جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

در خدمت و خیانت مرثیه پردازان


در خدمت و خیانت مرثیه پردازان
می سزد که باور کنیم این روز بزرگ را قدر ندانستیم و از چشمه جوشانِ آن، کام دین و عقل و روح و اندیشه خویش را آنسان که باید و شاید سیراب نکردیم. بر این مدعا، بسیار می توان اقامه برهان کرد و در پایان هر استدلال گریست.
عاشورا، یک اتفاق نبود؛ فرهنگنامه حماسه و جوانمردی بود که به دست نااهلان، افسانه ای سوزناک و دراماتیک و فقط بهانه ای برای گریستن و گریاندن شد. مقصر کیست که اکنون ما وارث دو عاشوراییم: عاشورای حسین(ع) و عاشورای بانگ و طبل و قمه؟ موضوع قیام کربلا، حسین(ع) است و او خود می گفت من اسوه شمایانم نه بهانه ای برای مراسم شکوهمند و پر آبِ چشم: لَکُم بی اُسوه. (بحار، ج،۴۴ ص۳۸۲) اگر حسین(ع) فی الواقع اسوه بود، نه مظلومی که سالی ده روز باید برای او گریست و دیگر هیچ، اکنون سرنوشتی دیگر داشتیم و در نقطه ای دیگر ایستاده بودیم. «یک عاشورا اگر آنطور که می باید و ائمه طاهرین (ع) نظر داشتند، برگزار گردد، بس است تا سرنوشت ملّت هایی را عوض کند.» ( حکیمی، سرود جهش ها، ص ۷۲) آری؛ نام حسین را باید زنده نگاه داشت؛ اما این را نیز باید دانست که حسین، فقط یک نام نیست؛ مکتب و آرمان و توصیه نیز هست.
نام فروردین نیارد گل به باغ
خانه کی روشن کند نام چراغ
تا قیامت صوفی ار می می، کند
تا ننوشد باده مستی کی کند
در میان گروه های دینی و علمی، عده ای خود را وقف اهداف و آرمان های حسینی کرده اند و گروهی نیز به انگیزه های مختلف، روز و روزگار خود را با نام و یاد حسین (ع) می گذرانند. در این میان، گروه مداحان و مرثیه سرایان جایگاهی ویژه یافته اند و گزاف نیست اگر بگوییم اکنون این خیل پرشمار و مقتدر، سرنوشت عاشورا و دین مردم عامی را به دست گرفته اند و در این مصاف، حتی عالمان و خطیبان را نیز مغلوب صدا و نمایش های آیینی خود کرده اند. در خدمت این گروه به نام و خاطره جاویدان عاشورا شاید نتوان تردید کرد؛ اما به قطع می توان گفت که هنر و شغل مداحی و نوحه گری در معرض آفات بی شمار و آسیب های خطرناکی است. مهم ترین و اصلی ترین آسیب مداحی و مرثیه خوانی، عبور مداحان از حوزه تخصص و توانایی های علمی خویش است. اکنون بیشترین وقت و هزینه و توجه مستمعان در مجالس و مراسم عزا صرف صدا و هنر مداحان می شود و آنان کاملا قادرند سرنوشت نهضت حسینی را در روزگار ما در مسیری اندازند که خود می پسندند. اما آیا عاشورایی که آنان برای مردم و مستمعان خود می سازند، همان است که حسین(ع) می خواست و دانشمندان علوم دینی توصیه می کنند؟ گویا چنین نباشد. فریاد های محدث نوری، شهید مطهری و نارضایتی صدها تن دیگر از متفکران و عالمان اسلامی از آنچه در مجالس و مراسم مداحی می گذرد، اندکی از ناخرسندی آگاهان و دانشوران دلسوز است. مجالسی که به نام و یاد حسین (ع) برگزار می گردد، باید سرشار از حماسه و آمیزه ای از محبت و معرفت باشد؛ اما ذهن و زبان بسیاری از مداحان ما، معمولا عاری از فرهنگ اصیل حسینی، و بیگانه از اصالت هایی است که صدها عالم و محقق در پدیداری آن خون دل خوردند و قلم زدند. اکنون صدا و ریتم و روضه های سست، عمده ترین برنامه های عزاداری است. شمار فراوانی از مداحان، آن اندازه که به جذابیت بیشتر و گریاندن افزون تر می اندیشند، به صحت و سقم آنچه می گویند و می شنوانند، نمی اندیشند. فرصت بسیاری از مجالس ارزشمند عزاداری، صرف مداحی می شود؛ بدون آنکه حاصلی جز اشک و آه و گریه داشته باشد. محبت، اگر بر پایه معرفت نباشد، راه به جایی نمی برد، و انحرافاتی که اکنون در سنت مداحی شاهدیم، عاشورایی دیگر و حسینی دیگر برای ما ساخته است. چرا برای یک فتوای یک سطری در موضوع نماز و روزه، باید سال ها خواند و شنید و درس گرفت، اما هر کس که صدایی دارد، مجلس را در اختیار می گیرد و درباره مهم ترین واقعه اسلام ساعت ها سخن می گوید و نظریه می پردازد؟! هر مجلسی که به نام حسین برپا می شود، سرمایه ای عظیم برای مسلمانان است که سوگمندانه باید اقرار کرد که گاه این سرمایه گران درمیان داد و فریادهای نمایشی هدر می رود. ذکر مصیبت، فضیلتی است که هیچ خطابه و تحقیقی جای آن را نمی تواند گرفت؛ اما این فضیلت را نباید بهانه گزافه گویی های نامسئولانه کرد. مردم را در سوگ حسین(ع) بگریانید، اما نه به قیمت گریاندن حسین بر خود و عاشورایش. عاشورا، هر چه باشد، بیشتر و فراتر از دین و حقیقت نیست؛ پس هر چه از حقیقت و حق گویی بیشتر فاصله گیریم، از عاشورا دورتریم، اگرچه با خوش ترین صدا گرم ترین اشک ها را از مردم بگیریم. راست می گفت خواجه هرات که «سخن گفتن جنایت است، و تحقیق آن را مباح می کند.»
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زانکه بدمرگی ست این خواب گران
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید