشود. از معاصران شادروان ملك‌‌الشعرای بهار, مناظرات جالبی همانند مناظره«چشمه و سنگ», «نی و بلوط», «بط ماده و بط نر», «ضمیران و بید» وجود دارد. از میان شاعران معاصر, پروین اعتصامی شاعری است كه با قدرت ذوق و ابتكار خاص خود, مناظرات زیبا و آموزنده‌ای را از زبان اشیاء, پرندگان, عناصر طبیعت, از قبیل: سوزن و پیراهن, دیگ و تاوه, مور و مار, مرغ و ماهی, صیاد و مرغ, ابر و باران, كرباس و الماس, كوه و كاه, چشم و مژگان, دام ودانه,‌آینه و شانه, سیر و پیاز, عدس و ماش و....استادانه به رشته نظم درآورده است. نمونه‌ای از مناظره «گنج و درویش».
به غاری تیره: درویشی دمی خفت
در آن خفتن, به او گنجی چنین گفت
كه من گنجم چو خاكم پست مشمار
مرا زین خاكدان تیره بردار.......
برای خود مهیا كن سرایی
جراغی, موزه‌ای, فرشی, قبایی
اما پاسخ درویش, پاسخ مرد انزوا نیست. پاسخ شرف و غرور و بلندی روح انسانی است كه نمیخواهد حتی در عین فقر و امكان رسیدن به اشرافیت, به فساد مادیگری آلوده شود و در آن سقوط كند.
بگفت: ای دوست ما را حاصل از گنج
نخواهد بود غیر منت و رنج ........
مرا افتادگی آزادگی داد
نیفتاد آن را مانند من اُفتاد
چو شد هر گنج را ماری نگهدار
نه این گنجینه می خواهم نه آن مار....
هراس راه و بیم رهزنم نیست
كه دیناری به دست و دامنم نیست۱۲
با بررسی مناظره در اشعار پارسی كلاسیك و معاصر می توان گفت كه این نوع ادبی در قالبهای: قصیده, غزل, قطعه, رباعی, دوبیتی, مثنوی, آمده و در تمام قالبهای شعری از این نوع مناظره و مفاخره استفاده گردیده است.واكاوی مناظره یا گفت و گو در اشعار بزرگان ادب پارسی, زمینه‌ای است كه میتوان با كمك علم گفتمان شناسی Discourse Analaysis به آن نائل آمد, علم گفتمان شناسی كه از شاخه‌‌های جدید زبان شناسی است, اصول حاكم بر گفت و گو را از بعد نظری مورد مداقه قرار داده و گفت و گو گران خود را ملزم به رعایت آن می دانند. متفكران و محققانی كه در مباحث نظری گفت و گو یا مناظرهم تحلیل نموده‌اند, می گویند كه حقیقت در علوم انسانی به وجود نمی آید مگر از طریق تفاهم بین‌الاذهانی, و تفاهم بین‌الاذهان حاصل نمی گردد مگر به كمك ابزاری به نام گفت و گو. از سوی دیگر توجه به شرایط اجتماعی
گفت و گو. یكی دیگر از دغدغه‌هایی بوده كه متفكران این حوزه را به خود مشغول داشته است و شرایط اجتماعی گفت و گو ربط وثیقی با نظام سیاسی حاكم دارد.۱۳
امروزه تئاتر و نمایشنامه, نمونه خوبی از فضای گفت و گو هستند. در ادبیات منثور نیز نمونه‌‌هایی از این مناظر و گفت و گوها وجود دارد, به طوری كه تعزیه را می توان نمونه‌ای سنتی از این نوع گفت و گو محسوب داشت كه در آن تعزیه خوانان رابطه ظالم و مظلوم را در واقعه عاشورا به تصویر می كشند. در دوران معاصر, پروین اعتصامی مناظره را به حد كمال رسانده است و پس از او چهره سرشناسی كه گفت و گو و مناظره را به شیوه‌ای دل انگیز در ادبیات به كار گرفته, دكتر محمد رضا شفیعی كدكنی است. از این شاعر چند مكالمه و گفت و گو در دست است كه هر كدام گوشه‌ای از حیات سیاسی رژیم گذشته را به نقد
می كشاند. كمیت و كیفیت مناظره, درونمایه اصلی, برخورد نظریات متفاوت و متضاد, تحلیل و بررسی آن از دیدگاههای مختلف, و دیگر ویژگیهای این نوع ادبی از جمله مسائلی است كه از حوصله این بحث خارج و مقال دیگری می طلبد. در پایان می توان گفت كه مناظره و گفت و گو یك شیوه و یا سبكی است كه نشانه نوعی دگرگونی در اندیشه جامعه است و جامعه معتقد و به گفت و گو از مرحله تك بعدی و یكسو نگری گذشته و قادر به درك و حضور دیگران است و یكی از ابزارهای مهم رسیدن به حكومت و حاكمیت مردمی است.
پانوشتها:
۱- لغت نامه دهخدا, ذیل واژه مناظره.
۲- فرهنگ فارسی: دكتر محمد معین, ج ۴ ص ۴۳۷۲.
۳- دكتر احمد تفضلی, تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام
۴- محمود روح‌الامینی, نمودهای فرهنگی و اجتماعی در ادبیات فارسی, ص ۲۷.
۵- دكتر حسین رزمجو, انواع ادبی و آثار آن در زبان فارسی, ص ۱۳۳.
۶- دكتر ذبیح‌الله صفا تاریخ ادبیات در ایران, ج ۲ ص۴۰۷.
۷- همان, ص ۴۱۳.
۸- كلیات خمسه نظامی, بخش شرفنامه, ص۱۰۷۷.
۹- دكتر محمد غنیمی هلال, ادبیات تطبیقی, ترجمه دكتر سید مرتضی آیت الله زاده شیرازی, ص ۳۴۵.
۱۰- همان, ص ۳۴۷.
۱۱- دكتر خلیل خطیب رهبر, دیوان غزلیات حافظ, غزل ۲۳۱ ص ۳۱۳.
۱۲- دكتر حسین رزمجو, انواع ادبی, ص ۱۳۶.
۱۳- فصلنامه مطالعات ملی, ش ۱۳, ص۴, پاییز ۱۳۸۱.
دكتر هاشم محمدی
برگرفته از: كتاب ماه ادبیات و فلسفه ۷۸
منبع : شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی


همچنین مشاهده کنید