استراتژی اصلاح‌طلبان: بازگشت به قدرت زیر پرچم نام امام

با نزدیک شدن انتخابات دوره‌ی هشتم مجلس شورای اسلامی گروه‌ها و جریانات سیاسی کشور برای دست‌یابی به کرسی‌های مجلس و فتح قوه‌ی مقننه به شدت بر دامنه‌ی فعالیت‌ها و تبلیغات خود افزوده‌اند. بدون تردید این فعالیت‌ها اگر در سایه تقوای الهی و ارزش‌های انقلابی انجام گیرد بدون تردید نزد خدای بزرگ و متعال اجر و ثواب دارد و به فرموده رهبری عزیز انقلاب به عنوان یک مجاهدت محسوب می‌گردد. شک ندارم که در جریانات سیاسی درون انقلاب مردان و زنان مجاهد و انقلابی حضور دارند که تقویت ارزش‌های انقلاب و خط امام (ره) و رهبری را دنبال می‌نمایند ودر قول و عمل به آن پایبندند.
خواص و نخبگان سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران باید بدانند هم خونی، همراهی با امام و رهبری و سوابق ممتاز انقلابی به خودی خودی نمی‌تواند آنها را بیمه کند و منتج به عاقبت به خیری شود چه مردان و صحابه‌ی بزرگی همراه با پیامبر (ص) بودند و در رکاب او برای خدا شمشیر زدند و تا آستانه‌ی شهادت جنگیدند ولی بعدها به دلیل دنیاگرایی، اشرافی گری و مقام پرستی از خط و مسیر رسول‌الله خارج شدند و در نهایت تأسف عاقبت به خیر نشدند. یاوران عزیز امام (ره) و رهبری، نسل جدید انقلاب اگر شما را بر مسیر امام (ره) ثابت قدم ببینند دستتان را خواهند بوسید و رأی خود را به نام شما بزرگان و سابقه‌داران انقلاب به صندوق خواهند انداخت و اما اگر تنها ببینند پز همراهی با امام (ره) و رهبری و سابقه انقلابی گری را یدک می‌کشید ولی در قول و عمل از مسیر او خارج شده‌اید. بدون هیچ تردید ترد خواهید شد. زیرا امت امام (ره) و رهبری تنها در پای ارزش‌های انقلاب ایستاده است و با هیچ جریانی پیوند دوستی و اخوت نبسته است.
در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی برادران و خواهران عزیز اصلاح‌طلب که به عنوان جریان دوم خرداد مشهور هستند دغدغه به خطر افتادن خط امام (ره) و حذف یاران امام (ره) را مطرح کرده‌اند. آقای مجید انصاری عضو مجمع روحانیون مبارز در سخنرانی خود در یک هیأت مذهبی در نیاوران تهران گفتند : «یاران امام و دوستان انقلاب که در تمام سال‌های گذشته از قبل از انقلاب تاکنون همواره پا در رکاب این نظام و انقلاب و رهبری بوده‌اند اکنون به بدترین شکل ممکن در حال حذف شدن هستند که این وضعیت یاد‌آور دوران پس از رسول الله (ص) است که حذف اصحاب پیامبر و علی‌ علیه‌السلام در دستور کار قرار گرفت و در نهایت واقعه کربلا به وقوع پیوست». (به نقل از سایت asriran.com) . آیت‌الله موسوی تبریزی در اعتراض به روندکنونی طی مصاحبه‌ای که در سایت پنج صبح منتشر شد گفتند در این کشور جمهوری اسلامی بدن اسلام و تقوی حاکم است که سایت پنج صبح تیتر این مصاحبه را با همین عنوان آورده است. ایشان ضمن دلتنگی برای همرزمان سابق خود چون شهید مطهری گفتند: «نمی‌دانم مصلحت الهی چه بود اگر او بود ما به این حال و روز نبودیم. ایشان یا آقای شهید بهشتی و ... این آقایان اگر بودند ما به این مراحل نمی‌رسیدیم .... اندیشه‌های امام مظلوم واقع شده و کسی که از اندیشه‌های امام دفاع کند، از اسلام دفاع کرده و اگر کسی در این راه آزار و اذیت شود و جانش را در این میان بگذارد اجرش با خداست و شهید محسوب می‌شود». (www. ۵ sobh.com)
در همین راستا حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا در مصاحبه‌ای که در همین سایت انتشار یافت گفت: «انقلاب فقهی امام دشمنانی دارد که قصد دارند انقلاب سیاسی او را منحرف کنند ... و اسلام طالبانی را جایگزین اسلام ناب محمدی کنند ... گروهی در حوزه که از شاگردان امام بودند راهشان را جدا کردند و زیر پرچم امام خمینی آزادی را فریاد زدند. این گروه حواریون امام (ره) بودند اما افراد متحجری که در تقابل با اندیشه امام هستند بنایشان را بر ترور شخصیت و خارج کردن این حواریون از صحنه انقلاب گذاشته‌اند تا روزی بتوانند مستقیما اعلام تعطیلی خط امام را جار بزنند».
(www. ۵ sobh.com)
نمونه‌ بالا تنها بخشی از اظهار نظر‌های طیف دوم خرداد است که آورده شد و جهت‌ جلوگیری از اطاله کلام سخنان طیف تند رو این جریان عبور می‌کنیم. اما شایسته است در این زمینه نکاتی را متذکر شویم:
▪ نکته اول:
اگر جریان دوم خرداد به خصوص طیف اصول‌گراتر آن یعنی مجمع روحانیون مبارز و حزب اعتماد ملی از گذشته جریان دوم خرداد درس گرفته‌اند و می‌خواهند همچون امام راحل (ره) بر اصول و ارزش‌های انقلاب پافشاری کنند و خط خود را از تندروی‌ها جدا سازند بی‌تردید امت حزب‌الله و بسیجیان سرفراز از آن استقبال خواهند کرد و امید است حداقل بخشی از جریان دوم خرداد به جای بازی‌های سیاسی بر مبانی و ارزش‌های انقلاب تأکید ورزند. به طور قطع و یقین در این شرایط بلند کردن پرچم‌ خط امام مورد استقبال مردم قرار خواهد گرفت و مردم دو رویی و نفاق را مشاهده نخواهند کرد هرچند سلیقه‌ها متفاوت باشد.
▪ نکته دوم:
نکته‌ای که در خصوص رد صلاحیت‌ها و دیگر دغدغه‌ها می‌توان گفت این است که به حمدالله تاکنون شورای نگهبان و دیگر مراجع نظارتی در سراسر کشور با تمام وجود و تلاش به وظیفه دینی ، شرعی و قانونی خود عمل کردند و این به آن مفهوم نیست که هر اتفاقی در هر گوشه‌ی این کشور پهناور و در هر وزارت‌خانه یا اداره‌ای می‌افتد عین حقیقت و مطابق با عدالت است که این نه ممکن است و نه مسئولین محترم نظام جمهوری اسلامی مدعی آن می‌باشند. حتی حضرت امام (ره) هم در وصیت‌نامه سیاسی الهی خود فرمودند: «اینجانب هیچ‌گاه نگفته و نمی‌گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه‌ی ابعادش عمل می‌شود و اشخاص از روی جهالت و عقده و بی انظباطی بر خلاف مقررات عمل نمی‌کنند لکن عرض می‌کنم که قوه‌ی مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می‌کنند».
▪ نکته سوم:
دغدغه‌ و نگرانی مهم امت حزب‌الله آن است به جز تعداد اندکی از نخبگان جریان دوم خرداد مسیر عمومی این جریان همچون هشت سال دولت اصلاحات حرکت بر خلاف مبانی و ارزش‌های انقلاب و خط امام باشد و این بار این جریان برای بازگشت به قدرت پرچم خط امام (ره) را بلند کرده و پشت آن سنگر گرفته باشد. سؤالات و ابهامات زیر دغدغه ما را تقویت می‌کند:
۱) آیا ائتلاف و همراهی با افرادی که می‌گویند ما بعد از مطالعات فراوان به این نتیجه رسیدیم اسلام نظامی سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ندارد و اسلام با مشی لیبرالیسم سازگاری دارد تقویت انقلاب فقهی اما است؟
۲) آیا اعلام این مطلب که نهضت آزادی با جمهوری اسلامی مخالف نیست تقویت انقلاب سیاسی امام است؟ در حالی که حضرت امام (ره) به روشنی و با استحکام فرمودند که اگر اینها (نهضت آزادی) مدتی دیگر در حکومت موقت باقی مانده‌ بودند اسلام عزیز از آنها سیلی می‌خورد و یا اینکه آنها صلاحیت تصدی هیچ یک از امور اجرایی ، قضایی و قانون‌گذاری را ندارند.
۳) آیا تضعیف قدرت بسیج، سپاه، شورای نگهبان و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی که بارها توسط افراد و رسانه‌های جریان اصلاح طلب صورت گرفت از دغدغه‌ی به خطر افتادن خط امام است؟ این درحالی است که در سند راهبردی کمیته خطر جاری آمریکا (بند ۱۵ و ۱۱) تضعیف ستون‌های حمایتی حکومت ایران که مصادیق آن ذکر شد توصیه شده است.
۴) آیا دریغ از نام کلمه‌ی شهید در برای اسم مجاهد فی‌ سبیل‌الله شهید عماد مقنیه (حاج رضوان) در بعضی از رسانه‌های دوم خردادی و اصلاح‌طلب در راستای حاکمیت اسلام و فرهنگ قرآنی است؟ چرا برادران عزیز پرچم‌دار خط امام (ره) در برابر آن از خود واکنشی نشان نمی‌دهند؟
۵) آیا سانسور و کم رنگ نشان دادن گزارش مثبت آقای البرادعی در بعضی از رسانه‌های جریان اصلاح‌طلب در راستای تقویت منافع ملی است. این در حالی است که بعد از گزارش آقای البرادعی جرج بوش به تمامی رسانه‌های غربی توصیه کرد نکات مثبت گزارش را سانسور نموده و بر روی معدود نکات منفی تکیه نمایند این همراهی و همنوایی جریان اصلاح طلب چگونه توجیه می‌شود؟
۶) آیا بیان این مسئله از سوی یکی از رهبران جریان دوم خرداد که گفت والله به شعار مرگ بر آمریکا اعتقاد ندارم یا اینکه گفته شد دولت اصلاحات کسی را برای اعدام سلمان رشدی نخواهد فرستاد و تصمیمی در این زمینه ندارد و به جای جنگ تمدن‌ها به گفتگوی تمدن‌ها خواهد پرداخت در راستای تقویت اندیشه و خط امام است؟ این در حالی بود که حضرت امام (ره) بعد از اعلام حکم اعدام سلمان رشدی فرموده بود« ترس من این است که تحلیل‌گران امروز ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق قوانین و اصول دیپلماسی بوده است یا خیر؟» در حالی که ما هشت سال سیاست تنش‌زدایی و گفتگوی تمدن ها را پی گرفتیم و در آخر به پیامبر (ص) ما توهین کردند و ما را جز محور شرارت قرار دادند.
۷) آیا مخالفت شبانه‌روزی با دولتی که ساده زیست است، با عزت و اقتدار در برابر زورگویان عالم ایستاده است و فریاد عدالت سر می‌دهد و در راه تحقق آن شبانه‌روز در حال تلاش است و به طور ویژه از سوی مقام معظم رهبری مورد حمایت قرار گرفته است تقویت خط امام (ره) است؟ مگر حضرت امام (ره) محو اسراییل را فریاد نکرد مگر نفرمود اگر ساده‌زیستی برود مرگ ارزش‌هاست. مگر این دولت مبانی و ارزش‌های انقلاب را فریاد نمی‌زند و همواره از سوی جانشین به حق امام (ره) به طور خاص مورد حمایت قرار نگرفته است. بعضی‌ها که خود را حامی خط امام می‌دانند و از دمکراسی دم می‌زنند از بردن نام کلمه رییس جمهور برای وی دریغ می‌ورزند. کسانی که خود معتقد بودند برگشت به شعارهای اول انقلاب ممکن نیست و باید با آمریکا کنار بیاییم». این تناقض خط امامی بودند و مخالفت با بازگشت به ارزش‌ها و شعارهای انقلاب چگونه توجیه می‌شود؟
اگر ما نیم نگاهی به گذشته وعملکرد جریان اصلاحات در کشور داشته باشیم به ما حق می دهید نگران به خطر افتادن خط امام (ره) باشیم. چرا هنگامی که مجلس ششم و قوه مجریه در دست شما بود در مقابل سیل هجوم و اهانت به مقدسات ، ارزش‌ها و مبانی مسلم خط امام (ره) سکوت کردید. عزیزانی که دغدغه خط امام دارید بفرمایید:
۱) چرا زمانی که عضو برجسته دوم خرداد گفت این که مارکس می‌گوید دین افیون توده‌هاست تنها بخشی از حقیقت است من می‌گویم نه تنها افیون توده‌هاست که افیون حکومت‌ها نیز هست سکوت کردید (آغاجری : دانشگاه شهید بهشتی سال ۱۳۷۹).
۲) چرا هنگامی که در تیرماه ۱۳۷۸ در روزنامه ایران وابسته به دولت اصلاحات به قلم‌ محمدی اصفهانی نوشته شد " در نگرش صحیح به دین مردم حق دارند همه مسئولان را به سوال کشیده و از آن‌ها انتقاد کنند حتی اگر آن مسئول پیامبر و امام معصوم باشد بلکه به خود خدا هم می‌توان اعتراض کرد و او را فتنه‌گر نامید» نفرمودید خط امام (ره) در خطر است.
۳) چرا هنگامی که در تاریخ ۲۳/۸/۷۸ در روزنامه‌ی صبح امروز وابسته به ئئوریسین جبهه دوم خرداد آورده شد تفکر شیعه‌گری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دمکراسی است دق نکردید.
۴) در ۲۴ فروردین ۱۳۷۸ روزنامه‌ی صبح امروز همزمان با آغاز ماه محرم در مقاله‌ای با عنوان خون به خون شستن محال آمد محال سعی کرد تا اساس قیام امام حسین (ع) و مظلومیت آن حضرت را زیر سئوال ببرد. اکبر گنجی نویسنده این مقاله سعی داشت تا چنین وانمود کند که عاشورا معلول تعارض‌های قومی و بالاخص نتیجه خشونت پیامبر، در جنگ بدر و خیبر و ... است برادران خط امام (ره) شما چه واکنشی به این مقاله نشان دادید؟ چرا وزارت ارشاد دولت اصلاحات سکوت کرد؟
۵) آقای یوسفی اشکوری که در زمان اصلاحات بال و پر گرفت در هفته نامه‌ی آبان ۲۱ آذر ۷۸ نوشت «فقیه چون معصوم نیست هرگز وجوب تبعیت ندارد. مبانی وجوب اطاعت از فقیه کدام است»؟ سوال ما از دوست‌داران امام (ره) این استکه چرا در برابر مبارزه با اصل ولایت فقیه که یادگار امام (ره) در زمان تدریس در نجف اشرف است سکوت کردید؟
۶) چرا هنگامی که در فروردین ماه سال ۱۳۷۸ چهار نفر از مراجع عظام تقلید در خصوص آشفتگی سیاست‌های فرهنگی به رییس جمهور تذکر دادند، جریان دوم خرداد این نگرانی و هشدار دلسوزانه را تأثیرپذیری از یک جناح خاص و بولتن‌ها حمل کردند و آن را برخورد سیاسی دانستند؟
۷) آیا حملات کنونی جریان دوم خرداد به شورای نگهبان از جمله این سخن آقای محتشمی‌پور اگر قرار به رد صلاحیت است باید ۱۲ عضو شورای نگهبان رد صلاحیت شوند در ادامه‌ی هنجارشکنی‌های روزنامه‌های ضد انقلابی اول انقلاب نیست از جمله نشریه پیغام امروز که در ۸ مرداد ۱۳۵۸ نوشت:
در شورای نگهبان قانون اساسی چه صیغه‌ای است ؟ ... مردم محجور و صغیر ناجی بخواهند .... چه دلیل دارد که چهار تن از قلم و اراده آنان، خود را قدرت برتر برای پاسداری از قانون اساسی بدانند؟
این موارد تنها نمونه‌ای از صدها مورد سؤال است که به ما حق بدهید که بپرسیم تا رفع ابهام شود. گذشته جریان دوم خرداد نشان داده است که به طور کلی به جز موارد خاص از طرف اصول‌گراهای این جریان، دغدغه‌ به خطر افتادن خط امام (ره) مشاهده نمی‌شود لذا این سؤال و ابهام برای ما وجود دارد آیا استراتژی جریان دوم خرداد در جهت حراست از خط امام (ره) است یا بازگشت به قدرت زیر پرچم خط امام؟

پژوهشگر و نویسنده: ابوالفضل صدقی

منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی