جمعه, ۲۰ مهر, ۱۴۰۳ / 11 October, 2024
مجله ویستا

۸ خرداد ـ ۲۹ می ـ پایان قرون وسطی و آغاز تاریخ قرون جدید، و آثار ورود جهان به یک عصر تاریخی تازه


۸ خرداد ـ ۲۹ می ـ پایان قرون وسطی و آغاز تاریخ قرون جدید، و آثار ورود جهان به یک عصر تاریخی تازه
۲۹ مه، سالگرد ورود جهان به دوران تاریخی «عهد جدید» و پایان دوران تاریخی قرون وسطا است. در این روز در سال ۱۴۵۳ محمد دوم معروف به«فاتح» شهر قسطنطنیه را تصرف كرد، آن را به اسلامبول (استانبول) تغییر نام داد و به این ترتیب؛ دست غرب «موقتا!» از سلطه مستقیم بر شرق كوتاه شد و تاریخنگاران این روز را پایان قرون وسطا قرار داده اند.
۲۹ مه سال ۱۴۵۳ سپاهیان محمد دوم رهبر تركان عثمانی در پی یك محاصره طولانی، قسطنطنیه را كه مهمترین شهر دنیای آن زمان بود متصرف شدند و به عمر امپراتوری روم شرقی (بیزانتیوم) كه قلمرو آن محدود به چند سرزمین در بالكان و گوشه كوچكی از آناتولی شمال غربی بود پایان دادند.
پس از این پیروزی، عثمانی ها محمد دوم را «فاتح» لقب دادند و خودش هم چندین عنوان بر نامش اضافه كرد از جمله؛ خلیفه مسلمین، قیصر روم، سلطان آناتولی و خان تركان عثمانی. چرا خان عثمانی ها؟ زیرا كه طوایف ترك و مغول از عهد باستان پادشاه خود را «خان» و امپراتور را خاقان به معنای خان خانها می نامیدند و رئیس طایفه (شاخه ای از قبیله) را «ایلخان» می گفتند و تا قرن گذشته طایفه قاجار دارای ایلخان بود كه در دوران طفولیت احمد شاه، نیابت سلطنت را برعهده داشت، و چرا قیصر روم؟ زیرا كه درجریان جنگ قسطنطنیه، كنستانتین یازدهم آخرین سزار (قیصر) روم شرقی كشته شد و محمد فاتح كه جانشین این امپراتوری شده بود خود را در عین حال قیصر روم نامید و در صدد متحد كردن دو قسمت روم بر آمد (پس از جدایی قطعی در سال ۷۵۱ میلادی و اضمحلال قسمت غربی آن) و با همین هدف در سال ۱۴۸۰ به ایتالیا لشكر فرستاد كه موفق به تصرف آن و تاسیس روم واحد نشد.
قسطنطنیه شهری كه به دست محمد دوم گشوده شد به تصمیم كنستانتین بزرگ امپراتور روم با هدف نزدیك شدن به امپراتوری ایران در كنار خرابه های شهر یونانی نشین بیزانتیوم ساخته شده است. این شهر در یازدهم ماه مه سال ۳۳۰ به عنوان پایتخت شرقی امپراتوری روم اعلام شده بود ولی كنستانتین مایل بود كه اسم شهر «رم نوین» باشد كه اطرافیانش آن را كنستانتینو پولیس (پولیس به معنای شهر) خواندند و به همین اسم كنستانتینوپل (قسطنطنیه) باقی ماند.
محمد فاتح كه در سی ام مارس ۱۴۳۲ به دنیا آمده بود و در سوم مه ۱۴۸۱ در گذشت با همه تعصبی كه در اسلام داشت پس از تصرف قسطنطنیه به پیروان سایر ادیان آزادی كامل داد و انجیل را به زبان تركی ترجمه كرد و حكومت شهرهای متصرفه در بالكان و آناتولی غربی را به حكام محلی سابق (بزرگان این شهرها) سپرد و به تاسیس مدرسه و دانشگاه و تالیف و ترجمه كتاب همت گماشت و تلاش بسیار كرد كه ادیبان و دانشمندان فرار كرده از قسطنطنیه (درجریان محاصره) را به این شهر باز گرداند و ....
محمد فاتح بر زبان فارسی مسلط بود و از همان زمان بسیاری از واژه های فارسی وارد تركی عثمانی شده است. محمد فاتح حكام محلی را لقب پادشاه داد كه بعدا این واژه به «پاشا» تبدیل شد. در زمان او بسیاری از مكاتبات به زبان فارسی صورت می گرفت. یكی دیگر از كارهای مهم محمد فاتح نوشتن قانون و ضابطه بود كه این قوانین را بعد از او، سلطان سلیمان تكمیل كرد و برای مجازات قانون شکنان، دادگاه تاسیس کرد كه با این عمل شهرت «قانونی» به دست آورد و سلیمان قانونی خوانده شد.
مورخان در تقسیم بندی دوره های تاریخی، روز تصرف قسطنطنیه را آخرین روز قرون وسطا یا «مدی وال» خوانده اند (كه از دو واژه یونانی مدیوس و اوو گرفته شده است). این دوره تاریخی ده قرن طول كشیده بود.
با پایان یافتن قرون وسطا كه قرون ظلمت در اروپا هم خوانده شده است، قرون جدید آغاز شد كه عصر رنسانس (تجدید حیات علوم و ادبیات و فلسفه و هنر) و روشنگری است و انتشار كتابهایی كه دانشمندان بیزانتیوم در جریان محاصره قسطنطنیه با خود به ایتالیا برده بودند عامل عمده آغاز رنسانس شناخته شده است زیرا كه اروپایی ها با علوم، فلسفه، هنر و ادبیات یونان قدیم، ایران و اعراب آشنا شدند و به تحول ادامه دادند. همچنین با پیدایش یك قدرت بزرگ در خاور نزدیك و قطع ارتباط زمینی اروپایی ها با آسیا، تلاش برای اكتشاف راههای دریایی آغاز شد كه کلونیالیسم پدید آمد و سرآغاز بدی برای سایر قاره ها بود كه اینک با ظهور چین و هند به صورت دو قدرت عظیم، عصر برتری غرب بر آسیا دارد به پایان خود نزدیك می شود.
در قرن ۱۵، اروپاییان كه راه زمینی به شرق را بر خود بسته دیدند به یافتن راههای دریایی دست زدند و از این طریق خود را به شرق رسانیدند، آن هم تا آخرین نقطه شرق. درجریان همین تلاش، اواخر همان قرن، اروپاییان برحسب اتفاق به قاره آمریكا رسیدند. از این تلاش اروپاییان، كلیسا نیز حمایت می كرد. برای مثال: فرمان ماه مه ۱۴۹۳ الكساندر ششم پاپ درباره مالكیت اراضی مكشوفه!! (به نوشته پاپ، «مكشوفه!» حال آن كه تمدن بومیان مكزیك دست كمی از سایر ملل جهان نداشت؛ مکزیکی ها فقط توپ و تفنگ نداشتند) ، كه اواخر ماه مه آن سال به دست پادشاه وقت اسپانیا رسید. در این فرمان كه چند ماه پس از رسیدن كریستف كلمب به قاره آمریكا امضاء شده بود، پاپ مالكیت هر زمینی واقع در غرب «جزایر آزور» را (نیمه راه قاره های اروپا و آمریكا در اقیانوس اطلس ) كه اسپانیائی ها به آنجا برسند از آن دولت اسپانیا دانست. با این فرمان، پاپ اراضی دارای مالك و متعلق به بومیان را كه هزاران سال در آنجا زندگی می كردند به اسپانیایی ها بخشید، دستوری كه در همان زمان هم برخی آن را مغایر آموزش های مسیح تفسیر كرده بودند. طبق این منشور، پاپ اراضی شرق آزور از جمله جزایر خلیج فارس، اندونزی و ... و هر نقطه در شرق را که پرتغالی ها ضمن اکتشافات دریایی به آنجا برسند به آنان بخشید كه بیشتر مورخان آن را نقطه تاریكی در تاریخ بشر خوانده اند.
تحلیلگران «تاریخ جاری» نوشته اند؛ سلطه غرب بر شرق و نقاط دور دست كره زمین به منظور آقایی كردن، استثمار و به دست آوردن مواد خام كه از قرن ۱۶ آغاز شده است با چند بار تغییر لباس دادن همچنان ادامه دارد، ولی از نیمه قرن بیستم، در پی عدم پیروزی در كره و شكست نظامی در ویتنام، عدم موفقیت در ساقط كردن فیدل كاسترو و اخیرا مقاومت غیر قابل تصور عراقی ها از یك سوی، و از سوی دیگر پیشرفتهای خیره كننده چین با ده درصد رشد اقتصادی مداوم سالانه كه ۵۵ در صد كل سیمان، ۴۰ در صد كل پولاد و ۲۵ درصد كل آلومینیوم جهان را مصرف می كند؛ آثار ورود جهان به عصر تاریخی تازه ای در افق آشگار شده است، عصری كه شکل تازه استثمار شرق هم كه در موارد بسیار با كمك سران برخی دولتهای محلی (عمدتا ناشی از بی اطلاعی و ندانم کاری و علاقه مندی آنان به مقام خود) انجام می شد پایان خواهد یافت.
ایران كشوری كوچك و نا آشنا نبود كه اروپایی های قرن ۱۶ با فرستادن چند كشتی جنگی و تفنگدار بر آن مسلط شوند و در مورد وطن ما از راههای دیپلماتیك وارد شدند و دولت صفویه را بر ضد عثمانی برانگیختند و باعث تضعیف هر دو دولت شدند و چون نوبت به قاجاریه رسید و متوجه ضعف های سران آن و قحط الرجال در ایران شدند دامنه نفوذ خود را گسترش دادند كه نزدیك بود استقلال خود را هم از دست بدهیم. ولی اوضاع مشرق زمین، دیگر چنین نیست و به احتمال بسیار زیاد نخواهد بود.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز