چهارشنبه, ۵ مهر, ۱۴۰۲ / 27 September, 2023
مجله ویستا
آخرین تانگو در پاریس - L'ultimo Tango A Parigi
سال تولید : ۱۹۷۲
کشور تولیدکننده : ایتالیا و فرانسه
محصول : آلبرتو گریمالدی
کارگردان : برناردو برتولوچی
فیلمنامهنویس : فرانکو آرکالی و برتولوچی، برمبنای داستانی نوشته برتولوچی
فیلمبردار : ویتوریو استورارو
آهنگساز(موسیقی متن) : گاتو باربیری.
هنرپیشگان : مارلون براندو، ماریا اشنایدر، ژان پییر لئو، دارلینگ لجیتیموس، کاترین سولا، مائورو مارکتی، ورونیکا لازاره، دان دیامان آلگره.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۹ دقیقه.
«پل» (براندو)، یک آمریکائی میان سال، «ژان» (اشنایدر)، یک دختر جوان فرانسوی را بهطور تصادفی در بازدید از یک آپارتمان خالی در محله پاسی ملاقات میکند. آن دو ناگهان به یکدیگر نزدیک میشوند و سپس هر کدام به راه خود میروند: «پل» به هتل خانوادگیشان که همسر، «رُزا» (لازاره) در آنجا خودکشی کرده، و «ژان» به ایستگاه قطار برای استقبلال از نامزدش، «تام» (لئو)، فیلمساز جوانی که با گروه تلویزیونیاش میآید و میخواهد از همسر آیندهاش فیلمی در ژانر سینما - وریته بسازد. در روزهای بعد، باز هم «پل» و «ژآن» در همان آپارتمان یکدیگر را میبینند، ولی «پل» شرط کرده که هیچ کدام هیچ چیز از زندگی شخصیشان نگویند. در این بین که «پل» با مادرزن مذهبی و مسافران آسوپاس هتل کلنجار میرود، «ژان» برای ازدواج آماده میشود. روز سوم، «ژان» به «پل» ابراز عشق میکند و از ازدواج قریبالوقوعش میگوید، ولی «پل» واکنش چندانی نشان نمیدهد. وقتی «ژان» به آپارتمان برمیگردد، «پل» جزئیات زندگیاش را باز میگوید و «ژان» را با خود به سالن رقص میبرد که در آن تانگو میرقصند ولی «ژان» که سرخورده شده میگریزد. «پل» لایعقل به آپارتمان «ژان» میآید و «ژان» هم با تپانچه پدرش او را میکشد. تا رسیدن پلیس، «ژان» تمرین میکند تا وانمود کند «پل» یک غریبه مزاحم بوده است.
* آخرین تانگو در پاریس یکی از جنجالیترین فیلمهای تاریخ سینماست. برای زمان نمایش آن، شاید این جنجال طبیعی هم بود. صحنههای نزدیکی زن و مرد را برخی شنیع توصیف کردهاند و برخی که طرفدار فیلم بودهاند، جسورانه. در عین حال آخرین تانگو... بیشتر درباره فاصلهها بود تا نزدیکیها؛ فاصلههائی ناشی از سن، ملیت، تجربه، زبان و... و برتولوچی تأکید روشنی بر فضای خالی و پُرنشدنی میان زوج اصلی و ناهمگونش داشت. رابطه براندو و اشنایدر تبدیل به مظهر رابطه «نشدنی» شد، رابطهای که در آن جدائی و ناسازگاری حکم میراند و برتولوچی به کمک استوراروی نابغه این مفهوم را به اصل زیبائی شناختی فیلمش تبدیل کرد. انواع و اقساط تأویلها از فیلم به عمل آمد، از جمله بهعنوان تصویری از تضاد لاینحل میان سینمای کلاسیک (متبلور در وجود براندو) و سینمای نوگرا و گسسته از گذشته (با نمایندگانی مثل اشنایدر و لئو). برتولوچی از آدمهایش فاصله میگیرد و معاشقه را همچون تقلای فیزیکی دو جانور مینگرد. نتیجه کار حسی از انتزاع و ایستائی مطلق است. یک نوع بنبست امیال و عواطف خلق میشود که چارهای جز کشتن براندو برای اشنایدر باقی نمیگذارد.
کشور تولیدکننده : ایتالیا و فرانسه
محصول : آلبرتو گریمالدی
کارگردان : برناردو برتولوچی
فیلمنامهنویس : فرانکو آرکالی و برتولوچی، برمبنای داستانی نوشته برتولوچی
فیلمبردار : ویتوریو استورارو
آهنگساز(موسیقی متن) : گاتو باربیری.
هنرپیشگان : مارلون براندو، ماریا اشنایدر، ژان پییر لئو، دارلینگ لجیتیموس، کاترین سولا، مائورو مارکتی، ورونیکا لازاره، دان دیامان آلگره.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۹ دقیقه.
«پل» (براندو)، یک آمریکائی میان سال، «ژان» (اشنایدر)، یک دختر جوان فرانسوی را بهطور تصادفی در بازدید از یک آپارتمان خالی در محله پاسی ملاقات میکند. آن دو ناگهان به یکدیگر نزدیک میشوند و سپس هر کدام به راه خود میروند: «پل» به هتل خانوادگیشان که همسر، «رُزا» (لازاره) در آنجا خودکشی کرده، و «ژان» به ایستگاه قطار برای استقبلال از نامزدش، «تام» (لئو)، فیلمساز جوانی که با گروه تلویزیونیاش میآید و میخواهد از همسر آیندهاش فیلمی در ژانر سینما - وریته بسازد. در روزهای بعد، باز هم «پل» و «ژآن» در همان آپارتمان یکدیگر را میبینند، ولی «پل» شرط کرده که هیچ کدام هیچ چیز از زندگی شخصیشان نگویند. در این بین که «پل» با مادرزن مذهبی و مسافران آسوپاس هتل کلنجار میرود، «ژان» برای ازدواج آماده میشود. روز سوم، «ژان» به «پل» ابراز عشق میکند و از ازدواج قریبالوقوعش میگوید، ولی «پل» واکنش چندانی نشان نمیدهد. وقتی «ژان» به آپارتمان برمیگردد، «پل» جزئیات زندگیاش را باز میگوید و «ژان» را با خود به سالن رقص میبرد که در آن تانگو میرقصند ولی «ژان» که سرخورده شده میگریزد. «پل» لایعقل به آپارتمان «ژان» میآید و «ژان» هم با تپانچه پدرش او را میکشد. تا رسیدن پلیس، «ژان» تمرین میکند تا وانمود کند «پل» یک غریبه مزاحم بوده است.
* آخرین تانگو در پاریس یکی از جنجالیترین فیلمهای تاریخ سینماست. برای زمان نمایش آن، شاید این جنجال طبیعی هم بود. صحنههای نزدیکی زن و مرد را برخی شنیع توصیف کردهاند و برخی که طرفدار فیلم بودهاند، جسورانه. در عین حال آخرین تانگو... بیشتر درباره فاصلهها بود تا نزدیکیها؛ فاصلههائی ناشی از سن، ملیت، تجربه، زبان و... و برتولوچی تأکید روشنی بر فضای خالی و پُرنشدنی میان زوج اصلی و ناهمگونش داشت. رابطه براندو و اشنایدر تبدیل به مظهر رابطه «نشدنی» شد، رابطهای که در آن جدائی و ناسازگاری حکم میراند و برتولوچی به کمک استوراروی نابغه این مفهوم را به اصل زیبائی شناختی فیلمش تبدیل کرد. انواع و اقساط تأویلها از فیلم به عمل آمد، از جمله بهعنوان تصویری از تضاد لاینحل میان سینمای کلاسیک (متبلور در وجود براندو) و سینمای نوگرا و گسسته از گذشته (با نمایندگانی مثل اشنایدر و لئو). برتولوچی از آدمهایش فاصله میگیرد و معاشقه را همچون تقلای فیزیکی دو جانور مینگرد. نتیجه کار حسی از انتزاع و ایستائی مطلق است. یک نوع بنبست امیال و عواطف خلق میشود که چارهای جز کشتن براندو برای اشنایدر باقی نمیگذارد.
همچنین مشاهده کنید