شنبه, ۲۴ آذر, ۱۴۰۳ / 14 December, 2024
مجله ویستا


مرد میانسال انرژی


مرد میانسال انرژی در دوران زندگی اش فراز و نشیب های بسیاری را پشت سرگذاشته است. دهه اول عمر او دوران دفاع و تزلزل بود. اوپک در این دوران، تنها حالت تدافعی داشت و بدون هیچ اعتماد به نفسی تنها از کاهش قیمت نفت در بازار جلوگیری می کرد و همه قدرت در دست چند شرکت بزرگ نفتی در جهان بود. در دهه هفتاد میلادی که دوران شکوفایی و اوج اوپک بود، دو شوک بزرگ نفتی در جهان رخ داد که نشان از اتکای عظیم اقتصاد جهانی به این منبع معدنی بود. درست پس از نخستین بحران نفتی، جهانیان به ویژه کشورهای مصرف کننده این ماده را بر آن داشت تا به فکر چاره جویی اساسی باشند. در جنگ شش روزه اعراب و اسراییل، کشورهای عربی تولید کننده نفت اوپک، تحریم نفتی برضد کشورهای حمایت کننده اسراییل، به ویژه آمریکا را آغاز کردند. البته نمی توان شوک های نفتی را تصمیمی از پیش تعیین شده یا مانور قدرتی برای کشورهای اوپک دانست. مولود چاره جویی کشورهای مصرف کننده نفت، سازمانی به نام آژانس بین المللی انرژی (IEA ) بود. علاوه بر این، واکنش هایی دیگری نیز به افزایش قیمت نفت در جهان نشان داده شد؛ از جمله اقتصادی شدن یا به صرفه شدن منابع نفتی غیر اوپک، استخراج و تولید این منابع و ایجاد ذخیره های راهبردی در کشورهای مصرف کننده و به این طریق، پس از آن کشورهای عضو اوپک دیگر تفوقی آنچنان در عرصه جهانی نفت نیافتند. بحران بعدی در روند عرضه و تقاضای نفت در جهان در سال های ۱۹۷۸ و ۱۹۷۹ رخ داد؛ یعنی در زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران که چند میلیون بشکه عرضه روزانه نفت را به فاصله چند ماه از گردونه بازارهای جهانی خارج کرد. گرچه این بحران با سهمیه بندی و جبران آن از طریق افزایش تولید، کشورهای غیر عضو اوپک تامین شد، بازار را به نوعی دچار شوک کرد. همه این عوامل و بحران ها و شوک های بزرگ در بازار،کشورهای مصرف کننده را بیش از پیش بر آن داشت تا از اتکا به نفت کشورهای اوپک که ۵۷ درصد از تقاضای جهان را تامین می کرد، بکاهند. این چاره اندیشی طوری ادامه یافت که در شوک سوم نفت در جهان، سهم ۵۷ درصدی اوپک در تولید نفت در دنیا به ۴۰ درصد رسید و تولید روزانه ۱۸ میلیون بشکه نفت اوپک به ۱۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. در حقیقت این کاهش مصرف در همه زمینه ها در تقاضای انرژی تاثیر داشت و اوپک نیز تامین کننده موثر نفت در جهان به شمار نمی آمد. حال کشورهای تولیدکننده نفت غیر اوپک وارد صحنه شده بودند. اوپک برای نخستین بار در سال ۱۹۸۲ به برنامه ریزی تولید (نظام سهمیه بندی) روی آورد و با تعیین سقفی معادل ۱۸ میلیون بشکه تولید نفت در روز، سازکار سهمیه بندی میان اعضا را به وجود آورد. اوپک با انتخاب یک شاخص (نفت سبک عربستان) از قیمت نفت در سطح ۳۴ دلار برای هر بشکه دفاع می کرد. فشارهای ناشی از عوامل بازار بر قیمت نفت چنان شد که اوپک نظام قیمت گذاری ثابت و به کارگیری سیاست سهم بازار بر مبنای قیمت های مربوط با بازار آزاد (قیمت گذاری متکی به فرآورده های حاصل از نفت خام و قیمت گذاری بر مبنای فرمول های مرتبط با بازار آزاد) را رها کرد. مرد میان سال انرژی در حال حاضر با چالش هایی رو به رو است. این چالش ها، برخی خارج از این سازمان و برخی دیگر از درون، اوپک را درگیر خودکرده است.
روند تولید نفت در غیر اوپک
شوک نفتی سال ۱۹۸۶ نشان داد که کشورهای غیرعضو عزم خود را جزم کرده اند تا به هر شکل ممکن از یکه تازی کشورهای اوپک بکاهند. هر یک از ایشان سهم بازار خود را افزایش دادند و از حفظ قیمت های بازار در سطح بالا سود بردند. کشورهای اوپک نیز با افزایش تولید به مقابله با این شرایط پرداختندکه این خود کاهش قیمت در بازار را به همراه داشت.
وضع مالیات های تبعیض آمیز بر فرآورده های نفتی
کشورهای صنعتی برای کاهش مصرف نفت در صنایع داخلی، قوانین و مالیات ناعادلانه ای را تنها برای حامل های نفت به این کشور اعمال می کنند که علاوه بر کاهش تقاضای نفت در بازار، مانع از توسعه به موقع و به اندازه ظرفیت تولید در آنها و موجب بی اعتمادی و نبود اطمینان در عرضه و تقاضای نفت در بازار می شود.
سیاست های زیست محیطی و نفت
هنوز یک ماه از اجرایی شدن پروتکل کیوتو نمی گذرد. اجرایی شدن این پروتکل پس از پیوستن روسیه به آن صورت گرفت. این پروتکل تعهدهایی را برای کشورهای توسعه یافته به همراه دارد از جمله این که در مدت زمان معین کشورهای آلودگی ساز صنعتی باید از میزان آلاینده های خود که بیشتر ناشی از مصرف سوخت های فسیلی است، بکاهند.این تعهدها که خواه ناخواه تغییر الگوی مصرف انرژی را در این کشورها به همراه می آورد، اسباب نگرانی کشورهای تولیدکننده نفت را فراهم کرده است. با این که کشورهای تولیدکننده تعهدی را متحمل نمی شوند، پس از اجرایی شدن این پروتکل ۷ کشور اوپک به آن پیوسته اند، زیرا آنان می دانند در دور دوم اجرایی شدن این پروتکل با آثار آن دست به گریبان خواهند بود، زیرا پس از گذشت زمان معین، کشورهای در حال توسعه هستند که بیشترین میزان آلایندگی را خواهند داشت و از سوی دیگر، با تحدیدهای مقررات زیست محیطی روبه رو می شوند و اقتصاد تک محصولی این کشورها آسیب پذیر خواهد بود.
امنیت تامین انرژی
امنیت تقاضا، سطح قیمت، تحریم های یک سویه و چند سویه برضد کشورهای تولیدکننده نفت، سیاست های سرمایه گذاری و تامین مالی پروژه های بالادستی و بسیاری عوامل دیگر، از مولفه های مورد توجه در امنیت انرژی است. شوک های اول و دوم نفت در جهان، نگرانی فراوانی را در زمینه امنیت تامین انرژی به وجود آورد. از پیامدهای این نگرانی، ایجاد آژانس بین المللی انرژی بود. ذخایر راهبردی و تولید اعضای غیر اوپک، چاره اندیشی کشورهای مصرف کننده بوده و هست. اوپک تا جای ممکن تلاش دارد تا کشورهای مصرف کننده را با تصمیم گیری های مقتضی از تامین انرژی به موقع مطمئن سازد.
چالش های درونی اوپک
کشورهای اوپک خود نیز با چالش های درونی بسیاری رو به رو هستند. شاید روزی که نخستین هسته اوپک پایه ریزی می شد، کسی از آینده این سازمان خبر نداشت و آینده ای این چنین را برایش پیش بینی نمی کرد، اما از شواهد چنین بر می آید که چشم پوشی از بسیاری از خواست ها و منافع، اسباب وفاق میان این کشورها و تشکیل سازمان اوپک شد. هسته اصلی تصمیم گیرنده در سازمان کشورهای صادرکننده نفت، نشست وزیران انرژی این کشورها است که در این نشست ها، تصمیم های مهم و راهکارهای مناسب بررسی و برای اجرا آماده می شوند. بسیاری معتقد هستند هنوز نا کارآیی های بسیاری در ارکان این سازمان وجود دارد که هنوز برطرف نشده است. تغییر در این ارکان بیش از پیش به توانمندی این سازمان یاری خواهد کرد. توانمندی ارکان و متناسب بودن اجزای این سازمان سبب می شود با تصمیم گیری مناسب اعتبار بیشتری برای این کشورها به ارمغان آید. یکی از چالش های درونی سازمان اوپک، اختلاف نظر در سیاست گذاری قیمتی آن است. دو گروه یا دو جناح تصمیم گیرنده یا به عبارتی، دو گونه سیاست گذاری در سازمان صادرکننده نفت وجود دارد: سیاست قیمت گذاری گروه بازها، یا طرفداران قیمت در بازار که ایران، عراق، لیبی و الجزایر هستند. این گروه اعتقاد دارند که اوپک باید به هر شکل ممکن، درآمد خود را از صادرات نفت به حداکثر برساند و برای این منظور باید تولید را هرچه بیشتر کنترل کنند.
گره دوم یا سیاست گذاری نوع دوم که گروه معتدل هستند و به گروه کبوترها معروفند. این گروه، کشورهای تولید کننده نفت عرب حوزه خلیج فارس به رهبری عربستان هستند و معتقدند که سیاست قیمت گذاری اوپک باید به گونه ای باشد که سهم بازار اوپک در جهان زیاد کاهش نیابد و سهمی نیز از افزایش تقاضای جهانی را به خود اختصاص دهد. آنها استدلال می کنند که با توجه به ذخایر نفتی بسیاری که دارند، نباید فقط آینده کوتاه مدت را در نظر بگیرند و راهبرد بلند مدت آنها حکم می کند با حفظ روند ملایمی از افزایش قیمت نفت، تقاضای نفت را از مجموع ترکیب انرژی مصرفی جهان، همچنین در ارتباط با صادرکنندگان خارج از اوپک برای خود محفوظ نگهدارند. گروه بازها در حال حاضر، اتفاق نظر پیشین را ندارند. عراق پس از جنگ با آمریکا و انفجارهای زیادی که در تاسیسات نفتی آن رخ داد، دیگر نمی تواند سهمیه تولیدی اوپک را پرکند و به گونه ای از گردونه گروه اوپک خارج شده است. لیبی و الجزایر نیز دیگر سیاست گذاری گذشته را پیش نمی گیرند و گروه بازها قدرت و وحدت نظر پیشین را ندارند. از سوی دیگر، پس از جنگ نفت در منطقه خلیج فارس، کشورهای حوزه خلیج فارس دیگر مازاد درآمد گذشته را ندارند. به همین دلیل، تصمیم گیری میان اعضا دو دستگی پیشین را ندارد و سیاست یکسان و واحدی میان آنها حاکم است. گرچه تا رسیدن به یک سیاست منسجم و هماهنگ، فاصله زیادی وجود دارد.
سهمیه بندی تولید میان اعضا
سهمیه بندی تولید، ابتکاری بود که روزهای نخست میان اعضای موسس مطرح شد، اما تا اجرای این تصمیم میان کشورهای صادرکننده، دو دهه طول کشید. سهمیه بندی پس از تجربیات فراوان، به ویژه رخ نمودن بحران های بزرگ نفتی در جهان میان اعضا به وجود آمد. بحران سوم نفتی و کاهش تقاضای نفت در جهان، کشورهای عضو را وادار کرد تا یک سقف قیمتی را برای نفت شاخص اوپک انتخاب کنند و سهمیه ثابتی را نیز برای تولید در نظر بگیرند تا در صورت کاهش و یا افزایش قیمت در بازارهای جهانی، ظرفیت تولید به میزان معینی کاهش یا افزایش یابد تا از قیمت در نظر گرفته شده اوپک دفاع شود. سهمیه بندی میان اعضا گرچه سازکار مناسبی برای حفظ موقعیت کشورهای عضو اوپک در جهان انرژی است، مشکلات بسیار و حوادث را در آینده پیش بینی نمی کند. از سوی دیگر، افت تولید نفت در کشورهای عضو از آفت های مهم این سازکار به شمار می آید.
رقابت بر سر افزایش ظرفیت تولید
از دیگر چالش های فراروی اوپک، رقابت شدید میان اعضا برای افزایش ظرفیت تولید نفت خام است. از آنجا که مانور قدرت در زمینه تصمیم گیری در اوپک به میزان تولید هر یک از کشورهای عضو بستگی دارد، این کشورها مسابقه بزرگی را برای جذب سرمایه گذاری های خارجی آغاز کرده اند. این مسابقه بدون مقررات و ضوابط یکسان میان اعضا آغاز شده است؛ به گونه ای که این کشورها با شرایط بسیار آسان و یک سویه (که بیشتر به نفع شرکت های نفتی است) امتیازها و قراردادهایی را به صورت خرید ذخایر زیر زمینی، سهم بندی تولید و سهم شراکت در اختیار شرکت های بزرگ نفتی گذارده اند و شرکت های نفتی از قبل این مسابقه بزرگ به راحتی بهره مند می شوند. همه این شرایط سبب شده تا وضعیت مرد میانسال انرژی جهان، هرچه بیشتر پیچیده تر شود، اما کسی از آینده مرد میانسال انرژی چیزی نمی داند. بسیاری مرگ این مرد را به انتظار نشسته اند و حتی آن را پیش بینی می کنند یا همه کارآیی هایش را انکار می کنند، اما پیش بینی ها درباره آینده انرژی در جهان، نشان از مرگ او ندارد. تنها تجربیات سال های گذشته می تواند عمری دوباره به او ببخشد تا با تجربیات نو دور تازه ای از زندگی را آغاز کند.
منبع : نمایشگاه بین‌المللی