شنبه, ۱۴ مهر, ۱۴۰۳ / 5 October, 2024
مجله ویستا


مسیح، مسلمان بود ؛ ما هم، اول مسیحی هستیم بعد مسلمان


مسیح، مسلمان بود ؛ ما هم، اول مسیحی هستیم بعد مسلمان
مهم‏ترین مسأله این است که ما برای مسیحی‏ها روشن کنیم که عیسی مسلمان بود و مسیح از پیامبران ما می‏باشد؛ یعنی ما اول مسیحی هستیم و بعد مسلمانیم. ما مسیح را قبول داریم و شما برای فتنه و تفرقه تلاش نکنید. همان کسانی که می‏خواستند مسیح را بکشند، همان‏ها امروز می‏خواهند حقیقت را منحرف کنند. شما بار دیگر فریب نخورید....
بالاخره فیلم سینمایی مسیح ـ یا همان بشارت منجی ـ ساخته نادر طالب‌زاده اکران شد. تیزر این فیلم هم با حرف و حدیث‌هایی از تلویریون پخش می‌شود.
● تنها مصاحبه کارگردان این سریال،
▪ مسیح این بار مصلوب نمی‌‌شود!
ساخت فیلمی درباره «مسیح»، به وسیله یک مسلمان شیعی خیلی جالب است. البته مراجعه به متون دینی ما شیعیان، عظمت مسیح - پسر مریم - را به خوبی برای ما نمایان می‏کند. پس جای تعجب نیست که کسی مثل «نادر طالب‏ زاده» که در حضور سینمایی خود با پشتوانه قوی علمی، فرهنگی، سینمایی، دغدغه بسیاری برای شکست جنگ فرهنگی نابرابر کنونی داشته باشد.
این مصاحبه که تنها مصاحبه کارگردان در خصوص فیلم مسیح می باشد در سال ۸۲ صورت پذیرفت که در آن زمان نام فیلم "بشارت منجی" انتخاب شده بود و هنوز فیلم "مصائب مسیح" ساخته نشده بود.
ما برای رعایت امانت در نقل قولها عین عبارتهای به کار رفته را منتشر میکنیم.لذا منظور از عبارت "بشارت منجی" در این مصاحبه همان فیلم "مسیح" می باشد.
فیلم «بشارت منجی» آخرین کار طالب‏ زاده است که قبل از پخش، در سفری به قم با آن آشنا شدیم. هر چند این مصاحبه غیر مترقبه بود و پیش‏بینی‏های لازم برای استفاده کامل از او به عمل نیامده بود ولی بعد از یک سخنرانی عمومی و با حضور یکی از دوستان طالب‏زاده که به تازگی به ایران بازگشته است، با او به گفتگو نشستیم.
▪ جناب آقای طالب‏زاده! چرا به ساخت فیلم «بشارت منجی» پرداختید؟
با این انگیزه شروع کردیم که خواستیم کاری منطبق با زمان و بلکه جلوتر از زمان خودش باشد و بتواند دینی را ادا کند و وظیفه‏ای را انجام دهد. این اولین بار است که یک فیلم در مورد حضرت مسیح از نگاه مسلمین ساخته می‏شود. این فیلم طولانی‏ترین فیلم در ارتباط با حضرت مسیح - در جهان اسلام و در جهان مسیحیت - است.
▪ چرا مسیح؟
چون حضرت مسیح، حلقه مفقوده است. حضرت مسیح، مظلوم‏ترین پیغمبر اولوالعزم است که پیامش را خداوند باید اصلاح می‏کرد و با وجودی که خداوند، پیام حضرت مسیح را اصلاح کرد، باز پیروان حضرت مسیح به خاطر جهالت این شبهه را ادامه دادند. او خیلی مظلوم است و هنوز یک میلیارد و پانصد میلیون نفر می‏گویند: عیسی پسر خداست و این شبهه، به دست خود مسیح باید حل شود.
▪ شاید این سؤال بسیاری از مخاطبان ما باشد که انگیزه شما از ساخت این فیلم چه بود؟
مهم‏ترین مسئله این است که ما برای مسیحی‏ها روشن کنیم که عیسی مسلمان بود و مسیح از پیامبران ما می‏باشد؛ یعنی ما اول مسیحی هستیم و بعد مسلمانیم. ما مسیح را قبول داریم و شما برای فتنه و تفرقه تلاش نکنید. همان کسانی که می‏خواستند مسیح را بکشند، همان‏ها امروز می‏خواهند حقیقت را منحرف کنند. شما بار دیگر فریب نخورید. شما خودتان نوشته‏اید که سی صفحه انجیل در مورد نقشه یهود برای قتل مسیح است. احبار یهود - صهیونیست‏های فعلی - می‏خواهند شما را فریب دهند. انسان عاقل یک بار در یک موضوع گزیده می‏شود.
▪ شما به شبهاتی درباره زندگی مسیح مثل پسر خدا بودن او، چگونه پاسخ گفته‏اید؟
معتقدم که بهترین زبان برای تحلیل واقعه پسر خدا نبودن مسیح، فیلم است؛ چون یک معجزه‏ای رخ می‏دهد و در پس این معجزه، به عیسی پسر خدا می‏گویند و بعد اتفاقاتی می‏افتد و بعداز این که معجزه اتفاق افتاد، شبهه می‏شود که این شخص معجزه کننده، خداست یا پسر خدا و بعد به این شبهه می‏پردازیم.
تا به حال مسیحیان این را نشنیدند و ما می‏خواستیم حرفی بزنیم که تا به حال نشنیدند. در این فیلم گروه افراطیون تندرو و شمشیر به دست و خنجرکشان مقدس، افرادی از نوع بگین و آریل شارون و... هستند که یهودی‏اند. افراطیون خنجر به دست که در تاریخ به آن‏ها zeilt می‏گویند یا غیوران که در واقع ولی خدا در میان آنهاست و با او کاری ندارند؛ چون حقیقت طلب نیستند و حقیقتی را نمی‏خواهند و فقط نفع خودشان را می‏خواهند و این را ما توانستیم در فیلم بیاوریم.
در فیلم‏های دیگری که مسیحی‏ها ساختند، گروه خنجرکشان مقدس یا وجود ندارند و یا خیلی بد مورد تحلیل واقع شده‏اند. خنجرکشان مقدس در واقع مثل خوارج هستند و چون در تاریخ اسلام ما مشابه آنها را داشتیم، توانستیم خوب به این موضوع بپردازیم.
در این فیلم، امپراطوری روم در اورشلیم، نقش مهمی دارد و بازیچه دست یهودی‏هاست. یهودیان پول فراوانی می‏دهند که حضرت مسیح را رومی‏ها دستگیر کنند. رومی‏ها می‏گویند شما چرا خودتان دستگیرش نمی‏کنید؟ آنها می‏گویند که ما از پس محبوبیت او بر نمی‏آییم. او محبوب است و شما که بیگانه هستید، او را دستگیر کنید. نکته مهم‏تر، این که می‏گویند شما چرا می‏خواهید این مرد را بکشید؟ او مرده‏هایتان را زنده می‏کند، مریض هایتان را سالم می‏کند و کورهایتان را شفا می‏دهد؛ اگر یک چنین آدمی در رم بود، ما از او خدا می‏ساختیم یا به او پسر خدا می‏گفتیم. این آدم متواضع، با اخلاق و قدرتمند که ضرری برای شما ندارد؛ چرا می‏خواهید او را بکشید؟
آنها می‏گویند: شما کاری نداشته باشید و فقط دستگیرش کنید. آنها قبول نمی‏کنند و مدت‏ها طفره می‏روند و بعد آنها نقشه دیگری می‏کشند و یک مرد را مجبور می‏کنند که عیسی(ع) را دستگیر نماید و اینها همه در فیلم آمده است.
اینها را من تا حالا نشنیده‏ام و مسیحی‏ها هم تا حالا نشنیده‏اند؛ چون هر وقت می‏خواهند این حرف‏ها را بگویند، باید از یک رسانه‏ای بگویند و این گفته نمی‏شود؛ چون رسانه‏ها در دست صهیونیست‏هاست؛ بنابراین قصه مسیح، هیچ وقت درست بیان نشده است.
▪ گویا «گیبسون» نیز در حال ساخت فیلمی درباره مسیح است؟
بله، فیلم ما به طور موازی با فیلم مل گیبسون ساخته و پرداخته می‏شود. او اخیراً یک پیش پرده‏ای از فیلمش را برای بعضی از علما و منتقدین نمایش داد که لابی صهیونیست‏ها به شدت اعتراض کردند و گفتند: تو می‏خواهی جنگ بین مسیحی‏ها و یهودی‏ها راه بیندازی. او گفت: من چنین قصدی ندارم و این فیلم را درباره مسیح ساختم.
بودجه ساخت این فیلم، بودجه شخصی مل گیبسون است. وی ۳۰ میلیون دلار خرج کرده است. او کاتولیک و پدرش هم کاتولیک متعصبی می‏باشد. یکی از انگیزه‏های ساخت فیلم، این بود که پدرش معتقد است: پاپ در چهار دهه پیش، یک بخششی نسبت به یهود کرد و آن این بود که گناه کشتن حضرت مسیح که به گردن یهود بود، این گناه را از دوش آنها برداشت و علت آن، این بود که در جنگ جهانی دوم او با هیتلر هماهنگی کرده بود و یهودیان گفتند: ما از افشای این کار چشم پوشی می‏کنیم و شما هم این موضوع را نادیده بگیرید و ببخشید. پدر مل گیبسون، این کینه را به دل گرفت و پسرش را که سوپر سال‏هالیوود است، تشویق کرد که این فیلم را با هزینه شخصی بسازد؛ فیلمی که از نگاه مسیحیت است و به شدت مورد اعتراض یهود قرار دارد.
▪ از ویژگی‏ها و نکات زیبای فیلم برای ما بگویید.
از نکته‏های جالب این سریال، موعظه‏های حضرت مسیح می‏باشد که خیلی از آنها را از انجیل برنابا استخراج کردم و بعضی معجزاتی در این کار هست و مسیحی‏ها تا به حال نشنیده‏اند که بعضی را از آیت الله جوادی آملی شنیده‏ام؛ مثل معجزه‏ای که حضرت مسیح «لازاروس» را زنده می‏کند و بعد احبار یهود می‏گویند: این معجزه قبول نیست؛ چون او از اقوام خود مسیح است و آنها تبانی کرده‏اند و برایش غذا می‏رساندند و او نمرده بود و قبرش مقبره بوده و در آن جا آب و غذا بوده است و وقتی مسیح از بیرون او را صدا زده، او هم بیرون آمده است. اگر مسیح راست می‏گوید، باید مرده‏ای از هزارسال پیش زنده کند؛مثلاً سام بن نوح، جد اعلای اعراب و یهود را زنده کند. مسیح، سام را زنده می‏کند که این در تاریخ مسیحی‏ها نیست.
حضرت مسیح به ا و می‏گوید: مرا می‏شناسی؟ او می‏گوید: بله. می‏پرسد: چرا موها و ریش‏هایت سفید شده‏اند؛تو که جوان از دنیا رفته‏ای؟ او می‏گوید: بله، ولی هنگامی که مرا صدا زدی، فکر کردم روز قیامت شده و از ترس موهایم سفید شد. مسیح می‏گوید: آیا دوست داری زنده بمانی؛ خدا این اجازه را به من داده است که تو بتوانی زنده بمانی؟
سام لحظه‏ای تأمل می‏نماید و می‏گوید: نه، ترجیح می‏دهم بمیرم. می‏پرسد: چرا؟ می‏گوید: طاقت لحظه اول قبر را ندارم. بعد حضرت مسیح می‏گوید: خداوند به تو سلام می‏رساند و می‏فرماید: بدون رنج به قبر برمی‏گردی و او به خواب می‏رود و جان می‏دهد. این را من از آیت الله جوادی آملی شنیدم. یکی دیگر از نکات فیلم، عروج حضرت مسیح به آسمان است.
مصلوب کردن حضرت مسیح، ظهور دوباره و بشارت بازگشت ایشان، از نکات دیگر این فیلم است. این فیلم استراتژی خاصی را دارد و در واقع هم تاریخ را بیان می‏کند و هم آنچه را قرآن تبیین کرده است.
▪ آیا در ساخت این فیلم با مسیحی‏ها نیز ارتباط داشتید؟
با مسیحی‏ها بحث و گفت‏وگوی دوستانه داشتم و برخی اسناد را آنها در اختیارم گذاشتند. البته زمانی که فیلم را می‏ساختیم، ارتباط لازم نبود؛ چون می‏خواستیم از روایات اسلامی استفاده کنیم و بعد از این که فیلم آماده شد، باید با آنها گفت و گو کنیم. شاید مهم‏ترین کاری که این فیلم انجام می‏دهد، ایجاد محیطی برای بحث و تبادل نظر و گفت‏وگوی ادیان یا به عبارت صحیح‏تر، گفت و گوی عقاید و مذاهب است. بحث و مناظره علمی بین ما و آنها، یکی از مباحث ضرروی است که با زبان فیلم بیان می‏شود تا محیط برای بحث مساعد شود.
▪ مسیح فیلم شما کیست؟
مسیح ما، آقای احمد سلیمان‏نیا بود. ایشان تا به حال جایی بازی نکرده بود. هیچ وقت جلوی دوربین نرفته بود و تئاتر هم بازی نکرده بود. چهره‏اش شباهت زیادی به ظاهر مسیح و آنچه در بین مسیحیان متداول است، داشت و تحمل سختی‏های کار را داشت و طراحی لباس و دکور نیز با ایشان بود و به خاطر سلیقه خیلی خوبی که داشت، کار نزدیکی با من داشت.
ایشان تمام روزهایی که مشغول کار بود، روزه بود و هر روزی که او روزه بود، ما کار داشتیم. او اهل نماز اول وقت و عبادت بود و در بین کار، با عده‏ای پیاده به مشهد رفت. در این سفر ملاقات‏هایی با علما صورت گرفت که باعث فیلم‏برداری بخشی از سخنان مسیح شد که در فیلم نبود. در این سخنان که در انجیل آمده است، حضرت مسیح به پسر انسان اشاره می‏کند؛ همان کسی که آخرالزمان می‏آید و اشاره او به امام زمان(عج) است.
انجیل می‏گوید: او با لشکری از آسمان به زمین خواهد آمد و برقش از شرق به غرب ساطع خواهد شد. وقتی بیاید، جنگ بزرگی در خواهد گرفت و حکومت او جهان را خواهد گرفت و او عدل را در جهان گسترش خواهد داد. ما می‏خواستیم بگوییم که امکان ندارد حضرت مسیح درباره کسی که او قائم مقامش خواهد بود، هیچ سخنی نگوید.
▪ یعنی عیسای شما گریم هم نشد؟
نه، شما اگر الان او را ببینید، همان ریش و همان مو را دارد و خودش شبیه عیسایی است که در ذهن مسیحی‏ها نقش بسته است. هر وقت خواستیم تغییری در چهره‏اش بدهیم، کار خراب می‏شد. ایشان همه عمرش آرزو داشت که نقش حضرت مسیح را بازی کند.
▪ چگونه او را پیدا کردید؟
یکی از دوستان، به طور اتفاقی ایشان را در خیابان می‏بیند و از ایشان دعوت می‏کند که در این فیلم بازی کند. سنی که حضرت مسیح در آن به پیامبری رسید(سی و سه سالگی)، سنی بود که ایشان بازی خود را شروع کرد.
▪ اگر خاطره‏ای دارید، بفرمایید.
من فکر می‏کنم همه کسانی که در این فیلم بازی کردند، خاطرات خوبی دارند و هیچ کس خاطره بدی ندارد و این خیلی عجیب بود. کسی خسته نشد و سرعت بالای کار، خیلی شیرین بود. کار با یک سرعت بالایی فیلم برداری شد و در طول مدت ما حس می‏کردیم که کار مهمی نکردیم؛ به گونه‏ای که بعضی‏ها به شبهه می‏افتادند که نکند کار خوب از کار در نیامده که این قدر آسان است.
