پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ماموریت غیرممکن ناصر الدین شاه در صف نانوایی


ماموریت غیرممکن ناصر الدین شاه در صف نانوایی
فی الیوم بر اثر پیله شدن و گیردادن مهدعلیا من باب نان ینگی و تازه به همراه منجیلک غازقولنگ راهی نانوایی سنگک محلیه صاحبقرانیه شده تا بتوانیم در یک فقره ماموریت تخصصیه فی المثل برادر جیمزباند، کار شاقی کرده و نزد مامانی مهدعلیا روسفید شویم؟! ما قبل رفتن از عین الدوله پیرامون وضعیه صفوف نانوایی ها، آمار گرفته ایضا فهمیدیم که این یک قلم کار با مشقات زیاده و مکافات اساسه همراه بوده چنان که الحق و الانصاف مناسب بوده که برای عملیات ستاندن نان از عبارت ماموریت غیرممکن استفاده گردد؟! دیگر اینکه در مقابل آینه کمی به امورات فیس آف پرداخته از برای اینکه مبادا در صف شلوغیه نانوایی، جماعت ما را شناسایی نموده و قضیه به جاهای باریک کشیده شود لیکن به وسیله ماده ای ژل نام، ابتدا موهای خود را فشن نموده سپس سبیل های مبارک را از حالتیه قاجاری به صفوی تغییر موضع داده و کمی هم بر روی لوپ های خود پن کک مالیدیم تا صورتمان پر طمطراق و خواستنی شود؟! جل الخالق؟! منجیلک مادر مرده البته در این میان، فاتحه لوازم بزک و آرایش مامانی مهدعلیا را خوانده چنان بر روی ابروان پلشت و زغلول خود، قلم کشیده و صورت را به سفیدکننده آغشته نمود که یقینا هر کس وی را رویت می نمود، در جا خیالات می فرمود با جنیفرلوپز مواجه گشته است؟!
به هر طریق با البسه مبدل و قیافه های فشن و خشن در صف نانوایی اوطراق نموده لیکن به قاعده ای این صف، طویل بود که هر آن شیطان به جلدمان می رفت تا در فرصتیه ای مناسب، پلتیک سوار کرده و با پیچاندن ملت از طریق غیرفیرپلی به ستاندن نان اهتمام کنیم؟! در پیشاپیش ما، عده ای نسوان و رجال میانسال و فرتوت به شیوه ای خشانت آمیز، سنگر گرفته به طوری که اگر یک نفر هوس جلوزدن می نمود فی الان حق وی را کف دستش گذاشته چنان به ضرب دمپایی و پاشنه کفش می زدندش که در میانه کله اش به قاعده لانه کرکس، شکاف عمیقی ایجاد شود؟! معهذا خیالات فرمودن پیرامون تیزبازی را از سر بیرون کرده و به یاد درس همه جا به نوبت کتاب فارسی دوران ابتدایی افتاده به منجیلک گفتن کردیم تا زنبیل را در صف قرار داده، چند لحظه ای را به چرخش و آمار گرفتن از محله، مشغول شویم؟! منجیلک هم که اخیرا نمره موبائیل یک راس زید را به دست آورده، خوشحال از این آفر، فی الفور زنبیل را به جای ما در صف گذاشته و به نفر جلویی هم ندا داد که هوای نوبت ما را داشته باشد؟!
دیگر اینکه من بعد چند دقیقه آمارگیرون و داف بازی از سوی منجیلک و نوشیدن چند پارچ آب زرشک در دکان اصغرآقا که دراین ایام از سوی وزارت بهداریه به عنوان عامل وبا معرفی گشته، طریق نانوایی در پیش گرفته با این توضیحه که ما خود وبا هستیم پس وبا را با ما چکار باشد؟! ایضا وقتی به نانوایی شدیم یک راس شباب ریش بزی به نحوی مرموز، جای ما را دو دره کرده و زنبیل را نیز در زاویه ای گذاشته بود. این غاز قولنگ با اتکا به شارلتان بازی و جوسازی، جماعت را بر علیه ما شسته و به ما انگ هنجار شکنی و عدم رعایت نوبت زد چنان که عن قریب بود اختیار خود را از دست داده و با زدن یک فقره کف گرگی به پیشانی بیابانی اش، وی را روانه خانه شان کنم تا به همراه ولی اش به صف نان بیاید نه به تنهایی؟! ایضا عده ای متوجه سبیل های خشانت بار ما شده، با وساطت غائله را خواباندند؟! عارض به حضورتان بعد از کلی ایستادن و ابتلا به آرتروز پا، بالا خره نوبت به ما رسید تا به ستاندن چند نان سنگک همانند افتخار کسب مدال اولمپیک نائل شویم لیکن در این گیرودار مشاهدون نمودیم که نان های مربوطه به رغم قیمت گزاف، کیفیت نان های فانتزی شانزالیزه پاریس را نداشته و نصفی از نان همانند بیماران سوانح سوختگی می باشد؟! در پی این ماجرا، اعتراضیه خود را به سمع شاطر مربوطه رسانده و جماعت هم درسکوت مطلق به سر برده، اصلا و ابدا جانب ما را نگرفته آنچنان که گویی دو مجنون دیده باشند به تماشای ما پرداختند؟!
شاطر مربوطه با شنفتن سخنان ما بسیار شاکی شده و با عربده کشی ایضا منت گذاری به ما گفتن کرد که لیاقت نان را نداریم و با یک حرکتیه آکروباتیک، دو عدد نان را از دست ما قاپیده و پول مان را پس داد؟! هر چه ما و منجیلک به شاطر غاز قولنگ التماسون کردیم که ما را بخشیده ونان را بدهد ایشان قبول نکرده و درست در تایمی که باقی نانوایی ها، تعطیلون گشته بودند، دست خالی به سوی صاحبقرانیه برگشته و آن یوم توسط مامانی مهدعلیا، تحت تنبیه ناخن گیری قرار گرفتیم؟! ایشان در نهایت خشانت پیرو شکست در عملیات نان ستاندن، به وسیله ناخن گیر، ناخن انگشت سبابه ما را کلا از پوس جدا کردند تا درس عبرت شده، اهتمام کنیم و امورات را به نیکی انجام دهیم؟! در این بین عین الدوله نیز یک شپش به دهان منجیلک فرو کرد؟!
سخن سر به درازا کشیده لیکن عملیات غیر ممکن نان ستاندن دارای قواعد خاصیه ای بوده که هر غاز قولنگی از پس آن بر نیامده و گاهی پیرامون ایستادن در صف طولا نی، کیفیت نامطلوب نان، عدم مراعات نوبتیه و حتی نرسیدن نان هر جنبنده ای غیچ می شود؟! لا زم بوده که شاطرها به پرطمطراق کردن نان گوشه چشمی داشته و در این تموز از نشستن مگس بر روی خمیرها جلوگیری نموده تا ملت از یک محصول سالم و ممتازیه بهره مند گردند؟! ایضا اگر در صف با عده ای دو دره باز یا تیز باز مواجهون گشتید که خارج از اخلا قیه فیرپلی سعی در جلو زدن داشتند به وسیله دمپایی یا ناخن گیر، دمار از دماغ آفسایدی شان درآورید؟! روزگارتان عشرون، فعلا خداحافظون.

نویسنده : مهدی دل روشن
منبع : روزنامه مردم‌سالاری


همچنین مشاهده کنید