چهارشنبه, ۱۸ مهر, ۱۴۰۳ / 9 October, 2024
مجله ویستا
شروع از نقطه صفر
مناطق آزاد تجربه ای جهانی است. در تمام دنیا وقتی نظام کلاسیک اقتصادی از حرکت باز می ایستد، مناطق آزاد به عنوان فضایی برای تحرک جدید مطرح می شود. در کشوری مثل چین این نظریه در بدنه پخته شد، بالا آمد و همه حکومت پشت آن ایستادند. چینی که در سال ۱۹۸۵ پانزده میلیارد دلار تجارت خارجی داشت الان به ارقام چند صدمیلیارد دلاری رسیده است. اما در ایران منطقه آزاد تاسیس شد چون می خواستیم منطقه آزاد داشته باشیم. این تصمیم در سطح ملی اتخاذ نشده بود و باور ملی برای آن وجود نداشت. خیالی بود که آرزوهایی بر آن سوار شده بود. نرم افزارهای لازم آماده نبود و زیرساخت مورد نیاز وجود نداشت. تابلو یک ساختمان مخروبه در قشم و چابهار برداشته شد و جای آن تابلو «منطقه آزاد» نصب شد. در همه جای دنیا اول راه و بندر و تلفن و آب و برق را می سازند بعد با اراده جمعی منطقه آزاد تاسیس می کنند. اما مناطق ما از اراده جمعی بی بهره بودند و زیرساختی هم وجود نداشت. در قشم که بزرگ ترین جزیره خلیج فارس است و از ۲۲ کشور جهان بزرگ تر است، اسکله وجود نداشت و لنج بزرگ ترین شناوری بودکه می توانست آنجا پهلو بگیرد.غریبه ای بود به نام مناطق آزاد که همه با آن مخالفت می کردند چون خارج از حیطه شان بود. حتی دولتی ها در مناقصات این سه منطقه با قیمت های بالاتر شرکت می کردند. سوخت گران، آب گران، برق گران و ... حتی با قشم مثل دیگر شهرهای جنوب هم رفتار نمی شد. تصور این بود که عده ای پولدار جمع شده اند و دلیلی ندارد که برایشان کار کنیم. گاهی اوقات رئیس جمهور وقت فشار می آورد و کار تا حدودی پیش می رفت اما عمده وقت من و همکارانم هم صرف جا انداختن سنت به باور مناطق آزاد در سطوح عالی کشور شده است.
● مزیت های نسبی
باید مزیت های نسبی مناطق آزاد را شناسایی کنیم. اگر به سرمایه گذاری که می خواهد به دبی یا سنگاپور برود می گوییم بیا قشم باید دید چه چیز پرجاذبه تری به او می دهیم. زمین گران است. آب نیست، اسکله نیست و امنیت اقتصادی متزلزل است. واقعاً چرا سرمایه گذار باید مناطق آزاد ایران را ترجیح دهد؟
البته پیشرفت های قابل توجهی ظاهر شده است. به هر بدبختی که بود زیرساخت های کیش در سال آینده به اتمام می رسد. قشم تازه در حال نزدیک شدن به نقطه صفر در تعریف جهانی مناطق آزاد است و چابهار هنوز هم با آن فاصله دارد. در حال حاضر اجماع نسبی شکل گرفته است و مناطق آزاد از حالت غریبگی درآمده اند. صنعت به فکر مناطق نیست. حتی تا پارسال تسهیلات بانکی به مناطق آزاد داده نشده بود. مخابرات، تلفن منطقه آزاد چابهار را سه برابر شهرهای همجوار حساب می کرد. همه گمان می کردند که انبار پول است که باید سهمی از آن گرفته شود.
● قاچاق
در مورد مناطق آزاد باید بحث قاچاق و واردات کاملاً تفکیک شوند. واردات ما شفاف است ما دائماً گزارش می دهیم و معلوم است چه اقلامی از طریق مناطق وارد می شوند. سقف مجاز واردات برای سه منطقه جمعاً سیصد و شصت میلیون دلار است که چند سال گذشته به علت مشکل تراشی های زیاد، این رقم هم محقق نشده است. کل واردات کشور را می توان با این میزان مقایسه کرد. فقط در تجارت مسافری چند برابر این رقم وارد می شود. ۱۲۰ پرواز به دبی در هفته، سفر یک میلیون نفر به ترکیه و همچنین واردات کالا از طریق سفر به مکه و مدینه اینها به جز سفر به دیگر کشورها و مسافرت های دریایی است با این وصف سهمی بیش از سه درصد به مناطق آزاد مربوط نخواهد شد.
در مورد قاچاق هم من مدعی هستم که چابهار و کیش اساساً جای قاچاق نیستند. چرا که محل خروجی ها مشخص و کاملاً زیر نظر گمرک هستند. اما در مورد قشم قضیه فرق می کند. چرا که تنها سیصد کیلومتر مربع جزیره منطقه آزاد است. اگر در جای دیگر جزیره اتفاق دیگری رخ می دهد افراد دیگری باید پاسخگو باشند. هر کشور نهادهای نظامی و انتظامی دارد. خروجی های ما در قشم دو سه اسکله مشخص هستند. اما جزیره پر از اسکله هایی است که خیلی هم پنهان نیستند و می توان به آنها سر زد. قاچاق جریان دیگری دارد که ورودی آن بین سه تا پنج میلیارد دلار در سال است.البته بحث مهم دیگر در مورد واردات کالا از مناطق آزاد این است که به هر حال این تنها مجرای درآمد زایی این مناطق است. کل درآمد ما در طول ده سال گذشته حدود پانصد میلیارد تومان بوده که حدود هفتاد درصد آن را خرج زیرساخت ها کردیم.علاوه بر این به هر حال در کشور تقاضای موثر مشخصی برای مصرف کالای خارجی وجود دارد که باید با نظریه ها و برنامه های اقتصادی به آن پاسخ گفت صورت مسئله را نمی توان پاک کرد باید بر این فرآیند مسلط شد.به نظر من به استان های مرزی خیلی کم توجهی شده است. مادامی که کیفیت زندگی در مرز ایران تفاوت فاحشی را با آن سوی مرز داشته باشد نه اقتصاد و نه امنیت شکل نمی گیرد. نگاه به آن سوی، نگاهی حسرت بار است. جنس از امارات به مرز ترکیه می رود و از نخجوان وارد کشور می شود. خوب اگر مسیر صحیحی برای آن طراحی شود این آشفتگی پایان می پذیرد. مرزنشینان ما باید از زندگی مناسبی برخوردار باشند. من چاره خیلی از مشکلات را درعدم توسعه می بینم. فقر و تبعیض باعث شده که هویت های فرعی در برابر هویت ملی شکل بگیرد.امنیت دیگر تنها بعد انتظامی ندارد. این تئوری ها، مربوط به دهه ۱۹۷۰ بود حالا امنیت در چرخه زندگی تعریف می شود. کسی که زندگی مناسبی داشته باشد فرزندش به مدرسه برود و خانه و کار داشته باشد … ریسک زیادی را نمی پذیرد.البته باید مزیت ها شناخته شود من به هیچ وجه سرمایه گذاری دولتی و دستوری تجویز نمی کنم. ترانزیت برای مثال یک مزیت مهم است. ایران با پانزده کشور مرز آبی و خاکی دارد. ارمنستان و افغانستان در محاصره خشکی هستند و کشورهای حاشیه دریای خزر هم از طریق ولگا به دیگر نقاط راه می یابند. ولگا هم تنها در برخی از فصول کشتی های سه هزار تنی عبور می کنند و آنها نیز به نوعی به آب های بین المللی راه ندارند. اما ما کریدور شمال جنوب هستیم و شرق و غرب را هم به یکدیگر متصل می کنیم.
منبع : مرکز توسعه و تبادل دانش فناوری اطلاعات
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست