چهارشنبه, ۱۴ آذر, ۱۴۰۳ / 4 December, 2024
مجله ویستا
رابطه مرگاندیشی و عشق به زندگی
● مرگاندیشی تنها عامل رهایی از ابتذال
مولا علی (ع) درباره ابتذال و روزمرّگی انسان، در نامهای به عبدالله بنعبّاس، چنین توضیح میدهد:
گاه آدمی از برجای ماندن چیزی شادمان میگردد كه هرگز از دستشنمیرود و از چیزی اندوهگین میشود كه هیچ گاه پیش نمیآید. دلخوش داشتن به جریان عادّی روزگار، مانند آمدن بهار و گذشتنپاییز و آب شدن برف و تولّد فرزند و به ثمر نشستن درختان باغچه ونگرانی درباره حوادثی كه هرگز اتفاق نیفتادهاند نشان دنیازدگی وروزمرّگی و ابتذال است. علی(ع)، برای پیشگیری از این پدیده،عبدالله بن عبّاس را چنین راه مینماید:
در هدفهایی كه داری، برترین هدف این نباشد كه به لذّتی دست یابییا انتقامی بگیری، بلكه بكوش باطلی را از میان برداری و حقّی را زندهكنی. بدین دلخوش باش كه چیزی برای آن دنیا ذخیره كردهای و از ایناندوهگین باش كه چیزی در این دنیا بر جای میگذاری. همّت خود رامتوجّه دنیای پس از مرگ كن.
در نگاه امام (ع) توجّه به مرگ، از دنیازدگی انسان پیشگیری میكند:
چگونه مردم دل به دنیا میدهند با این كه سرنوشت گرفتاران فریبدنیا را به چشم خود میبینند كه راه پیش و پس آنان بسته است و جزرفتن به كام مرگ چارهای ندارند. میبینند كه آنان نیز انتظار بلاها رانداشتند و دنیا را جاویدان میپنداشتند، امّا سرانجام از دنیا جدا گشتندو به آخرت پیوستند و دیدند آنچه دیدند: سختی جان كندن و حسرتاز دنیا گذشتن. اندامشان از كار افتاد و رنگ از چهرهشان پرید آرام آرامبه كام مرگ رفتند و زبانشان از سخن گفتن بازماند. هنوز در میانخانوادهشان بودند، چشمشان میدید و گوششان میشنید و تواناندیشه داشتند. ناگهان در لحظهای كه به كام مرگ میرفتند، متوجّهشدند كه چگونه فرصت را از دست دادهاند و عمر خود را در چهكارهایی به پایان بردهاند. ثروتی كه از حلال و حرام اندوختهاند، اینكگناهش بر گردن او است و لذّتش از آنِ وارثان است. شگفتا! بایددیگران لذّت ببرند و او كیفر بیند. دست خود را از پشیمانی میگزد. ازدلبستگیها دست برمیدارد و آرزو میكند اموالش از آنِ كسانی میبودكه بر ثروت آنان رشك میبرد.
● مرگ پایان زندگی نیست
انسان با مرگاندیشی به حیات جاودانه پس از مرگ پی میبرد و درمییابدكه زندگی با اوصاف و شرایط خوشبختی و بدبختی پس از مرگ نیز ادامه داردو جاودانه است و باید بیشتر از حیات دنیوی بدان توجّه كرد. علی (ع)دراینباره میفرماید:
آن گاه كه فرمان خداوند به آفرینش دگرباره جهان بپیوندد، آسمان را بهحركت درمیآورد و میشكافد و زمین را چنان میلرزاند كه كوهها ازجا كنده شوند و به یكدیگر خورند و از هیبت و سطوت خداوند فروپاشند و خداوند انسانها را از دل خاك بیرون میكشد و پس ازپوسیدگی و پراكندگی، تر و تازه در یك جا فراهم میآورد.
سپس بهحسابشان میرسد و اعمال و رفتار آشكار و نهانشان را بررسی میكند وسرانجام آنان را به دو گروه تقسیم میكند: گروهی را در ناز و نعمتقرار میدهد و گروهی دیگر را كیفر میدهد و به جزای اعمالشانمیرساند. نیكوكاران را در جوار رحمت خود جای میدهد و دربهشت برین جاودانه میسازد؛ سرایی كه ساكنانش با كوچ بیگانهاند واز هر گونه آفت و گرفتاری و بیم و ترس و بیماری و خطر و سفر ودردسر در امانند. گنهكاران را در بدترین جایگاه مینهد با غُل و زنجیرگردنشان، سر به پا چسبیده، با جامههای آتشین در بر، درون آتشیسوزان و شعلههای هراسانگیز. جایگاهی كه هرگز راه گریز ندارند وزنجیر از اسیران با هیچ تاوانی برداشته نمیشود. نه آن خانه را خرابیدر پیش است و نه ساكنانش را اجلی در روی است.
علی(ع) بارها از این حقایق سخن میگوید؛ گویا در نظر او بزرگترینمشكل انسان همین است كه به دار فنا مشغول شده است و از خانه بقا غفلتورزیده است:
ای بندگان خدا، خدا را! خدا را! قدر جان را بدانید كه گرانبهاترین گوهرو از همه چیز محبوبتر است. خداوند راه را از چاه نشان داده است وشما بر سر دو راهه خوشبختی و بدبختی قرار دارید. پس بیایید راهخوشبختی را برگزینید و از این دنیای ناپایدار برای آن حیات جاودانهتوشه بردارید. ره توشه را در دسترس دارید. فرمان كوچ آمده است وزمینه حركت آماده گشته است و شما همانند كاروانی هستید كه درمحلّ انتظار ایستاده است و در انتظار دستور حركت است. به دقّتبنگرید، دنیا به چه درد اهل آخرت میخورد و مال دنیا، كه به زودی ازدست میرود و حساب و كیفرش میماند، چه ارزشی دارد؟!
● امكان مرگاندیشی
امام علی (ع) میفرماید:
آیا نشانهها، كه از گذشتگان به جای مانده است، شما را از دوستی دنیاباز نمیدارد؟! و اگر خردمندید، مرگِ پدرانتان كه در گذشتهاند، جایبینایی و پند گرفتن ندارد؟!
انسان با نیروی درك خود میتواند آسان به مرگاندیشی برسد. او برایرهایی از دنیازدگی و صعود از سطح زندگی حیوانی، تواناییهایی گوناگوندارد. بخشی از تواناییهای آدمی عبارت است از:
الف) تجربه شخصی
بیشتر آدمیان در هر حال و شرایطی كه باشند، سرانجام فرصت مییابند بهمرگ بیندیشند. چنان كه از مولا(ع) نقل شد، هر انسان خردمندی سرگذشتپیشینیان را درمییابد و فرجام پدر و مادر خویش را میبیند و به ناپایداری وزوال زندگی آگاهی مییابد. علی(ع) میفرماید:
مگر شما در جای گذشتگان به سر نمیبرید؛ آنان كه عمرشان بیشتر وآثارشان پایدارتر و آرزوهایشان درازتر و شمارشان افزونتر ولشكرشان انبوهتر بود. دنیا را تا حدّ پرستش دوست میداشتند، امّارخت بربستند و رفتند بیتوشه و مركَبْ.
آیا شنیدهاید كه دنیا سپر بلای آنان شود یا به گونهای یاریشان رساند ومهربانیشان كند؟! نه، هرگز! بلكه سرانجام، دنیا آنان را بر زمین زد وپوست و گوشتشان را درید و با رویدادهای سخت و مصیبتهایگران، خوارشان گردانید. دنیا با آن مهربانان به ستیزه برخاست. هر چهعشق و ایثار ورزیدند، جز بیوفایی و كینه ندیدند. همه از دنیا رفتنددر حالی كه جز گرسنگی توشهای نداشتند و جز سختی در پیشندیدند و سراپا تاریكی و پشیمانی گشتند.
ب) هشدار انبیا و اولیا
امام علی (ع) بر ضرورت آگاهی و هوشیاری انسان از دنیا و آخرت پایمیفشارد و میفرماید:
اگر شما را چشم بینا باشد، حقیقت در پیش روی است و اگر شما راگوش شنوا باشد، از هر سو ندای هدایت بلند است و اگر در پیهدایتید، از هر سو عوامل هدایت در كارند. سخن بیپرده میگویم كهعوامل عبرت و آگاهی از هر سو، آشكارا با شما سخن میگویند و شمارا از ناشایستگی و تباهی باز میدارند. بدانید كه پیام الاهی را پس ازفرشتگان، جز از زبان آدمی، نخواهید شنید.
انبیا و اولیا با گفتار و كردارشان به ما هشدار میدهند گرفتار دنیا نشویم و بهمرگ و دنیای پس از آن بیندیشیم. علی (ع) در این باره میفرماید:
راه و رسم پیامبر اسلام بهترین سرمشق شما است. ببین چگونه آنحضرت از دنیا كناره گرفت و بدیها و زشتیهایش را شناخت. سفرهدنیا را از بزم او برچیدند و در بزم دیگران گستردند. از پستان دنیا شیرنخورد و با زیورهایش خود را نیاراست. اگر خواهید، به موسی كلیمالله بنگرید كه میگفت: «پروردگارا، هر خیری به من برسانی، بداننیازمندم». به خدا سوگند، خواسته موسی در آن لحظه جز تكّهای ناننبود كه بخورد؛ زیرا او از سبزه زمین شكم خویش را سیر میكرد وچونان لاغر بود كه سبزی گیاه از پوست شكمش پیدا بود.
اگر میخواهید داوود را در نظر آورید؛ صاحب مزامیر و آوازخوانبهشتیان؛ كسی كه از لیف خرما زنبیل میبافت و به نزدیكانش میگفت:«كدامتان این را میفروشد تا از بهایش نان جوی فراهم كنیم؟» و اگرمیخواهید، از عیسی بن مریم بگویم كه سر بر سنگ مینهاد و لباسپشمین میپوشید و نان خشك میخورد. نان خورشش گرسنگی بود وچراغش ماه و پناهگاهش در زمستان، شرق و غرب زمین بود ومیوهاش علف چارپایان. نه دل به همسری داد و نه اندیشه فرزند كرد وثروتی نداشت كه سرگرمش كند و آز و طمعی نداشت كه به خواریاشاندازد. پاهایش مركبش بودند و دو دستش خدمتكارانش.
بازهم به زندگی پیامبر اسلام بنگرید كه بهترین سرمشق است ومحبوبترین بنده خدا... . او همواره از دینا به ناگواری بهره میبرد وگوشه چشمی بدان نداشت. پهلویش بسی لاغر بود و شكمش بسیارگرسنه... بر زمین غذا میخورد و چون بردگان مینشست، كفشخویش را خود وصله میكرد و جامه را با دست خود میدوخت و برالاغ برهنه سوار میشد. از این جا میتوان دریافت كه نباید به دنیا دلداد و... و گرنه خطر بدبختی در پیش است؛ زیرا محمّد(ص) راهنمایدنیای دیگر و صاحب مژده بهشت و ترساننده از دوزخ بود. وه چهبزرگ است این كرم و احسان خداوند كه چنین راهنمایی فراراه مابرنهاده است! پیشتازی كه باید از او پیروی كرد و پیشوایی كه بایدراهش را برگزید.
به خدا سوگند، من خود این پیراهن پشمین را آن قدر پینه زدهام كه ازپینه زنندهاش شرمسارم. یكی به من گفت آن را دور نمیاندازی؟ گفتم:دست بردار، صبحگاهان كسانی سرافرازند كه شب راه رفتهاند.
ج) بصیرت باطن
امام علی (ع)، از تباهی و گمراهی بنی امیّه، چنین سخن میگوید:
بنیامیّه با نور حكمت باطن خویش را روشن نساختند و برای دستیافتن به نور معرفت نكوشیدند، بلكه زندگی را همچون چارپایان به سربردند و مانند صخرههای سخت، از تعلیم و تربیت بیبهره ماندند.
برای این كه مپنداریم غفلت در دنیا امری طبیعی و ناگزیر و اندیشیدن بهجهان دیگر و دست یافتن به حكمت و معرفت دشوار است، میفرماید:
رازهای پنهان بر اهل بصیرت چهره میگشایند و راه حق حتّی برایگمراهان نیز آشكار است. جهان پس از مرگ بیپرده رو در روی انساناست و همه نشانههایش را برای هوشیاران و حق جویان باز نموده است.
آری، این حقیقتی است انكارناپذیر كه آدمی در همین حیات دنیویمیتواند به عالم معنا درآید و از حیات اخروی آگاه گردد. نمونه این گونهبصیرت باطنی را میتوان در ماجرای حارث بازیافت. حضرت پیامبر (ص)روزی پس از نماز صبح او را دید كه لاغر و رنگ پریده و سر به زیر انداخته وغرق در خویش است. از او پرسید: «چگونهای؟»
حارث گفت: در یقینم.
فرمود: نشانه یقین تو چیست؟
گفت: «بیقراریهای شبانه روزیام و اندوه سنگینی كه در خویش دارم. ازدنیا و آنچه در آن است، دل تنگم. خود را در صحنه رستاخیز میبینم. گویاحساب محشر را به چشم میبینم. بهشتیان را میبینم كه چگونه در ناز و نعمتمیزیند و دوزخیان را میبینم كه چسان به كیفر میرسند. صدای شعلههایدوزخ را به گوش میشنوم.
علی (ع) نیز درباره برخورداران از بصیرت باطن میفرماید:
دوستان خداوند كسانی هستند كه برخلاف دنیاداران كه ظاهر رامیبینند، باطن را میبینند و برخلاف مردم كه به دنیای زودگذرمیپردازند، به جهان باقی پس از مرگ میپردازند.
در جایی دیگر درباره زاهدان راستین میفرماید:
گروهی از مردم همین دنیای خاكی هستند كه اهل این دنیا نیستند. دراین جا زندگی میكنند، لیك دلداده این زندگی نیستند. با آگاهی وبصیرت كار میكنند و از پلیدیها بیش از همه دوری میجویند. بهگونهای میزیند كه گویی در دنیای دیگرند. برخلاف اهل دنیا، كه ازمرگ تن میگریزند، از مرگ دل بیشتر میپرهیزند.كسانی هستند كه به جای دنیا به یاد خدایند. هیچ سودایی آنان را از اینكار باز نمیدارد. خوب به یاد خدایند و اهل غفلت را هشدارمیدهند... . با این كه در این دنیایند، گویا به آخرت رفتهاند و سرایدیگر را به چشم خود دیدهاند. از حال برزخیان آگاهند و گوییقیامتشان برپا شده است.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست