فاجعه کودکان کار

مطلب و گزارش بطور کلی از دو قسمت تشکیل شده است:شرح وضع موجود کودکان کارو چگونگی راه حل مشکل.
۱) شرح وضع موجود کودکان کار: این قسمت گزارش که با زحمت خانم زهره دریغ گفتار از صادق ۱۱ ساله ، فرهاد ۱۵ ساله و برزو ۱۵ ساله که همگی اهل استان ایلام هستندتهیه شده است بسیار ارزشمند می باشد و واقعیت زندگی خشن و فاجعه بار کودکان کاررا در ایران و در جمهوری اسلامی ایران منعکس می نماید،جالب است محل کار این کودکان منطقه پامنار یعنی مرکز بازار( و آن هم بازار اسلامی) است.
۲) راه حل مشکل:قسمت دوم گزارش عمدتا مصاحبه با (( شیخاوندی)) استاد دانشگاه و کارشناس آسیب های اجتماعی است،وی به درستی ممنوع بودن کارکودکان زیر ۱۵ سال ، هم بر طبق قانون کار( ماده ۷۹) و هم مقاوله نامه ((۱۳۸)) سازمان بین المللی کاررا یادآوری کرده است، و باز هم بدرستی گفته است که آینده این کودکان می تواند عواقب فاجعه باری برای خودشان و برای کل جامعه داشته باشد، بهمین جهت باید فکری به حال این کودکان بشود)جمعیت کودکان کار مطابق آمار شیخاوندی یک میلیون نفراند که باخانواده آنها که ۶ میلیون نفر تخمین زده میشود حدود ۱۰ صد جمعیت کل ایران را شامل میشوند):
۲-۱) کمک دولت و سازمان های غیر دولتی:شیخاوندی به حق خواستار کمک های دولتی و سازمان های غیر دولتی جهت حل مشکل شده است.
۲-۲) تحصیل راه حل مهم مشکل کودکان کار:شیخاوندی بر روی تحصیل کودکان کار جهت حل مشکل آنها تاکید ویژه کرده است و تقریبا مهم ترین وظیفه دولت و سازمان های غیر دولتی را اقدام در جهت با سواد کردن کودکان کار دانسته،با کمال تاسف تاکید استاد محترم مرا بیاد مثل معروفی انداخت ((برو فکر نان کن که خربزه آب است))۱
سئوال از استاد محترم:مگر مشکل اصلی و اساسی کودکان کار ((نان)) و ((شکم خالی )) آنها نیست؟مگر به علت فقر و بیکاری و در آمد غیر کافی پدران و سر پرستان این کودکان آنها مجبور به کار نمی شوند؟من هر چه در قسمت اول گزارش دریغ گفتار (گزارش وضع موجود) گشتم علت فقر سرپرستان کودکان کار(صادق،فرهاد وبرزو) را در بی سوادی کودکان و نیز در بی سوادی پدرانشان ندیدم.آنچه من دیدم فقر پدران کودکان فوق بر اثر در آمد کم ( ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان در ماه) و بر اثر دستمزد کمی است که بر اثر استثمارشدید بازاریان محترم موجود در منطقه پامنار تحمیل میشود. اگر کارفرمایان پامناری و بازاریان پامنار کمتر پدران صادق، فرهاد و برزو را غارت کنند و حقشان را مطابق اصول انسانی به آنها بدهند علاوه بر اینکه صادق وبرزو و فرهاد می توانند تحصیل کنند خواهرانشان و برادرانشان و مادرانشان و پدرانشان نیز می توانند تحصیل کنند و هر شب با شکم پر سر بر بالین می گذارند.
۲-۳) اشتغال همه نیروی فعال با حقوق مکفی (نابودی فقر و بیکاری) تنها راه اساسی حمایت از کودکان کار است:آقای شیخاوندی فقر مهم ترین علت کارکودکان کاراست. فقر نتیجه بیکاری و نیز نتیجه کار با دستمزد غیر کافی برای یک زندگی معمولی و انسانی پدران و سر پرستان و خانواده آنها می باشد،کار و درآمد کودکان کار در حقیقت عمدتا برای جبران کم و کسری دستمزد غارت شده بوسیله غارتگران جهانی از جمله غارتگران در جمهوری اسلامی ایران است.
بنابراین باید برای نابودی کار کودکان کار در ابتدا و در درجه اول در آمد مکفی پدران و سرپرستان کودکان کار را سر و سامان داد اول این که همه باید کار و شغل داشته باشند۲ و دوم این که باید حق زحمتکشان عادلانه و برای یک زندگی شرافتمندانه و انسانی به وسیله بخش دولتی و بخش خصوصی (بازار،بخش صنعت، بخش کشاورزی، بخش خدمات و….) و کارفرمایان و… به آنها داده شود.
مسلما در صورتی که خانواده کودکان کار بهر دلیلی نتوانند کار کنند لازم است و حتما وظیفه جامعه و دولت جمهوری اسلامی ایران است که هزینه خانواده یشان را بدون هیچ منتی (عنوان صدقه نباید داشته باشد) تامین نماید.
نکته دوستانه:آقای شیخاوندی به نظر من توصیه شما (اهمیت درجه اول به تحصیل دادن) نشات گرفته از توصیه های بعضی از سازمان های جهانی (از جمله بعضی از سازمان های وابسته به سازمان ملل متحد و… …) می باشد و توصیه های آن‌ها نیز نشات گرفته از کارشناسان و ایدئولوگ های سرمایه داری غارتگر و استعمارگر جهانی است.
این ایدئولوگ ها که وظیفه ای جز هر چه بیشتر توجیه غارت های طبقه شان را ندارند به اصل جریان نمی پردازند ،آگاهانه وگاهی ناآگاهانه به صحرای کربلا می زنند، آن‌ها خوب می دانند که علت اصلی و مهم و اساسی کار کودکان کار ، غارت اربابانشان است ولی خود را به ناآگاهی می زنند، بجای این که فکری به حال فقر و بیکاری و پائین بودن دستمزد پدران و سر پرستان کودکان کار بکنند - که مسلما از سهم غارت اربابانشان می کاهد- راه انحرافی تحصیل کودکان کار را توصیه می کنند، در صورتیکه تحصیل در درجه دوم و شاید چندم باشد. در مورد شما با توجه به شناختی که از شما دارم می دانم حتما عمدی نیست و در شان شما نیست.

حسین بهمنی
۱) البته معنی این مثل این نیست که خربزه مهم نیست بلکه می خواهد اولویت و اهمیت درجه اولی نان را نسبت به خربزه نشان بدهد ،من هم دقیقا همین منظور را دارم،تحصل مهم است البته بعد از نان و بعد از ابتدایی ترین امکانات حیاتی آب شرب، مسکن، بهداشت و..
۲) دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید (اصل ۲۸ قانون اساسی)

منبع : فرهنگ توسعه