یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا
اجرای ازدواج موقت قابل دفاع نیست
در ارتباط با این بحث، چند پرسش اساسی مطرح میشود كه به هر كدام از آنها باید جداگانه و كارشناسانه و به دور از عواطف و تمایلات شخصی پاسخ داد:
۱) ادله قرآنی و فقهی ازدواج موقت كدامند؟
۲) در صورت مقنع بودن ادله شرعی آن، آیا این یك حكم جاودانه است و برای تمام زمانها و مكانها (الی یومالقیامه) معتبر است و باید به هر قیمت اجرا شود؟
۳) در صورت اجرا شدن و رسمیت یافتن و عمومیشدن اصل ازدواج موقت، چه نتایج و عواقبی در پی خواهد آمد؟ فیالمثل آیا معضل جنسی جوانان (كه موردنظر مدافعان آن است) حل خواهد شد؟ به هر حال در نهایت منافع و مضار آن برای زنان و مردان و خانوادهها و جوانان چیست و آیا منافع آن بیشتر است یا مضار آن؟
و بالاخره
۴) در صورت مخالفت و نفی گزینه ازدواج موقت، چه راهحلی برای بحران جنسی جوانان وجود دارد و میتوان به عنوان یك گزینه بدیل و قابل اجرا و مفید ارائه داد. در مورد هر كدام نظر خود را به كوتاهی تمام و در حد اعلام موضع تقدیم میكنم.
در مورد اول، اكنون حتی مجال طرح موضوع و به طریق اولی امكان بررسی ادله فقهی آن نیست، اما به نظر نمیرسد كه مبانی و مستندات نقلی فقیهان شیعه در اثبات ازدواج موقت چندان قانعكننده باشد. در عین حال با تكیه بر دلایل عقلی و ضرورتهای اجتماعی، میتوان در شرایط خاص و در چهارچوب قواعد معین و حدود تعریفشده با آن موافق بود.
در مورد دوم، بعید میدانم كه از جاودانگی حكم ازدواج موقت بتوان دفاع عقلانی كرد، حداكثر چیزی كه میتوان گفت، اجرای آن مشروط است به شرایط و آثار و عواقب آن و پیامدهای عینی و واقعی اجرای آن به ما میگوید كه اكنون نیز موضوعیت دارد و مفید است یا بلاموضوع است و مضر. بهویژه بعید است كه آقای قابل كه یك عقلگرای تمامعیار است، از جاودانگی این گزینه دفاع كنند.
اگر عقلا یعنی همان كارشناسان و صاحبنظران (روانشناسان، جامعهشناسان، متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان اخلاق و...) به صورت مستند و علمی گفتند زیانهای ازدواج موقت در این زمان به مراتب بیشتر است از منافع آن، چه باید كرد؟ و كدام حكم (شرع یا حكم كارشناسان) مقدم است و باید رعایت شود؟ ایشان بهدرستی گفتهاند: «عقلا الزام است، عرف رعایت شود و باید رعایت شود.»
بهویژه اگر به حسن و قبح ذاتی افعال و قاعده ملازمه مستلزم باشیم، پاسخ روشن است. اگر اینچنین است، این تحلیل ایشان را چگونه باید فهم كرد كه میفرمایند: «مواردی به لحاظ نظری در احكام اسلامی طور دیگری هستند، در حالی كه هنوز در جامعه اسلامی پذیرفته نشده. یكی از شاگردان امام صادق(ع) به حضرت این نكته را مطرح میكند كه آیا حاضرید خواهر یا دخترتان به ازدواج موقت درآید.
امام میگویند: بسیاری از چیزها را ممكن است شما نپسندید ولی خدا میپسندد.» به نظر میرسد كه دو گزاره یادشده سازگار نباشند. این استدلال اخیر، در واقع همان اصل بنیادینی است كه تمام سنتگرایان و بنیادگرایان معاصر (و گذشته نیز) برای اجرای بیچونوچرای شریعت و طرد عقل و عقلانیت بشری از آن سود میجویند و این همه مشكل و حتی بدنامی برای اسلام و مسلمانان ایجاد كردهاند.
و اما مورد سوم. بحث و مناقشه اصلی در همین مورد است. یعنی اگر از كلیات و احكام بگذریم و در باب حكم شرعی متعه و حتی جاودانگی آن مناقشه نكنیم، چالش و پرسش بنیادین این است كه اجرای رسمی ازدواج موقت (و صحیحتر همان متعه كه در واقع ازدواج نیست و عمدتا به انگیزه تمتع جنسی صورت میگیرد) چه تبعاتی دارد و در نهایت سود آن برای جامعه و حتی جوانان بیشتر است یا نفع آن.
این دیگر موضوعشناسی است و محتاج اطلاعات دقیق و نگرشی همهجانبه به مساله است و بهسادگی نمیتوان به نظر نهایی رسید. فراموش نكنیم رسمیت یافتن ازدواج موقت چندان مهم است كه نظام اجتماعی و خانواده و بهویژه موقعیت زنان مسلمان را دچار تحول اساسی خواهد كرد و بهعبارتی ما پس از آن نظام اجتماعی نوین و متفاوتی خواهیم داشت.
چنان كه در غرب نیز ارتباط جنسی آزاد دختر و پسر در دوران پیش از ازدواج در دوران اخیر و تبدیل شدن آن به عرف مقبول، جامعهای جدید پدید آورده است با تمام آثار مثبت و منفی آن. به هر حال من تا این لحظه، اجراشدن این پیشنهاد را نه ممكن میدانم و نه مفید و در نهایت زیانهای آن را بهرغم رای آقای قابل، ۹۰ و سود آن را ۱۰ میدانم.
جای بحث و استدلال كافی و مبسوط در این باب نیست اما فقط به برخی از نكاتی كه آقای قابل به عنوان اشكال منتقدان مطرح كرده و پاسخ گفتهاند اشاره میكنم.
فرمودهاند: «برخی میگویند اكثریت بر عدم پذیرش ازدواج موقت اتفاق دارند. اما آیا واقعا اینگونه است؟ احتمالا این اكثریت، تنها والدین هستند.» در این مورد گرچه آماری در دست ندارم كه اكثریت مردم ایران (بهویژه مسلمانان) با متعه موافقند یا مخالف اما به تجربه میتوان دریافت كه اكثریت مردم و بهویژه نخبگان و كارشناسان مسائل اجتماعی به دلایل مختلف با رسمی شدن و عرف شدن صیغه و سنت صیغه مخالفند و زیانهای آن را بیش از سود اندك آن میدانند.
مخصوصا یك طرف این ماجرا (و اتفاقا طرف اصلی) نیمی از جمعیت كشور یعنی زنانند كه غالبا با سنت ازدواج موقت موافق نیستند و آن را عمدتا به زیان خود ارزیابی میكنند.
اینكه از صدر اسلام تاكنون جواز شرعی متعه (و حتی تاكید بر استحباب آن به عنوان اثبات شیعی بودن) در ایران هرگز عمومیت نیافته و بهویژه در فرهنگ عامه مردم حتی مذموم نیز شمرده شده و میشود، احتمالا ریشه در یك سلسله مبانی اجتماعی و معیارهای انسانشناسانه و جامعهشناسانه داشته است كه علیالقاعده فراتر از مخالفت برآمده از احساسات یا تعصب والدین بوده است.
عموم مردم و بهویژه زنان در طول تاریخ دیدهاند كه احكامی چون جواز تعدد زوجات یا ازدواج موقت، آشكارا بهانه جواز عبوری رسمی بوده است برای هوسرانی و هرزگی مردان متمكن و صاحب نفوذ اجتماعی (روحانیان و شاهان و امیران و بازاریان) و زن در این میان غالبا بازیچهای بوده است در دست مردان شهوتران كه یا فریب خورده یا از فقر و تنگدستی تن به ازدواج موقت یا دائم به عنوان زن دوم و سوم و ... داده یا از بیپناهی اجتماعی ناچار شده است چندصباحی به زندگی پوچ و بیشور مردان متمكن و فزونخواه گرمی ببخشد.
نكته مهم این است كه وارث فرهنگ شرق و ایرانباستان هستیم و خوب یا بد، مساله زن و ارتباط زن و مرد، آنگونه در غرب جدید با تكیه بر میراث یونان و روم رخ داده است، بهسادگی نمیتواند اتفاق بیفتد و از اینرو محدود كردن مخالفتها صرفا محدود كردن به پدران و مادران، ساده كردن مساله است. به هر حال آیا تضمینی وجود دارد كه پس از این ازدواج موقت بیش از گذشته موجب سوءاستفاده مردان هوسران و متاهل نشود؟
تردید نمیتوان كرد كه باز هم در، بر همان پاشنه خواهد چرخید و هیچ قانون و ضابطهای نیز نمیتواند مانع آن شود. گفته شده است: «بعضا اشكال میشود ازدواج موقت؛ زمینه ازدواج دائم را بهخصوص برای زنان از بین میبرد، اما موانع عرفی را باید برداشت و از طرفی زمینه سوءاستفاده را محدود كرد. از طرفی، دو طرف باید رابطه خود را محدود تعریف كنند.» اتفاقا یكی از پیامدهای فاجعهآمیز برای زنان در همین اشكال است كه دوست من بهساگی از كنار آن گذشتهاند.
بیاییم اندكی درنگ كنیم و محصول رسمیت یافتن ازدواج موقت را در ذهنمان مجسم كنیم. تصور كنیم یك دهه از عمومیشدن متعه گذشته و میلیونها زن و مرد جوان از این جواز شرعی و قانونی استفاده كردهاند كه در آن زمان احتمالا یكسوم ازدواجهای موقت (بهویژه بین پسران و دختران) به ازدواج دائم منتهی شده است كه البته بسیار خوب و مبارك است.
اما دوسوم آن چگونه است و چه بر جای نهاده است؟ پسران و مردان، به دلیل فرهنگ عمومی، به قدر كافی و شاید هم افراطی كام برگرفتهاند و پس از آن بهراحتی همسران مطلوب خود را (كه طبق ذهنیت مردان ایران و مسلمان با باكرگان ازدواج میكنند) نیز یافتهاند و بدون دغدغه زندگی میكنند، اما دخترانی كه دیگر دختر نیستند و مهمترین امتیاز و سرمایه خود را از دست دادهاند و چهبسا با چند بار صیغه شدن از طراوت طبیعی و جاذبههای زنانهشان كاسته شده است، چند درصد شانس ازدواج دائم و مخصوصا ازدواج مطلوب پیدا میكنند؟
به نظر میرسد حداقل در چشمانداز نهچندان كوتاه آینده (توجه داشته باشید از جامعه ایدهآل یا چند هزار سال دیگر سخن نمیگوییم)، ما با هزاران یا میلیونها زن جوان بیوه بین ۱۵ تا ۳۵ سال مواجه هستیم كه ازدواج رسمی و دائمی نكردهاند و از همسر مطلوب و خانواده و احتمالا فرزند محروم هستند. در این صورت، انبوهی از زنان وجود خواهند داشت كه از خانواده، فرزند، درآمد و معیشت شرافتمندانه، حمایت و منزلت اجتماعی بیبهرهاند و برای بقا و معیشت راهی جز صیغه شدن و كسب درآمد ندارند.
در این صورت اگر فرمالیست نباشیم، باید قبول كنیم كه این پدیده، ولو زیر پوشش شرع و قانون، ماهیتی جز تنفروشی ندارد. در همین جا باید به نكته مهم دیگر اشاره كرد و آن مساله «ارزش بكارت» است.
باید در افعال ازدواج موقت به این پرسش اساسی پاسخ دهند كه آیا «بكارت» در عقیده و فكرشان یك «ارزش» هست یا نه. اما آقایان و خانمها بگویند در صورت ارزش دانستن آن، با عمومیت یافتن متعه ارزش باكرگی چه سرنوشتی پیدا خواهد كرد.
آیا در طرح اینان میتوان با دختران ازدواج موقت كرد یا نه؟ اگر پاسخ منفی است، پس نقض غرض خواهد بود چراكه بنا بود با ازدواج موقت مشكل جنسی جوانان و افراد غیرمتاهل حل شود و اگر پاسخ مثبت است، سرنوشت دختران سرمایهباخته و از ارزش و اعتبار افتاده چه میشود؟ (البته اگر گفته شود ارتباط جنسی كامل برقرار نشود، دیگر شوخی و طنز خواهد بود.)من تردید ندارم (حداقل در شرایط كنونی و آینده حتی دور)، اغلب مردان ایرانی و مخصوصا مسلمان در نهایت همسر دائمی خود را از دوشیزگان انتخاب خواهند كرد، و این یعنی بیآینده كردن شمار زیادی از زنان جامعه و تحقیر و شكست آنان در زندگی. از یاد نبریم كه در غرب زنان از استقلال مالی برخوردارند و این امر آنان را در موقعیت برابر قرار میدهد و راه سقوط را تا حدودی میبندد.
بنابراین ازدواج موقت نیز در نهایت صددرصد به نفع مردان است و باز هم به زیان زنان و به نظر میرسد این اندیشه (مانند تعدد زوجات) ریشه در تفكر مردسالاری تاریخی دارد و از ابزارنگری نسبت به جنسیت و زن و سكس ناشی میشود. در گفتار یادشده آمده است: «اگر پرسیده شود وضع فرزندان مولد ازدواج موقت در جامعه چگونه خواهد بود؟
باید گفت پدر موظف به تامین و اداره فرزند است و از طرفی این فرض نادرست است، زیرا كمتر اینگونه ازدواجها به تولد فرزند منتهی میشود. غالبا افرادی كه مبادرت به ازدواج موقت میكنند، مردان دارای همسر یا زنان بیوهای هستند كه روابط را كنترل میكنند.»
واقعیت این است كه در مورد فرزندان محصول ازدواج موقت اشكال و حتی ابهام حقوقی وجود ندارد، چراكه این مساله باید در ضمن عقد روشن شود و هر كدام متعهد به نگهداری فرزند شوند، وظیفه دارند فرزند خود را نگه دارند و آینده او را تامین كنند.
اما واقعیت همیشه با قانون و مقررات نوشته به كاغذ یا بیانشده در قالب الفاظ یكی نیست. فهم این مساله چندان دشوار نیست كه در صورت عمومی و رسمی شدن ازدواج موقت، در طول یك دهه، هزاران و چهبسا میلیونها حاملگی خواسته و ناخواسته رخ خواهد داد كه به احتمال قوی، اغلب این فرزندان سرنوشت شومی خواهند داشت.
در ازدواج موقت اصل، تمتع جنسی است، نه تشكیل خانواده و فرزند داشتن و لذا فرزند آوردن و حامله شدن علیالقاعده مزاحم است و موجب تشویش و نگرانی و دردسر میشود و دو طرف (بهویژه زنان) را بهشدت دچار مشكل میكند. در چنین حالتی یا زنان (و غالبا با موافقت مردان) در فكر سقطجنین میافتند یا پس از وضعحمل، نوزاد را در كوچه و پسكوچه رها میكنند یا به متقاضیان فرزند میفروشند یا واگذار میكنند، یا به پرورشگاه میسپارند یا البته خود میپذیرند و نگه میدارند.
تمام این گزینهها مشكلآفرین است. سقط افزون بر حرمت شرعی، از نظر قانونی با مانع مواجه است و استفاده از طرق غیرقانونی نیز مشكلاتی از جمله مجرم شناختهشدن و بهداشت زن و حتی مرگ وی را در پی دارد. رها كردن نوزاد در كوچه نیز سراسر اشكال و جنایت است. واگذار كردن یا به پرورشگاه سپردن دارای این اشكال اساسی است كه فرزند بدون پدر و مادر، تربیت و بزرگ میشود.
این امر دارای عواقب سوء اجتماعی و انسانی است و بهترین گزینه این است كه پدر یا مادر خود فرزند مشروع خود را نگه دارند اما در عین حال (البته اگر ازدواج دائم صورت نگیرد) فرزند بدون یكی از والدین بزرگ خواهد شد كه البته غالبا بدون پدر خواهد بود و این نیز شدیدا آثار سوء بر فرزند میگذارد. با این همه این فرزند ناخواسته بعدها در مسیر ازدواج پدر و مخصوصا مادر دردسرساز است و مانع بزرگی برای ازدواج مطلوب والدین خواهد بود.
اتفاقا در كشورهای اروپایی یا شبه اروپایی یكی از معضلات اجتماعی كه هر روز جدیتر و حادتر میشود همین انبوه فرزندان نامشروع و ناخواسته است كه عمدتا بدون پدر و مادر (در پرورشگاهها) و غالبا بدون پدربزرگ میشوند و امروز جامعهشناسان و مسوولان تعلیم و تربیت در آن كشورها شدیدا از این پدیده اظهار نگرانی میكنند، چراكه فرزندانی اینچنین عمدتا ناهنجار میشوند و از مشكلات روانی و اخلاقی رنج میبرند.
درست است كه در آنجا معضل غریزه جنسی جوانان را به طور اساسی حل كردهاند و امروز جوامع اروپایی از بركات آن (مانند تعادل اجتماعی و سلامت روانی بیشتری) برخوردارند اما پیامدهای منفی آن سیستم و سنت نیز كم نیست و ما هم قطعا دچار همان مشكلات خواهیم شد. گرچه اكنون نیز كموبیش دچار همان گرفتاریها و عوارض هستیم اما با رسمیت یافتن ازدواج موقت قطعا مشكلات نیز بیشتر میشود. در این قسمت لازم است به دو نكته مهم دیگر اشاره كنم.
یكی، اصالت و ارزش خانواده است و دیگر، تكهمسری یا چندهمسری است. یعنی باید پیش از رد و اثبات ازدواج موقت، به این پرسش پاسخ دهیم كه آیا خانواده را معتبر میدانیم وآن را (به تعبیر قانون اساسی) اصل بنیادین جامعه میشماریم یا نه و نیز پاسخ دهیم كه اصل بر تكهمسری است یا چندهمسری.
اگر ما مدافع حفظ كیان خانواده هستیم و اصل را به تكهمسری میگذاریم. آنگاه لازم است به اثرات خواسته و ناخواسته ازدواج موقت (حداقل به شكلی كه رایج است و در فقه ما مطرح شده و آقایان و خانمهای متشرع از آن حمایت میكنند) نیز توجه شود و عواقب آن دقیقا مورد بررسی قرار بگیرد.
جای تردید نیست كه رسمیت یافتن متعه بیش از همه دست مردان متاهل را در تمتع جنسی باز میگذارد و از اینرو به تعدد زوجات منجر خواهد شد و هیچ قانون و تدبیری نیز مانع این كار نخواهد شد، بهویژه كه تعدد زوجات هم در شكل استوارتری (بهویژه با استناد به قرآن) شرعیت دارد و بهرسمیت شناخته شده است
مخصوصا باید توجه داشت كه چون علیالقاعده صیغهكردنهای مردان متاهل مخفی و احتمالا مكرر (ولو چندساعته) خواهد بود، نامی جز خیانت به همسر ندارد و در صورت افشاشدن، نتیجهای جز تحقیر زن و اختلافات خانوادگی و غالبا طلاق و آواره شدن فرزندان و بیآبرو شدن خود مرد نخواهد داشت.
چنانكه تاكنون نیز چنین بوده است اما با این تفاوت كه پس از این، این پدیده شوم و ضدانسانی و ضداخلاقی افزونتر میشود. قابلتامل است كه آقای قابل به نكتهای اشاره كردهاند كه این توهم را ایجاد میكند كه گویا ایشان ازدواج موقت را بر ازدواج دائم ترجیح میدهند: «ازدواج دائم سرگردانیهایی را برای دو طرف فراهم میكند، ولی اگر موقت باشد، به طور مثال، چشمانداز یك سال ازدواج برای یك زن تیره نیست و گمان نمیكند باید همیشه با معضلات بسازد.» به نظر میرسد ماجرا كاملا برعكس باشد، یعنی ازدواج موقت برای اغلب زنان (بهویژه دوشیزگان و حتی زنان جوان) جزیره دوزی و بیآیندگی و سقوط در دام فقر و فحشا (ولو زیر پوشش شرع) نتیجهای ندارد.
و اما مورد چهارم، واقعیت این است كه به طور كلی «مشكل جوانان» در جامعه بسیار اساسی و مهم است و در این میان مشكل جنسی جوانان نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید با جدیت تمام راهحلهایی برای این مشكل یافت و من هم راهحل مشخص و مدون و حتی روشنی برای این معضل ندارم، اما به عنوان جمعبندی گفتارم به چند نكته مهم اشاره میكنم:
۱ ) با تكیه بر اصول مهمی چون حفظ و ارتقای نظام خانواده (و البته سازگار و انطباقیافته با شرایط نوین اجتماعی و اقتصادی)، حفظ و ارتقای اصل تكهمسری و حفظ ارزش دوشیزگی (البته به عنوان یك ارزش مفید اجتماعی نه لزوما یك ارزش اخلاقی یا دینی)، معتقدم رواج و رسمیتیافتن متعه به هر سه اصل آسیب وارد میكند.
۲ ) بدیهی است كه هر طرح اجتماعی دارای معایب و محاسن قابلپیشبینی یا غیرقابل پیشبینی است و ازدواج موقت نیز بهمثابه یك راهحل برای حل معضل جنسی جوانان (با توجه بالا رفتن سن جوانان و مشكلاتی چون معیشت، كار و توقعات بسیار) از این قاعده مستثنی نیست، اما در مجموع تاكنون بر این نظرم كه ممكن است این پیشنهاد در كاهش بحران جنسی جوانان موثر باشد اما در نهایت از نظر اجتماعی و اخلاقی زیان آن به مراتب بیشتر از سود آن خواهد بود.
۳) درست است كه در غرب مدتهاست كه ارتباط جنسی مردمان را به حوزه كاملا خصوصی راندهاند و ارتباط جنسی دختران و پسران را بهمثابه یك عرف پذیرفتهشده جا انداخته و البته برخی مشكلات را حل كردهاند اما فراموش نكنیم كه اولا با توجه به سوابق فرهنگی و تاریخی رواج و حاكم كردن آن فرهنگ بهسادگی در ایران و در جوامع اسلامی ممكن نیست و ثانیا حتی در صورت اجرا شدن تمامعیار آن، باید به تبعات و عواقب منفی آن سنت نیز توجه كنیم.
درست است كه اكنون مشكلات در جامعه اسلامی ما كم نیست اما نباید از چاله به چاه بیفتیم و به تعبیر درست آقای قابل از ترس مرگ خودكشی كنیم. بهویژه تصمیمگیریهای عجولانه و حتی سخنان خام به نام اسلام، در نهایت موجب بیاعتباری دین و ارزشهای دینی خواهد شد.
۴ ) در صورت اجرای موفق ازدواج موقت، باز بیگمان این راهحل حاشیهای خواهد بود، آنچه برای همه (موافقان و مخالفان) اساس است، ازدواج رسمی و تشكیل خانواده در فضای سالم است وبرای رسیدن به این هدف، چارهای نیست كه همه (بهویژه مدیران كشور) به وظایف خود عمل و مشكلات بر سر راه ازدواج را رفع و از جمله برای جوانان شغل و كار فراهم و برای كاهش توقعات (مانند مهریه و خرید اشیای گران قیمت و مراسمهای پرخرج عروسی و...) فرهنگسازی كنند و چارهای بیندیشند.
۵ ) آخرین سخن اینكه فعلا باید از ارائه هر راهحل شتابزده پرهیز كرد و در انتظار ماند تا تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از راه برسند و تغییر ساختارها و در نتیجه تغییر ارزشها خودبهخود راهحل مشكلات را نشان خواهد داد.
بسیاری از تغییر ارزشها در حوزه فرد و جامعه و از جمله خانواده و رابطه زن و مرد، محصول تحولات اجتماعی عمیق در طول چند قرن است. به هر حال من در مقام نسخه پیچیدن برای مساله جوانان و ازدواج موقت نیستم، هدف نقد دیدگاه مدافعان طرح مذكور است و البته بیان چند ملاحظه در این باب.
حسن یوسفی اشكوری
منبع : روزنامه هممیهن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست