شنبه, ۲۴ آذر, ۱۴۰۳ / 14 December, 2024
مجله ویستا
مفهوم جمهوری اسلامی از دیدگاه امام (ره)
امام خمینی در بدو ورود به فرانسه، در پاسخ به اینكه «عمل شما دارای چه جهتی است و چه رژیمی را میخواهید، برای اولین بار نوع حكومت اسلامی را جمهوری اسلامی معرفی نمود و بدین ترتیب، منشا سوالات متعددی درباره جانشین رژیم شاه كنید؟» معنای جمهوری اسلامی، نقش مردم در آن، مقایسه آن با حكومتهای اسلامی از قبیل عربستان و لیبی، مقایسه آن با دیگر جمهوریهای دنیا از قبیل جمهوریهای سوسیالیستی و جمهوری دموكراتیك، نحوه فعالیت احزاب سیاسی چپ، نقش روحانیون و علمای مذهبی در جمهوری اسلامی، نقش امام خمینی و جایگاه ایشان در كادر رهبری، مقایسه قانون آن با قانون اسلامی مشروطه، میزان آزادیهای مردم و رابطه آن با دیگر كشورهای جهان، گردید.
این مطلب كه چگونه امام خمینی به «جمهوری اسلامی» رسیده است؛ چندان معلوم نیست. به نظر میرسد مراد ایشان از این تركیب نسبتا نامانوس، رژیمی است كه از تمام صفات سلطنتبه دور باشد. در واقع، اگر عیوب ذاتی و عرضی سلطنت (پهلوی) را در بی اعتنایی به حقوق مردم و بی تعهدیاش به شریعت اسلام خلاصه كنیم؛ نفی آنها و تاسیس دولتی كه بطور ایجابی واجد آن صفات باشد، قطعا به جمهوری اسلامی، ترجمان و فرجام مییابد. به دیگر سخن جمهوری اسلامی، در اندیشه سیاسی امام، آلترناتیو منطقی و بلافصل ایرادات ایشان به سلطنت است. هر چند بنا به گفته امام، «جمهوری اسلامی» نظیری در جهان سیاست ندارد اما تركیبی است كه به قالب حكومت اسلامی و محتوای آن اشاره دارد. ایشان در پاسخ به سوال خبرنگار فاینشنال تایم انگلیس كه پرسید، «دنیای غرب شناخت صحیحی از حكومت اسلامی» شما ندارد، میفرماید: «ما خواستار جمهوری اسلامی میباشیم. جمهوری، فرم و شكل حكومت را تشكیل میدهد و اسلامی یعنی محتوای آن فرم، كه قوانین الهی است.»
از این رو، جمهوری اسلامی به دو جزء، تجزیه میشود كه در ذیل به بررسی جداگانه آنها میپردازیم:
الف) جمهوریت
۱) در اندیشه سیاسی امام «شكل حقوقی رژیم» مقصود بالعرض است و محتوای آن اصالت دارد. اینكه چه قالبی برای رسیدن به محتوا لازم است و چگونه قدرت باید توزیع گردد، وابسته به «شرایط و مقتضیات جامعه» (۱۱) میباشد كه توسط خود مردم تعیین میشود. با این همه، به نظر امام خمینی، «جمهوری» بهترین قالبی است كه ما را به «محتوای اجتماعی رژیم سیاسی آینده و ترقی جامعه» میرساند و نسبتبه تشكیل حكومت اسلامی، امیدوار مینماید. در درجه بعد، جمهوری تنها یك پیشنهاد است و امام خمینی قصدی بر تحمیل آن بر ملت ایران ندارد و آن را به رفراندوم میگذارد؛ در عین حال كه معتقد است مردم به پیشنهادش رای منفی نخواهند داد.
«هدف شما فقط سرنگونی شاه نیست؛ بلكه از بین بردن رژیم شاهنشاهی است.اما به عقیده شما چه چیزی باید به جای آن بنشیند؟ یك دموكراسی پارلمانی؟ یك دموكراسی خلقی از نوع ماركسیستی آن؟ یا یك حكومتخدایی آنطور كه حضرت محمد(ص) فرموده است؟»
«ما نظام جمهوری را به آرای عمومی میگذاریم... چون ملت، ملت مسلم است و ما را هم خدمتگزار خود میداند، از این جهتحدس میزنم به پیشنهاد ما رای دهد.»
