سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

احیاگر تاریخ تشیع


احیاگر تاریخ تشیع
● نگاهی به آثار و تالیفات علمی استاد
پیش از این گفتم پدرم در موقعیتی به حوزه علمیه روی آورد و روحانی شد كه به واسطه جو غالب بر محیط زندگی و خانوادگی نه تنها مشوقی نداشت، بلكه موانع متعددی نیز پیش رو داشته است. نیت خیر او باعث گشت تا خداوند راهنمای او باشد و درهای موفقیت را پی در پی به روی او بگشاید. دو سه سال پیش از ایشان پرسیدم با این توفیق هایی كه خداوند در عرصه های مختلف نصیب شما كرد چرا فقه را ادامه ندادید؟
در پاسخ فرمود در فقه مجتهد و صاحب نظر فراوان داشته و داریم، اما عرصه های مهمی وجود داشته و دارد كه كمتر كسی به آنها وارد شده است. من از خدا خواسته بودم توفیق دهد در آن عرصه ها خدمت كنم و «خدا را شاكرم به همه آنچه می خواستم، رسیده ام.» و این جمله آخر را بارها بر زبان می آورد. بضاعت علمی من ناچیزتر از آن است كه بخواهم آثار و افكار ایشان را مورد بررسی قرار دهم، اما با شناختی كه دارم می توان گفت خداوند به پدرم عنایتی كرد كه در زمینه های مهمی دارای ابتكارات و نوآوری هایی باشد كه فضل تقدم در آنها را از خود ساخته است. برخی از آن موارد عبارت است از:
۱) رویكرد نوین به علم رجال و تراجم علما
در حدود نیمی از تألیفات پدرم در علم رجال و تراجم است و بر اهل فن پوشیده نیست كه تلاش چند دهه ایشان در پیشبرد این علم، ثمرات نو و روش تحقیق جدیدی را به ارمغان آورده است. ایشان در مقدمه كتاب «وحید بهبهانی» درباره احساس مسئولیت خویش در این علم و رویكرد نوین خود می نویسد: «متأسفانه این علم «تراجم علما» با همه اهمیتی كه دارد، از چندی به این طرف، فراموش شده است.
حتی بسیاری از اهل فضل هم آن را نادیده گرفته و به گمان این كه زحمت كشیدن در این فن به علم و فضل آنها نمی افزاید! یا به ملاحظه این كه مطالعه و بررسی شرح حال علما محتاج رنج و تتبع فراوان و حوصله زیاد است، به میزان فوق العاده ای در این باره كوتاهی به عمل آورده اند. به عكس، كسانی كه اهل این فن نیستند، به این كار پرداخته و در نتیجه بر اثر عدم اطلاع دچار اشتباهاتی شده و این علم شریف را قرین انفعال نموده اند!»، سپس با ذكر نمونه هایی از اشتباه ها یا غرض ورزی نااهلانی كه در این زمینه قلم زده اند، می افزاید: «در ترجمه علمای بزرگ شیعه مرتكب هرگونه غرض ورزی و غلط كاری گشته و در استخفاف و هتك احترام آنها كوشیده اند.
از آن طرف، علمای ما هم كه متخصص این رشته ها هستند به قدری سرگرم فقه و اصول هستند كه به كلی از این ماجراها غافل و عملاً میدان را به آنها داده تا به دلخواه خود موقعیت مفاخر مكتب تشیع را كه در هر عصری بقای دین خدا به وجود آنها بستگی داشته است، ملعبه هوا و هوس و اشتباه كاری خود گردانند و در نتیجه نسل جوان را نسبت به آن رادمردان، بدبین و از دین و اسلامیت منزجر كنند. نویسنده این كتاب از موقعی كه متوجه این موضوع شد همواره درصدد بود فرصت یابد تا كتابی بزرگ درباره زندگانی مفاخر دانشمندان شیعه به زبان ساده روز كه به فهم همه كس نزدیك، و مانند سایر كتب تراجم عربی یا فارسی مغلق نباشد، در دسترس مسلمانان قرار دهد تا با مطالعه احوال آن مردان عالی قدر، قدر دانشمندان خود را دانسته و به آثار و كتب و افكار آنها احترام گذارده و به خوبی دریابند كه اسلام و ایران چه نوابغ بزرگی تحویل جامعه داده است».
در مقدمه جلد اول كتاب مفاخر اسلام نیز آورده است: «دوره كتاب «مفاخر اسلام» كه هم اكنون جلد نخست آن در دست شماست، برای نخستین بار بیوگرافی و زندگانی گروهی از رجال حدیث و فقها و دانشمندان پیشین ما را به طرزی نوین ارائه می دهد». سپس در جایی دیگر متواضعانه ورود خود به این عرصه را جسارت دانسته می نویسد: ... «شاید این نخستین بار باشد كه فردی بی بضاعت مانند ما به كار بزرگان پرداخته و خواسته است در میان انبوه علمای بزرگ و كارشناسان علم رجال اظهار لحیه كند!
ما با اعتراف به این كه تخصص در علم رجال نداریم و رسیدگی به این كار را در خور شأن نمی بینیم، جرأت به خود داده و به این كار بس بزرگ پرداخته ایم.» عشق و ارادت پدرم نسبت به مفاخر اسلام یعنی علمای بزرگ شیعه اگر نگویم بی نظیر، قطعاً كم نظیر بود. از امثال كلینی، صدوق، مفید، شیخ طوسی، خواجه نصیر، علامه حلی، شیخ بهایی و علامه مجلسی چنان با عظمت و احترام تجلیل می كرد كه گویی در عصر مرجعیت و حضور آنان به سر می برد و همین عزت و احترام را برای معاصرانی همچون آیات عظام شیخ عبدالكریم حائری، سید صدرالدین صدر و بویژه مرحوم آیت الله العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی (ره) نیز قایل بود. امكان نداشت به قم و زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها مشرف شود و به مزار آن بزرگواران ادای احترام نكند. تجلیل های منحصر به فرد او به عنوان یك متخصص برجسته علم تراجم رجال از شخصیت حضرت امام خمینی (ره) كه در نوشته ها و سخنرانی هایش موج می زند، حاكی از این عشق و ارادت به مفاخر اسلام است.
۲) نگارش نخستین تاریخچه فلسفه و كلام، فقه و فقها، و انقلاب اسلامی
در بحث های مقدماتی دو كتاب «شرح زندگانی جلال الدین دوانی» و «وحید بهبهانی» به سبب آن كه جلال الدین فیلسوف و متكلم برجسته عصر خود بوده است، به نگارش تاریخچه ای از پیدایش و سیر فلسفه و كلام در اسلام، و فراز و فرودهای آن در میان مسلمانان و نیز معرفی فرقه های مشهور كلامی پرداخته است كه به گفته اهل فن، نخستین كتاب در تاریخ فلسفه و كلام به شمار می آید و مزین به تقریظ ارزشمند علامه طباطبایی و آیات عظام زنجانی و مرعشی نجفی گردید. همچنین از آنجا كه وحید بهبهانی برجسته ترین فقیه دوران و مجدد و احیاكننده علم اصول به شمار می رود، مفصلاً به پیدایش اجتهاد و علم اصول در میان مسلمانان و به ویژه شیعه پرداخته و سیر آن را تا زمان وحید مورد بحث قرار داده و لذا نخستین اثر در تاریخ فقه و فقاهت و فقها را به زبان فارسی پدید آورده است.
علاوه بر اینها، شاید تأثیرگذارترین اثر او را بتوان طراحی و تحریر تاریخ بزرگ انقلاب اسلامی ایران به رهبری روحانیت مبارز دانست. تاكنون هیچكس نتوانسته است چون او، ریشه های انقلاب اسلامی ایران را از مبارزات روحانیت شیعه در عصر مغول آغاز كرده و به نهضت امام خمینی (ره) مربوط سازد.
او از خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی و نقش مهمی كه در آن عصر دهشتناك ایفا كردند، آغاز نموده و با ذكر نقش علما در دوران صفویه و به ویژه علامه مجلسی، به مقاومتهای مسلحانه علمای بزرگی چون ملا علی زنجانی در برابر عثمانیان متجاوز و حاج محمد رضی قزوینی در برابر افاغنه ویرانگر در اواخر عهد صفوی اشاره نموده و مجاهدات درخشان سید محمد مجاهد (نبیره دختری وحید بهبهانی) در جنگهای دوم ایران و روس و حاج میرزا مسیح استرآبادی و حاج ملا علی كنی در دوران ناصرالدین شاه تا میرزای شیرازی و فتوای مشهور او در تحریم تنباكو و سپس حوادث مربوط به نهضت مردمی ایران در عصر مظفرالدین شاه كه به مشروطیت و حوادث بعد از آن و نقش علمای عالیقدری چون طباطبایی و بهبهانی و شهید شیخ فضل الله نوری انجامید، برشمرده و از آنچه در همین دوران در حوزه مرجعیت وقت شیعه، یعنی عراق می گذشت و اغلب از نظر مورخان تاریخ معاصر ایران افتاده است - از جایگاه آیات عظام سید محمد كاظم یزدی، میرزا محمد تقی شیرازی، شیخ الشریعه اصفهانی و میرزای نائینی در انقلاب مردم ایران - یاد كرده و قیام مردم جنوب به رهبری روحانیت مبارز علیه استعمار انگلیس را تداوم انقلاب ناكام مشروطه دانسته و از علمای نامداری چون شیخ جعفر محلاتی، شیخ محمد حسین برازجانی (مجاهد)، ضیاءالواعظین شیرازی به تشریح باز گفته است.