▪ معمولاً خاطره‏های روزهای فیلمبرداری شنیدنی است؛ خاطره‏ای از آن روزها بگوئید.
خاطره‏ای که دارم، این است که یک روز برف آمد و ما آن روز، سیاهی لشگر زیادی داشتیم؛ حدود ۷۰۰ نفر سیاهی لشگر داشتیم و هوا هم خیلی سرد بود و فیلم‏برداری در هوای آزاد بود. فیلم‏برداری را در برف انجام دادیم و خیلی زیبا شد و این درباره صحنه‏ای بود که کسی که به جای حضرت مسیح مصلوب می‏شود، از کوچه‏های اورشلیم عبور داده می‏شد و مردم فریاد می‏کشیدند و اذیتش می‏کردند.
آن روز هم احمد روزه بود و می‏باید پابرهنه باشد و این خیلی سخت بود، چون باید پابرهنه روی سنگ‏ها راه می‏رفت. به هر صورت همه روزهای این فیلم، خاص بود. من وقتی کار را انجام می‏دادم، طالب هیچ چیز نبودم و حتی نمی‏خواستم اسمی از من بماند.
من فقط یک تکلیفی انجام دادم و فکر می‏کنم که ناقص انجامش دادم و شاید بهتر از این می‏شد انجامش دهم؛ ولی به هر صورت توان و بضاعتم این بود.
▪ مخاطب شما در این فیلم کیست؟
من حدود نود درصد مخاطب خارج از کشور را در نظر داشتم و خیلی به فکر آمریکایی‏ها بودم؛ آمریکای شمالی، کانادا، آمریکای جنوبی، مسیحی‏ها، آمریکای میانه، اروپایی‏ها، کشورهای‏عرب و مسلمانان حاشیه روسیه.
▪ چرا این مخاطبان را در نظر گرفته‏اید؟
من سال‏ها با مسیحی‏ها در غرب زندگی کردم و این زبان را می‏شناسم. حرفه من، فیلم مستند است و مستند در رابطه با همین مسائل است. آمادگی غرب برای تحول طبیعی است و در این راستا باید تلاش کرد. این فیلم، هیچ فرقی باکارهای قبلی من ندارد؛ این هم یک مستند دیگر است که مخاطب آن، فقط ایران نیست و نود درصد مخاطبان آن، خارج از ایران هستند. می‏خواستم برای آنهایی که سال‏ها در میانشان زندگی کردم و میهمان کشورهاشان بودم، خدمتی انجام دهم و بگویم که جهان اسلام در مورد مسیح معرفت دارد.
▪ فکر می‏کنید اگر این فیلم به آنها برسد، اثرش چگونه است؟
این فیلم قطعاً مؤثر خواهد بود. من نخواستم آنها با این فیلم مسلمان شوند؛ بلکه می‏خواستم آنها با این فیلم، تاریخ خود را بهتر بشناسند. خواستم بگویم این موضوع حقیقت اسلامی‏اش این است و این کار در واقع یک کار ضد جهالت بود؛ چون خیلی از احبار و کشیشان از جهالت عامه، سوء استفاده می‏کنند.
▪ اگر قرار باشد این فیلم را هدیه دهید، به چه کسی هدیه می‏دهید؟
اگر شعار نباشد، به امام زمان(عج).
▪ آخرین کلام شما؟
من تمام تلاشم را کردم تا یک حقیقتی را از دین بگویم و امیدوارم مورد رضایت خدا باشد و نخواستم فقط فیلم بسازم و در جشنواره‏ای جایزه بگیرم و یا پولی در بیاورم؛ فقط احساس وظیفه کردم و سعی کردم وظیفه‏ای که بر عهده‏ام بود، انجام دهم.
به کوشش: امیرحسین پیرمرادی
منبع : ایرانیان انگلستان