۲) علاوه بر اینكه تعیین نوع حكومت جزو حقوق ملت است، جمهوری اسلامی نیز كه با آرای عمومی آنان ایجاد شده است، باید در كلیه اموراتش متكی بر مردم باشد. از این رو، مراد از جمهوریت در اندیشه امام خمینی، تكیه بر اكثریت مردم است: «در این جمهوری یك مجلس ملی مركب از منتخبین واقعی مردم، امور مملكت را اداره خواهند كرد.» و بدین طریق بر تمامی امور جامعه نظارت خواهند كرد.
۳) مداخله مردم در سرنوشتخویش، در نظام جمهوری، با انتخاب رییس جمهور و نمایندگان مجلس ملی پایان نمییابد و نظارت بر عملكرد آنان و در شرایطی عزل آنها ادامه مییابد: «در جمهوری، حق است و مردم میتوانند بگویند نه، تو غلط كردی برو دنبال كارت» (۱۶)
البته اگر پسوند این جمهوری، اسلامی باشد، نه دموكراتیك یا سوسیالیست، عزل اصحاب قدرت راحتتر است؛ چرا كه زمامداران در اسلام دارای شرایط ویژهیی هستند كه اگر آنها را در ادامه كار از دست دهند، خود به خود منعزل میگردند و نیازی به اجتماع مردم جهتبركناری آنها نیست:
«اگر جمهوری، اسلامی باشد كه دیگر واضح است. برای اینكه اسلام برای آن كسی كه سرپرستی برای مردم میخواهد بكند، ولایتبر مردم دارد؛ یك شرایطی قرار داده است كه وقتی یك شرطش نباشد، خود به خود ساقط است، تمام است، دیگر لازم نیست كه مردم جمع بشوند...رییس جمهور اسلام اگر یك سیلی بیجا به یك نفر بزند، ساقط است، تمام شد ریاست جمهوریش.» (۱۷)
۴) با توجه به سه بند مذكور، جمهوری در اندیشه امام خمینی، به همان معنایی است كه در همه جا وجود دارد. ایشان در پاسخ به سوال خبرنگار لوموند كه پرسیده بود «حضرتعالی میفرمایید كه بایستی در ایران جمهوری اسلامی استقرار پیدا كند و این برای ما فرانسویها چندان مفهوم نیست؛ زیرا كه جمهوری میتواند بدون پایه مذهبی باشد، نظر شما بر پایه سوسیالیسم است؟ مشروطیت است؟ بر انتخاباتی استوار است؟ دموكراتیك است؟ چگونه است؟» فرموده بودند:
«اما جمهوری، به همان معنایی كه همه جا جمهوری است، اینكه ما جمهوری اسلامی میگوییم، برای این است كه هم شرایط منتخب و هم احكامی كه در ایران جاری شده، اینها بر اسلام متكی است؛ لكن انتخاب با ملت است. طرز جمهوری هم همان جمهوری است كه همه جا هست.»
اما اینكه چگونه اسلامی بودن در كنار مفهوم جمهوری كه در همه جا هست، تركیب مییابد و حق با تكلیف تعامل میكند؛ در جای خود باید مورد مطالعه قرار گیرد. در عین حال، امام خمینی معتقد بود كه جمهوری اسلامی مدلی از حكومت است كه مشابه خارجی ندارد و پس از استقرار و موفقیت واقعی، مفهومش هویدا میگردد.
۵) آزادی از حقوق مردم است و نظام جمهوری نیز باید مبتنی بر آن باشد. از این رو، اظهار عقیده آزاد است. (۲۰) احزاب آزادند كه با ما یا هر چیزی مخالفت كنند به شرط اینكه مضر به حال مملكت نباشد. دموكراسی اسلام كاملتر از دموكراسی غرب است. در جمهوری اسلامی، استبداد و دیكتاتوری وجود ندارد، هر فردی حق دارد كه مستقیما در برابر مسئولین جمهوری بایستد و از آنها انتقاد كند:
«نظرتان درباره فعالیت احزاب سیاسی چپ، بدون اتكا به هیچ قدرت خارجی در چارچوب حكومت جمهوری اسلامی چیست؟
در جمهوری اسلامی هر فردی از حق آزادی عقیده و بیان برخوردار خواهد بود و لكن هیچ فرد یا گروه وابسته به قدرتهای خارجی را اجازه خیانت نمیدهیم... آیا با تشكیل اتحادیههای كارگری در چارچوب حكومت جمهوری اسلامی موافقید؟... در جمهوری اسلامی به آنها حق داده میشود كه به هر شكل ممكن به دور هم جمع شوند و مسائل و مشكلات خود را بررسی كنند و در نتیجه دولت را در جریان مسائل خود قرار دهند و نیز از حقوق صنفی خود دفاع كنند. »
۶) جمهوری اسلامی، حكومتی مستقل است، وابسته به شرق و غرب نیست، سیاستهای آن را اجانب تعیین نمیكنند.ب) اسلامی بودن حكومت:
۱. به گفته امام خمینی:
«اساس این نهضت از دو جا سرچشمه گرفته است؛ یكی از شدت فشارهای خارجی و داخلی... و یكی دیگر، آرزوی ما برای یك حكومت اسلامی و یك حكومت عدل كه یك رژیمی در مقابل رژیمهای طاغوتی دیگر باشد و ما مسائل اسلامی را مثل صدر اسلام در ایران پیاده كنیم.»
اما اینكه آرزوی تشكیل حكومت اسلامی در چه تركیبی با «جمهوری» دستیافتنی است؛ پاسخ امام با دیگران متفاوت است. به عقیده ایشان، «جمهوری مطلق باشد یا جمهوری دموكراتیك یا جمهوری اسلامی دموكراتیك، همه اینها غلط است.» «آنچه مورد قبول ما و مردم است، تنها جمهوری اسلامی است نه یك كلمه زیاد و نه یك كلمه كم» «هیچ یك از مدلهای مذكور نمیتوانند جانشین كارآمدی برای رژیم سلطنت (پهلوی) به حساب آیند. حتی اگر «اسلام» نه «اسلامی» را كنار جمهوری گذاشتند، بدانید كه میخواهند شما را بازی دهند.»
اصرار امام خمینی بر حفظ تركیب «جمهوری اسلامی» و ایستادگی ایشان در قبال پیشنهادات بدیل، معلول دغدغهها و واهمههایی است كه در ذیل به آنها اشاره خواهیم كرد:
اول اینكه، امام معتقد بود كه مخالفین «جمهوری اسلامی» بیش از آنكه دلشان برای دستیابی به شرایط دموكراتیك بتپد؛ از اسلام میترسند و در لوای چنین الفاظی، حذف ضمنی محتوای اسلامی، نظام جدید التاسیس را پی میجویند.
«از آن اولی كه صحبت جمهوری اسلامی شد، اینها شروع كردند به كارشكنی...به اینكه ما هم بگوییم جمهوری، اسلامیاش چیست؟ و عجب این بود كه (میگفتند) ملت ما (هم) جمهوری میخواهد. جمهوری اسلامی یعنی چه؟! تا اینكه نگذارند اسلام پایش تو كار بیاید. اگر جمهوری اسلام باشد، جمهوری، همه كاری میشود با آن كرد. اما اگر جمهوری اسلامی باشد، اسلام نمیگذارد كسی كاری بكند. یك دسته دیگر تراشیدند، بگویند: جمهوری دموكراتیك، باز از اسلامش فرار میكردند، یك دسته سومی هم كه یك خرده میخواستند نزدیكتر بشوند و بازی بدهند ما را، گفتند جمهوری اسلامی دموكراتیك. این هم غلط بود. ما همه اینها را گفتیم ما قبول نداریم.»
دوم اینكه، در قبال روشنی مفهوم اسلامی بودن جمهوری، دموكراتیك یا دموكراسی معنای واضحی ندارد: «دموكراتیكی كه در طول تاریخ، پیراهنش» را مرتب عوض كرده و معانی مختلفی به خود گرفته است، نمیتواند محتوای نظام ما قرار گیرد. «ما دموكراتیك سرمان نمیشود؛ برای اینكه دموكراتیك در عالم، معانی مختلفی دارد؛» «در امریكا یك مفهوم دارد و در شوروی مفهومی دیگر، افلاطون یك چیز میگفت و ارسطو چیز دیگر.»
سوم اینكه، در كجای دنیا واقعا به دموكراسی عمل شده است كه اینچنین، اینها از آن حمایت میكنند: «اینها نمیفهمند كه این همه دموكراسی كه در عالم معروف است، كجاست؟ كدام مملكت را شما دارید؟ این ابرقدرتها كدام یكی شان به موازین دموكراسی عمل كردهاند.»
«من از اول فریاد زدم كه ما همین دو كلمه را میخواهیم؛ جمهوری اسلامی. اگر دیدید یك كلمهیی اضافه شد، بدانید مسیرشان با شما مختلف است...ما این همه فداكاری كردیم...برای این بود كه اسلام را میخواستند، آنی كه این نهضت را پیش برد، آنی كه میگفت من شهادت را فوز میدانم، شهادت را برای دموكراتیك فوز میداند؟»!
۲. حال كه معلوم شد الفاظی از قبیل دموكراتیك و دموكراسی، مفهوم روشنی ندارند. «قبولش نمیكنیم، ما آنكه پیشمان مطرح است، اسلام را میشناسیم؛ یعنی میدانیم كه احكامش چیست و چه وضعی دارد و جمهوری هم اسمش را میدانیم، میدانیم چیست.» (۳۵)؛ از این رو، جمهوری اسلامی، حكومتی است متكی بر ضوابط اسلامی. قانون اساسی آن اسلام است، مجری احكام اسلام است. متصدیان آن، حایز شرایط معین شدهیی در اسلام هستند.
خطوط كلی این حكومت، اصول مسلم اسلامی است كه در قرآن و سنت و سیره معتبر پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت علیهم السلام بیان شدهاند:
«جمهوری اسلامی، یك لفظی نیست كه محتوا نداشته باشد. یك لفظی است كه باید محتوا داشته باشد و محتوایش هم این است كه تمام دستگاههای دولتی و ملی و تمام قشرهای كشور، اسلامی بشود. اگر بناشد مثلا دادگستری اسلامی نباشد، مالیه اسلامی نباشد، هر جا دستبگذارید اسلامی نباشد؛ این شكست نهضت است و بدتر از اول است. برای اینكه با رژیم شاهنشاهی و طاغوتی، خلاف اسلام بود،حالا با جمهوری اسلامی خلاف اسلام است و این دو تا خیلی فرق دارد.»و در جایی دیگر میافزاید:
«مملكت، وقتی مملكت اسلامی است كه تعلیم اسلام در آن باشد. اگر تعالیم اسلامی در آن نباشد، اسلامی نیست.هر چه ما بگوییم جمهوری اسلامی؛ جمهوری اسلامی، لفظ نیست. با رای ما جمهوری اسلامی تحقق پیدا نمیكند. بله رژیم رسمی جمهوریت میشود؛ لكن اسلامی نمیشود، مگر آنكه احكام اسلامی در او جاری بشود. با جریان قانون اساسی هم اسلام نمیشود. با مجلس شورا هم اسلام نمیشود. اینها همه مقدمه است. وقتی میتوانید بگویید كه مملكت اسلامی است، كه بازار اسلامی بشود، تهذیب نفس باشد...»
۳. با این حساب، وجه تمایز حكومت اسلامی با سایر اشكال حكومت، تنها عادل بودن این حكومت نیست. اگر چه عدالت مهمترین غایت دولت است؛ لكن این آغاز راه است. حكومت اسلامی باید در پناه اجرای شریعت، زمینههای تهذیب جامعه را فراهم سازد:
«اسلام مثل حكومتهای دیگر نیست. اینطور نیست كه اسلام فرقش با حكومتهای دیگر این است كه این عادل است و آنها غیر عادل...یكیاش همین است...لكن این فرق نازلی است و بالاتر از این، چیزهایی است كه انسان را رو به معنویات میبرد. اسلام آمدهاست كه این طبیعیات را بكشد طرف روحانیت، مهار كند طبیعت را به همان معنایی كه همه میگویند.»
۴. این محتوا زمانی به دست میآید كه قید «اسلامی» در كنار «جمهوری» قرار گیرد و بدان عمل شود. در واقع، حكومت اسلامی در قالب «جمهوری اسلامی» نسبتبه اجرای شریعت اسلام، به شرط شی میشود و تخطی از آن، شكست نهضت اسلامی به حساب میآید. این، در حالی است كه جمهوری دموكراتیك یا جمهوری دموكراتیك اسلامی، نسبتبه اجرای احكام دینی لابشرط بوده و نمیتوانند ما را به جامعه آرمانی اسلامی رهنمون كنند:
«اگر جمهوری، جمهوری دموكراتیك بود، آن آزادیها به حسب قاعدهاش هست. هر كس دلش میخواهد كه دكان شراب فروشی باز كند، باز كند...مراكز فحشا هیچ مانعی با جمهوری دموكراتیك ندارد. اینها كه جمهوری دموكراتیك میخواهند، این را خواهند، یك همچو آزادی. ما كه عرض میكنیم جمهوری اسلامی، به این دلیل كه روی قواعد اسلامی باید باشد.»
منبع:سایت امام خمینی(ره)
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست