جمعه, ۲۳ آذر, ۱۴۰۳ / 13 December, 2024
مجله ویستا

کشف داوری


کشف داوری
کشف داوری” از جمله ویژگی‌‌های اساسی روایت اثبات گرا از علم است که در دهه بیست سده بیستم در میان پوزیتویست‌ها رایج بوده است. انفکاک حوزه کشف (گردآوری) و داوری با صورت بندی رایشنباخ (۱۹۳۸) پذیرفته شد. در حوزه کشف همان طور که گفته شد، دانشمند در تکاپوی شناخت و کشف پدیده مورد نظر است و برای این کار چه بسا اندیشه وی به هر سو برود و به هر گونه نظریه پردازی و تمثیل و تخیل چنگ اندازد تا پدیده مورد نظر را قابل فهم سازد. در حوزه داوری، نوبت به آن می‌رسد که توانایی آن چه دانشمند به عنوان راه‌حل اندیشیده است از راه آزمون تجربی به محک درآید.
نظر بر آن است که هر راه‌حلی که بتواند از این آزمون سربلند بیرون آید، تنها همان، اعتبار علمی دارد، وانگهی، اعتبار علمی تنها در این مرحله می‌تواند مورد بحث واقع شود و چند و چون، روش علمی را تنها در این مرحله می‌توان تحت ضبط و کنترل درآورد. به سخن دیگر بحث فلسفی در باب معیار و منطق روش علمی تنها در حوزه داوری مطرح می‌شود، اما بحث درباره آن چه در حوزه کشف می‌گذرد، مربوط به دوران روان‌شناسی جامعه‌شناسی و تاریخ است. پوپر نیز در این مورد با اثبات گرایان همداستان است و نیز منطق اکتشافات علمی را در مرحله داوری می‌جوید و بر آن است که راهی برای کشف نظریه‌ها نمی‌توان جست و اگر بتوان کاری در این مرحله صورت بخشید کاری روان شناختی خواهد بود، نه روش شناختی. اما هنگامی که نظریه‌ علمی یا حدس‌های دانشمند - به هر صورتی - شکل گرفت، منطق ‌آزمون تجربی آن ها را می‌توان مورد بحث قرار داد.
تفکیک میان دو حوزه کشف و داوری از سوی اثبات گرایان، تا حدی واکنشی در برابر استقراء گرایی خام بوده است، از آن گونه که مورد نظر فرانسیس بیکن بود. در این گونه استقراگرایی، جایی برای خلاقیت و نظریه‌پردازی دانشمند در نظر گرفته نشده است،‌بلکه شیوه‌ای مکانیکی مورد نظر بوده است بر این مبنا که دانشمند موارد متعددی از پدیده مورد مطالعه را یکی پس از دیگری مشاهده و ملاحظه کند و پس از طی مسیری به قدر کافی طولانی در مشاهده موارد، به جمع‌بندی و تلخیص آن ها دست زند. با تفکیک مرحله کشف نظریه‌ و آزاد دانستن دانشمند در این مرحله برای دست اندازی به هر وسیله‌ای برای این کار، از اسطوره و رویا گرفته تا باورهای فرهنگی و نظیر آن‌ها،‌عرصه‌ای برای خلاقیت وی فراهم می‌آید. این تفکیک تا بدین‌جا در مقایسه با استقرارگرایی خام امری ارزشمند به شمار رفته است، اما منتقدان دیدگاه اثبات گرایی، از محدود کردن روش‌شناسی علمی به حوزه داوری انتقاد کرده‌اند. اینان برآن‌ اند که نه تنها می‌توان بررسی روش شناسی علمی را در حوزه کشف نیز پی گرفت، بلکه نوعی همگرایی میان این دو حوزه وجود دارد چنان که اعمال هر نوع محدودیتی در یک مرحله،‌به ظهور محدودیتی مشابه در مرحله دیگر خواهد انجامید.
منبع : روزنامه رسالت