چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

گلادیاتور - gladiator


سال تولید : ۲۰۰۰
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : داگلاس ویک، دیوید فرانتسونی و برانکو لوستیگ
کارگردان : ریدلی اسکات
فیلمنامه‌نویس : جان لوگان، ویلیام نیکلسن و فرانتسونی، برمبنای داستانی نوشتهٔ فرانتسونی
فیلمبردار : جان ماتیسن
آهنگساز(موسیقی متن) : هانس زیمر
هنرپیشگان : راسل کرو، جواکین فینیکس، کانی نیلسن، آلیور رید، ریچارد هریس، درک جیکوبی و دیوید همینگز.
نوع فیلم : رنگی، ۱۵۵ دقیقه.


در سال ۱۸۰ میلادی، با مرگ امپراتور ̎مارکوس اورلیوس̎ (هریس)، امپراتوری رم با بحران روبه‌رو می‌شود. ̎ماکسیموس̎ (کرو) یکی از قابل‌ترین و معتمدترین ژنرال‌های ارتش رم و یکی از مشاوران نزدیک امپراتور است. وقتی ̎کومودوس̎ (فینیکس)، پسر موذی و نادرست ̎مارکوس̎ به تخت حکومت تکیه می‌زند، تصمیم به نابودی ̎ماکسیموس̎ می‌گیرد. ̎ماکسیموس̎ می‌گریزد ولی توسط تاجران برده اسیر می‌شود. او که حالا نامی اسپانیائی گرفته و به اجبار گلادیاتور شده، به میدان‌های گلادیاتوری فرستاده می‌شود تا جهت سرگرمی تماشاگران، تا سرحد مرگ با مردان دیگر بجنگد. قابلیت‌های جنگی ̎ماکسیموس̎ به نفعش تمام می‌شود و بنابراین به یکی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین گلادیاتورها تبدیل می‌شود. ̎ماکسیموس̎ که تصمیم گرفته از مردی که آزادی‌اش را از او گرتفه و خانواده‌اش را نابود کرده، انتقام بگیرد، ایمان دارد که می‌تواند از شهرت و قابلیتش در میدان برای این هم استفاده کند. ̎کومودوس̎ که پی برده ̎گلادیاتور̎ خیال چالش طلبیدن حکومتش را دارد، تصمیم می‌گیرد توان جنگی‌اش را به آزمایش گذارد و خود در نبردی مرگبار با ̎ماکسیموس̎ رودررو شود...
● اطلاعات به ما می‌گویند که اسکات برای بازگشت به فضای حماسه‌های رمی، ژانر محبوب‌ دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ هالیوود، فیل هوا کرده است. برای همان فصل افتتاحیهٔ رویاروئی میان ارتش رم و وحشی‌های قوم ژرمن، عملاً جنگلی را در انگلستان به آتش کشیده است. شانزده هزار تیر شعله‌ور به آسمان پرتاب شده است. مقدار زیاید قلع و قمع و خون و نعره به کار رفته است و صد البته سیاهی‌لشکر بی‌دریغ تا آن پانزده دقیقه اول شکل بگیرد. در حالی که میازن مهابت این فصل از گلادیاتور، برخلاف آن فیلم، دخلی به آن چه در باقی اوقات می‌گذرد، ندارد. ضمناً بازسازی کامپیوتری بناهای آشنای رم باستان برای علاقه‌مندان به عظمت مصنوعی، وجود دارد و صحنه‌های جنگ و جدال گلادیاتوری با تدوین تند و تیز (کار پی‌یترو اسکالیا) که البته اغلب اوقات هر لطفی که ممکن است در این گونه صحنه‌ها وجود داشته باشد را از بین می‌برند. فیلم به‌طرز بی‌شرمانه‌ای بد است. دزدی‌هایش از سقوط امپراتوری رم (آنتونی‌مان، ۱۹۶۴)، چه در خط قصه و چه حتی در فضاسازی (برف معلق در هوا را یادتان بیاید) فقط باعث می‌شد که حقارت فیلم عظیم اسکات عیان‌تر شود. و واقعاً عجیب است ـ و وسوسه‌انگیز برای بحث و کنجکاوی ـ که فیلم‌های رمی قدیمی همین الان به مراتب هیجان‌انگیزتر از گلادیاتور هستند. مثلاً به رغم فاصلهٔ چهل پنجاه سالهٔ این فیلم با نمونه‌های آن دوره، دریغ از یک نکتهٔ تازه در داستان‌گوئی یا شخصیت‌پردازی یا حتی نگرش تاریخی. شخصیت‌ها یک راست از سقوط... کپی شده‌اند: کرو از استیون بوید، فینیکس از کریستوفر پلامر، نیلسن از سوفیا لورن و هریس بی‌نوا از الک گینس. همین‌طور موقعیت‌ەا و مضمون گفت‌وگوها. چیزی که هست فیلم فاقد حس و حال یا تراپدی فیلمی مثل سقوط... است (میانه‌هایش هم به اسپارتاکوس استنلی کوبریک، ۱۹۵۹، ناخنک حریصانه‌ای می‌زند). کرو با آن قیافه و سکنات بسیار به نقشش ̎می‌آید̎، ولی آیا این یعنی ̎بازی عالی̎؟ گلادیاتور کار دشواری را با هزینهٔ بسیار به انجام رساند: ماجرای دراماتیک غروب یک امپراتوری به یک اکشن یک نواخت و کسل کننده.


همچنین مشاهده کنید