سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به جایگاه زن در موسیقی ایران


نگاهی به جایگاه زن در موسیقی ایران
همانطور که همه نیک میدانیم و بر این نکته نیز واقف هستیم که در تمامی جوامع بشری در دنیا زن و مرد حقوقی مساوی و برابر با یکدیگر داشته و دارند و برای پیشرفت خود و نیل به اهداف عالیه در مواردی با همکاری و همیاری یکدیگر پله های ترقی را طی نموده و نردبان ترقی همدیگر میگردند .
در کشور ما نیز بسیار سعی گردیده است تا فاصله میان زن ومرد که از مدتهاست که وجود داشته است حد اقل گردد اما متاسفانه پایبند بودن به سنتهای بعضاً غلط قدیمی و آداب و رسوم و وجود دین در برخی موارد مانع از کم شدن این فاصله گردیده است اگرچه امروزه مشاهده میگردد که این فاصله نسبت به سالیان گذشه کمتر گردیده ؛ اما این روند بسیار کند و بعضا اشتباه انجام میگیرد .
بنده خود به این مساله کاملا متعقد هستم که با توجه به وجود محدودیتهای بین زن و مرد متاسفانه این فاصله بجای اینکه به صورت کاملا اصولی و صحیح کمتر شود در مسیری کاملا غلط پای میگذارد .
که میتوان دلایل بسیاری را برای این امر متصور گشت : وجود حجاب از ابتدا و القاء غلط ان به جامعه یکی از بزرگترین دلایل از این حرکت اشتباه میباشد . متاسفانه سردمداران و دولتمردان ما تعریف نادرستی از حجاب را در بین زنان و مردان ترویج داده و معیار غلطی را برای بد حجابی نیز در نظر گرفته اند .
همین امر باعث گردیده است تا مسئله حجاب و بر افتادن آن به نوعی عقده در بین دختران و زنان جماعه امروزی تبدیل گردد و به همین دلیل این قشر از جامعه امروزی ما با عقده گشایی سعی در کم تر کردن فاصله بین زن و مرد از این راه را دارند .
در صورتیکه نمیتوان تنها بی حجابی و یا حد اقل کم حجابی را روشی برای حدا قل تر کردن فاصله بین جوانان دانست . مشاغل بسیاری در جامعه مان وجود دارند که متاسفانه زنان را به دلیل محدودیتهایی که بسیاری از آنان به واقع کاملا غلط و تنها از روی تعصبات بیهوده و گاهاً سنتها و تعریف نادرست دین و همچنین عدم فرهنگ سازی از سوی دولت بوده از انجام آنان محروم نموده و عرصه را برای فعالیتهای زنان تنگ تر کرده است .
دیری نیست که رانندگی توسط اقشار مونث جامعه در کشور رواج یافته ؛ بیاد دارم زمانی را که زنان در خیابانها مشغول رانندگی بوده اند و دیگر عابران ایشان را با انگشتانشان به همدیگر نشان میدادند .
حال با کمی تفکر در کند و کاو در مشاغل میتوانیم درصد مشارکت زنان در مشاغل عام و خاص را بیابیم .
یکی از این مشاغل که بسیار نیز والا و ارزشمند است – البته در برخی موارد نمیتوان بر آن نام شغل را نهاد که شغل وسیله ای ایست برای امرار معاش – هنر و بالاخص هنر موسیقی است که متاسفانه در بین زنان بسیار محجور مانده است .
وجود سنتها و آئینهای غلط ؛ احکام نادرست ؛ برخورد دولتمردان ؛ عدم توجه رسانه ها و بالاخص رسانه ملی که با اصل موسیقی اصیل ایرانی بسیار مخالف است ؛ عدم درک صحیح موسیقی توسط خانواده ها و اعمال محدودیتها بر دختران ؛ و بسیاری دلایل دیگر که میتوان بر شمرد تا این قشر از جامعه را از این هنر والا محروم سازد .
البته مدتیست که با بالا رفتن سطح فرهنگ و توجه خانواده ها به اهمیت موسیقی و نقش آن در زندگی بشر میتوان حضور دختران را در عرصه موسیقی لمس نمود ؛ اجرای کنسرت بانوان شیدا به همت استاد محمدرضا لطفی یکی از گامهای مثبت و تحسین شده ایست که کمتر بزرگی این جسارت را تا کنون به خود داده که با گروهی ؛ برنامه ای را اجرا نماید که بسیاری از اعضای آن گروه را زنان تشکیل میدهند .
اما با کمی تامل و تعمق میتوان این نکته را نیز دریافت که هنوز این قشر از اعضای جامعه راه بسیاری تا رسیدن به مردان دارند.
همانطور که در سطور بالا بدان اشاره گردید حضور بانوان در اجراها به همراه بزرگانی چون استاد شهرام ناظری ( حضور نگار خارکن به عنوان نوازنده کمانچه در این کنسرت و هنر نمایی مثال زدنی ایشان پا به پای شروین مهاجر ) استاد محمدرضا شجریان (حضور مژگان شجریان فرزند خلف استاد در مقام نوازنده سه تار به همراه گروه شهناز ) اجرای کنسرت بانوان شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی ؛ اجرای گروه کامکارها (که در خانواده هنرمند کامکارها هنرمندان زن بسیاری را می توان یافت که سر آمد آنان قشنگ کامکار نوازنده سه تار و جوانترینشان هانا کامکار نوزانده دف و بسیاری دیگر از کامکارها است )ستودنیست .
اما آنچه این قشر از جامعه از عدم وجود آن در زمینه موسیقی در رنج است عدم فعالیت و حضور چشمگیر بانوان در زمینه آواز است . مقوله ای که نیاز به آن بیش از نوازندگی احساس میشود .
میتوان دلایل بسیاری را برای عدم حضور این گروه از اقشار جامعه در این زمینه متصور گشت که در ذیل نمونه ای از انها را بازگو مینمائیم :
صدور احکام فقهی از سوی فقها و مراجع تقلید میتواند یکی از دلایلی با شد که زنان را از حضور در این عرصه محروم نموده است . به عنوان مثال در جواهر الکلام حکمی را به این صورت بیان می نماید « قطعاً جایز نیست نابینا - چه رسد به بینا – به صدای زن نامحرم به قصد لذت بردن یا در صورت خوف از دچار شدن به حرام یا فتنه ؛ گوش سپارد »
در این حکم آنچه مشخص و مبرهن است آنکه نویسنده [ یا بیان کننده ] گوش دادن به صدای زن نامحرم را به شرطی حرام دانسته که قصد , لذت بردن یا خوف از دچار شدن به حرام یا فتنه باشد .
از آنجائیکه موسیقی دارای وجه های بسیاریست میتوان دو وجه کاملا متفاوت را برای آن متصور گشت ؛ وجهی عرفانی که قطعا لذتی که از گوش کردن به این نوع موسیقی حاصل میگردد قابل قیاس با لذت های حیوانی نبوده و به هیچ وجه این نوع موسیقی ها را نمیتوان مهیج تلقی نمود . اما وجه دیگری از موسیقی ها که متاسفانه بسیار نیز رواج یافته اند موسیقی های مهیج نو و جدیدی هستند که به وفور در آن از صدای زن استفاده گردیده است .
صدایی که میتواند در نوع خود مهیج و اسماع و استماع به آن سبب تحریک مرد نامحرم گشته و لذتی که از آن بدست می آید نه لذت گوش سپردن به موسیقی که لذت گوش سپردن به صدای زن باشد .
که البته نوع دوم این موسیقی میتواند رابطه ای مستقیم و کاملا منطقی با حکم بیان شده در سطور بالا باشد .
نمیتوان هر دوی این موسیقی ها را با یک معیار سنجید ؛ هر دو را غلط اعلام نمود و حرامشان کرد .
موسیقی های نوع اول که موسیقی اصیل ایرانی ( و نه فقط این نوع موسیقی را که بسیارند انواع موسیقی های عرفانی ) را میتوان در رده این نوع موسیقی ها قرار داد . موسیقی ای که نه تنها با عرفان رابطه تنگاتنگی دارد و در اغلب موارد اشعار استفاده شده در این نوع موسیقی ها خطاب به قادر متعال هستند ؛ طبق اصول و قواعدی ساخته و پرداخته میشوند و با رنجها و مرارتهای بسیاری خلق شده و عرضه میشوند .
کما اینکه بسیار دیده و شنیده ایم نوحه ها و مدح هایی را در وصف امامان و انبیایمان که در دستگاههای موسیقی ایرانی اجرا گردیده اند و ماندگار شده اند (اشاره به استاد سلیم موذن زاده ) .
حال در این نوع موسیقی وجود صدای زن باتوجه به آن نشاطی که در صدایش وجود دارد میتواند درجه خلوص عرفان را نه تنها رقیق ننمایند بلکه بر غلظت آن نیز بیافزاید . البته مراجع محترم عظام باید بر این نکته توجه داشته باشند همانطور که در نگاشتهای فوق یاد گردید موسیقی ها را میتوان از یکدیگر تمیز نمود و از هم جدا ساخت و این بزرگان باید با علم به این موضوع فتاوای خود را صادر نموده و احکام خود را لا اقل در زمینه موسیقی و با توجه به گستردگی آن وضع نمایند .
بسیارند در خانواده های ایرانی ؛ مستعدانی که تنها به دلیل سنتها و آئین های غلط گذشته و احکامی که بعضاً به صورت کلی صادر گردیده اند استعداد های خود را در پستوی خانه هاشان نهان کرده اند و از بیم آن که با سرسختی والدین و خانواده روبرو گردند حتی کلامی را بر زبانشان جاری نمیکنند ؛ که احکام علما و فضلاء در این مورد بسیار میتواند راهگشا باشد .
مطالعات پیشین ثابت کرده اند که آواز و صدای انسان میتواند نه تنها تاثیر به سزایی در روحیه آدمی بر جای گذارد که این تاثیر میتواند در مورد تمامی کائنات صادق باشد . کالین کورسبی مدیر موسسه RHS طی تحقیقی دریافت که تاثیرگذاری صدای زنان بر روی رشد گیاهان بسیار بیشتر از صدای مردان است." این یافته بر اساس آزمایشی یک ماهه ارائه شد. طی این آزمایش دانشمندان مشاهده کردند میزان رشد بوته گوجه فرنگی زمانی که در معرض صدای زنانه قرار می‌گیرند دو سانتیمتر بیشتر از زمانی است که در معرض صدای مردانه قرار می‌گیرند. "میتوان از تحقیقات انجام شده اهمیت صدای زن و استفاده از آن در موسیقی را دریافت .
در تمامی جوامع بشری قوانینی تبیین و لازم الاجرا میگردند و عدول و سرپیچی از آنها جرم محسوب میگردد اما وضع این قوانین در هیچ کجای دنیا نمیتواند دلیلی بر رعایت و رضایت مردم آن کشور از قوانین باشد . در کشورما نیز قوانین حاکم بر صدا و سیما چندان به نفع موسیقی ایرانی نیست و فرهیختگان و هنرمندان ایران زمین از قوانین حاکم بر رسانه ملی رضایت کافی و وافر را ندارد .
بحث عدم نمایش ساز از رسانه ملی ؛ بحث نو وتازه ای نیست و آنقدر در مورد آن سخن گفته شده است که دیگر تکرار مکررات هیچ سود و فایده ای نداشته و ندارد با این تفاسیر هیچگاه نمیتوان در مورد چرایی عدم پخش صدای زن از رسانه ملی سخن بر زبان راند . زمانی که نمایش ساز در رسانه ممنوع است و مخاطب بجای دیدن ساز در بهترین حالت به تماشای گل وبلبل مینشیند دیگر چگونه میتوان انتظار داشت که صدای زن و صدای آواز زن از رسانه ملی پخش گردد ؟
اساتید موسیقی ایرانی نیز هر یک به نوعی در زمینه آواز زن و مخالفت دولتمردان با این موضوع نیز سخنان قابل توجهی را مطرح نموده اند با کمی دقت و تامل در این واژه ها میتوان به نکته مشترکی از این سخنان دست یافت : « نارضایتی از مخالفتهای بیهوده در مورد پخش صدای زنان »
سخنان استاد حسین دهلوی که پس از عدم همکاری مسئولان در اجرای اپرای کودکانه "مانی و مانا" ایراد نموده بودند نیز جالب توجه است "در حال حاضر حکومت اسلامی با صدای زن مخالف است. در سال ۱۹۷۹ هم یونسکو به مناسبت روز جهانی کودک اعلام کرد که هر کشوری که می‌تواند کاری انجام دهد. من گفتم که اهل موسیقی هستم و یک اپرا نوشتم. این اپرا به بچه‌ها یاد می‌داد که اگر هنگام مواجهه با مشکلات به یکدیگر یاری برسانند پیروز می‌شوند. الان ۳۰ سال است که جمهوری اسلامی بر روی کار است و ما هنوز موفق نشده‌ایم که این کار را اجرا کنیم.
در زمان آقای خاتمی وی موافقت کرد و به وزیر ارشاد چند سال پیش گفته بود که به اجرای این برنامه کمک شود. ولی می‌گویند که در این اپرا صدای زن وجود دارد. من به وزیر قبلی ارشاد گفتم که کسانی که از شنیدن صدای زن تحت تاثیر قرار می‌گیرند مریض هستند و باید به پزشک مراجعه کنند. چون نخستین صدایی که بچه می‌شنود صدای مادر است؛ اینطور نیست؟ چرا بعداً نمی شود صدای زن را به گوش کودک رساند؟"
آری . . . به راستی چرا نمیشود صدای زن را حتی به گوش کودکان رسانید ؟ کودکانی که هنوز نه از تهییج چیزی میفهمند و نه با صدای زنی شهوت زده میگردند . . .
آیا شایسته است در موسیقی کودکانی که هنوز معنی دقیق گناه را نمیدانند استفاده از صدای زن را منع کرد ؟؟؟!! آیا این تصویر ؛ مضحک نیست ؟ آیا همیشه وجود صدای زن شهوت زاست ؟
هنرمندان دیگری نیز در این زمینه اظهار نظر کرده اند . حسین علیزاده یکی از این هنرمندان است که در مصاحبه ای با صدای آمریکا در مورد استفاده از خواننده زن در آثارش سخنانی را بیان نمود :
"وقتی صدای زن در موسیقی نباشد یعنی فاجعه ، یعنی مثل آنکه به یک نقاش بگویی از این رنگها نباید در اثرت استفاده کنی ، یعنی آنکه به من به عنوان آهنگساز بگویی به جای ۴ نوع صدا برای ارکستر تنها باید از دو صدا ( صدای بم و زیر مرد ) استفاده کنی و در آخر آنکه هنگامی حذف این صدا برایش توجیه پذیر است که زن از زندگی مردانه و از این کره زمین حذف شود و یعنی پایان حیات بشری."
منطقه جغرافیایی و نوع فرهنگ مردمان آن منطقه نیز میتواند عاملی دیگر در این گریز باشد ، اقوام کرد نشین با توجه به فرهنگ موجود در منطقه از گذشته انس عجیبی با موسیقی داشته و دارند کمکهای شایانی را نیز به موسیقی ایران زمین کرده اند . معرفی نوابغی از موسیقی کرد به موسیقی ایران زمین , چون کامکارها و پورناظریها موید سخنان این حقیر است .
معرفی اساتیدی بزرگ که سر سلسله آنان استاد بزرگ آواز شهرام ناظری و یا بزرگان دیگری چون ( بیژن ، پشنگ ، اردلان ، اردوان ، هوشنگ ، قشنگ ، ارسلان ) کامکار ، پور ناظری ها ، صدیق تعریف ، سعید فرجپوری ، کیهان کلهر وبسیاری از اساتید کرد دیگر که در زمینه موسیقی کردی دارای آوازه ای بسیار میباشند چون شوان پرور ، به خوبی نقش کردها را در موسیقی ایران مشخص می نماید .
در این منطقه میتوان هنرمندان زن بسیاری را یافت که درزمینه هنر این مرز و بوم متحمل زحمات بسیاری گشته اند ؛ قشنگ کامکار نوازنده برجسته سه تار نمونه یک هنرمند زن کرد تبار میباشد . در کنار آن میتوان از نجمه تجدد ( همسر بیژن کامکار ) خواننده موسیقی اصیل نام برد که در کنسرتها و آثار بسیاری به همراه گروه کامکارها و نیز پور ناظری ها به هنرنمایی پرداخته است . با مقایسه این گروه از جمعیت ایران زمین با جمعیت شهرهای مذهبی همانند قم و مشهد که فعالیت در عرصه موسیقی درآن به مراتب پائین تر از سایر شهرهای ایران است به راحتی میتوان دریافت که این عامل فرهنگ و مغایرتهای فرهنگی ، در مناطق جغرافیایی ایران زمین تاثیر بسزایی در حضور زنان در عرصه موسیقی دارند .
با اندک مطالعه ای میتوان این نکته را دریافت که با توجه به افزایش تعداد آموزشگاههای موسیقی و همچنین افزایش خیل علاقه مندان ؛ شاهد افول موسیقی اصیل ایرانی نسبت به سالیان حکومت قاجاریه و پهلوی ها هستیم . دوره زمانی حکومت قاجار و همچنین پهلوی ها سالیان رشد موسیقی ایرانی و ظهور هنرمندانی است که نسل کنونی موسیقی ایرانی مدیون آنهاست . ظهور و فعالیت بزرگان بسیاری چون میرزا عبدالله ؛ علی اکبر فرهانی ؛ جلال تاج اصفهان ؛ حبیب سماعی ؛ رامشگر و بزرگانی چون نور علی خان برومند ، حسین تهرانی ، عبدالله دوامی ،علی اکبر شهنازی ، ابوالحسن صبا ، روح الله خالقی ، کلنل عیلنقی وزیری ، سید حسن طاهر زاده ، مرتضی نی داوود ، احمد عبادی ؛ رضا محجوبی ، مرتضی محجوبی ، سید حسن طاهر زاده ، علی اصغر بهاری ، سعید هرمزی و بسیاری دیگر که مجال پرداختن به همه آنان نیست تنها در دوره قاجاریه و اوایل دوره پهلوی ظهور نمودند . حال به این بزرگان نام اساتید معروف و شاخص موسیقی ایرانی بازمانده از دوره پهلوی دوم را اضافه نمائید . در این میان و در طی دوره زمانی یاد شده که میتوان این دوره را ، دوره درخشش موسیقی اصیل ایرانی نام نهاد خوانندگان زن بسیاری ظهور و خوش درخشیدند که قمر الملوک وزیری شاخص ترین چهره از میان این خوانندگان است . در این میان میتوان به روح انگیز ، خاطره پروانه و همچنین دلکش و مرضیه و الهه و سوسن و بسیاری دیگر از خوانندگان زن اشاره نمود که در دوره حکومت قاجاریه و پهلوی ها در سطح اول آواز موسیقی ایرانی فعالیت می نمودند . سالیان بعد خوانندگان دیگری به جمع این هنرمندان اضافه گردیده و فعالیت هنری خود را به طور جدی در زمینه آواز ایرانی ادامه دادند ... سیمین غانم ، هنگامه اخوان ، پریسا و سیما بینا نمونه ای از این هنرمندان بودند .
خوانندگان زن بسیاری در زمینه موسیقی کلاسیک به دنیا معرفی گشته و عمدتاً از چهره های شاخص در موسیقی کشورشان بوده اند معروفترین آنان سلن دیون (CELEN DION) خواننده فرانسوی است که با حفظ حریمهای خود توانسته است در زمینه موسیقی فاخر و کلاسیک غربی موفقیتهای بسیاری را در جهان کسب نموده و صاحب شهرت و اعتباری بیش گردد .
در کشور ما ایران زمین نیز کم نبوده اند بزرگ خوانندگان زن که با توجه به شرایط جامعه در دهه ۵۰ از کشور خارج و در خارج از کشور سکنی گزیده و فعالیتهای کم و بیش خود را ادامه دادند .هنرمندانی چون پریسا و سیما بینا جزو آندسته آوازه خوانانی هستند که در خارج از کشور در زمینه موسیقی اصیل ایرانی فعالیت نموده و در نوع خود صاحب سبک هستند . اینان میتوانستند با حضور خود در ایران و تعامل با سایر هنرمندان نه تنها رشد کنونی خود را بیش ار پیش افزون تر نمایند بلکه این حضور میتوانست کمک بسیار بزرگی باشد برای آموزش دختران و زنان علاقمند به آواز ایرانی تا این هنر اصیل و ماندگار را از وضعیت بی خوانندگی رهایی بخشد .
گاها میشنویم نامی از آوازه خوانانی را که عزم بر اجرای کنسرت برای بانوان در ایران را دارند . هنگامه اخوان و سیمین غانم جزو آندسته از هنرمندانی هستند که به جهت اجرای کنسرت در ایران نامشان بر سر زبانهاست . اما سئوالی که در اینجا مطرح میگردد این که چرا این کنسرتها برای تنها برای بانوان برگزار میگردد ؟
آیا صدای این زنان و خوانندگان میتواند برای مردان علاقه مند به موسیقی اصیل ایرانی مهیج باشد ؟ و یا اینکه آیا نسل جوان ایرانی با گوش سپردن به صدای سیمین غانم مرتکب گناهی کبیره میگردند که توبه و بازگشت از آن دیگر اثری ندارد ؟ این سئوالیست که بسیار جای بحث دارد که هیچگاه به آن توجهی جدی نگردیده است . . . متاسفانه در ایران زمین تنها چند خواننده زن را میتوان مثال زد که مدارج ترقی و تعای را پیموده اند . آنهم نه در حد و اندازه خواننده های مرد که میتوان گفت اینان تنها پا به پای خوانندگان مرد درجه دوم پیش می آیند .
افسانه رثایی نمونه ای از این خوانندگان است که که میتوان ایشان را موفق ترین خواننده موسیقی فعال در کشور دانست . خواننده ای که سابقه همکاری با گروه هم آوایان به سرپرستی حسین علیزاده را در پرونده خود داشته و این همکاری هم اکنون نیز ادامه دارد . نجمه تجدد دیگر هنرمندیست که میتوان از ایشان به عنوان دیگر خواننده فعال در ایران زمین یاد کرد که همکاری با گروه کامکارها و پور ناظری های را در کارنامه هنری خود دارد .
آیا تا کنون به این مسئله فکر کرده ایم که پس از اینان چه کسانی سکان دار هدایت آواز بانوان در موسیقی اصیل ایرانی خواهند بود ؟ باید چاره ای اندیشید ؛ مگر آنکه قصد ویران کردن این هنر را در بین بانوان داشته باشیم .
محمد جواد صحافی


همچنین مشاهده کنید