سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

نبض گیاهان را بگیریم


نبض گیاهان را بگیریم
شاید تاکنون ملخ، سوسک یا موجوداتی کرمی شکل (نوزاد حشراتی مثل پروانه ها) را روی گیاهان مختلفی در باغچه یا گلدان های خانه تان یا در پارک ها دیده باشید شاید هم پودر سفید گچ مانندی روی برگ های گل سرخ یا شمشاد یا هر گیاه دیگری توجه تان را جلب کرده باشد، اینها مجموعاً آفات و عوامل بیماری زای گیاهی هستند که اینچنین خسارت می زنند. البته تا وقتی تعداد این حشرات یا علائم بیماری ها کم باشد و قابل تحمل، مشکلی نیست، اما مساله این است که مثلاً ملخ، وقتی گیاه را رها می کند که همه آن را خورده باشد و در واقع آن موقع گیاهی وجود ندارد که آن را ترک کند، و همین طور این پودر گچ مانند که در واقع ریسه های قارچ عامل بیماری سفیدک پودری است، وقتی از بین می رود که سلول های برگ مرده و کارخانه های فتوسنتز گیاه تعطیل شده باشند.
اما چرا گیاهان این گونه از آفت ها خسارت می بینند؟ حقیقت این است که تا قبل از روی آوردن بشر به زندگی بر محور کشاورزی، مساله یی به نام آفت (به مفهوم کلی آن شامل حشرات، عوامل بیماری زا و علف های هرز) مطرح نبوده است. اما درست از زمانی که انسان، صحراگردی را به کناری نهاد و در کنار رودها تمدن برپا کرد و ناگزیر شد برای نجات جانش از گرسنگی، استراتژی دخالت در طبیعت را با هدف اهلی کردن گیاهان برای کشت برگزیند، آفت نیز موجودیت پیدا کرد. با کشت گیاهان اهلی شده در زمین های بزرگ زراعی، تعادل زیستی اکوسیستم های طبیعی به هم خورد، به طوری که به عنوان مثال، حشرات توانستند غذای فراوان خود را در مزارع یکدست کشت شده بیابند و بی هیچ مزاحمی جمعیت خود را افزایش دهند. بنابراین آنچه ما امروزه به عنوان ظهور و در موارد بسیاری، طغیان آفت ها شاهدیم، حاصل تغییر در شیوه زندگی انسان ها است.
به هر روی، آنچه اکنون دسترنج زارعان را تهدید و در مسیر حرکت به سمت توسعه پایدار و امنیت غذایی مانع ایجاد می کند و نیز دشمن طبیعت سبز محدود ولی با ارزش شهرهاست، حشرات و عوامل بیماری زای گیاهی هستند. هر چند باید بپذیریم که حشرات نیز به عنوان عضوی زنده از طبیعت و حلقه یی از زنجیره های غذایی، حق زندگی و استفاده از غذا را دارند، اما در عین حال نمی توان به آنها اجازه داد باعث محدود شدن منابع غذایی انسان شوند یا چهره سبز شهرمان را بخراشند. درست در همین نقطه است که علم گیاه پزشکی وارد عرصه می شود.
«گیاه پزشکی» علم حفظ نباتات است؛ دانش حفاظت از گیاهان در برابر عوامل زنده و حتی غیرزنده تهدیدکننده زندگی آنها و از جمله حشرات. در گذشته کارشناسان حفظ نباتات، اصل را بر مبارزه قاطع و بی چون و چرا با آفات می گذاشتند و نتیجه مناسب اقدامات خود را حذف کامل آنها می دانستند. اما به تدریج، زیست محیطی شدن نگاه گیاه پزشکان به مقوله حفظ نباتات (که تحت تاثیر کتاب «بهار خاموش» اثر دکتر راشل کارسون صورت گرفت) اندیشه ها را به سمت تفکر گیاه پزشکی مدرن سوق داده است. در این تفکر، هدف از مبارزه با عواملی مانند حشرات، قتل عام آنها با سلاح شیمیایی نیست، بلکه هدف، کنترل جمعیت آنها تا رسیدن به زیرآستانه اقتصادی خسارت است. در نتیجه، حشرات به عنوان عضوی زنده در اکوسیستم، در حوزه عمل و محیط زندگی خود (نیچ اکولوژیک) فعال باقی می مانند و از طرفی محیط زیست نیز کمتر آلوده آفت کش ها می شود.
آفت ها و بیماری های گیاهی، گاهی اثرهای بسیار وخیمی برجای می گذارند. نابودی جنگل های شاه بلوط در شرق ایالات متحده در اثر بیماری بلایت (خشکیدگی سرشاخه)، آسیب به صنعت قندسازی در امریکا به خاطر اپیدمی یک نوع بیماری ویروسی در مزارع چغندرقند در دهه ۱۹۲۰ و قحطی گسترده در ایرلند به دلیل بیماری بلایت سیب زمینی در سال هایی که سیب زمینی غذای اصلی مردم ایرلند بود، تنها نمونه های کوچکی از این اثرهای ناگوار است.
با این اوصاف و از آنجا که جمله حکیمانه یی که در مورد بیماری های انسان می گوید «پیشگیری بهتر از درمان است» در مورد بیماری های گیاهی هم صدق می کند، گرفتن نبض گیاهان و کنترل سلامتی آنها، برای در امان ماندن از این آسیب ها به ما بسیار کمک می کند.
مهدی میرزایی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید