چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

آکاتونه! - Accattone!


آکاتونه! - Accattone!
سال تولید : ۱۹۶۱
کشور تولیدکننده : ایتالیا
محصول : آلفردو بینی
کارگردان : پی‌یر پائولو پازولینی.
فیلمنامه‌نویس : پی‌یر پائولو پازولینی.
فیلمبردار : تونینو دلی کولی.
آهنگساز(موسیقی متن) : یوهان سباستیان باخ.
هنرپیشگان : فرانکو پازوت، سیلوانا کورسینی، پائولو گوئیدی، آدریانا آستی، ماریو چیپریانی و رناتو کاپونیا.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۲۰ دقیقه.


"آکاتونه" (چیتی) جوانی است که در مناطق پست و بیغوله‌های رم، از طریق پااندازی روزگار می‌گذراند. "مادالنا" (کورسینی)، خیابان‌گرد تحت حمایت او، به زندان می‌افتد و "آکاتونه" بی‌کار می‌وشد و از تأمین غذای روزانه‌اش هم عاجز می‌ماند. او اکثر اوقاتش را با رفقایش، که آنان نیز بی‌کاره‌هائی وراج هستند، می‌گذراند. خانواده همسرش او را از خود می‌رانند و "بالیلای" سارق (چیپریانی) او را به دزدی دعوت می‌کند. "آکاتونه" با زنی به‌نام "استلا" (پازوت) آشنا می‌شود. ابتدا می‌کوشد او را، که حالتی معصوم و ناآزموده دارد، به نان‌آور تازه خود تبدیل کند. اما به‌زودی به اودل می‌بازد، و تصمیم می‌گیرد با کارگری پول در بیاورد. "مادالنا" در زندان از رابطه "آکاتونه" با "استلا" آگاه می‌شود و ناراحت از این موضوع، "آکاتونه" را به پلیس لو می‌دهد. "آکاتونه" مأیوس از شغل پرزحمت کارگری همراه "بالیلا" به دزدی روی می‌آورد. اما پلیس که او را تحت نظر گرفته است طی همان نخستین دستبردشان آنان را گیر می‌اندازد. "آکاتونه" با موتورسیکلت می‌گریزد، ولی تصادف می‌کند و خونین بر زمین می‌افتد. حالا، همه بالای سرش جمع می‌شوند...
٭ نخستین فیلم بلند پازولینی، مثل هر کارگردان ایتالیائی دیگر آن‌ سال‌ها، تأثیرات نئورآلیسم را باز می‌تاباند و ضمناً حاکی از ذوق بی‌بدیل استاد جوان در کار با محیط و چشم‌آنداز است. در آکاتونه! منظره مسلط حومه‌های پست نوعی حس بیگانگی و یأس وجودی را برمی‌انگیزد که در دستور کار نئورآلیست‌ها نبود. قهرمان عاطل و باطل او در برابر این پس زمینه ملال‌انگیز، اسیر دور گریز ناپذیری از روزمرگی است. پازولینی در نمایش فقر و لئامت عادت شده، کار را بارها به افراط می‌کشاند و نقد شبه‌مارکسیستی‌اش بر روایت سنگینی می‌کند. اما به هر حال موفق می‌شود در شخصیت مردد "آکاتونه"، میل سرکوب‌شده‌ای به عصیان و ناهمگونی کشف کند (هر چند رابطهاو با "استلا" را متقاعد کننده از کار در نمی‌آورد). نکته شاخص، استفاده گسترده از نابازیگران است و تلاش برای یافتن نوعی خلوص نمایشی در خامی و بدویت بازی‌های‌شان که این‌جا به نوعی یک‌نواختی و گاه لطمه دیدن حس صحنه‌ها می‌انجامد که در کارنامه او تداوم می‌یابد. موسیقی زیبای باخ تصاویری نازیبا را همراهی می‌کنند.


همچنین مشاهده کنید