یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا

سروانتس (۱۵۴۷-۱۶۱۶)


میگل دوسروانتس در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد پدرش پزشک بی‌جواز دوره گردی بود که میگل را نیز با خود شهری بشهری می‌برد‏، ظاهراً میگل تحصیلات منظمی نداشت، مدت ده سال بعلت یک دوئل از اسپانیا تبعید و در ایتالیا نظام شد و در چنگ‌هائی چند شرکت کرد و دست چپش از کار افتاده و در راه بازگشت به اسپانیا گرفتار دزدان دریائی گردید و در‌الجزایر چند سال برده بود تا اینکه پولی از طرف مادر و پدرش فرستاده شد و اسپانیا بازگشت در مشاغل مختلف ارتشی مدتی خدمت کرد مدتی امور مالیاتی را بعهد داشت روی هم رفته همواره دچار فقر مالی بود، اولین اثرش ظاهراً در دبستان بصورت شعر انتشار یافت، اما اثر جالبی در زمینه داستان چوپانی عاشقانه بنام گلاتئه Galatea نوشت و آنرا بقیمت نسبتاً خوبی فروخت. مدت بیست و پنج سال حدود سی‌ نمایشنامهنوشت که وقتی روی صحنه می‌آید چندان مورد استقبال واقع نمی‌شود سرانجام در سال ۱۶۰۵ کتاب زندگی و ماجراهای دونکیشوت دولامانش اثر معروف سروانتس انتشار یافت و بجز منتقدان همه آنرا پسندیدند و واقعاً یک اثر جالب و زنده است و خود نویسنده ارزش و اهمیت آنرا علام کرده بود.
طرح داستان دونکیشوت اثر سوانتس گر چه نقائصی دارد و گه گاه وقایع و داستانهای فرعی ضمن داستان اصلی می‌آید که موقتاً ماجرای اصلی رها می‌شود ماند گم شدن خر سانچوپانزا و پیدا شدن بی‌دلیل آن همان‌طور که دونکیشوت افسار اسب را رها کرده تا بهر جا می‌خواهد برود سروانتس نیز طرح داستان را آزاد می‌گذارد و در نتیجه یک نواخی و یک پارچگی از دست می‌رود ولی با اینحال مطایبات دلربا‏، کشش داستان و کلمات حکیمانه سانچوو هزاران نکته سنجی و داستانهای فرعی دیگر این اثر را پر ارزش ساخته است که در عین حال سرگذشتی گیرا از مردم و زندگی مردم اسپانیای زمان خود سروانتس است.
سروانتس در ابتدای رمان دونکیشوت یاد آور شده است که اصل آن از روی یک اثر مکتوب از یکنفر مؤلف عرب نام سید حامد ابن انجلی اقتباس گردیده است سروانتس داستانهای عاشقانه، افسانه‌های شوالیه گری را در دونکیشوت بباد هزل و هجو گرفت بود و در این اثر مطالب اخلاقی و کلمات حکیمانه از قبیل: پزشک نسخه خود را با دیدن ظربان جیب شما می‌دهد. هر کسی بصورتی است که خداوند او را آفریده است، و گاهی بدتر، میان آری و نه گفتن زن سرسوزنی فاصله نیست، هر قدر هم به یکدیگر نزدیک باشند. «زن و ماکیان بر اثر ولگردی از دست می‌روند» دیده می‌شود.
همچنین گفته است از وقتی مال من – مال تو بمیان امد بدبختی بشر آغاز شد.
سروانتس پیش از مرگ ۸ نمایشنامه دیگر نوشت که یکی از آنها به نام لانومانسیا می‌باشد. همچنین در اواخر زندگی خود داستان عاشقانه‌ای بنام پرسیلس ای سیجیسموندا نوشت. قبل از مرگ پیش‌بینی کرد که رمان دونکیشوت ۳۰ میلیون نسخه بفروش خواهد رسید اما تاکنون این اثر تقریباً به همه زبانهای زنده دنیا ترجمه و بیش از ۳۰ میلیون نسخه بفروش رفته است علاوه بر این سبک سروانتس در خلق دونکیشوت که آئینه تمام نمائی از خلقیات و آداب و رسوم مردم است راه را به لوساژ‏، فیلدینگ اسمولت Somolett و استرن Stern نشان داد.
منبع : شبکه رشد