سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


از قربانی بودن دست بکشیم


از قربانی بودن دست بکشیم
بسیاری از ما زنان به عنوان یک فرهنگ، به این باور دچار شست وشوی مغزی شده ایم که برای «خوب» بودن لازم است نیازهای دیگران را بیش از نیاز خودمان در اولویت قرار دهیم.
بسیاری از ما زندگی مان را برای شکوفایی آنچه باید باشیم، نه واقعیت آنچه هستیم صرف می کنیم. زنان بسیار زیادی وجود دارند که در رنجش و ناراحتی فراوانی به سر می برند چرا که احساس می کنند بدون هیچ الزامی «مجبور به خدمت کردن» به دیگران هستند. بنابراین از آن رو است که شمار زیادی از زنان خسته و فرسوده اند. مادرانی که شاغل هستند، معمولاً دو وظیفه تمام وقت کامل دارند؛ یکی در اداره است و دیگری پس از رسیدن به خانه آغاز می شود، مراقبت از خانواده. ازخودگذشتگی، از خودگذشته را فدا می کند.
ما مجبور نیستیم حتماً بیمار شویم تا بتوانیم از کمی استراحت برخوردار شویم. من فکر می کنم بسیاری از این بیماری های زنان، شیوه یی برای استراحت کردن است. این بهانه یی است که بسیاری از آنان به خود اجازه می دهند تا کمی فراغت یابند. لازم است ما زنان بدانیم- حقیقتاً بدانیم- که ما شهروندان درجه دو نیستیم. این افسانه یی است که بخش های مشخص جامعه آن را جاودانی کرد ه اند و مطابق عقل سلیم نیست،
روح از حس حقارت برخوردار نیست؛ روح حتی تمایلات جنسی ندارد. ما باید بیاموزیم به همان اندازه که آموخته ایم به زندگی و توانایی دیگران اهمیت دهیم و به زندگی و توانایی های خود ارج نهیم. من می دانم وقتی برای نخستین بار غضب زنان ظاهر شد، زنان از بی عدالتی هایی که بر آنان وارد شده بود آنچنان خشمگین بودند که برای هر چیزی مردان را مذمت می کردند. در آن موقع، چنین واکنشی پذیرفته بود. زنان نیاز داشتند که ناکامی هایشان را- برای چندی- تخلیه کنند، در واقع این واکنش به نوعی، درمان به شمار می رفت. اگر شما برای محو کردن مشکل سوءاستفاده دوران خردسالی تان به نزد درمانگری بروید، پیش از شفا لازم است همه آن احساسات را اظهار کنید.
به هر صورت وقتی به ما فرصت ابراز این احساسات داده می شود، آونگ در نقطه یی متعادل تر به نوسان درمی آید. این حالتی است که اکنون برای زنان رخ می دهد.
ما زنان برای مدت درازی می خواستیم تسلط بیشتری بر زندگی مان داشته باشیم که اکنون این فرصت برایمان مهیا است تا چیزی باشیم که می توانیم. درست است که هنوز نابرابری های زیادی در قدرت کسب درآمد و قدرت قانونی مردان و زنان وجود دارد، ما هنوز هم برای آنچه که می توانیم در محکمه های قضایی به دست آوریم، مکلف می شویم. گاه حتی محکمه ها در مورد هتک ناموس، از آنچه که مردی خردمند انجام خواهد داد، سخن می رانند.
فراموش نکنید که رشد زنان به مفهوم تضعیف مردان نیست. مشوش کردن مردان نیز به اندازه به ستوه آوری زنان ناپسند است. قصد این نیست که به چنین هدفی برسیم. این نوع رفتار همه ما را گرفتار می کند و احساس می کنم که همگی به اندازه کافی گرفتاری داریم. در همه نامطلوبی های زندگی مان، ملامت کردن خود یا مردان جامعه به درمان شرایط کمکی نمی کند و فقط ما را بی قدرت می سازد.
سرزنش کردن همیشه عملی ناموثر و عاجزکننده است. بهترین کاری که می توانیم برای مردان جهان مان انجام دهیم آن است که از قربانی بودن دست بکشیم و به همراه مردان، هر کدام به کار خودمان برسیم. همه، افراد دارای عزت نفس را محترم می شمارند.
به عنوان یک نویسنده نسبت به مردان و مشکلاتی که در راه گذران زندگی با آن مواجهند، همدردی وافری احساس می کنم. آنان بیش از اندازه گرفتار نقش هایشان هستند و بار سنگین و فشارهای زیادی را تحمل می کنند. پسران کوچک از دوران کودکی به بعد می آموزند که گریه نکنند یا عواطف شان را اظهار نکنند. آنان می آموزند که احساسات شان را نگاه دارند.
با همه اینها به زنان توصیه می کنم که فعالیت های محلی را برای بازنویسی قوانین آغاز کنند، در نتیجه این قوانین هم مورد قبول مردان و هم زنان خواهد بود.
وقتی از جریانی دور نگه داشته شویم از قدرت جمعی ترسناکی برخوردار می شویم. لازم است این قدرت جمعی به یادمان آورده شود. ۷۵ سال پیش زنان برای حق رای با یکدیگر متحد شدند و امروز ما می توانیم به سادگی در اداره ها حضور داشته باشیم. زنان هم می توانند همچون مردان به دنبال جایگاه سیاسی خود باشند، چرا که ما هم به سیاست ها تعلق داریم- سیاست، حیطه یی آزاد برای زنان است. در جهان اتحاد و برابری، هیچ محدودیتی وجود ندارد. اگر می خواهیم قوانین را به گونه یی شکل دهیم که آنها نیز حمایتگر زنان باشند، پس باید به این حیطه ها راه یابیم. می توانیم از کوچک ترین حیطه محلی آغاز کنیم. نیاز نیست که برای گام نهادن به سیاست، از آموزش دائمی بهره مند باشیم. حرفه سیاسی، جایگاه قدرتمندی برای زنان است. در سال ۱۹۳۵ میلادی «الینور روزولت» یادداشتی را به مجلس اعمال کرد که بعدها به صورت قانونی درآمد که براساس آن هر خانه جدیدی که ساخته می شد می بایست دارای حمام باشد،
بسیاری از مردان مجلس اعتراض کردند و اظهار داشتند؛«اگر در خانه هر کسی حمام وجود داشته باشد پس ثروتمندان چگونه از فقرا تمییز داده شوند؟،»
امروز ما از حمام در خانه بهره مندیم بی آنکه آگاه باشیم بانویی قدرتمند برای وضع این قانون، با مجلس به مبارزه پرداخت. در دوران مستعمراتی، مرد سلطان بی چون و چرای خانه به شمار می رفت و پاسخ هرگونه نافرمانی همسر، فرزند، یا خدمتکار تنبیه و تازیانه بود.
لوئیزال. هی
منبع؛ کتاب زنان توانمند
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید