سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

سفر رئیس جمهور به عراق


سفر رئیس جمهور به عراق
سفر محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران، به عراق از جمله سفرهایی است از هم اکنون افکار عمومی جهان و منطقه را معطوف خود ساخته است. این اهمیت به چند دلیل است. نخست آنکه احمدی نژاد نخستین رییس جمهور ایران از زمان پیروزی انقلاب می باشد که به کشور عراق سفر می نماید و در حقیقت این سفر برای اولین بار در چنین سطحی برگزار می شود. روابط دو کشور پس از انقلاب اسلامی متاثر از جنگ هشت ساله به تیرگی گرایید و گشایش های اوایل دهه نود نیز نتوانست چندان بر بهبود آن تاثیر گذارد. در حال حاضر نیز اگر چه سطح روابط طرفین عالی ارزیابی می شود اما به واسطه عدم امضای پیمان صلح میان این دو همسایه وضعیت به صورت «نه جنگ و نه صلح» ارزیابی می شود.
دوم آن که، متاثر از تغییرات سیاسی داخل عراق و به قدرت رسیدن شیعیان در این کشور بسیاری این سفر را در جهت نزدیکی بیشتر عراق به ایران ارزیابی می کنند. این مساله زمانی اهمیت می یابد که به خاطر آوریم از بعد از اشغال عراق و با به قدرت رسیدن شیعیان مباحث چالش برانگیزی بین دولت های عرب اهل تسنن منطقه در مورد نقش ایران در عراق درگرفت. بسیاری از کشورهای منطقه به خصوص اردن و عربستان تحولات عراق و نفوذ ایران در این کشور را در راستای شکل گیری هلال شیعی توصیف کردند. آنها معتقد بودند نفوذ اندیشه شیعه و تفکر انقلابی ایران که پس از انقلاب مرزهای کشورهای منطقه و جهان را در نوردید و شعاع های آن بحرین، کویت، عربستان، پاکستان، افغانستان، فلسطین، لبنان و کشورهای آسیای میانه و قفقاز را در بر گرفت اکنون به پشت دروازه های بغداد رسیده است. لذا تشکیل دولت شیعه در این کشور و نفوذ ایران نه تنها ساختار قدرت در عراق را متحول خواهد کرد بلکه سایر کشورهای منطقه را نیز متاثر خواهد ساخت. بر این اساس از همان ابتدا کارشکنی ها و مخالفت های چندی نسبت به توسعه روابط ایران با عراق صورت گرفت. این موضع کشورهای منطقه همراهی ایالات متحده در عراق را نیز به همراه خواهد آورد.
سوم آن که، به همان میزان که دولت های همسایه ایران نسبت به اهداف تهران مظنون می باشند ایالات متحده نیز نسبت به گسترش روابط ایران و عراق احساس خاص و پیچیده ای دارد. آمریکا از یک سو تمایلی به گسترش روابط ایران و عراق ندارد. چرا که می تواند عراق را از کنترل آمریکا خارج و آن را عرصه ای برای نفوذ و تاثیرگذاری ایران تبدیل کند. و از سوی دیگر بر مشارکت بیشتر ایران در امنیت سازی و حفظ آرامش در عراق تاکید می کند که مورد درخواست گزارش بیکر- همیلتون نیز بود. این حس دوگانگی باعث گردیده تا علی رغم آنکه دو طرف تاکنون سه دور مذاکره بر سر عراق میان خود برگزار نموده اند نسبت به تداوم این مذاکرات چه در داخل آمریکا و چه در خارج، بحث و حدیث های بسیاری مطرح باشد. ایالات متحده، به طور پیوسته و بدون اشاره به هیچ دلیل و مدرکی ایران را متهم می نماید که در خشونت های عراق دست داشته، به گروه های مخالف آمریکا در این کشور کمک می نماید. این اظهارات دقیقا در حالی صورت می گیرد که به گفته مقامات عراقی ایران همواره نقشی سازنده در این کشور ایفا کرده است. ویلیام فالون، فرمانده نظامیان آمریکا در خاورمیانه، در آخرین اظهار نظر خود پیرامون سفر رییس جمهور ایران به عراق این بدبینی و حس دوگانه را این گونه نشان داد: «اگر نتیجه این دیدار گفت وگویی باشد که ممکن است این نوع رفتار ایران را متوقف کند، من کاملا با آن موافق خواهم بود. اما این چیزی است که باید دید، مسلما نقش آنها تاکنون سودمند نبوده است».
چهارم آن که، برای دولت عراق این سفر از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. وهمان گونه که عبدالعزیز حکیم، رییس مجلس اعلای اسلامی عراق در تهران و جلال طالبانی، رییس جمهور عراق، به آن اشاره کرده گام مثبتی برای نشان دادن ثبات اراده ایران در حمایت از عراق تلقی می گردد. دولت ایران علی رغم تمامی مخالفت هایش با تجاوز به عراق اولین پایتخت منطقه بود که شورای اداره کننده کشور عراق را که پس از صدام تشکیل شد به رسمیت شناخت و از آن حمایت کرد و با تمام دولت های پس از صدام در عراق روابط حسنه برقرار کرده است. بر این اساس این سفر که یک اقدام مساعد برای گسترش روابط دوجانبه و ایجاد نوعی جدید از روابط راهبردی میان تهران و بغداد و بهبود همکاری های دو طرف در عرصه های اقتصادی و سیاسی خواهد بود پیوسته مورد تاکید و استقبال دولت عراق قرار گرفته است.
اما از همه موارد فوق که بگذریم باید بگوییم در حال حاضر دو نوع نگاه نسبت به روابط ایران و عراق در داخل ایران وجود دارد: دیدگاهی بدبینانه و دیدگاهی خوش بینانه. هر یک از دو گروه نیز برای این نوع تلقی خویش شواهد و مستندات کافی دارند.
گروه نخست که بیشتر در خارج از دولت قرار دارد و تنها بخشی از بدنه وزارت خارجه را با خود همراه ساخته بر این نظر است که اگر چه کادر سیاسی دولت عراق تغییر نموده است اما تحولات جدید تاثیر عمیقی در شکل گیری عراق جدید با ماهیت و ویژگی های متفاوت نگذاشته است. بر اساس این دیدگاه که خاطرات تلخ هشت سال دفاع مقدس و جنگ با عراق نیز در تقویت آن بی تاثیر نبوده است; ویژگی های جغرافیایی، جمعیتی، قومی ، هویتی و زمینه های اقتصادی و نظامی عراق به گونه ای است که این کشور همواره تهدیدی علیه منافع و امنیت ملی ایران خواهد بود. طبق این استدلال شرایط جدید تنها شکل ظاهری عراق را تغییر داده است و همچون گذشته پایه های قدرت و ویژگی های خاص عراق به گونه ای است که باز هم به صورت رقیب و تهدیدی برای ایران مطرح خواهد شد.
بازگشت مجدد اعضای حزب بعث به قدرت در عراق (که تا چندی پیش ورود آنها ممنوع شده بود)، همراهی برخی مسوولین عراقی با ادعاهای آمریکا و دولت های عربستان و اردن در مورد حمایت ایران از تروریست ها، برخوردهای ناشایست صورت گرفته با زوار ایرانی، شهادت کاردار ایران در عراق و دستگیری اعضای کنسولگری، خبرنگاران ایرانی و بسیاری از زوار که بعضا اشارات مقامات داخل عراق نسبت به انجام آن از سوی نیروهایی آمریکایی را نیز با خود داشته است از جمله اشارات این دیدگاه می باشد.
اظهارات اخیر مقامات دولت عراق مبنی بر به رسمیت نشناختن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و مرز اروندرود که هم از سوی جلال طالبانی و هم محمد الحاج حمود، معاون حقوقی وزیر خارجه عراق صورت گرفت مورد دیگری است که در نوع خود تمامیت ارضی ایران را زیر سوال برده است. اگر چه جلال طالبانی پس از مصاحبه جنجال برانگیزش و با واکنش وزارت امور خارجه ایران مجبور شد تا اخبار منتشر شده به نقل از وی را تکذیب نماید. اما جدیدترین اظهار نظر محمد الحاج حمود، معاون حقوقی وزیر خارجه عراق، نشان از آن دارد که جریاناتی در داخل عراق بر این تصورند حال که ایران به واسطه موضوع هسته ای تحت فشار آمریکا و غرب قرار دارد و در خصوص مالکیت بر جزایر سه گانه و سهم آن از دریای خزر مناقشات لفظی بسیاری با همسایگان خود دارد فرصت مناسبی است تا دولت عراق نیز مهمترین قرارداد تاریخ دو کشور که طرفین هشت سال بر سر آن جنگیده اند را زیرسوال ببرد.
حال آن که کنوانسیون ۱۹۶۹ و ۱۹۸۷ به خصوص مواد ۳۴،۳۱ و۳۰ به طور صریح قانونی بودن معاهدات و قراردادهای منعقد شده میان کشورها، حتی در صورت تغییر رژیم دو کشور، را مورد تایید قرار می دهد. محمد الحاج حمود در اظهارات شگفت انگیزی که از مقامی حقوقی همانند وی جای تعجب دارد گفته است: «توافقنامه الجزایر، قبلا بین نظام شاه در ایران و نظام صدام در عراق بسته شده بود. اما امروز هم نظام ایران تغییر یافته و هم نظام عراق. بنابراین ما نیازمند بازنگری در برخی مسائل هستیم تا متناسب با اوضاع دو کشور باشد.» همزمان با این اظهارات محمد مصبح الوائلی استاندار بصره، نیز در سخنانی بی پایه کنسولگری ایران در بصره را به برنامه ریزی برای ترور وی و برادرش متهم نموده است. همه این شواهد که به بی اعتمادی متقابل می انجامد دیدگاه اخیر بدبینانه در داخل ایران را بر آن می دارد تا از دستگاه وزارت امور خارجه بخواهد ضمن نشان دادن عکس العمل لازم به این اظهارات با متوقف نمودن و یا حداقل کاهش روابط خود پاسخ این گستاخی ها را داده و به عراق تنها به عنوان فرصتی برای رفع تهدیدات امنیتی علیه ایران بنگرد و نه بیشتر. این تفکرات که در میان دانشگاهیان نیز نفوذ زیادی دارند توصیه های مشابهی را نیز نسبت به نوع رفتار با افغانستان پیشنهاد می دهند.
چرا که در آن سوی مرز ایران نیز اخیرا سید طیب جواد، سفیر افغانستان در آمریکا، با قدر ناشناسی از تلاش های ایران در بازگشت آرامش و صلح به این کشور و نقش سازنده ایران در بازسازی افغانستان مدعی شده است که ایران به طور فزاینده ای به یک قدرت خصمانه تبدیل شده است که در کنار نقش سازنده نقش مخربی نیز در افغانستان ایفا می کند تا کابل را در تنگنا قرار دهد!!
اما گروه دوم در داخل ایران که نگاه خوشبینانه و توام با حسن ظن دارند بر این اعتقادند که تحولات جدید، منجر به شکل گیری عراق جدیدی با ماهیت و ویژگی هایی متفاوت از گذشته شده است. از جمله ویژگی های عراق جدید وجود بازیگران متعدد داخلی و خارجی (اعم از سازمان های بین المللی، سازمان های غیر دولتی و...) در ساخت قدرت و سیاست این کشور شکل گیری و تقویت ارزش های بشری و هنجارهای بین المللی همچون دموکراسی سازی، رعایت قانون و عدالت، حقوق زنان، برابری، تقویت ارزش های مدنی و نقش یافتن هویت های سیاسی مختلف در ساخت قدرت و سیاست و افزایش تبادلات اقتصادی و فرهنگی و سیاسی با نظام بین الملل و کشورهای همسایه از جمله ایران است.
از این زاویه، تحولات جدید سیاسی در عراق می تواند زیر بنای شکل گیری صلح و همکاری به جای جنگ و منازعه و تصور تهدید متقابل در روابط دو کشور ایران و عراق باشد. وجود اشتراکات مذهبی، فرهنگی و تاریخی در روابط دو ملت، ژئوپولیتیک، تهدیدات قومی مشترک، تبادلات اقتصادی، ظرفیت ها، تجربه ها و همکاری های علمی و شرایط منطقه ای و بین المللی زمینه های لازم برای این همکاری را فراهم خواهد آورد. لذا دولت باید بکوشد تا هر چه بیشتر امکان توسعه سطح روابط فعلی با عراق را فراهم سازد. طرفداران این دیدگاه که قشر عظیمی از بدنه جامعه و مسوولین کشور را شکل می دهد علاوه بر وظیفه دینی و مذهبی که کمک به هم نوع در مشکلات و سختی ها را مورد تاکید قرار می دهد به خطر بزرگ حضور آمریکا در عراق نیز توجه می نمایند. لذا کمک به برقراری آرامش در عراق و بازسازی سریع این کشور را گامی در جهت بیرون راندن آمریکا از منطقه می دانند که از آن نباید غفلت ورزید.
در حال حاضر به لحاظ اقتصادی نیز ایران از سطح مبادلات اقتصادی خوب و مناسبی (۲ میلیارد دلار) با عراق برخوردار می باشد. گسترش روابط و مناسبات این امکان را فراهم خواهد ساخت تا این مبادلات به رقم ۱۰ میلیارد دلا ر ظرف یک دهه آینده نیز برسد. البته تحقق این امر بیش از هر چیز مستلزم برنامه ریزی و مشارکت بیشتر برای حضور در اقتصاد عراق است که تلاش مضاعف دولت را می طلبد. اما باید خاطر نشان ساخت حال که دو کشور در آستانه برقراری بالاترین سطح روابط سیاسی با یکدیگر هستند امید می رود که تا در مذاکرات پیش رو ضمن پرداختن به مسائل مهمی همچون خروج آمریکا از عراق، اخراج گروهک منافقین، تهدیدات مشترک منطقه ای، ارتقای روابط اقتصادی مساله قرارداد الجزایر نیز طی یادداشت و بیانیه ای مورد تاکید مجدد قرار داده شود تا منبعد شاهد اظهاراتی مشابه گذشته یا اتهام هایی همچون دخالت در خشونت های عراق که می تواند بر سطح روابط سیاسی دو کشور تاثیرگذار باشد نباشیم.
منبع: سایت اطلاع رسانی اصولگرایان اصلاح طلب
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید