شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

نیمه خالی کلاس


نیمه خالی کلاس
بعضی وقت ها دانشجو به هر بهانه ای کلاس درس را تعطیل می کند و برای حضور در کلاس بی میل می شود. بعضی وقت ها دانشجو هر چند دقیقه یک بار در اثنای درس استاد ترجیح می دهد به بیرون از کلاس برود. برای خوردن یک نوشیدنی گرم یا سرد، برای دور شدن چند دقیقه ای از فضای گرفته و خسته کننده کلاس ها و برای گپ زدن با دیگر دانشجویان در حیاط. بعضی وقت ها هم دانشجویان دسته جمعی برخی کلاس ها را به تعطیلی می کشانند و از این وضعیت احساس خشنودی و رضایت می کنند. برخی دانشجویان هم به خاطر یکسری مسائل حاشیه ای همچون مسائل فرهنگی و سیاسی حاضر نیستند که در کلاس درس حاضر شوند. البته باید گفت که این وضعیت در دو ترم اول دوران دانشجویی کمتر به چشم می خورد. سال اولی ها جدی تر و عمیق تر به درس و کلاس توجه دارند و حضور در کلاس و گذراندن واحدها را برای خودشان الزامی می دانند.
تازگی درس ها و تازگی فضای دانشگاه و همچنین حضور استاد و دانشجو برای بسیاری از دانشجویان سال اولی دلچسب تر از دانشجویان ترم های بالاتر است، اما به مرور این وضعیت با گذشت زمان کم رنگ تر می شود و دانشجو درگیر مسائل و دغدغه های دیگر می شود. وضعیت دانشجو به مراتب نسبت به دوره قبل تغییر پیدا می کند. این وضعیت در حالی در بین دانشجویان به وجود آمده است که کارشناسان عوامل مختلفی را برای ایجاد این وضعیت برمی شمارند.
ازدحام در کلاس درس از جمله مهمترین این عوامل است، به طوری که استاد نمی تواند به صورت متمرکز مشکلات تک تک دانشجویان را رفع کند. تعداد ساعات محدود درسی، نبود ارتباط مناسب بین استاد و دانشجو در کلاس درس برای جذب دانشجویان، شاغل بودن بسیاری از دانشجویان و کتب و جزوات قدیمی استادان و علاقه بسیاری از دانشجویان به برنامه های فوق درسی موجب شده است که دانشجویان علاقه کمتری به حضور در کلاس های درس داشته باشند.
دکتر «طهمورث شیری» جامعه شناس، درباره بی انگیزگی دانشجویان در کلاس های درس می گوید: « دانشگاه های کشور از دانشجویان، انتظار کارهای عملی را ندارند و دانشجویان فکر می کنند با گذراندن برخی دروس می توانند مدرک تحصیلی خود را بگیرند. دانشجو به راحتی مدرک دانشگاهی را به دست می آورد. این مسئله موجب شده است تا دانشجویان به اصل رقابت توجه نداشته باشند. از سوی دیگر تب مدرک گرایی موجب شده است تا جوانان به فکر علم آموزی و کسب دانش نباشند. آنان برای ارتقای شغلی، ازدواج یا به دست آوردن پایگاه اجتماعی بهتر وارد دانشگاه می شوند در این شرایط انگیزه ای برای ادامه تحصیل نخواهند داشت.» وی معتقد است: « دانشجو در فرآیند تحصیل می فهمد که انطباق بین رشته تحصیلی و نوع شغل اش در جامعه وجود ندارد و خود فرد هم در دوران دانشجویی به مشاغلی روی می آورد که هیچ انطباقی با نوع تحصیل اش ندارد. همین مورد اصلی ترین عامل کاهش انگیزه افراد در طول تحصیل است.»
اما احسان خاوند کار ، دانشجوی رشته مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت و پژوهشگر برتر دانشجویی، بی انگیزگی دانشجویان در کلاس های درس را به ساختار آموزش عالی ربط می دهد و می گوید: «نبود خلاقیت و نوآوری یکی از مشکلات اساسی نظام آموزشی است. نظام آموزش و پرورش ما فرد را به روش مدرسه ای تحویل نظام آموزش عالی می دهد. یعنی استاد موظف است یک سری مطالب را روی تخته سیاه بنویسد و یا آن را به جزوه و کتاب تبدیل کند تا دانشجو مجبور باشد تمام آنها را حفظ کند و در آخر ترم امتحانی بدهد و نمره ای بگیرد و آن درس را پاس کند.
این مسائل موجب می شود که دانشگاه فلسفه وجودی خودش را از دست بدهد و نه دانشجو چندان رغبتی به کلاس درس داشته باشد و نه استاد. این موضوع یکی از مهم ترین مشکلات نظام آموزش عالی کشور است.» وی معتقد است: «هم اکنون فعل جستن در مصدر دانشجو کاملاً فراموش شده است . در دانشگاه ها رسم شده است که یک رابطه یاددهنده - یادگیرنده همیشه بین استاد و دانشجو برقرار باشد.»
در کنار این مسئله فعالان دانشجویی معتقدند از دلایلی که موجب بی انگیزگی دانشجو در سر کلاس های درس شده است ضعف پژوهش در کلاس های درس است. خاوندکار دراین باره می گوید: «تا زمانی که امر پژوهش در دانشگاه ها و برای دانشجویان امری فرعی به حساب می آید نه دانشجویان رغبتی برای انجام پژوهش خواهند داشت و نه امر پژوهش پیشرفتی خواهد کرد. اگر فقط به امر آموزش در دانشگاه ها توجه کنیم، دانشجویان هم خود را با این الگو هماهنگ خواهند کرد. در نتیجه فاصله بسیاری میان آموزش و پژوهش در دانشگاه ها حاکم می شود که حتی اگر دانشجویی علاقه مند به پژوهش باشد و زمینه پژوهشی و همه منابع موردنیاز را نیز بتواند برای پژوهش خود آماده سازد، متأسفانه به علت این که مطالب آموزشی در دانشگاه ها عموماً از فضای پژوهشی فاصله زیادی دارد و عملاً همبستگی خاصی میان آنها وجود ندارد ، دانشجو درمیان دوراهی ای قرار می گیرد که توجه به هریک از راه ها موجب دورشدن از راه دیگر می گردد. یعنی اگر دانشجویی وقت خود را صرف پژوهش کند، بی تردید امکان رسیدگی به مطالب آموزشی خود را از دست خواهد داد، که اولین نتیجه اش موفق نبودن در دروس جاری او می شود و بالطبع از آنجایی که نظام آموزشی دانشگاه ها جایگاهی برای دانشجوی پژوهشگر نداردو ترجیح می دهد دانشجوی «مدرسه ای» داشته باشد که میزان موفقیت او در مجموعه ای از علوم بدون تغییر می ماند و دانشجو نیز ترجیح می دهد که تنها راه آموزشی را در پیش بگیرد.»
*● بی انگیزگی به علت تعطیلات پی در پی تقویم آموزشی و ملی
برخی از کارشناسان تعطیلات پی در پی تقویم آموزشی و ملی کشور را از عمده دلایل بی انگیزگی دانشجویان در سر کلاس های درس می دانند.
محمد خرم از فعالان صنفی دانشجویی نیز در این باره معتقد است: « یکی از علت های اصلی که دانشجو از کلاس های درس فراری است برمی گردد به علومی که به هیچ عنوان برای فرد کاربردی نیست و جذابیت لازم را برای دانشجو ندارد. دانشجو فقط احساس می کند که این درس را باید پاس کند. با توجه به غیرکاربردی بودن برخی علوم دانشجویان انگیزه ای برای جدی گرفتن درس ها ندارند. در کنار این مسائل تعطیلات پی در پی تقویم کشور را هم باید به این موضوع اضافه کنیم.
از ۳۶۵ روز در سال نظام آموزش عالی تعطیلات تابستان، زمستان، میان ترم و مناسبات گوناگون را داریم. یعنی دانشجو فقط ۶ ماه از سال را درس می خواند آن هم هفته ای ۲ یا ۳ روز در دانشگاه حضور دارد. بهره وری چنین نظام آموزشی ۵۰ درصد است. تعطیلات بسیار موجب می شود تا دانشجو دیرتر با فضای آموزشی مأنوس شود و رغبتی برای حضور در کلاس های درس نداشته باشد. مسئولان آموزشی باید تقویم آموزشی را طوری تنظیم کنند که ترم ها کوتاهتر و کارآمدی کلاس ها بیشتر شود.»
● تعامل مناسب بین استاد و دانشجو نیست
از آنجا که محتوای برنامه ها به سرعت در حال تغییر و تحول است و این مکان برای دانشجویان فراهم شده است که از برنامه های درسی بزرگ ترین و برترین دانشگاه جهان مطلع شوند و حتی در شرایطی که تبادل نظر استادان دانشگاهی با دیگر همکاران خود در تمامی دانشگاه های بزرگ دنیا امکان پذیر شده است بنابراین استادان دانشگاه ایران هم باید برنامه درسی خود را به روز کنند. مهمترین مسئله دانشگاه های کشور نبود ارتباط مناسب استاد و دانشجو در سر کلاس درس است و حتی برخی مواقع استادان موجب بی انگیزگی دانشجویان می شوند. دکتر غلامرضا علیزاده جامعه شناس در این باره معتقد است: « برخی وقت ها مدرسین دانشگاه ها نسبت به برخی رشته ها رفتار مناسبی ندارند و دانشجو احساس می کند که در این رشته موفق نخواهدشد. به ویژه دانشجویان پسر نوعی احساس سرخوردگی می کنند و دیگر رغبتی به آمدن در کلاس های درس را ندارند. استادان متأسفانه جزوات و کتاب های قدیمی خود را به دانشجویان می دهند و دانشجو به علت دسترسی به منابع بهتر و با کیفیت تر از طریق اینترنت دیگر لزومی به آمدن سرکلاس نمی بیند. برخی مواقع هم استادان درحضور و غیاب دانشجویان سختگیری لازم را نمی کنند به گونه ای که برخی دانشجویان یا در کلاس حاضر نمی شوند و یا بعد از حاضری زدن کلاس را ترک می کنند و به کارهای عقب افتاده خود می رسند. مسئولان امر آموزش باید درباره ورود جوانان به دانشگاه فرهنگ سازی کنند. جوانان باید بدانند که تحصیل برای ارتقای دانایی، فرهنگ و رفتار با همنوعان است.»
هدی هاشمی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید