پنجشنبه, ۱۹ مهر, ۱۴۰۳ / 10 October, 2024
مجله ویستا

دست ها و چشم ها


دست ها و چشم ها
● مارها عامل تكامل بینایی انسان
مارها با قرار گرفتن بر سر راه انسان، او را وادار می كنند از خود واكنش نشان داده و از جا بپرد. بینایی نزدیك انسان ممكن است در نتیجه تلاش برای تشخیص خزندگان تكامل یافته باشد. انسان، میمون ها و دیگر نخستی ها دارای بینایی رنگی خوب و همچنین مغز بزرگی هستند و از بینایی خود برای نزدیك كردن دست خود به اشیا و گرفتن آنها استفاده می كنند.
درحالی كه تعدادی از دانشمندان معتقدند این توانایی ها در نخستی های اولیه جهت هماهنگی دست ها و چشم ها برای چیدن میوه و برداشتن سایر غذاها تكامل یافته است اما «لین ایزبل» پروفسور انسان شناسی دانشگاه كالیفرنیا معتقد است ممكن است این توانایی ها در نخستی ها برای شناسایی و فاصله گرفتن از مارها تكامل یافته باشد. به گفته «ایزبل»: «مار تنها شكارچی است كه تنها در صورت نزدیك بودن به انسان به وسیله او دیده می شود. در صورتی كه مار در فاصله دوری از انسان قرار گرفته باشد خطری برای او نخواهد داشت.» وی در ادامه می افزاید: «بررسی های عصب شناسی نشان می دهد ساختار سیستم بینایی مغز انسان ارتباط نزدیكی با ساختارهای مغزی مرتبط با آمادگی و چالاكی، ترس و همچنین یادگیری دارد.»
به گفته این انسان شناس، پستانداران حدود ۱۰۰ میلیون سال قبل تكامل یافتند. از طرفی شواهد دیرین شناختی مربوط به مارهایی با دهان های بسیار بزرگ كه قابلیت بلعیدن این پستانداران را نیز داشته است به همین زمان مربوط می شود.
شكارچیان دیگر مثل گربه های بزرگ، شاهین ها و عقاب ها كمی دیرتر تكامل یافتند. مارهای سمی نیز حدود ۶۰ میلیون سال قبل تكامل یافتند و با ظهور مارهای سمی بود كه دید نزدیك در نخستی ها تكامل پیدا كرد. به گفته «ایزبل»: «به نظر می رسد كه میان شكار و شكارچی مسابقه تسلیحاتی تكاملی وجود داشته باشد. هرچه مارها با گذشت زمان در مخفی نگاه داشتن خود تكامل یافته و از سم های خطرناك تری بهره مند شده اند، نخستی ها نیز به توانایی بیشتری در دیدن و دوری جستن یا فاصله گرفتن از این خزندگان دست یافته اند.» یكی از دلایلی كه پروفسور «ایزبل» در بیان نظریه تكامل بینایی در نخستی ها به آن استناد كرده است دید ضعیف گروهی از نخستی هاست كه به لمور ها معروف هستند.
به اعتقاد «ایزبل»، از آنجا كه لمورهای ساكن جزیره ماداگاسكار كمتر به وسیله مارها تهدید شده اند در نتیجه فشار تكاملی كمتری برای تكامل دید بهتر به آنها وارد شده و همین مسئله باعث شده كه دید این نخستی ها تكامل زیادی پیدا نكند. در جزیره ماداگاسكار كه لمورها تنها ساكنان این جزیره بزرگ هستند هیچ مار سمی خطرناكی وجود ندارد. میمون ها میلیون ها سال قبل از مارهای سمی وارد آمریكای جنوبی شدند. این میمون ها در مقایسه با میمون های دنیای قدیم و انسان ریخت ها كه دارای بینایی و دید رنگی خوبی هستند، هیچ تخصص یافتگی در سیستم بینایی شان دیده نمی شود.
به گفته دكتر «ایزبل»، دید ضعیف این میمون ها را تنها می توان اینگونه توجیه كرد كه از آنجا كه این جزیره هیچ مار سمی و خطرناكی نداشته است بنابراین ضرورت تكامل بینایی قوی در آنها طی ۶۰ میلیون سال گذشته احساس نشده است. تكامل بینایی در انسان و سایر نخستی ها در ابتدا با تكامل دید رنگی آغاز و با تخصص یافتگی در دیدن اجزا و جابه جایی اشیا به نهایت خود رسید. در پایان می توان گفت هدف از تكامل بینایی به غیر از دلایل آورده شده می تواند به دلایل دیگری مثل واكنش های اجتماعی در درون گروه بازگردد.
Reuters.com,Jul.۲۰.۲۰۰۶
ترجمه: زینب همتی
منبع : روزنامه شرق