چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

رعدی بر نقشه های شوم


رعدی بر نقشه های شوم
▪ همان گونه كه از متون اسلامی استفاده می شود نام حسین(ع) با گریه و ناله آمیخته است و قبل از شهادتش پیامبر اكرم(ص) و علی(ع) و فاطمه زهرا(س) بر او گریسته اند. می گویند اگر امام حسین(ع) روز عاشورا پیروز شد چرا آن روز را جشن نمی گیریم؟ چرا گریه می كنیم؟ آیا این همه گریه در برابر آن پیروزی بزرگ برای چیست؟ گریه زبان صادق و طبیعی شوق و اندوه و درد و عشق یك انسان است. گریه تجلی طبیعی یك احساس و حالتی جبری و فطری از یك رنج، یك شوق یا یك اندوه می باشد. یكی از دانشمندان غرب می گوید: «انسانی كه هرگز نمی گرید و گریستن را نمی داند فاقد احساس انسانی است.» مگر نه قلب، قلب اشك است. اشك در قلب شكل می گیرد:
ای بسا قلب های سوزانی
كه زبان را از آن نگوید باز
لیك آن دیدگاه نورانی
راز دلداده می كند ابراز
▪ گریه ترجمان دل است، مثلاً كسی كه عزادار است مرگ عزیزی قلبش را می سوزاند، باید گریه كند. وقتی كه دلش یاد از او می كند و زبانش سخن از او می گوید، چشمش نیز با او همدردی می كند. مگر چشم از زبان صادقانه تر سخن نمی گوید؟
از من مپرس كاتش دل در چه غایت است
از آب دیده پرس كه او ترجمان ماست
▪ اشك چشم تشابه رقت قلب است كسی كه از صحنه دلخراش منقلب نمی شود تا اشك تأثر بریزد از حقیقت و جلوه زیبایی لذت نمی برد. داستان گریه و عزاداری پس از شهادت آن حضرت از سوی امامان(ع) مفصل است كه به چند مورد اشاره می كنیم:
امام سجاد(ع) كه خود در كربلا شاهد مصائب دلخراش امام حسین(ع) و یاران باوفایش بود، پس از واقعه عاشورا تا زمانی كه در قید حیات بود این واقعه سوزناك را فراموش نكرد و همیشه گریه و سوگواری نمود. او هر وقت می خواست آب بنوشد تا چشمش به آب می افتاد اشك از چشمانش سرازیر می شد. وقتی هم افراد او را دلداری می دادند می فرمود: چگونه گریه نكنم در حالی كه یزیدیان آب را برای وحوش و درندگان آزاد گذاشتند، ولی آن را به روی پدرم بستند و او را با لب تشنه كشتند.(۱)
امام سجاد(ع) در عزای پدر مظلوم خویش به حدی گریست كه او را یكی از بكائون پنج گانه تاریخ لقب دادند. (۲)
وقتی راز آن همه گریه از آن حضرت می پرسیدند، مصائب جانگداز كربلا را بازگو می كرد و می فرمود: مرا ملامت نكنید، یعقوب پس از آن كه یك فرزند خود را از دست داد، آن قدر گریست تا از غصه چشمایش سفید شد. در حالی كه یقین به مرگ فرزندش نداشت.
از فراق روی یك یوسف اگر یعقوب سوخت
هجر هفتاد و دو یوسف كرده خونین دل مرا
در حالی كه من به چشم خود دیدم كه در یك نیم روز چهارده نفر از اهل بیت(ع) مرا سر بریدند، انتظار دارید داغ آنها از دلم بیرون برود؟(۳)
▪ امام باقر(ع) برای امام حسین(ع) اشك می ریخت و در منزل آن حضرت مجلس عزا و سوگواری تشكیل می گردید و حاضران مصیبت آن حضرت را به هم تسلیت می گفتند.(۴)
▪ عبدا... بن سنان می گوید: در روز عاشورا به حضور امام صادق(ع) شرفیاب شدم. آن حضرت را رنگ پریده و بسیار غمگین و گریان یافتم. علت آن را از امام پرسیدم، فرمود: امروز عاشورا است و در چنین روزی جد ما امام حسین(ع) شهید شده است.(۵)
▪ امام صادق(ع) به ابوهارون مكفوف دستور داد مرثیه بخواند. آنگاه كه وی مرثیه خود را آغاز نمود متوجه شد امام(ع) سخت گریه می كند. روز عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه برای خاندان رسالت و شیعیان آنهاست. تنها بنی امیه دشمنان اهل بیت بودند كه آن روز را روز مبارك و سرور و خوشحالی می دانستند.
▪ در فرازی از زیارت عاشورا می خوانیم «هذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان بقتلهم الحسین...» و این روزی است كه آل زیاد و آل مروان به خاطر این كه حسین(ع) را كشتند به آن مسرور شدند.
گریه انواعی دارد كه همه آنها در شان امام حسین(ع) نیست. حال باید ببینیم چه نوع گریه شایسته امام است:
۱) گریه عجز و زبونی:
چنین گریه ای، و درماندگی، این نوع گریه مخصوص افراد ضعیف و ناتوان است و آن حضرت از این نوع گریه بیزار است.
۲) گریه عجز و زبونی:
چنین گریه ای، گریه افرادی است كه از روی زبونی در اثر ناكامی و احیاناً ستم شخصی یا جریان نامناسبی به ورشكستگی افتاده و برای خود احساس خطر می كنند و راه چاره را در گریه می جویند. به قول صائب تبریزی:
گریه شمع از برای ماتم پروانه نیست
صبح نزدیك است و در فكر شب تار خود است
پس این نوع گریه هم مناسب شأن امام نیست.
۳) گریه بر اموات:
كسی عزیز خود را از دست می دهد و بر فقدان او گریه می كند یا به این جهت گریه می كند كه آن فقید در زندگی او مؤثر بوده و به آینده خود نگران است، در این صورت به حال خود گریه می كند. این نوع گریه هم در شأن امام نیست.
۴) گریه های عاطفی:
قلب انسان وقتی كه در برابر حادثه دلخراشی همانند اشك یتیمی، یا بیمار دردمندی یا... قرار می گیرد، متأثر می شود چه بسا كه اشك می ریزد. گریه از روی رحم و رأفت یك امر طبیعی است. هر انسانی به هنگام مشاهده یك منظره دلخراش متأثر می شود و اشك می ریزد چنانچه دشمنان امام حسین(ع) روز عاشورا بر حال آن حضرت گریستند. آن جا كه اهل كوفه از دیدن وضع دلخراش اسرا گریه و زاری كردند.(۶) پس گریه از روی رحم نیز چندان مناسب نیست و امام حسین(ع) از شیعیان خود این نوع گریه را نخواسته است.
۵) غم و اندوه:
این نوع گریه هم یكی از گریه های انسان است كه به هنگام از دست دادن عزیزی یا به لحاظ از دست رفتن مقام یا موقعیتی و... به انسان دست می دهد و برای این كه دل خود را سبك كنند، گریه می كنند. اینها كه دلشان شكسته است به هنگام سوگواری امام حسین(ع) شاید بیش از همه گریه كنند، ولی آیا این گریه را می شود به حساب امام حسین(ع) گذاشت؟ هرگز.
۶) گریه های شوق گریه های لایق حسین(ع):
گریه شوق گریه مادری است كه از دیدن فرزند دلبند گمشده خویش پس از چندین سال سرزده وارد می شود و از شوق گریه می كند. قسمت زیادی از حماسه های كربلا شوق آخرین است و به دنبال آن سیل اشك شوق به خاطر آن همه رشادت ها و فداكاری ها و... بی اختیار از دیدگان شنونده سرازیر می گردد.
۷) گریه پیوند:
گاهی قطرات اشك پیام آور هدف هاست. آنها كه می خواهند بگویند با مرام حسین(ع) همراه و با هدف او هماهنگ و پیرو مكتب او هستیم، ممكن است این كاربا سردادن شعارهای آتشین یا سرودن اشعار و حماسه ها ابراز دارند، اما گاهی ممكن است آنها ساختگی باشد، ولی آن كسی كه احیانا با شنیدن این حادثه جانسوز قطره اشكی بریزد، صادقانه تر این حقیقت را بیان می كند. این قطره اشك اعلان وفاداری به اهداف مقدس یاران امام حسین(ع) و پیوند دل و جان با آنهاست. مسلما این نوع گریه بدون آشنایی با متعالی او ممكن نیست.(۷)
گریه بر حسین(ع) یك تعهد دینی است كه ندای حق طلبی امام حسین(ع) را به گوش جهانیان رسانیده و زنگ خطر را برای باطل و اهل آن به صدا در می آورد و رعدی است كه برروی سر ستمگران و طاغوتیان در هر زمان و مكان فرو می ریزد و شاهد و صادق و گواه زنده ای است از اخلاص در راه حق و دشمنی با ستم و بزرگداشتی است برای فداكاری و حق و انجام وظیفه و نهراسیدن از مرگ و تكریمی است برای امتناع از قبول ظلم و شكیبایی در محنت پس غرض این كه شیعیان بر امام حسین(ع) از روی خواری و درماندگی نمی گریند، بلكه از اشك دیده خویش سرود حماسه می سازند و با آه و حسرت خود بانگ حق و عدالت را به گوش جهانیان می رسانند.
همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب كافی است
اگر چه گریه، بر آلام قلب تسكین است(۸)
پی نوشت ها:
۱-مناقب جلد ۳صفحه ۳۰۳ بحارالانوار
۲-دیگران عبارتند از: آدم- نوح- یعقوب و فاطمه(ص) الخصال
۳-امالی صدوق مجلسی
۴-وسایل الشیعه جلد ۱۰صفحه ۳۹۸
۵-بحارالانوار جلد ۹۸ صفحه ۳۹۸
۶-لهوف: ترجمه صفحه ۹۹
۷-فلسفه شهادت، آیت الله مكارم
۸-خوشدل تهرانی، اشك شوق
محمدحسین كمیجانی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید