دوشنبه, ۱۲ آذر, ۱۴۰۳ / 2 December, 2024
مجله ویستا


تغییرات برق‌آسا و تبعات منفی آن


تغییرات برق‌آسا و تبعات منفی آن
در كنار همه ویژگی‌های دولت نهم شاید یكی از ویژگی‌هایی كه حداقل در حوزه مدیریت كلان بیش از سایر جنبه‌ها خود را نمایان كرده است عزل و نصب‌های سریع مدیران سطح بالای كشور است. در حوزه سازمان تامین‌اجتماعی و تغییرات ایجاد شده در آن این سازمان نیز از این قاعده و پدیده‌های دولت نهم مستثنی نبوده است همانطوری كه در خبرها آمده بود دوران مسوولیت مدیر عامل سازمان تامین‌اجتماعی تقریبا نیمه‌كاره تمام شد و صبح روز سه‌شنبه جانشین وی را معرفی كردند.
با آغاز به كار دولت نهم و از سال ۱۳۸۴ برای نخستین بار در طول تاریخ حیات سازمان تامین‌اجتماعی مصارف آن بر منابع پیشی گرفته به طوری در بودجه سال ۱۳۸۶ بیش از شش هزار و پانصد میلیارد ریال با كسری روبه‌رو شده است و درواقع بایستی با فروش ذخائر سازمان تامین‌اجتماعی این كسری تامین شود.
از سوی دیگر دو بار شركت سرمایه‌گذاری تامین‌اجتماعی در سطح كلان مدیریت دچار تغییر و تحول شده است كه بی‌ثباتی در این مجموعه بزرگ اقتصادی موجب وارد شدن شوك‌های بزرگ به سرمایه‌گذاری‌های این سازمان شده است و این بی‌ثباتی تا آنجا پیشرفت داشته كه از هم‌اكنون پیش‌بینی می‌شود این شركت قادر به پاسخگویی به سازمان تامین‌اجتماعی جهت تأمین منابع به منظور انجام تعهدات خود در مقابل بیمه‌شدگان نخواهد بود.
از جمله اقدامات سازمان می‌توان به ساخت بیمارستان فوق‌تخصصی قم با هزینه ۲۰۰ میلیارد اشاره كرد. این درحالی است كه ضریب اشغال تخت در قم كمتر از ۷۰ درصد است و هنوز بیمارستان چندصد تختخوابی شهید بهشتی وارد مدار بهره‌برداری نشده است.حال جای این سؤال باقی است كه آیا این تغییر و تحولات برق‌آسا مسائل و مشكلات این سازمان را حل خواهد كرد.
در قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین‌اجتماعی، وزارت رفاه و تامین‌اجتماعی را مكلف كرده است كه حداكثر ظرف مدت یك سال از تاریخ تصویب قانون مذكور (۲۱/۲/۱۳۸۳) اساسنامه تمام دستگاه‌های اجرایی، صندوق‌ها و ... را به نحوی اصلاح كند كه شركای اجتماعی و دیگر افراد صاحب صلاحیت مطابق تعاریف این قانون، مدیریت عالی این سازمان را به عهده گیرند.
متاسفانه به واسطه ریشه‌های تاریخی مدیریت فردمحور در كشور، تاكنون اجرای این قانون مترقی تحقق نیافته است و این یكی از دلایل ناكارآمدی فزاینده سازمان تامین‌اجتماعی است. هرچند از سال ۱۳۷۶ به بعد تحول شگرفی در مشاركت‌جویی در سازمان و در اداره علمی و تخصصی آن پدید آمد اما به علت همان ریشه‌های تاریخی و نبود نهادسازی لازم و التزام عملی به اجرای قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین‌اجتماعی، دستاوردهای كوتاه‌مدت مزبور رو به افول نهاد و امروزه اثرات تداوم مدیریت فردی، امور سازمان را به وضعیتی رسانده كه می‌تواند سازمانی را كه حداقل پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره یار دولت بوده است به بار دولت تبدیل كند.
بنابراین ضرورت دارد هرچه سریع‌تر «مهندسی مجدد» در فرآیند انتخاب و اختیارات اركان سازمان تامین‌اجتماعی در چارچوب قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین‌اجتماعی صورت گیرد. لذا شایسته است با توجه به تصویب اساسنامه جدید سازمان در هیات وزیران هرچه سریعتر اركان این سازمان با توجه به چارچوب قانون ساختار تعیین شده و این سازمان براساس حاكمیت شركتی و با تركیبی از متخصصان و صاحبنظران به نحو كارآمدی اداره شود.
و كلام آخر اینكه پرچم سازمان تامین‌اجتماعی و درواقع وزارت رفاه و تامین‌اجتماعی باید سفید و بی‌طرف باشد بدین معنی كه این قلمرو بایستی به دور از كشمكش‌های سیاسی و باندی قرار گیرد چرا كه بزرگترین آفت سازمان‌های بیمه‌ای و مردمی وارد شدن سیاست و نگاه كردن به این سازمان‌ها به عنوان اهرم‌های مالی و سیاسی است.
محسن ایزدخواه
منبع : روزنامه هم‌میهن