سه شنبه, ۲ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 22 April, 2025
مجله ویستا


سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای ، ابزار اجرایی موازین حقوق بین الملل فائو


سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای ، ابزار اجرایی موازین حقوق بین الملل فائو
●ریشه ها و اهداف
بند سه ماده یك منشور ملل متحد اشعارمی دارد كه یكی از اهداف ملل متحد عبارتند از:" حصول همكاری بین المللی درحل مسایل بین المللی كه دارای جنبه های اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی یا بشردوستی است... "
همان گونه كه روابط بین الملل معاصر بین دولتها توسعه یافته و تعداد زیادی ازدول ضعیف درحال توسعه تنظیم و به اجرا درمی اید، به همان نسبت برای رفع بی عدالتیها و اجرای اصول نظم جهانی مندرج در موافقتنامه های بین المللی از قبیل منشور ملل متحد نیز نیاز به همكاری می باشد.
در كنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها ، همكاری به صورت برجسته طرح شده است. در طی آن ، برخی مواد به شرح تعهدات خاص دولتها برای همكاری در زمینه موضوعات متنوع میپردازند. این موضوعات شامل حفاظت و مدیریت ذخایر آبزی منطقه انحصاری اقتصادی ( EEZ ) و آبهای دور( High Seas ) میشود. به علاوه مواد ۶۱ و ۱۱۹ كنوانسیون به تشریح جزئیات الزام برای همكاری با شرط این كه این همكاری از طریق سازمانهای زیر منطقه ای ، منطقه ای و جهانی صورت گیرد می پردازد.
در حقیقت " نظریه همكاری بین المللی " اساس و شالوده فلسفه موجودیت سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای راتشكیل می دهد.به این دلیل ، دولتها برای رفع مسایل و مشكلات منطقه ای در سطوح علمی ، اداری ، مشورتی و مدیریتی با یكدیگر همكاری خواهند نمود.البته این امر بستگی به چگونگی اختیارات ، صلاحیتها و وظایف آنها بر اساس سند موسس مربوطه دارد.
از دهه ۱۹۷۰ میلادی و شاید بعنوان نتیجه مذاكرات كنفرانس سوم حقوق دریاها ، گرایش شناخته شده ای به سمت همكاری نهادینه و سازمان یافته در سطح منطقه ای وجود داشته است.
در چهاچوب یك سازمان مدیریت ماهیگیری منطقه ای ، ممكن است دولتها برای حصول اهداف متنوع بایكدیگر همكاری نمایند. این اهداف عبارتند از:
۱.حفاظت ، مدیریت و توسعه ذخایر آبزی زنده دریایی
۲.حمایت از منافع خاص دولتها ( در منطقه یا خارج از آن )
۳.تهیه چهارچوبی برای جمع آوری و ارزیابی آمار و داده ها
۴.تخصیص سهمیه های صید
۵.دستیابی به دانش علمی و فنی بهتر در مورد ذخایر آبزی و ابزار صید
۶.ارائه شكل رسمی و مشخصی از ساز و كارهای حل و فصل اختلافات
● تعریف
تعریف گسترده ای كه توسط سازمان فائو در متون اسناد مقدماتی پانل كارشناسان خارجی در امر ماهیگیری در سال ۱۹۹۸ میلادی ارائه شده مورد استفاده قرار می گیرد. بر طبق این تعریف ، واژه سازمان مدیریت ماهیگیری منطقه ای اشاره می كند به:
" یك ساز و كاری كه از طریق آن سه یا تعداد بیشتری از دولتها یا سازمانهای بین المللی كه طرف یك موافقتنامه یا ترتیب بین المللی ماهیگیری هستند ، به طور مشترك در امر مدیریت ذخایر از جمله ذخایر آبزی فرامرزی ، دو كاشانه ای و مهاجر بزرگ و از طریق جمع آوری و تهیه آمار و اطلاعات علمی ، خدمت بعنوان یك مجمع فنی ، سیاستگزاری یا اخذ تصمیمات مرتبط با توسعه ، حفاظت ، مدیریت و بهره برداری پایدار از ذخایر همكاری می نمایند. ضمنا به آن دسته از سازمانهای ماهیگیری كه اطلاعات علمی را برای سایر سازمانهای مسئول در امر مدیریت ذخایر آبزی تهیه می نمایند نیز اشاره می كند.
به عبارت دیگر ، یك سازمان مدیریت ماهیگیری منطقه ای ، ابزاری برای مدیریت ذخایر آبزی در سطح منطقه ای می باشد. چنین سازمانی ممكن است با یك گونه واحد یا گروهی از گونه های مرتبط با هم یا یك رشته كلی از گونه ها و نیز جنبه های مختلف ماهیگیری در یك منطقه یا زیر منطقه تعریف شده ، تعریف گردد."
اولین سازمان مدیریت ماهیگیری منطقه ای در سال ۱۹۰۲ به نام شورای بین المللی اكتشاف دریا ( ICES)
ثبت و متعاقب ان ، كمیسیون بین المللی نهنگ در سال ۱۹۴۹ ، شورای عمومی ماهیگیری مدیترانه در سال ۱۹۴۹ و كمیسیون بین المللی ماهیگیری دریای بالتیك در سال ۱۹۷۹میلادی تاسیس شدند.
قرن نوزدهم موجب بروز تغییرات شگرفی در صنعت ماهیگیری اروپا گردید.
از جمله این تغییرات ، ظهور شیوه صید ترال ، جایگزین شدن كشتیهای بخار به جای كشتیهای بادبانی ، استفاده از یخ برای حفظ ماهی روی عرشه شناورها و بعنوان نتیجه ای از این تغییرات تكنولوژیكی ، قرن نوزدهم خود اولین گواه در مورد تهی شدن ذخایر آبزی بود.
بعد از جنگ جهانی دوم و ظهور عصر ملل متحد ، افزایش قابل ملاحظه ای در تعداد سازمانهای ماهیگیری منطقه ای صورت گرفت و به طور كلی سازمانهای جدید ماموریتها و وظایفی را برعهده دارند كه فراتر از ماموریتهایی است كه به سازمانهای اوایل قرن بیستم محول می شد.
این توسعه در طول قرن بیستم منجر به طبقه بندی سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای توسط سازمان فائو در سه مرحله شد:
۱.مرحله قبل از كنفرانس ملل متحد در زمینه حقوق دریاها ( UNCLOS) بین سالهای ۱۹۵۰- ۱۹۰۲ میلادی
۲.مرحله مذاكرات حقوق دریاها طی سالهای ۱۹۸۲-۱۹۵۱ میلادی
۳.مرحله بعد از سومین كنفرانس حقوق دریاها از سال ۱۹۸۲ تاكنون
● سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای فائو
متعاقب لازم الاجرا شدن اساسنامه فائو، این سازمان بعنوان یك كارگزار تخصصی ملل متحد در اكتبر ۱۹۴۵ تاسیس شد. بیست سال بعد ، سازمان فائو اقدام به تاسیس دپارتمان ماهیگیری نمود كه به امور ذخایر زنده اقیانوسها و آبهای شیرین پرداخت.
در چهارچوب سیستم ملل متحد ، فائو وظیفه دارد تا اطلاعات مربوط به تغذیه ، غذا و كشاورزی را جمع آوری ، تجزیه و تحلیل ، تفسیر و توزیع نماید.این وظیفه شامل ماهیگیری و ذخایر آبزی دریایی نیز می شود.
به طور كلی تعداد ۹ سازمان مدیریت ماهیگیری منطقه ای زیر نظر فائو وجود دارد. تفاوت اساسی بین سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای وابسته به فائو و غیر وابسته به فائو در این است كه پذیرش توسط دول غیر ساحلی به چند سازمان غیروابسته به فائو محدود می شود.
عضویت در سازمانهای وابسته به فائو برای تمامی اعضای فائو بدون استثنا مجاز است. اغلب سازمانهای وابسته به فائو در مناطق گرمسیری و زیر گرمسیری فعالیت می كنند و به استثنای كمیسیون اروپایی مشورتی شیلات آبهای داخلی ، اكثریت اعضا ، دول در حال توسعه هستند.
سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای فائو عبارتند از:
۱.كمیسیون ماهیگیری آسیا – اقیانوسیه ( APFIC )
۲.كمیسیون ماهیگیری عمومی مدیترانه ( GFCM )
۳.كمیسیون مشورتی شیلات آبهای داخلی اروپا ( EIFAC )
۴.كمیته شیلاتی اطلس مركزی شرقی ( CECAF )
۵.كمیته شیلاتی آبهای داخلی آفریقا ( CIFA )
۶.كمیسیون شیلاتی اطلس مركزی غربی ( WECAFC )
۷.كمیسیون شیلاتی آبهای داخلی آمریكای لاتین ( COPESCAL )
۸.كمیسیون تون ماهیان اقیانوس هند ( IOTC )
۹.كمیسیون منطقه ای ماهیگیری ( RECOFI )
● مبنای حقوقی تاسیس سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای فائو
به طور كلی سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای سازمان فائو بر اساس مواد شش یا چهارده اساسنامه فائو تاسیس شده اند.
بند یك ماده شش اساسنامه سازمان فائو ، كنفرانس یا شورای فائو را مجاز می نماید تا اقدام به تاسیس كمیسیون یا كمیسیونهای منطقه ای " با هدف ارائه آگاهی درخصوص تدوین و اجرای سیاستها و نیز همكاری برای اجرای این سیاستها" بنماید.
لذا این سازمانها صرفا مشورتی هستند و نمی توانند به طور مستقیم اقدام به اجرای وظایف مدیریتی بنمایند.
از جمله سازمانهایی كه براساس ماده شش اساسنامه فائو تاسیس یافته عبارتند از EIFAC – CECAF- CIFA – WECAFC و COPESCAL میباشند.
بند دوم ماده شش اساسنامه فائو نیز اضافه می نماید كه كنفرانس، شورا یا مدیر كل فائو ممكن است اقدام به تاسیس كمیته هاو گروههای كاری برای " مطالعه و تهیه گزارش درمورد موضوعات مربوط به هدف این سازمانها" بنمایند. كمیسیون شیلاتی اطلس مركزی غربی و كمیته شیلاتی آبهای داخلی آفریقا به وسیله قطعنامه شورای فائو و تحت ماده فوق، تاسیس شده اند.
دراین خصوص دكتر مرعشی معتقداست : " سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای سازمان فائوكه براساس ماده شش اساسنامه آن تاسیس شده اند، همگی آنها به لحاظ مالی و اداری وابسته به فائو و تحت حمایت آن می باشند.
هیچ یك از این سازمانها بودجه مستقل ندارند و مخارج و هزینه هایشان از طریق برنامه منظم فائو و مشاركتهای مالی خاص داوطلبانه دولتهای عضو تامین می شود.
شرح وظایف و روند گزارش دهی این سازمانها به وسیله سازمان یا كنفرانس مشخص می شود. در چهارچوب الزامات و تعهدات مندرج درماده شش اساسنامه فائو، كمیته ها یا كمیسیونهایی كه براساس ماده شش تاسیس می شوند ، صرفا دارای اختیارات ، صلاحیتها و وظایف مشورتی هستند. "
علاوه بر ماده شش ، سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای براساس ماده چهارده اساسنامه فائو نیز تاسیس می شوند. در اینجا ، كنفرانس می تواند از طریق دو سوم اكثریت آرای اعضا ، كنوانسیونها و موافقتنامه هایی را دررابطه با مسایل غذا و كشاورزی تصویب و به دول عضو ارائه نماید.
این مطلب شامل موافقتنامه هایی می شود كه حاوی مسایل مورد علاقه و منافع خاص اعضای مناطق مختلف جغرافیایی هستند كه در چنین موافقتنامه هایی مشخص شده اند و برای استفاده صرف در چنین مناطقی به كار می روند.
دكتر مرعشی می گوید: " ماده چهارده توافقات به رغم آن كه درقالب اساسنامه فائو به تصویب رسیده ولی بالذاته دارای ماهیت حقوقی خاص خودش می باشد. لذا انها می توانند تعهدات و الزامات قراردادی مختلف و بیشتری را بین طرفهای آن موافقتنامه فراهم كنند كه حد آنها فراتر از تعهداتی است كه تاكنون این طرفها مطابق اساسنامه فائو به عهده داشته اند. "
سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای فائو كه براساس ماده چهارده اساسنامه فائو تاسیس شده اند عبارتند از APFIC – GFCM – RECOFI – IOTC می باشند.
موافقتنامه های موسس این سازمانها ، فرصتی را برای ایفای نقش و كاركرد موثر و مفید در زمینه حفاظت و مدیریت ذخایر آبزی فراهم می كند.
بدین ترتیب ، در تئوری ، تفاوت بین مواد شش و چهارده اساسنامه فائو در رابطه با سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای فائو این است كه سازمانهایی كه براساس ماده شش تاسیس شده اند نقش مشورتی دارند، در صورتی كه سازمانهای تاسیس یافته براساس ماده چهارده ، نقشی بالاتر از مشورت داشته به طوری كه آنه می توانند از نقش ویژه ای در طرح مسایل جدی حفاظت و مدیریت ذخایر آبزی برخوردار باشند.
بیست و یكمین اجلاس كمیته ماهیگیری فائو كه درماه مارس ۱۹۹۵ در رم برگزار شد، در گزارش نهایی خود به این امر اشاره می كند كه :
" كمیته ماهیگیری فائو به این مسئله توجه نمود كه بسیاری از سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای موجود ، بر اساس ماده شش اساسنامه سازمان فائو تاسیس شده و صرفا صلاحیت و اختیارات محدود مشورتی دارند. بدیهی است موافقتنامه هایی كه به تاسیس سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای بر اساس ماده چهارده اساسنامه فائو مبادرت می ورزند، ساختار مناسب تری را با اختیارات تصمیم گیری و قابلیت انعطاف بیشتر فراهم خواهند نمود."با ذكر این مطلب ، می توان اینطور استدلال نمود كه تاثیر و كارآیی مواد شش و چهارده اساسنامه فائو برای تاسیس سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای ، بیشتر از آن چه كه به اختیارات و صلاحیتهای مشروحه آنها در چهارچوب موافقتنامه های مختلف موسس بستگی داشته باشد به تمایل سیاسی دول عضو برای اجرای تدابیر و اقدامات حفاظت و مدیریتی ذخایر آبزی وابسته است .
كمیته ماهیگیری فائو در اجلاس بیست و دوم خود كه درماه مارس ۱۹۹۷ در رم برگزار شد، در خصوص آن دسته ازسازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای كه براساس ماده چهارده تاسیس شده انداشاره كرد كه: " آنها از اختیارات مدیریتی قویتری برخوردارند هر چند كه تاكنون به طور مستمر این اختیارات را اعمال نكرده اند و اغلب فعالیتهایشان از یك ماهیت مشورتی برخوردار بوده كه شامل توضیح و تشریح آگاهی ها و توصیه های مدیریتی برای حفاظت و اجرای آنها توسط اعضایشان می باشد.
هیچ یك از سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای فائو، چه آنها كه تحت ماده شش و چه آنها كه براساس ماده چهارده تاسیس شده اند ،تاكنون اختیارات حساس و بالقوه خود را به طور عملی در زمینه مدیریت ذخایر از جمله محدودیت دسترسی به ذخایر ، اختصاص تلاش صیادی یا سهمیه های صید، نظارت ، كنترل و بازرسی و حل و فصل اختلافات ، اعمال نكرده اند . "
جدای از اراده سیاسی اعضای سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای ، یك تفاوت قابل ملاحظه دیگر نیز بین آن دسته از سازمانها كه به طور مشخص دارای دبیرخانه فعالی هستند و آنها كه فاقد چنین دبیرخانه ای می باشند وجوددارد. مخصوصا در مورد سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای فائو ، كاركنان دبیرخانه می توانند مشكلاتی رااظهار كنند كه نیازمند آن است تا سلسله ای ازفعالیتها راعلاوه بر نقشها و وظایف و كاركردهای عادی خودشان اجرانمایند.
● زمینه های فعالیت سازمانها
سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای در راستای امر حفاظت و مدیریت ذخایر آبزی پیرامون مسایل و زمینه های مهم و كلیدی زیر فعالیت می نمایند:
•حفاظت از ذخایر آبزی
•كنترل صید و تلاش صیادی
•ظرفیت صید
•صید ضمنی و دورریختنی ها
•جمع آوری ، تفسیر و توزیع آمار و اطلاعات
•صید غیر قانونی ، گزارش نشده و تنظیم نشده ( IUU )
•نظارت ، كنترل و بازرسی (MCS )
•اجرای پروژه های تحقیقاتی در زمینه صید و صیادی ، ارزیابی ذخایر توسعه پایدار آبزی پروری
● ارزیابی نقش سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای
با افزایش فشار تلاش صید بر ذخایر آبزی ، نقش سازمانهای منطقه ای در امر مدیریت ماهیگیری و بهره برداری از ذخایر آبزی جدی تر می شود. مهمتری دلیل كاهش صید ، عدم اعمال صحیح مدیریت ماهیگیری در آبهای بین المللی ، مشترك بین كشورها و حتی در محدوده آبهای ساحلی كشورها بوده است.
برگزاری كنفرانس ملل متحد در زمینه تدوین موافقتنامه ۱۹۹۵ ذخایر آبزی ملل متحد برای ذخایر مشترك بین منطقه انحصاری اقتصادی و آبهای آزاد ( یعنی ذخایر ماهیان دو كاشانه ای ) و ذخایر ماهیان مهاجر بزرگ ، تلاشی بمنظور تصویب مقرراتی در جهت كاهش فشارها و محدودیت صید در آبهای آزاد بود.
صرفا تعداد بسیار محدودی از سازمانها توانسته اند بخشی از وظلیف خود را در قبال مدیریت ماهیگیری ایفا نمایند.اكثر سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای به دلیل مشكلات مالی ، عدم داشتن سازماندهی مناسب ویا عدم وجود قواعد و مقررات بین المللی لازم برای اعمال مدیریت ماهیگیری نتوانسته اند نقش سازنده ای داشته باشند.
لذا ایجاد تغییر در ساختار ، وظایف و كاركردها، سازماندهی و اختیارات اكثر آنها بدیهی به نظر می رسدو لازم است در برخی مناطق ، سازمانهای زیر منطقه ای تشكیال شده و از ذخایر آبزی حفاظت نموده و نحوه صید و بهره برداری را كنترل نمایند.واضح است كه عدم پرداختن به این امر باعث خواهد شد تاذخایر آبزی كاهش یافته وبرذخایر تجدید شونده خسارات شدیدی وارد آید.
سازمان فائو باانجام نظرخواهی ازدولتها به این نتیجه رسید كه تغییردرساختار ، اختیارات و وظایف سازمانها ضروری است و می بایست این سازمانهاتقویت شوند. شیوه فائو برای تقویت سازمانها ، تاسیس آنها بر اساس ماده چهارده به جای ماده شش اساسنامه فائو می باشد.بااین تغییر، تصمیم سازی و اجرا توسط دول عضو عملی خواهد شد و نیازی به تصویب مدیركل فائو نخواهد بود. ضمن این كه مدیریت این سازمانها باشزایط جدید ازبودجه دول عضو تغذیه شده و مصوبات ان بلافاصله به اجرادرخواهد امد.
در طول سالهای گذشته سازمان فائو اقدام به حذف برخی از سازمانها از جمله كمیسیون ماهیگیری اقیانوس هند ( IOFC ) و نیز تغییر ساختاربرخی سازمانهای دیگر نموده است.
از جمله سازمانهایی كه براین اساس ساختارشان تغییر كرده است می توان از برنامه تون اقیانوس هند ( IPTP ) نام برد كه به كمیسیون تون اقیانوس هند ( IOTC ) تبدیل شده و یا كمیته توسعه ومدیریت ذخایر آبزیان خلیج فارس و دریای عمان ( GULGS COMMITTEE ) كه درابتدای سال ۲۰۰۱ میلادی به كمیسیون منطقه ای ماهیگیری (RECCOFI ) تغییر یافت.
البته كمیته ماهیگیری فائو در بیست و یكمین اجلاس خود در ماه مارس ۱۹۹۵ میلادی ، ضمن تاكید بر ضرورت تغییر ساختار و اختیارات و صلاحیتهای سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای و تاسیس آنها وفق ماده چهارده اساسنامه فائو به خاطر افزایش صلاحیتها و خارج ساختن آنها از ماهیت صرفا مشورتی ، به این نكته نیز توجه كرد كه درهنگام تغییر ساختارسازمانها ، لازم است حقوق حاكمیتی هریك از دول عضو مد نظر قرار گیرد.
نگاهی به آینده : تاكید برافزایش كار آیی سازمانهای مدیریت ماهیگیری
بسیاری از سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای ، چه آنهاكه وابسته به فائو هستند و چه آنها كه به عنوان سازمانهای غیر وابسته به فائو محسوب می شوند ، در مقطع زمانی خاصی تاسیس شدند كه در آن زمان ذخایر آبزی غنی بودند و از قانون نیز خبری نبود. به نظر می رسد كه این وضعیت تقریبا دردهه آخر قرن بیستم تغییر یافته و همه چیز از جمله مدیریت نیز ماهیت جهانی پیداكرده است.
سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای سكوی حركت وامید اینده هستند.اینها سازمانهایی هستند كه ماموریت دارند تادرراستای تامین منافع ذخایری كه در حصاروحدود و ثغور مرزهای سیاسی نمی گنجند، به مسایل جهانی بپردازند. بسیاری از این سازمانها اینك به ساختارهای جدید گرایش داشته وبدین طریق به واژه هایی نظیر " یكپارچگی " ، "مشاركت " ، "همكاری " و"ارتباطات" بعد جدیدی را می بخشند. قطعاعلت عدم كارایی سازمانهای مذكور، وجودموانعی بوده كه با آنهادرگیربوده اند.
ازمیان بسیاری از موانع موجودبرسرراه مدیریت مطلوب مورد نظر سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای می توان به موارد " اطلاعاتی "و"اراده سیاسی" اشاره نمود.
اطلاعات شامل جمع آوری ، تجزیه و تحلیل و انتشارداده ها در تمامی سطوح اراده سیاسی شامل اراده اعضا و غیراعضا كه فعالیتهای آنها بروضعیت ذخایراثرمی گذارد،می گردد.
بدیهی است جهانی كردن امر مدیریت و فن آوری عصراطلاعات ، مدیران صنعت ماهیگیری را مجبور می كند تا به این موانع به شكل مناسب واصولی آن هم درسطح بین المللی واكنش نشان دهند و البته سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای نیز به نحو مطلوبی شكل گرفته اند تااین كه درتعیین اولویتهای نیازهای اطلاعاتی ، ایفای نقش كنند.
وارد شدن به حوزه و قلمرو اراده سیاسی كار مشكلتری است. سازمانهای مذكور درحال حاضر مشغول ایجاد اراده سیاسی مطلوب درمیان دول عضو و نیز غیرعضو هستند ولی این مسئله هنوز به عنوان یك مانع بزرگ باقی است.
با وجود اینكه حوزه ساسی بیشتربه روابط وابسته است تادستوركارو وظایف رسمی سازمان مورد نظر ولی رویكردهای احتمالی برای تقویت روابط سیاسی و تضمین حمایت عمومی نباید به طور راكد رها شوند.
تضمین همكاری دول غیر عضو در سطح سیاسی در راستای تلاشهایی كه جهت اعمال تدابیر دولت صاحب پرچم و كاهش صید IUU صورت می پذیرد اهمیت حیاتی دارد، گرچه برخی از سازمانهای مدیریت ماهیگیری منطقه ای دراین زمینه فعال هستند ولی همكاری قوی و اقدام جمعی سازمانهای مزبور می تواند نتایج مثبتی رادر پی داشته باشد.
اقدامات اصولی بی وقفه از سوی سازمانهای مذكور كه به اقتضای شرایط از سور فائو هماهنگ شده و توسط كمیته ماهیگیری مورد بازبینی قرار می گیرد، مبنا و اساس رفع مشكلات جاری بر سر راه نیازهای اطلاعاتی و اراده سیاسی بوده و امكان تامین چهارچوب كاری را برای ایجاد و اعمال شاخصهای كاركردی میسر خواهد نمود.
این امر به سازمانهای مذكور امكان می دهد تا درجهت دوره جدیدی از مدیریت و احیای ذخایر آبزی گام بردارند كه ماحصل ای جهت گیری تامین منافع انسانی خواهد بود.
مهدی شیرازی
معاون روابط عمومی و بین الملل شیلات ( كارشناس ارشد حقوق بین الملل)
منابع :
۱.Charter of the UN,Chapter One,Article ۱(۳)
۲.FAO Fisheries Report No.۵۲۴,Rome,۱۹۹۵,Para ۳۳,P.۶
۳.Report of COFI/۹۲/۴E, "Strengthening FAO RFBs "para ۱۰,P.۴
۴.Report of the ۲۱th Session of the COFI,Rome,۱۹۹۵,Para ۳۳-۳۴,P.۶
۵.Swan,Judith," Regional Fishery Bodies and Governance : Issues,Actions and Future Directions",FAO,Rome,۲۰۰۰,PP ۳۷۴۰
۶- چرچیل،رابین و لو ،آلن،" حقوق بین الملل دریاها"، ترجمه دكتر بهمن آقایی،انتشارات كتابخانه گنج دانش ، تهران،۱۳۷۷.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی شیلات ایران