پنجشنبه, ۲۲ آذر, ۱۴۰۳ / 12 December, 2024
مجله ویستا

هشدار مجازی شدن


هشدار مجازی شدن
وبلاگ نویسی می تواند خاص گروه یا افرادی باشد که به وسیله آن می توانند خارج از دنیای ساخته شده به هنجار و ناهنجاری با بی پروایی بپردازند. با این حال می توان گفت هر کدام از این افراد در گمان این شوق به سر می برند که آشنایی دور یا نزدیکی از دوستان یا حتی پدر یا مادرشان را مجاب کنند تا این دفترچه خاطرات اینترنتی را بخوانند و با آنها به گفت وگو بنشینند. این دفترچه خاطرات اینترنتی قبل از هر چیز مشکلات ارتباطی موجود بین افراد یک خانواده یا حتی یک جامعه اطلاعاتی را نشان می دهد و از طرفی نمایانگر گروه هایی هستند که اعضای این گروه همه چیز را به یکدیگر می گویند بنابراین وبلاگ می تواند وسیله ای برای فرار کردن از این کنترل پدر و مادر سالاری یا هرگونه سالار گرایی دیگر را به طور عمومی نشان دهد. برای تایید این مقدمه می توان به مصادیق بارزی اشاره کرد. دور و نزدیک می توان شنید و خواند که نوجوان فرانسوی در وبلاگ خود چندی قبل از خودکشی می نویسد قصد انجام چه کاری را دارد. ژیژک، توپولوژی روند تکامل را در سه کره زمین فاقد حیات، زمین زنده و عالم ذهن تشریح می کند و می گوید در سومین مرحله تکاملی این کره خاکی است که در فضای مجازی اینترنت یک فضای تاریخی مشترک پدید می آورد که مانند یک غول بزرگ تاریخ ما را در خود بلعیده است و از فردیت و سوژه دکارتی چیزی باقی نمی گذارد.
این واقعیت که یک واقعیت کاملاً مجازی شده است شما را بدون داشتن شریک واقعی با تکیه بر تصورات و تخیل فرد با تصاویر دنیای کامپیوتر و مجازی در هم می آمیزد. بسیاری از نوجوانان و حتی بزرگسالان از این تصاویر بت می سازند تا از اضطراب های ناشی از جدایی های اجتماعی و گروهی خارج شوند. در حالی که بر توهم ها، فشارهای تهاجمی و فشارهای اضطراب جدایی مرگ گونه فائق بیایند، این تصاویر برای آنها وسیله باقی ماندن در زندگی است چه مجازی چه واقعی.
ژیژک در اینجا به نقد تفاسیری با این محتوا می پردازد. او تفسیر دلوز و فوکو ازپست مدرنیسم که طبق آن ایجاد روایت های مختلف اینترنتی، رهایی از کنترل های سالار گونه چون نظارت های خانوادگی چه در گروه خانواده و چه در اجتماع خانواده است را که با عنوان جامعه آزاد نقد می کند و وضعیت انسان پست مدرن را به عنوان انسان مجازی، وضعیتی هیستریک می داند. انسانی که نمی داند در این فضای مجازی واقعاً با چه کسانی سر و کار دارد.
روند مجازی شدن انسان واقعیتی غیر قابل انکار است اینکه همه ما داریم روز به روز بیشتر و بیشتر از این «غیر» بزرگ (سوژه دکارتی) الگو و سرمشق می گیریم حرف درستی است ولی آیا این غول صرفاً مبلغ یک روایت معین است؟ غول اینترنت ایده واحدی را تبلیغ نمی کند و هر گوشه آن برای خود، سازی می زند لذا تشبیه آن به موجودی غول آسا که واقعیت و فردیت ما را از ما می گیرد و ما را به موجوداتی یکسان و مصنوعی و دست ساز تبدیل می کند، چندان واقعی به نظر نمی رسد. این غول هزار رنگ و
هزار تکه، بر تنوع و تکثر دنیای ما بیش از پیش افزوده است.
البته شکی نیست دنیا و حتی واقعی ترین و صمیمی ترین احساسات ما مجازی می شود ولی نفس هر ارتباطی بر مجازی ساختن است. مگر تلفن و رادیو و تلویزیون کار دیگری می کنند. به نظر می رسد اصرار در انکار مجازی سازی، ما را به موضع سنت گرایانی نزدیک می کند که با نفس تکنو لوژی هم مخالف هستند. به عنوان یکی از مصادیق این مطلب که اینترنت مبلغ یک روایت معین نیست، می توان باز به وبلاگ نویس پرداخت. خود درمانی با وبلاگ از همین جا ناشی می شود؛ من ناراحتی هایم را توضیح می دهم اما حداقل به وسیله ناراحتی هایم وجود دارم، افراد جست وجو می کنند و با کمبودها سرگرم می شوند تا چیزی را از این خلأ پیدا کنند چراکه در این حوزه مجازی مقوله ای از این غیر بزرگ وجود دارد. پس وجود وبلاگ تنها در آیینه بودن خلاصه نمی شود. وبلاگ به همین دلیل باعث می شود وبلاگ نویس به طور روانی از بعضی اجبارها یا ممنوعیت ها رهایی پیدا کند. قرار دادن بخشی از ممنوعیت ها یا ترس ها در دنیای مجازی می تواند تاثیرات مثبتی در واقعیت زندگی واقعی داشته باشد.
بعد از سعی بسیار برای فرار از واقعیتی سنگین، وبلاگ نویس به لطف دنیای مجازی می تواند خود را برای زندگی از نوع دیگر در دنیای حقیقی آماده کند. واضح است که توسل به وبلاگ بیانگر نه تنها جست وجوی بهترین احساس نسبت به خود است بلکه نیاز به پر کردن خلئی است که ژیژک از آن حرف می زند.
ژیژک از نقطه نظر فلسفی و روانکاوانه معتقد است تاکید بر تقابل مجاز و واقعیت تا حد زیادی
من درآوردی است. به محض اینکه انسان از طبیعت اولیه کودکی یعنی از رابطه حسی با دنیا به سوی رابطه فکری و لفظی با دنیا حرکت کند، مجازی سازی شروع می شود و توصیف، توضیح، تصویر، تصور و تفکر جای حس کردن را می گیرد و این حرکتی است که درجان انسان تعبیه شده و تعین یافته است و انسان به مثابه انسان، از آن گریزی ندارد مگر آنکه بخواهد به عالم حسی و غریزی جانوران برگردد که قادر به چنین کاری نیست. ولی در عین حال می توان خطر مجازی شدن بی حساب و کتاب را به خود گوشزد کنیم چنانکه خطر آلودگی محیط زیست را به خود گوشزد می کنیم و به خود بگوییم به عنوان انسان از جنبه حسی وجودمان که هنر و اخلاق را خلق می کند، غافل نشویم.
تاکید خاص ژیژک بر امکانات غیرمترقبه مجازی و ترس انسان برای از دست رفتن این امکانات تا حدی ناشی از افراط دیوانه واری است که در میان مردم مشاهده می کند. این افراط جنون آمیز هرگز نمی تواند جانشین تکامل غرایزی شود که اینترنت به صورت غیر مترقبه آن را در اختیار انسان قرار می دهد و این امر را متوجه توسعه سریع ارتباطاتی می داند که در مدت زمان کوتاه پدید می آید.
ژیژک معتقد است که دنیای مجازی امکانات غیرمترقبه ای برایمان فراهم کرده است و از هول حلیم توی دیگ افتاده ایم.
اما این افراط جنون آمیز هم مثل افراط های دیگر در دراز مدت، خود را کنترل و جبران خواهد کرد چرا که به قول لکان تمناهای ما بی پایان است و پس از ارضای یک تمنا، انرژی حیاتی به سمت دیگری جهت گیری می کند و رفته رفته تعادلی بین همه تمناها ایجاد می شود. با تمام این اوصاف، هشدارژیژک هشداری بجاست.هشدارهای مجازی شدن را نیز باید جدی گرفت.
حمید جعفری
منبع : روزنامه سرمایه