جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


با احساسات خود دوست باشیم


با احساسات خود دوست باشیم
جهان امروز به نسبت گذشته در جنبه های مختلف زندگی، دستخوش تحول و دگرگونی شده است: زندگی در جهان گذشته عموما با انحصار طلبی، تمامیت خواهی و یکسونگری توام بوده، مثلا نوع حکومت ها پادشاهی و مستبدانه، نوع روابط بین جامعه برمبنای ارباب و زیر دست و مدیریت در نهاد خانواده بر اصل پدر (مرد) سالا ری استوار بوده است. فرآیند تربیت گذشته نیز براساس تلقین، تقلید، اطاعت کورکورانه و حتی خشونت و سرکوب صورت می پذیرفت، در صورتی که زندگی در جهان امروز، بر خلا ف گذشته بیشتر با علم و آگاهی و آزادی و دموکراسی همراه شده و دیگر حکومت ها و روابط جامعه و خانواده در انحصار پادشاهان و اربابان نیست.
پیشرفت روز افزون علوم و فنون جدید، زندگی و به خصوص کانون خانواده را تحت تاثیر قرار داده است، به ازای آن که سطح رفاه و بهداشت و علم و آگاهی خانواده ها را ارتقا بخشیده، و آسیب ها و چالش هایی را نیز برای آنها در پی داشته است.
امروزه اگر بخواهیم محیط زندگی را برای خود و دیگران گرم، پویا، بانشاط، سازنده، سازگار و هدفمند سازیم می بایست با احساسات خود دوست باشیم و به درستی با آنها کنار بیاییم.
اشخاص برای مقابله با احساسات خود به ۴ راه متوسل می شوند:
۱) اجتناب:
از عواطف دردناک فرار می کنند، بهتر آن است که سعی کنیم در احساسات و عواطفی که آنها را منفی می دانیم، جنبه های مثبت پیدا کنیم.
۲) انکار:
احساسات خود را با گفتن جملا تی پنهان می کنند. چنان چه پیام هایی را که عواطف ما سعی در بیان آنها دارند، نادیده بگیریم، شدت عواطف ما بالا تر می رود و احساسات ما سرانجام آن قدر شدید می شود که به آنها توجه کنیم. شناخت عواطف و استفاده صحیح از آنها درست است.
۳) رقابت:
در بیان بدبختی ها با دیگران رقابت می کنند، طرز فکر نیروبخش برای مقابله با عواطفی که از نظر ما دردناکند، این است که این عواطف در خدمت هدفی مثبت هستند که عبارت از یادگیری در به کاربری است.
۴) یادگیری و به کار بری:
از عواطف نمی توان گریخت، باید آنها را در خدمت خود بگیرید. می توانید در هر لحظه، هر نوع احساسی را که بخواهید در خویشتن ایجاد کنید. برای احساس شادی دلیل خاصی لا زم نیست، می توانید تصمیم بگیرید که در همین لحظه شاد باشید، فقط به این دلیل که چنین می خواهید و فقط به این دلیل که زنده هستید.
شاید احساس آزردگی به شما می گوید که باید طرز بیان خود را عوض کنید، تا اینکه در آینده دچار آزردگی نشوید. احساس افسردگی نیز نشانه دیگری است که می گوید باید وقایع را به صورت دیگری در نظر مجسم نسازید و مشکلا ت را به صورت همیشگی و غیرقابل رفع در نظر نیاورید.
● شش گام برای تسلط بر عواطف و احساسات
۱) احساس واقعی خود را مشخص کنید:
مثلا به دنبال احساس عصبانیت بپرسید: «آیا واقعا عصبانی ام یا آزرده؟» به نیروی کلمات دگرگون کننده در کاهش احساس خود توجه داشته باشید. اگر نوع احساس دقیق تر مشخص شود، از شدت احساسات منفی شما کاسته می گردد.
۲) سپاسگزار عواطف خود باشید، آنها مددکار شما هستند:
هرگز روابط و احساسات خود را غلط ندانید، اگر غلط بدانید روابطی را که با خود یا دیگران دارید، تیره می کنید.
سعی کنید به همه عواطف خود احترام بگذارید. آنها علا ئمی هستند که شما را دعوت به عمل و ایجاد تغییر در طرز رفتار و تفکر می دانند.
۳) نسبت به پیام های عاطفی حساس کنجکاو باشید:
از خود بپرسید:
الف) واقعا دلم می خواهد چه احساسی داشته باشم؟
ب) احساسی که داشته ام، مستلزم داشتن چه اعتقاداتی است؟
ج) برای حل مشکل و سامان دادن به کار، چه تصمیمی دارم؟
د) از وضعیتی که پیش آمده است چه درسی می توانم بگیرم؟
۴) به خود اعتماد کنید:
اطمینان داشته باشید که می توانید بلا فاصله بر احساسات خود مسلط شوید. به یاد آورید که در گذشته نیز دچار همین نوع عواطف شده اید و با موفقیت آنها را از سر گذرانده اید.
۵) مطمئن باشید که نه تنها در حال حاضر، بلکه در آینده نیز در این راه موفق خواهید بود:
صحنه های گذشته را قوی تر در ذهن مجسم سازید و چندین بار این کار را تکرار کنید، و روی کاغذ چند راه دیگر را نیز بنویسید، تا وقتی که دچار یکی از این «نشانه های عمل» شدید بتوانید نحوه تصور و ادراک خود را تغییر دهید.
۶) به شوق درآیید و دست به عمل بزنید. بهترین زمان برای کنترل احساس، لحظه شروع آن است.
نویسنده : عالیه عسگری صومعه
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید