جمعه, ۲۳ شهریور, ۱۴۰۳ / 13 September, 2024
مجله ویستا
شعر سیاسی، نیازمند شعور سیاسی
با آنكه ادبیات محصول نگاه شخصی و ویژه شاعر به انسان و جهان است و در حقیقت نوعی تأویل فردی طبیعت، اما با دقت در تاریخ ادبیات ملل میتوان رابطه مستقیم و متوازنی را میان فراز و نشیبهای اجتماعی، دگرگونیهای سیاسی، تغییرات بنیادی در عرصه قدرت و تحولات در روند توزیع ثروت و معرفت با سیر تاریخی هنر خصوصاً ادبیات برقرار ساخت. همچنین تأثیر هنر و ادبیات نیز در چرخش سرنوشتساز نهاد سیاست قابل توجه و بررسی است.
هر چند در تاریخ اجتماعی ایران ادبیات نتوانسته با قوت در میدان عمل ظاهر شده و بر سیر اتفاقات، بایسته و شایسته اثر گذارد؛ اما با پیشرفت جوامع و حركت آنها به سمت نوسازی، توازن مورد بحث به سمت ادبیات سنگینی كرده است.
ادبیات در ایران روزگاران گذشته در دامان قدرت و ثروت رشد مییافت و بهعنوان حاشیه زینتی مجالس اشراف و یا بوق تبلیغاتی دربار نقش ایفا میكرد. ولی در دوره اخیر تأثیر كتابهای روشنگرانهای نظیر مسالكالمحسنین طالبوف به همراه سایر عوامل بر انقلاب مشروطه از استقلال و فربهی ادبیات در مقابل سیاست حكایت میكند.۱
شاعران معاصر همیشه بر آن بودهاند تا بند نافی را قطع نمایند كه ادبیات بهوسیله آن از قدرت تغذیه میكرد. این فرایند كه با هدف جداسازی ادبیات از خاصیت مداحی و تبلیغی اغاز شده بود به مباحث "خود بنیادی هنر"، و "هنر برای هنر" انجامید. با همه تلاشهایی كه از سوی معاصران در انتزاعی جلوه دادن هنر صورت گرفت، اما باز میتوان در لایههای عمیق هنر و ادبیات تأثیر تحولات اجتماعی را مشاهده كرد. طرح بحث شعر محض و جوهر شعری یا تعهدگریزی و شعر غیرسیاسی خود متأثر از رویكردهای سیاسی رژیم پیشین بود، كه سعی در مدرنیزه و غربی كردن فرهنگ و اقتصاد مملكت داشت.۲ در هر صورت مسائل اجتماعی و تحولات سیاسی میتواند در ایجاد جریانهای ادبی و پیدایش و افول سبكها و گونهها دخالت اساسی داشته باشد.
اما پرسشهای پایهای اینجاست كه رابطه سیاست و ادبیات چگونه رابطهای است؟ این دو در كدام نقطهها به هم میرسند و چه ضرورتهایی تلاقی هر دو را اجتنابناپذیر میكند؟ آیا شعر سیاسی وجود دارد و در صورت وجود، چگونه پدیدهای است و چه عواملی در ایجاد آن دخیل است؟ بیشك میتوان به سؤالات فوق از زوایای گوناگون پاسخ گفت. هر پژوهندهای بسته به خاستگاه فكری خویش و اینكه چه عاملی را در حیات فردی و اجتماعی انسان مهم میپندارد رابطه ادبیات و سیاست را به گونهای ترسیم میكند.
جوابی كه در پی میآید تنها میتواند آن طیف از افكار را تحت پوشش قرار دهد كه از میان همه عوامل، تعامل قدرت و حكومت را در ساحت فرهنگ اصیل میانگارد و در منحنی سیاست و ادبیات، سیاست را متغیر و ادبیات را تابع میداند. در ارائه این پاسخ سعی بر آن بوده است تا شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران از كودتای ۳۲ تا انقلاب ۵۷ لحاظ گردد و نقطه مركزی توجه گستره شعری این دوره قرار گیرد.
در موقعیتی كه حكومتگران رژیم پهلوی عرصه را بر اهالی فرهنگ و هنر تنگ میكرد و آزادیهای طبیعی و مصرح آنان را نادیده میگرفت، كلیت جامعه را یك دست و یك شكل میخواست و در سپهر عمومی چند صدایی را بر نمیتابید، ناخودآگاه همه چیز سیاسی شد و سیاست در معرض توجه متفكران قرار گرفت. همه كوشیدند تا در این سد رخنهای ایجاد كنند. جامعه در ژرفای خود سیاست زده شد. "سیاست" جای همه چیز را گرفت. "اندیشه"زدایی تلقی از سیاست به تن كرد. فرهنگ، علم، اقتصاد و مدیریت از طرف مردم كماهمیت تلقی شد و رنگ سیاست به خود گرفت. "یكی از مهمترین ویژگیهای [سیاستزدگی] خلاصه شدن و محدود كردن یا شدن زندگی و انسان بود در یك كل یا وجه اشتراك. وجه اشتراكی كه هم از "این معانی" معرفت و اندیشه سیاسی مایه میگرفت، و هم معرف روند تبدیل آنها به هم بود."۳ در این میان فرهنگ و علم و اندیشه و ادبیات بیشتر از اركان
دیگر، سیاستزدگی پیشه كرد. هر چند كه حكومت به شدت میخواست از سطح جامعه سیاستزدایی كند؛ همه امور به دو بخش سیاسی و غیرسیاسی تقسیم شد. "این كلگرایی و كلنگری، هم در سابقه ذهنیت تاریخی ما به صورت دوگانهگرایی كلنگرانه درباره جهان و جامعه و انسان متبلور بود و هم از موقعیت دوران نتیجه میشد كه راهی جز اینگونه اندیشیدن باقی نمیگذاشت و یا نمیشناساند."۴ هنرمندان و شاعران حول محور آزادی گرد هم آمدند و این همگرایی اگر چه نهضت مقاومت را قوت و غنای بیشتری بخشید، اما از گستردگی و چند ساحتی و جزئینگری شعر كاست. "روشنفكران و اندیشمندان و هنرمندان و شاعران نیز اگر چه پیشتازان امتناع از این تحلیل و تهدیدند، خواه ناخواه از تأثیر رفتارهای نهادی شده بركنار نمیمانند. حتی روش و گرایش مبارزاتیشان نیز از توزیعنیافتگی منابع معرفت و عوارض فرهنگ مسلط مایه میگیرد، و طبعاً نحوه اندیشیدن و خلاقیتشان به مسائلی میگراید كه نمودار اشتراك كلی سیاستزدگی و سیاستهای فرهنگی حاكم است"۵. "درگیری مستمر ذهن با "كل" سبب میشود كه فردیتها و تجلی فردی امور و رابطهها از بین برود. بن مایهها، نشانهها، نمادها، تصویرها و كلاً زبان كمكم تقلیل یابد و به ناگزیر كلیشهها بر شعر سوار شود. اگر قبل از كودتای ۳۲ همه احزاب و ارگانهای آنها عرصه بازتاب هنر و شعر بود و زبان ادبیات در كام سیاست میچرخید، بعد از كودتا، سیاست بود كه در پناهگاه امن ادبیات خزید و از زبان شعر سخن گفت و ادبیات در نبود احزاب تبدیل به جولانگاه اندیشههای سیاسی شد. ادبیات همواره بار گران سیاست را بر دوش كشیده اما پس از اولین لحظهای كه حكومتگران با تیغ سانسور آزادی هنرمند را تهدید و سلب میكنند، ادبیات و سیاست در تقابل با یكدیگر قرار میگیرند و این همان نقطه تلاقی است كه ادبیات و سیاست همدیگر را دیدار میكنند و البته قصد تصاحب و نفوذ در یكدیگر را دارند. ادبیات نظیر سیاست نیست كه به اولویتبندی مسائل بپردازد و با استفاده از چراغ قوهای كه سیاست در راهرو آفرینش ادبی میاندازد دستكشان گام بردارد. برای شاعر همه چیز میتواند مهم و دست مایه آفرینش باشد. هنرمند اهل مصلحت نیست، و هدایت سیاست را تاب نمیآورد پس در شعر خویش علم عصیان بر میافرازد. "ذهن هنری اساساً تابع عمده و غیر عمده كردن نیست... اهل سیاست و فعالان سیاسی شاید ناگزیرند مسائل را دستچین كنند، به فرعی و اصلی تقسیم كنند، اما هنرمند از چنین نگرش و روشی آسیب میبیند."۷ شعر سیاسی البته حیطه محدودی دارد كه نشان میدهد جامعه از حیث آزادی در اغما بهسر میبرد.
شاعران همواره خواهان تغییرات بنیادین در جهان بودهاند. بنابراین طبیعی است كه سیاستمداران حضور شاعر را خطری برای خود محسوب كنند و چشم دیدن او را نداشته باشند. هیچ شاعری نمیتواند به حكم اینكه فرزند زمان خویش است، استقلال و فردیتش را به یك سو نهد. فردیت شاعر هویت مشخص اوست كه هستی او را از دیگران متمایز میكند. پای همه آثار آنها امضای فردیت آنان نقش بسته است. فردیت نگاه ویژه او به جهان هستی است. شاعر برای تحقق فردیت خویش نیازمند آزادی است و هر جا كه مسأله آزادی پیش كشیده میشود موضوع به سیاست ربط مییابد. "آزادی لازمه برقراری رابطه سالم و منطقی میان زندگی خصوصی و زندگی عمومی فرد است. از همین پله نخست است كه ذات شعر دوران، بهویژه جامعه ما، هم عمیقاً سیاسی - اجتماعی میماند و هم قویاً فردی است."۸ آنجا كه فردیت شاعر به خطر میافتد، او مجبور است كه از خویشتن خویش دفاع كند در نتیجه به تقابل با نهاد سیاست بر میخیزد "این درگیری از سر وفاداری به خود آزادی و حقیقت و زندگی یا موقعیت انسانی است. در واقع قدرتها وضعیتی به وجود میآورند كه برای هنرمند و شاعر چارهای جز این درگیری برجای نمیماند."۹ و این نقطه آفرینش شعر سیاسی است. حكومت پهلوی با دستگاه سانسور عریض و طویلی كه از سال ۱۳۴۰ در وزارت فرهنگ و هنر برقرار ساخت، به زعم خود خواست تا فردیت هنرمندان را تحت سیطره خود درآورد. در نتیجه مخالفت نویسندگان و هنرمندان را برانگیخت و علیرغم تعهدزدایی كه از سوی رژیم تبلیغ میشد در دهه پنجاه با موج رو به گسترش شعر سیاسی و چریكی مواجه شد. اینان نسلی بودند كه به دفاع از هویت و فردیت و آزادی هنری برخاستند. اندیشمندان كه هنوز در شوك كودتای ۳۲ مبهوت به سر میبردند، بدون توجه به بازنگری عملكردهای گذشته كه منجر به شكست شد تنها به نظریهپردازی مشغول بودند. نظریههایی كه در خلا‡ ارائه میشد و كارایی و راهگشایی نداشت. هیچ نظریهای از حد حرف فراتر نمیرفت و پا به مرحله عمل نمیگذاشت، چرا كه هزینه عمل بسیار بالا بود. در چنین وضعیتی بود كه هنرمندان و شاعران به شكستن طلسم عملگرایی كمر بستند و با طرح مسائل قیام و عمل انفجاری و قهرمانستایی و انقلاب عن قریب، لزوم جنبش و حركت مردمی را یادآور شدند. شاعران و هنرمندان با آنكه خود نمیتوانستند دست به عمل زنند، اما از عمل سخن گفتند و از قهرمانانی كه طی حركتی انفجاری و رو به جلو، بر دوره نظریهپردازی نقطه ختم گذاشتند. "همین كه معلوم میشود، میشود كاری كرد یا سخنی در باب عمل گفت، خود یك انگیزه قوی و هیجانانگیز است. این خود یك عمل است."۱۰ نسل جوان دهه پنجاه در عطش قیام میسوخت و عملگرایی سختی بر روحیه آنان غلبه داشت. شاعران با قهرمانستایی خود مرز چریك و هنرمند (یا روشنفكر) را به هم نزدیك ساختند. ناگهان دفتر اشعار تبدیل به بشكههای پر از باروتی شد كه در حال انفجار بود. هر شاعری خود چریكی بود و هر چریكی دفتر شعری در آستین پنهان داشت. آنان دوره روشنفكری را به سادگی با مطالعه و تألیف چند كتاب سپری كردند. در آمیختن قلمروهای روشنفكر - چریك یا هنرمند - مبارز باعث نزدیكتر شدن شعر و شعار به یكدیگر نیز شد كه از معضلهای ادبیات این دوران بود. در این برهه "شعر به ابداع و عادتزدایی میگراید، اما شعار الزاماً زبانی معهود و عادت شده میطلبد. مخاطبان این دو دارای موقعیت مشابه و همانند و همتوان نیستند.... كاركرد تبلیغی شعار در جهت همسازی یا روانشناسی پذیرا و تشنه پاسخ و خواستار قطعیتهای یقینمندانه است. از حكم آغاز میشود و به حكم میانجامد. حال آنكه شعر از این روانشناسی نشأت نمیگیرد و اساساً با حكم و پاسخ همساز نیست."۱۱
آنچه كه گفته آمد مختصری بود كه در ارتباط سیاست با شعر و هنر بیان شد. بیگمان میتوان به روابط پیچیده و زوایای باریكتری نیز اندیشید.۱۲ اما این سطور در توجیه حال و هوایی گام برداشت كه مسلط بر دهه چهل و پنجاه بود و منتهی به انتشار اشعار سیاسی حتی تا سال ۱۳۶۰ گشت.●تعهد اجتماعی در هنر
مبحث تعهد در هنر یا هنر متعهد از مسائل جدیدی است كه بعد از جنگ جهانی دوم در قلمرو نقد و نظر راه یافت و بحثهای جنجالی فراوانی را حتی در سطوح سیاسی سبب شد. بعدها كشورهای متعلق به بلوك شرق و غرب در جرگه موافقان یا مخالفان تعهد درآمدند. تعهد اجتماعی به طور جدی در قرن بیستم با ژان پل سارتر و كتاب "ادبیات چیست؟" در جامعه هنری جهان مطرح گردید. سارتر معتقد بود كه "تنها راه نجات ادبیات از سرباری و انگلی توانگران این است كه وارد میدان مبارزه شود، یعنی هنر برای حفظ منافع و حقوق مردم، خود را به آب و آتش بزند، بیآنكه به رنگ تعهد احزاب آلوده شود."۱۳ سارتر فیلسوف اگزیستانسیالیستی بود كه میخواست نظریه مسئولیت نویسنده را بر پایه عقاید فلسفی توجیه كند.
نظریه تعهد اجتماعی از همان ابتدا مورد استقبال نویسندگان، مبارزان و آزادیخواهان ملتهای دربند و ستمدیده قرار گرفت. آنان تلاش میكردند تا از شعر بهعنوان ابزار مبارزه و آزادیبخشی بهره بجویند. بدیهی است كه این تعهد بیشتر تعهد اجتماعی و بر سر پیمان بودن با مردم برای كسب آگاهی و آزادی آنان معنا مییافت. در ایران نیز گفتمان چپ و نویسندگان و شاعران آن مدافع مسئولیت و تعهد هنرمندان در قبال اجتماع شدند. نظریه تعهد در هنر خواه ناخواه در نقطه مقابل نظریه هنر برای هنر قرار گرفت كه نخستین انتخاب اصلی هنرمند را هنرمندی او میانگاشت و هیچ وظیفه و تعهدی بیرون از حوزه هنر را برای هنرمند جستجو نمیكرد. اما همزمان با نظریههای مطرح شده در كتاب "ادبیات چیست"؟ نهضت ادبی رمان نو به میدان آمد و مسئولیت اجتماعی نویسنده را به چالش كشید.
"این نهضت كه در سالهای جنگ جهانی دوم بهویژه در دهه پنجاه در ادبیات فرانسه به وجود آمد، به لحاظ ویژگیهای خاص خود، به خاطر موضعی كه علیه رمان سنتی یا به اصطلاح "بالزاكی" میگرفت، بهعنوان "ضد رمان" نیز مطرح شد."۱۴
"عبارت "هنر برای هنر" در سال ۱۸۲۹ از طرف "ویكتور هوگو" اعلام شد و همو در اثنای مباحثات ادبی گفت: "صد بار میگویم: هنر برای هنر"... طرفداران این نظریه ادعا داشتند هنر خدایی است كه باید آن را تنها به خاطر خودش پرستید و هیچگونه جنبه مفید یا اخلاقی به آن نداد و چنین تصوراتی را از آن انتظار نداشت... هنر یگانه دلیل زندگی است و با وجود این به درد هیچ كاری نمیخورد، هنر بیفایده است و تنها وجود آن به خودی خود كافی است.
برای آشنایی خوانندگان با آرای این دو جریان بخشی از نظریات سارتر و سپس نقد رماننوییها بر عقاید وی آورده میشود.
ژان پل سارتر در مصاحبه با روزنامه لوموند با اطمینان تمام میگوید: در برابر كودكی كه میمیرد كتاب "تهوع" وزنی ندارد. ولی واقعیت آن است كه چنان دو قطب جدا از همی كه انتخاب یكی لازمه رد دیگری باشد وجود ندارد. تفكر درباره زیبایی و نیكی، با مبارزه برای سیاهان ناسازگار نیست.
این ترازویی كه در یك كفهاش كتابها را و در كفه دیگرش كودكان مرده را بگذارند به نظر من درست نمینماید... پیشتر گفتم كه دو نظریه برای من پذیرفتنی نیست: "هنر برای هنر" و "هنر برای انسان" زیرا كه هنر همان انسان است، "فصل ممیزی" است بر اثر آن یكی از انواع پستانداران عالی به مرتبه آدمی رسیده است. نوشتن چیست؟ آیا جز این است كه انسان باید وجود داشته باشد؟ (یا به بیانی سادهتر انسان باید بتواند كه بخواند)، یعنی باید از گرسنگی نمیرد؛ ادبیات به صرف بودنش همان چیزی است كه نشان میدهد گرسنگی آدمیان ننگ و رسوایی است.
سارتر در كتاب "ادبیات چیست؟" مینویسد: آیا میتوان لحظهای تصور كرد كه وقتی نود درصد سیاهان جنوب آمریكا از حق را‡ی محروماند، ریچارد رایت بپذیرد كه زندگیاش را صرف تفكر و تأمل درباره حقیقت و زیبایی و نیكی جاودان كند؟
سارتر اظهار میداشت: ادبیات نیاز دارد كه عمومی و جهانی باشد. پس نویسنده، اگر میخواهد كه خطابش به همه باشد و آثارش را همه بخوانند، باید در صف اكثریت قرار گیرد، یعنی در صف دو میلیارد گرسنه.
اما ایوبرژه، طرفدار نظریه "ادبیات در حكم پناهگاه" میگفت: چه نویسنده خیال را برگزیند و چه خیال او را، به هر حال همواره بر ضد واقعیت عمل میكند و میكوشد تا آن را از بین ببرد ... پس در این صورت ادبیات چه میتواند بكند؟ در اینجا سخت وسوسه میشوم كه این بار به قطع و یقین بگویم كه ادبیات هیچ كاری نمیتواند بكند و تا جایی كه به واقعیت مربوط میشود از ادبیات كاری بر نمیآید.
اگر به قصد خدمت به جامعه تصمیم بگیریم كه آثار معینی برای خوانندگان معینی با دید معینی از سیاست و اخلاق به وجود آوریم بیم آن است كه از كنار هدف بگذریم و كتابهایی بنویسیم كه با مرگ ما بمیرند و تمام شوند.
مشكل سارتر، همچنان كه خود چند بار به آن اشاره كرده، این است كه روزگاری از ادبیات، مطلقی ساخته بود و با یكی كردن آن با عمل میخواست، به اصطلاح ماركس، جهان را دگرگون كند.
نظریه "هنر برای هنر" در ایران نیز منتقدین جدی داشت. سیروس پرهام (دكتر میترا)، عبدالمحمد آیتی، و بعدها، م. الف. بهآذین از آن جملهاند كه در تبیین ادبیات متعهد مطلبها نوشتند. در اینجا به نیابت از همه آنان آرای دكتر علی شریعتی ذكر میشود:
از قول نیچه در یك جمله میگویم: هنر برای هنر، علم برای علم، شعر برای شعر، فریبی است برای پوشاندن "نعش بودن" هنرمند و آبرومندانه جلوه دادن گریزش از تعهد مسئولیتهای اجتماعی.
در تاریخ هنر از مسألهای كه بهعنوان زمینه هنر بحث میشود، زیبایی است.
من میخواهم بگویم كه [ معرفی ] زیبایی بهعنوان زمینه و اساس هنر، درست نیست بلكه بهعنوان یكی از منزلهایی است كه هنر از آن باید بگذرد و به یك مرحله متعالیتر برسد. اما امروز برای بحث از هنر، باید زیبایی را كنار گذاشت [ زیرا ] امروز هیچ موضوعی در مسائل هنری، فلسفی و علمی، مهمتر و مشكوكتر از حقیقت زیبایی نیست.
لازم به یادآوری است كه صدای معتدلی نیز از میان صداها قابل تشخیص بود و میخواست تا راه میانهای را برگزیند:
مبارزه نیست كه ما را هنرمند میسازد، بلكه هنر است كه ما را به مبارزه وامیدارد. بیهوده و مضحك است كه از ما توجیه و التزام بخواهند. ما همه ملتزمیم گرچه خود این نخواسته باشیم. هنرمند به حكم وظیفهاش، گواه آزادی است.
هر چند گذشت زمان ادبیات ملتزم را در گوشه انزوا و سكوت فرو برد اما باز قضاوت نهایی با خوانندگان محترم است. به هر حال نظریه ادبیات متعهد همانند اندیشههای اگزیستانسیالیستی تأثیرات فراوانی بر ادبیات معاصر گذاشت و نقد ادبی ایران از دهه سی تا پنجاه عرصه برخورد این دو فكر شد، اما برتری قاطع با هواداران ادبیات متعهد بود كه از موج جهانی آن تأثیر میپذیرفت. بدیهی است كه امعان نظر در اندیشههای یاد شده ما را در درك درست حال و هوای شعر معاصر یاری خواهد داد.
سعید كریمی قرهبابا
پینوشتها:
۱) احمد كسروی، تاریخ مشروطه ایران، امیركبیر، چاپ شانزدهم، ۱۳۷۰، صص ۴۴ و ۴۵
۲) شمس لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ج۳، چاپ دوم، نشر مركز، ۱۳۷۸، صص ۱۵ تا ۲۰
۳) محمد مختاری، چشم مركب، چاپ اول، انتشارات توس، ۱۳۷۸، ص ۵۵
۴) همان ص ۵۶
۵) همان ص ۵۷
۶) همان ص ۶۰
۷) همان ص۵۹
۸) همان ص ۱۳۰
۹) همان ص ۱۳۲
۱۰) همان ص ۶۴
۱۱) همان ص ۶۲
۱۲) برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع كنید به: میرزاآقا عسگری (امانی)، ادبیات سیاسی و سیاست ادبیات، نگاه نو، شماره پیدرپی ۵۹،۱۳۸۲، صص ۳۶ تا ۳۹
۱۳) رضا سیدحسینی، مكتبهای ادبی، ج۲، چاپ چهارم، انتشارات نیل، ۱۳۴۷، ص ۲۸۰
۱۴) اشكر اسداللهی، (به اهمتام). ۱۳۸۱، مجموعه مقالات همایش بررسی نهضت رمان جدید، چاپ اول، انتشارات یاسنبی، ص ۹
پینوشتها:
۱) احمد كسروی، تاریخ مشروطه ایران، امیركبیر، چاپ شانزدهم، ۱۳۷۰، صص ۴۴ و ۴۵
۲) شمس لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ج۳، چاپ دوم، نشر مركز، ۱۳۷۸، صص ۱۵ تا ۲۰
۳) محمد مختاری، چشم مركب، چاپ اول، انتشارات توس، ۱۳۷۸، ص ۵۵
۴) همان ص ۵۶
۵) همان ص ۵۷
۶) همان ص ۶۰
۷) همان ص۵۹
۸) همان ص ۱۳۰
۹) همان ص ۱۳۲
۱۰) همان ص ۶۴
۱۱) همان ص ۶۲
۱۲) برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع كنید به: میرزاآقا عسگری (امانی)، ادبیات سیاسی و سیاست ادبیات، نگاه نو، شماره پیدرپی ۵۹،۱۳۸۲، صص ۳۶ تا ۳۹
۱۳) رضا سیدحسینی، مكتبهای ادبی، ج۲، چاپ چهارم، انتشارات نیل، ۱۳۴۷، ص ۲۸۰
۱۴) اشكر اسداللهی، (به اهمتام). ۱۳۸۱، مجموعه مقالات همایش بررسی نهضت رمان جدید، چاپ اول، انتشارات یاسنبی، ص ۹
منبع : فرهنگ و پژوهش
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست