چه‌طورعقایدمان را به دیگران بقبولانیم؟

با مطالعه این مقاله دیگر تعللی در ارائه پیشنهادتان نخواهید کرد، چون اعتماد‌به‌نفس لازم را دارید و فقط به هدفتان فکر می‌کنید. فرصت‌های بسیاری در زندگیمان هستند که به این دلیل که مطمئن نیستیم مورد قبول واقع شوند، آنها را از دست می‌دهیم. این مقاله به شما می‌آموزد که چه‌طور کارتان را شروع کرده و به پایان ببرید. این کار می‌تواند مراجعه به دفتر فروش یک شرکت، داروخانه، خواروبار فروشی و ... برای فروش کالا و یا برای موافقت با یک ازدواج و یا متقاعد کردن شخصی برای شراکت در کاری باشد. بگذارید مثال یک کرم یا لوسیون که محل فروشش داروخانه‌ها، فروشگاه‌های لوازم آرایشی و بعضی سوپرمارکت‌هاست. به ‌عقیده‌تان باید چه‌طور شروع کرد؟ موقعیت شما چیست؟ آیا شما کارمند بخش فروش هستید؟ اول باید کاملاً بدانید که کالای مورد بحث از لحاظ کیفیت، قیمت، مقدار و .... مناسب است. قبل از اقدام به فروش، باید کاملاً با مواد تشکیل‌دهنده و طرز تهیه آن آشنا شوید و سپس موارد کاربردی آن را خوب یاد بگیرید تا بتوانید بعداً آن را به خریدار کالا توضیح دهید تا او هم مصرف‌کننده را آگاه سازد. البته در حال حاضر اکثر کالاهای موجود، دارای برچسب و یا بروشور هستند، ولی دقتی کنید که فروشنده کالای شما در فروشگاه کالا را خوب بشناسد تا برای مصرف‌کننده در صورت لزوم توضیح دهد. در محیط کار با همکارانتان نقش فروشنده و خریدار را تمرین کنید، قبل از شروع کار مقابل آئینه ایستاده و ظاهر خود را مرتب سازید. حال وسائل لازم را کنترل کنید، بروشور، نمونه، فاکتور، ماشین‌حساب و ... قبل از ورود به فروشگاه سعی کنید اسم مسئول خرید را بدانید. وقتی وارد فروشگاه شدید خود را با صدای رسا به مسئول فروش معرفی کنید و کارت خود را به وی بدهید و دست او را دوستانه بفشارید. حواستان باشد که اگر وی علاوه بر تصدی مسئولیت فروش، فروشندگی هم می‌کند، مشتریانش بر شما مقدم‌اند. حتی اگر نتوانستید در فروش کالاهایش او را کمک کنید، به او گوشزد کنید که همکارش هستید و عجله‌ای ندارید و خوشحال می‌شوید که او شما را به‌عنوان دوستش بپذیرد. در موقیعت مناسب، فروش خود را ادامه دهید، گاهی اسم او را در جمله‌هایتان به کار ببرید. سعی کنید صادقانه اعتماد و دوستی او را جذب کنید. برای کالائی که در این مثال داریم زمان لازم ۳ تا ۵ دقیقه است. در همین مدت از مزایای او و یا محل کارش بگوئید. مثلاً خوش به حال مشتریان که با انسان خوش‌اخلاقی مثل شما برخورد دارند. و یا این‌که کمتر فروشگاهی را به مرتبی و تمیزی این‌جا دیده‌ام. گفته‌هایتان باید کاملاً صادقانه باشد و اصلاً تملق نکنید. زمانی موفق شده‌اید که او به شما بگوید: چند لحظه صبر کنید تا ببینم این مشتری‌ام چه چیزی لازم دارد و این یعنی این‌که او مشتاق است با شما و کالایتان بیشتر آشنا شود. شما باید پاسخگوی سئوال‌های او باشید و انتقادهایش را بشنوید. برای مثال اگر گفت تا به حال کسی برای خرید این کالا به او مراجعه نکرده، با تأیید حرف‌هایش ببینید شرکت تولیدکننده کالایتان در جهت تبلیغ چه کرده، چه می‌کند و چه خواهد کرد. برای مثال به او بگوئید کاملاً درست می‌فرمائید و به همیت دلیل است که به تازگی این کالا از طریق نشریات و یا تلویزیون تبلیغ می‌شود. علاوه بر این‌ها فروشگاه‌های مختلف این کرم و یا لوسیون را برای فروش تهیه کرده‌اند. خیالش را راحت کنید که با همکاری با شما سود خواهد برد.
همیشه فکر کنید که جاهایتان عوض شده، آیا خودتان حاضرید از او خرید کنید. اگر نه! خب باید چه بگوئید که بخرد؟ وقتی قیمت را پرسید، قیمت را با ذکر چند تا از مزایای جنس بگوئید و منتظر نشوید که او سفارش بدهد.
فاکتور، کاربن و خودکار را آماده کنید. برای این‌که او را همکار خود بدانید او خود را در معامله مؤثر بداند، بپرسید که کالا را کی تحویل دهید؟ (البته اگر پخش مستقیم ندارید) عصر یا فردا صبح؟ جنس را به‌طور امانی نگذارید، چون او ناخودآگاه اول اجناسی را می‌فروشد که پولشان را پرداخته‌ است. به او بگوئید که از فروش به او احساس خرسندی می‌کنید، با او در حالی‌که مشغول نوشتن هستید، صحبت کنید و اگر پخش کالا بعداً صورت می‌گیرد، در نهایت از او امضاء بگیرید و ضمن تشکر از خرید، برایش آرزوی موفقیت کنید و دستش را بفشارید.
داشتن اعتمادبه‌نفس باعث می‌شود که رسا و واضح صحبت کنید. فراموش نکنید که تا کالا فروش نرفته نباید دست بردارید. او که زنگ نزده تا سفارش جدید بدهد، پس تا آن موقع سعی خودتان را برای فروش به کار ببندید.

منبع : مجله موفقیت