سپس به شهید مدرس، میرزا كوچك جنگلی، و علمای درگیر با استبداد رضاخانی همچون آقا میرزا صادق آقا تبریزی، آیت الله انگجی، حاج شیخ محمد تقی بافقی، حاج آقا نورالله اصفهانی، و حاج آقا حسین قمی و سایرین پرداخته و در دوران پهلوی دوم نقش مهم آیت الله طالقانی، شهید نواب صفوی، آیت الله كاشانی، آقا شیخ محمد تهرانی و آیت الله غروی كاشانی را باز نموده است.
این سیر تاریخی كه متأسفانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی آنگونه كه شایسته است از سوی نهادهای فرهنگی ذیربط مورد توجه قرار نگرفت و صرفاً چون دوران پیش از انقلاب اسلامی به وسیله افرادی با انگیزه متعالی و غیر مادی دنبال شد، با كتاب «نهضت روحانیون ایران» پدر بزرگوار و وارسته از زخارف دنیوی آغاز شد كه در ادامه مقال به اهمیت آن در ثبت و شرح حوادث انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) خواهم پرداخت.
۳) پیشگامی در تأسیس مجله دینی در حوزه علمیه
بر آنان كه سیر پیدایش مجلات دینی در كشور را تعقیب می كنند، پوشیده نیست كه نخستین مجله وزین و فراگیر كه از سوی حوزه علمیه منتشر شد، مجله «درسهایی از مكتب اسلام» بود كه با نواندیشی و همت و پشتكار و امید پدرم و تنی چند از روحانیان فاضل و آگاه، و در میان نگرانی و تردید فضلای آن روز حوزه قم پدید آمد.
او كه از نادرترین روحانیانی بود كه از سن ۱۹ سالگی و در بدو ورود به حوزه قم (سال ۱۳۲۸ ش) در مجلات و روزنامه های دینی وقت، همچون «ندای حق»، «مسلمین»، «وظیفه» و «استوار» مقالات دینی، سیاسی، انتقادی و اجتماعی می نوشت، در هر فرصت از لزوم انتشار نشریه ای برای حوزه علمیه قم كه ناشر افكار حوزه باشد و مقاله های آن هم به وسیله فضلای حوزه نوشته شود، با علمای متنفذ حوزه مذاكره می كرد. این پیگیری ها نتیجه داد و در سال ۱۳۳۷ ش. نخستین شماره این مجله با حضور شخصیت های برجسته حوزه - كه بعضی امروز از مراجع عظام تقلید هستند - انتشار یافت.
او خود در این زمینه می نویسد: «من از لحاظ سن و سال و معلومات از همه آنها كوچك تر و پائین تر بودم، ولی بیشتر فعالیت آن را به عهده داشتم و سابقه نویسندگیم بیشتر بود. انگیزه ما برای تأسیس مجله ای كه از حوزه منتشر شود این بود كه حوزه تكانی بخورد و اثر وجودی خود را نشان بدهد و مردم بدانند در حوزه چه خبر است. همچنین پاسخ بسیاری از مقاله های مفسده انگیز كه آن روزها در جرائد و مجلات كشور آزادانه نشر می یافت، از حوزه داده شود یا نقد گردد».
انتشار این مجله با استقبال آیت الله العظمی بروجردی مرجع مطلق عصر مواجه شد. ایشان در میان همه بزرگان هیأت مؤسس و تحریر مجله، پدرم را به حضور طلبیده و مراتب خرسندی و حمایت و تأیید خود را از مجله «مادام كه مشی آن همین طور باشد» اعلام نموده و ضمن ارائه رهنمودهایی، هدایایی به وسیله پدرم برای اعضای هیأت تحریریه ارسال داشتند. گذشته از اعضای هیأت تحریریه، به دعوت آنان بزرگانی دیگر نیز كه در قم نبودند، و نیز شهید قدوسی گهگاه مقاله هایی در این مجله می نگاشتند.
۴) پیشگامی در تدوین تاریخ انقلاب اسلامی و نقش روحانیت شیعه
پدرم به سبب آگاهی به اهداف استعمار در ایران و مشاهده عینی فعالیت عمال انگلیسی در شركت نفت آبادان، و نیز با بهره گیری از روح ضد استكباری خود، از آغاز جوانی، فردی سیاسی و ضد ظلم و استبداد بود. همكاری و فعالیت او با جمعیت فدائیان اسلام و شخص رهبری آن، حضور فعال در نهضت ملی شدن صنعت نفت بویژه در آبادان، و نمایندگی آیت الله كاشانی كه شرح ماجرا و اسناد آن در كتاب نقد عمر ایشان آمده است، نشان از آگاهی های سیاسی روشن او دارد.
در پی قیام روحانیت و مرجعیت آگاه شیعه به رهبری حضرت امام خمینی (ره) علیه لوایح ضد اسلامی «انجمنهای ایالتی و ولایتی» كه با پایداری آنان به شكست و عقب نشینی رژیم شاه در سال ۱۳۴۱ ش انجامید، پدرم تنها كسی بود كه برای زنده نگاه داشتن نقش روحانیت و مرجعیت شیعه كه بزرگترین و مطمئن ترین ملجأ و مرجع مردم در حركت های ضد استبداد و استعمار هستند، به سرعت اقدام به جمع آوری اسناد و مدارك آن حركت تاریخ ساز كرد و از انجام تا فرجام آن را كه خود در متن حوادثش بود، به رشته تحریر در آورد و در همان ایام در قالب كتاب «نهضت دو ماهه روحانیون ایران» منتشر كرد كه با واكنش شدید ساواك و توقیف و جمع آوری آن مواجه شد.
او در بحث مقدماتی كتاب، برای نخستین بار به نقش مهم و اساسی روحانیت شیعه در حركتهای ضد استبدادی و ضد استعماری بویژه در دوران معاصر پرداخت و در برابر جوی كه رژیم طاغوت به وسیله قلم به دستان مزدور خود در تحریف تاریخ و بخصوص نقش روحانیت در نهضت مشروطه ایجاد كرده بود و تا آن زمان پاسخی درخور داده نشده بود، ایستادگی كرد.
ثبت و ضبط صحیح نقش محوری و اساسی میرزای شیرازی در فسخ قرارداد استعماری رژی، رهبری اصلی نهضت مشروطه توسط روحانیت آگاه شیعه و زدودن اتهام های ناروا به شخصیت مظلوم شهید شیخ فضل الله نوری و طرح دیدگاه هوشیارانه وی در برخورد با خیانت روشنفكران غرب زده به حركت اسلامی مردم، خدمات شهید مدرس و استقامت او در برابر استبداد رضاخانی، نقش اساسی آیت الله كاشانی در ملی شدن نفت و ترور شخصیت وی برای نخستین بار از سوی او در تاریخ نویسی معاصر صورت گرفت.او خود درباره تداوم نگارش تاریخ انقلاب اسلامی می نویسد: «اعلامیه ها، مصاحبه های آقایان مراجع و موضعگیری های دولت ها و آمد و رفت سرمایه داران آمریكایی و اخباری از ارتباط شاه با اسرائیل را جمع آوری و یادداشت می كردم، شاید روزی به كار آید. تا سال ۱۳۵۷ زمینه برای تدوین و چاپ و انتشار آن فراهم نبود... در آن موقع كه امام خمینی (ره) در پاریس بودند، دست به كار شدم. نخست نهضت های پیش از قیام اخیر علمای قم و امام خمینی (ره) را توسعه دادم و در دو جلد تدوین كردم.
سپس تاریخ انقلاب اسلامی اخیر را پی گرفتم و پیوسته بر آن افزودم... به علاوه خودم به قم رفتم و به فرزندان یا اصحاب مراجع قم گفتم هر سند و اعلامیه ای دارید بدهید كه از آن در تألیف این كتاب استفاده كنم. منتهی اختیار انتخاب را به خودم واگذار كنید كه هر چه لازم دانستم، نه همه آنچه را شما می خواهید، استفاده كنم... پس از حدود یك سال كه تایپ آن انجام شد، جمعاً به شش جلد قطور رسید، و هر جلد بیش از ۴۰۰ صفحه بود. عكس ها را از داخل كتابها و مجلات و روزنامه ها در آورده و دادم در جای خود بچسبانند. ده ها روزنامه و مجله .... و چندین كتاب را بررسی و مطالعه كردم و مطالب لازم را از آنها گرفتم... قبلاً آقای فلسفی گفته بود این شش جلد قطور است، به نظر من آن را در ده جلد قرار دهید. این كار را كردم، و جلد یازدهم را بر آن افزودم و جمعاً شامل یك دوره كامل تاریخ نهضت های سیاسی دینی روحانیان ایران از قدیم ترین زمانها تا تأسیس جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸ شد».
۵) بررسی و نقد تاریخ اسلام
ایشان مانند هر محقق متتبع در تاریخ اسلام معتقد بود بسیاری از روایات تاریخی مخدوش، تحریف شده، و یا به وسیله دشمنان اهل بیت علیهم السلام و به هنگام تسلط بنی امیه و بنی عباس بر عالم اسلام جعل شده است.
پیش از انقلاب اسلامی در فرصتی كه هنگام تدریس تاریخ اسلام در مجمعی علمی برای ایشان فراهم شد، موفق گردید پیرامون تاریخ عرب پیش از اسلام و دوران رسالت حضرت ختمی مرتبت (ص) با نگرشی نقادانه به روایات مشهور تاریخی بپردازد كه حاصل بخشی از آن با عنوان «تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت» بارها چاپ و منتشر گردید. ایشان در این بررسی نقادانه، با دلایل متعددی اثبات كرده است داستان «نذر عبدالمطلب» از جعلیات تاریخی است و با شخصیت ممتاز عبدالمطلب سازگاری ندارد.
در حالی كه برخی از مورخان معاصر یا آن را توجیه كرده اند، یا اصلاً متعرض آن نشده اند، و یا آن را مربوط به دوران جوانی و عدم تجربه عبدالمطلب دانسته اند. همچنین روایات مشهور بعثت رسول خدا (ص) را با ارائه دلایلی محكم و متقن، مردود و به دور از شأن اشرف و خاتم انبیا دانسته و در عوض حدیثی از امام هادی(ع) را كه مغفول واقع شده و متناسب با شأن رسول مكرم اسلام (ص) است، به عنوان حقیقت داستان بعثت آن وجود مقدس عرضه می دارد. لازم به ذكر است كه این بخش از تحقیق خود را جداگانه در كتابچه ای با عنوان «شعاع وحی بر فراز كوه حرا» پیشتر چاپ و منتشر ساخته بود.
بحث عالمانه درباره ایمان ابوطالب به تناسب سخن از وفات او و جایگاه مهم وی در دفاع از رسول خدا (ص)، و اختصاص عنوانی به ولادت با سعادت و بی سابقه حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در تاریخ اسلام از نوآوری های او به شمار می رود. تاریخ زندگانی پیامبر (ص) از هجرت تا رحلت رسول خدا (ص) را كه به صورت جزوه درسی تدوین كرده بود، در كارهای دست اقدام او برای چاپ قرار داشت و از این فرزند ناچیز خود اخیراً خواسته بود به سبب تعلقاتی كه به تاریخ اسلام دارم، در تنظیم آن برای چاپ او را یاری دهم كه در حیات با بركت آن عزیز راحل این توفیق حاصل نشد. ان شاء الله بتوانم در آینده نزدیك خواسته او را جامه عمل بپوشانم.
در این بخش نیز دستاوردهای تازه ای همچون مشكوك بودن داوری سعد معاذ درباره یهود بنی قریظه دارد. از آثار چاپ نشده ایشان در تاریخ اسلام، كار بسیار ارزنده ای در تاریخ سیاسی ائمه هدی علیهم السلام به صورت مختصر و مفید است كه به عنوان متن درسی در چند دانشگاه معتبر استفاده می شد.
روش تحقیق و دسته بندی مطالب این اثر، بدیع و برای خواننده بسیار جذاب است. خداوند به این حقیر توفیق دهد تا آن را نیز برای چاپ و انتشار آماده سازم ان شاء الله. ایشان آگاهی و تسلط بر تاریخ اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را برای فقها و مجتهدان یك ضرورت می دانست و معتقد بود بسیاری از قول و فعل و تقریر آن ذوات مقدس متناسب با شرایط و اوضاع و احوال دوران خویش بوده است و چه بسا تنها در صورت پدیدآمدن آن شرایط و یا شرایط مشابه ملاك عمل بوده است و مجتهد با آگاهی از آن موقعیت كه امام در آن قرار داشته است بهتر می تواند حكم را استنباط كند.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید