شنبه, ۱۷ آذر, ۱۴۰۳ / 7 December, 2024
مجله ویستا
طلاق نامزدی
<ازدواج پیوندی بین دو جنس مخالف است، به شرط قرارداد اجتماعی که برای مشروعیت بخشیدن بهاین روابط جسمانی ایجاد میشود.>۱
این پدیده اجتماعی شدیداً تحت تاثیر اوضاع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه بوده و افزایش و کاهش، میزان، نوع و عوامل موثر بر آن ارتباطی تنگاتنگ با شرایط جامعه دارد و با توجه به اینکه در یک ساخت اجتماع شکل گرفته یک نماد اجتماعی محسوب شده و در خود نابسامانیها و به طور کل ویژگیهای جامعه را منعکس میسازد.
دوران نامزدی علاوه بر اینکه یکی از مقولههای ازدواج است یکی از شیرینترین و ماندگارترین دورههای زندگی هر انسانی نیز محسوب میشود که زمینه شناخت بیشتر افراد را از یکدیگر فراهم میآورد. در همین دوره بسیاری از زوجین به خاطر شناختی که از همدیگر پیدا میکنند، تصمیم به جدایی میگیرند که به اصطلاح آن را طلاق مینامیم.این پدیده ثبات و آرامش را از خانوادهها گرفته و بهجای آن بحرانهای روحی و روانی را جایگزین میکند.
پدیده طلاق بهویژه در دوران نامزدی از عمده مسائلی است که ثبات یک واحد اجتماعی را تهدید میکند، زیرا ناسازگاریهای دو نفر را نشان میدهد که در تشکیل خانواده به خاطر عدم سازگاری با یکدیگر تصمیم به جدایی میگیرند این پدیده از آن جهت اهمیت دارد که هر روز بر آمار متقاضیان طلاق افزوده میشود و سن طلاق نیز به موازات آن در حال کاهش است.
در عصر حاضر و بهویژه در بین اقشار جوان این پدیده با نوع و قالب دیگری ظهور پیدا کرده است که در آن زوجین قبل از تشکیل زندگی مشترک که بیشتر عوامل فرهنگی و اجتماعی در آن دخیل هستند، از هم دلزده شده و همدیگر را ترک میکنند؛ شاید یکی از این عواملی که در رخداد این پدیده از سهم بیشتری برخوردار باشد نوع همسرگزینی است.
همسرگزینی بهعنوان سنگ بنای اولیه تشکیل خانواده تحتتأثیر تغییر و تحولات ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی پیرامون خود بوده و جامعه در حال گذار ما از نظر فرهنگی در حال تغییر سریع از معیارهای سنتی به مدرن است که پیامدهای ناگواری مثل طلاق را در سنین پایین بر جا میگذارد.
معیارهای مناسب همسر گزینی تا حدی میتواند از تشدید پدیده طلاق جلوگیری کرده به استحکام و پایداری خانواده کمک کند گرچه در روند انتخاب همسر شاخصها و عوامل پیچیدهای دخالت دارند که کشف و مطالعه همه آنان مشکل است، اما میتوان گفت که بخشی از این جریان آگاهانه و عقلانی و بخشی دیگر ناخودآگاه و مبتنی بر احساسات است.
همراه با این تحولات، اهمیت معیار عشق و علاقه بین طرفین ازدواج افزایش یافته است و <چنین بهنظر میرسد که امروزه ازدواج از قید و بند خانوادهرها شده، اندکاندک برخی از قیود اجتماعی نیز کنار میرود و به صورت آشکار و پنهان تنها بر عشق و علاقه و امیال زوج تاکید میشود.>۲
<آنان که در همسرگزینی فقط به توسن علائق مجال دهند، به زودی با سرمای سخت زمستان واقعیت مواجه شده و خواهند لرزید، نیز آنان که ازدواج را به عنوان یک سود یا کسب و یا به طور کلی از زوایای مسایل مادی دیدند، سخت در اشتباهند.>۳
<گر چه عاشق شدن و همسرگزینی از احساسات و عواطف عام انسانی ناشی میشود و برای زن و مردی که به هم دلبستگی دارند کاملا طبیعی است که بخواهند زندگی مشترکی را آغاز کنند ولی درواقع عاشق شدن تجربهای نیست که اکثر انسانها داشته باشند و به ندرت با ازدواج مربوط است. مفهوم عشق رمانتیک تا پیش از دوران اخیر در غرب رواج نیافته بود و در اکثر فرهنگهای دیگر هرگز وجود نداشته است. تنها در دوران نوین است که عشق، ازدواج در پیوند نزدیک با یکدیگر در نظر گرفته میشوند.گاهی ممکن بود که زن و شوهر بعد از ازدواج یاران نزدیک یکدیگر شوند، اما این امر بیشتر بعد از ازدواج رخ میداد نه پیش از آن.>۴
زندگی زوجین در آغاز ازدواج معمولا همراه با صلح و دوستی و آرامش است، لیکن هفتهها و ماههای بعد، گاه برخوردها، حسابرسیها و ستیزهها شروع میشود و مسائل و مشکلات یک به یک بروز میکنند.
● عوامل رخداد در این پدیده اجتماعی
طلاق در دوره نامزدی بهعنوان یک مساله اجتماعی هم از ساخت اجتماعی و هم از خصوصیات فردی زوجین متاثر میشود درخصوص عوامل منجر به طلاق، با مرور منابع راجع به طلاق میتوان به این نتیجه دست یافت که شبکهای از علتهای به هم پیوسته، گرداگرد طلاق را فرا گرفته و بر آن تاثیر میگذارد که نقش و اهمیت آنها در جوامع و فرهنگهای مختلف متفاوت است، اما میتوان گفت این نوع طلاق در کشور ما به دلایلی چند، روبه افزایش است:
۱) نداشتن شناخت کافی زوجین از یکدیگر
۲) دخالت خانوادهها در زندگی زوجین
۳) ازدواج در سنین پایین
۴) روحیه فردگرایی و کمرنگ شدن زشتی طلاق در جامعه
▪ دخالت خانوادهها در زندگی زوجین
نگاهی به تاریخ اجتماعی نشان میدهد که در جوامع سنتی همسرگزینی عمدتاً مبتنی بر خانواده گسترده بودهاست. خانواده گسترده یک واحد تولیدی - مصرفی است که حداقل سه نسل را دربر میگیرد. این نوع خانواده وظایف و کارکردهای متعددی داشته است،از جمله کارکرد اقتصادی، بهداشتی، آموزشی، نگهداری از سالخوردگان و... یکی از کارکردهای این نوع خانواده انتخاب همسر برای فرزندان بوده است تا جاییکه در بعضی از کشورها مثل هندوستان خانوادهها نوزادان در سنین پایین را به عقد هم در میآوردند، در این جوامع که < ازدواج توسط والدین تنظیم میشود، کارکرد مهم مناسک ازدواج به هماناندازه که پیوند بین دو نفر است پیوند بین دو خانواده نیز هست، بنابراین والدین دخالت زیادی در ازدواج دارند.>۵
در ازدواجهای ایرانی، نقش پدر و مادر به ویژه در مقایسه با کشورهای صنعتی بیشتر به چشم میخورد و یکی از کارکردهای خانوادهها گزینش همسر برای فرزندانشان است، اما اگر خانوادهها از ازدواج آنها ناخشنود باشند ممکن است، پیوند آنها را به طلاق بکشانند. در اینگونه موارد با توجه به ساخت فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران، بیشتر پیامدها و عواقب منفی طلاق، گریبانگیر دختران شده و آنان شانس ازدواج مجدد را از دست میدهند.شاید یکی از دلایل افزایش این نوع طلاق عدم شناخت زوجین از یکدیگر باشد ولی شواهد و آمار موجود نشان میدهد این پدیده در میان خویشاوندان درجه یک نیز دیده میشود و در این نوع، دخالتهای بیش از حد خانوادهها در زندگی زوجین یکی از مهمترین دلایل طلاق است و هرگونه اختلاف جزئی و تعارض در انتظارات، موجب میشود فضایی نامساعد و کینه توزانه بین دو خانواده به وجود آمده وهمین امر باعت تشدید اختلاف زوجین شود.
<به طور معمول مشخص کردن انتظارها در روابط، باعث معین شدن وظایف و حدود روابط افراد میشود، در خانوادههایی که انتظارهای متقابل زوجین مشخص نشده است، روابط آسیب پذیراست و زوجین دقیقاً نمی دانند نسبت به یکدیگر چه وظایفی به عهده دارند.در هر صورت تفاوت و تعارض در انتظارات موجب میشود فضایی نامساعد و کینهتوزانه به وجود آید> ۶ خانوادهها اگر مخالف ازدواج بوده باشند بر این اختلافات دامنزده و چون ناراضی هستند، حرف از جدایی را پیش میکشند و ذهن زوجین را آماده پذیرش میکنند و چون جوان بر اثر مشکلات بهوجود آمده و فشارهای روانی قدرت فکر کردن را از دست داده است، حرف آنان را میپذیرد. در این بین زوجهای موفق کسانی هستند که در صدد ارضای نیازهای همسر خود باشند. بنابراین هر زن یا مردی وظیفه دارد نیازهای جسمی و روحی همسرش را بشناسد و در مقام ارضای آنها برآید. ارضای نیازها به طریق درست و مطلوب به رشد همه جانبه و ایجاد امنیت روانی زوجین منجر شده و در نتیجه میتواند سلامت و آسایش زندگی آینده آنان را تأمین کند.
▪ ازدواج در سنین پایین
همانطور که پیش از این اشاره کردیم در نظام ماقبل صنعتی شدن اغلب اوقات پدر و مادر برای فرزندان خود همسر انتخاب میکردند بنابراین در این نظام سنتی نوجوان تقریبا فرصتی برای عاشق شدن نداشت و اگر هم عاشق میشد هیچ راهی برای فرار از سنت خانوادگی نداشت زندگی با شوهر، قبل از آمادگی برای روابط جنسی سبب میشد که دختر غالب اوقات عاشق همان مردی شود که شوهرش بود بنابراین در این جوامع <انتخاب همسر نه بر اساس میل و علاقه دو طرف به ازدواج بلکه به دلیل جبر اجتماعی صورت میگرفت> ۷
اما در عصر حاضر آزادی در انتخاب، یکی از ویژگیهای جامعه صنعتی شده و رسانههای گروهی با آگاهی دادن، تاثیر مهمی بر پایین آوردن سن بلوغ دارند. این صفت باعث میشودکه محدوده انتخاب فرد گسترده شده و معیارهای ازدواج بر اساس ارزشهای نوین مثل عشق رمانتیک طراحی شود.
تحقیقات نشان میدهد که دختران کم و سنوسال غالباً بدون توجه به تمامی عوامل موثر بر ازدواج و تنها تحتتاثیر یک یا چند عامل، علاقه خود را به پسر یا مردی خاص اظهار میدارند، ولی بعد از مدتی تازه میفهمند که چه اشتباه بزرگی کردهاند. اگر عشق مهمترین ویژگی یک ازدواج شمرده شود چه بسا اگر زوجها از مدار عشق خارج شوند چیزی برای باهم نگه داشتن آنها وجود ندارد. چنین برداشتی از ازدواج به خودی خود به طلاق و جدایی منجر میشود؛ زیرا باتوجه به پاپداری و گذرا بودن احساسات عاشقانه، افراد به همان سرعتی که درگیر روابط عاشقانه میشوند به همان شدت نیز ممکن است از این رابطه خارج شوند.
ازدواج زودهنگام یا ازدواج در سنین پایینتر عملی است که با تحت تاثیر قرار دادن زندگی فرد به انحای مختلف باعث عدم شناخت مناسب از همسر میشود. باید گفت <توانایی> در< دانایی> است. برایازدواج و زندگی مشترک موفق، کسب دانایی لازم است و مانند هر امر دیگری باید مهارتهای مربوط به آن را کسب کرد و در فرآیند زندگی مشترک به کار برد. مهمترین عاملی که موجب آسیب پذیری ازدواج میشود، عدم آگاهی به اصول زندگی مشترک و انحراف از هدفهای ازدواج است که مهمترین ویژگی افراد ازدواج کرده در سنین کم است. از سوی دیگر افزایش سن ازدواج به افزایش سرمایههای انسانی منجر میشود و فرد با دیدی بازتر و آگاهانهتر همسر خود را انتخاب میکند، میتوان گفت که این تاخیر در ازدواج نقش مثبتی در زندگی فرد داشته و فرد با دید بازتری همسر آینده خود را انتخاب میکند، ولی در بسیاری از مواقع بالا رفتن بیش از حد سن ازدواج میتواند باعث سرخوردگیهای عاطفی و روانی در فرد شود که حتی توانمندیهای فردی هم نمیتواند این سرخوردگیها را درمان کند. در اصطلاح کلی میتوان گفت که ازدواج فرد میبایست در سن مطلوب انجام شود نه آنقدر زود که صرفاً مبتنی بر غرایز جنسی و یا اجبارهای اقتصادی و اجتماعی باشد و نه آنقدر دیر که منجر به بروز اختلافات روانی و یا حتی آسیبهای اجتماعی شود.۸
▪ عدم شناخت مناسب
ازدواج و انتخاب همسر یکی از مهمترین و حساسترین مراحل زندگی هر فرد به شمار میآید و تا حد بسیار زیادی آینده فرد را رقم میزند.
فردی که تن به ازدواج نمیدهد، جامعه از زوایه دیگری به او نگاه میکند و به انزوا کشانده میشود و دختری که تنها به دلیل نرمهای جامعه با مردی غریبه و بدون شناخت کافی، تن به ازدواج میدهد، در ماههای بعد از ازدواج متوجه میشود که هیج گونه تشابهی و تفاهمی چه به لحاظ احساسی و چه به لحاظ فرهنگی میانشان موجود نیست، چه باید بکند؟
شناخت متقابل دختر و پسر قبل از ازدواج به منظور شناسایی روحیات و خلقیات یکدیگر شرط لازم و ضروری برای یک ازدواج است، چرا که ازدواجهای بدون شناخت در اکثر مواقع به دلیل عدم تفاهم، داشتن بیمارهای روحی و جسمی، معتاد بودن یکی از زوجین و عواملی از این قبیل زوجین را دچار بحران کرده و منجر به طلاق آنها میشود.
باید گفت که بهترین راه پیشگیری از طلاق، انتخاب درست همسر است. با اینکه خیلی از صاحبنظران، ازدواج فامیلی را روشی بهتر برای شناخت و انتخاب همسر میدانند ولی ممکن است در اینگونهها پیوندها بیعلاقگی یکی از زوجین که بر اثر ازدواج تحمیلی صورت گرفته باعث جدایی آنها شود.
ویلیام گود یکی از مشهورترین نظریهپردازان همسان همسری معتقد است <روابط مردم در گروههای کم و بیش همگن شکل میگیرد و افراد در بازار همسریابی به دنبال کسانی میروند که در سطح خود آنان باشد، مرد و زنی که از لحاظ مشخصات تفاوت بسیار با هم دارند به خاطر همگن نبودن از لحاظ طبقه، مذهب، تحصیلات، نژاد و غیره با هم روبهرو نشده و یا یکدیگر را انتخاب نمیکنند.>۹
امروزه تمامی کسانیکه در سن ازدواج هستند تصوری از همسرآینده خود دارند. پوسترهایی که در دیوار اتاقهای بعضی از جوانان در سن ازدواج دیده میشود، دلیلی بر این مدعاست که رسانهها نیز با تصویر کشیدن شخصیتهای مختلف بر شدت این قضیه میافزایند، اصطلاح همسر ایدهآل اشاره بر این امر دارد که شخص یک تصور ذهنی از خصوصیات آرمانی شده کسی که آرزو میکند با او ازدواج کند، دارد. بنابراین سعی میکند ناخواسته در محیط پیرامون خود بدنبال او باشد. تجربیات نشان میدهد که بسیاری از اینگونه افراد که به ظاهر فرد، بیش از خصوصیات دیگر فرد اهمیت میدهند، بعد از چند ماه از ازدواج به خصوصیات درونی طرف مقابل پی برده و ممکن است بعضی از رفتارهای وی برای او غیر قابل تحمل باشد و در نتیجه همین رفتارها باعث بیعلاقگی در او شده و زمینه را برای جدایی بوجود آورد.
▪ فردگرایی و کمرنگی زشتی طلاق در جامعه
گاهی زوجین به علت جدی بودن پیوند و هزینههای عاطفی ومادی شکل دهنده در زندگی زناشویی سعی به حفظ این پیوند میکنند. لذا این تلاش از سوی زوجین و در کنار آن ترس از رفتن آبرو و انتظاری که جامعه از آنها دارد، مانع از وقوع طلاق میشود.
در بعضی مناطق و بهویژه در جامعه سنتی، دختران به دلیل وجود ساختار اجتماعی و فرهنگی مثل سنتی بودن بافت جامعه و کنجکاوی بیش از حد اطرافیان و عدم امکان زندگی مستقل، هرگز به طلاق فکر نمیکنند و در نتیجه ظاهراً خود را با پیوند سازگار نشان میدهند و این مساله تا آنجا ادامه دارد که این دختران برای حفظ پیوند خود نقش بازی میکنند.۱۰
اگر در گذشته یکی از وظایف خانواده انتخاب همسر برای فرزندان خود بوده این موضوع در جامعه صنعتی فقط به اتخاذ تصمیم و خواستگاری منتهی میشود و نه انتخاب همسر، همین نشان از فردگرایی در جامعه دارد که فرد دوست دارد به تنهایی شریک زندگی خود را انتخاب کرده و زندگی مستقلی را تشکیل دهد. همین عامل باعث افزایش سن ازدواج او میشود چرا که بدون حمایت خانواده نه آمادگی تشکیل زندگی دارد و نه قدرت انتخاب درست. افزایش سن ازدواج و عدم توانایی افراد در مواجهه با مشکلات زندگی، جامعه را به سمت فردگرایی میکشاند و کوچکترین مشکلی در بین زوجین میتواند درگیری بین آنان را بیشتر کند.
از طرف دیگر خانوادههای گسترده به خصوص در شهرها رو به افول است و معمولا ازدواجهای تنظیم شده توسط بزرگترها در مناطق غیر شهری و در خانوادههای گسترده معمول است. نسل جوان به خصوص آنان که در شهرها زندگی و کار میکنند به واسطه نفوذ فرهنگ غربی بر فردگرایی و عشق رمانتیک تاکید میورزند و اغلب خواهان حق انتخاب شریک زندگی آینده خود هستند.
فردگرایی جوانان در انتخاب همسر قابل تامل و بررسی است. اینکه گاهی معیارهای والدین برای همفکری در این زمینه به نظر جوان ناکارآمد میآید از آنجا ناشی میشود که جامعه در حال گذار ما از نظر فرهنگی در حال تغییر سریع از معیارهای سنتی به مدرن است، سنتهای قدیم ازدواج، اکثراً در حال فروپاشی و دگرگونی به سمت معیارهای جوامع پیشرفته است؛ بهجای آنکه ازدواج امروزی مانند ازدواجهای پیشین یک کار جمعی و خانوادگی و مشارکتی با مسوولیت جمع باشد گاه به تصمیمگیری فردی جوانان و انتخاب شخصیشان بدل میشود. باید گفت مدرنیسم و توسعه غربی اصولی دارد که آن را به اینجا کشانده است.از جمله اصول آن فردگرایی، لذتگرایی و تکساخت انگاری بشر است.
● مراحل طلاق در دوره نامزدی
اینگونه طلاقها در ابتدا از اختلافات جزیی شروع شده و به تکرار و جدی شدن اختلافات میانجامد، به مرور زمان و قهرهای طولانی زوجین، از میزان عواطف آنان نسبت به یکدیگر کاسته شده و در نتیجه احترام و علاقهای که یک زوج پیش از آن نسبت به هم داشتند از میان میرود و بیاعتمادی جای آن را میگیرد، در این میان اگر خانواده نسبت به ازدواج آنها راضی نبوده باشند میتواند ذهنیت زوجین را نسبت به یکدیگر تغییر داده آنها را نسبت به هم بیاعتنا کنند.
تصمیم به جدایی نیازمند طی کردن مراحل مختلفی در زندگی است که به تغییر در سبک زندگی و نگرش آنان میانجامد، مراحل طلاق ممکن است با دشواریها و تنشهایی همراه باشد، که بر زوجین، خانوادهها و خویشاوندان اثرگذار باشد. بهطور کلی این مراحل عبارتنداز:
۱) طلاق عاطفی، یا طلاق پنهان بیانگر رابطه زناشویی است که روبه زوال میرود و درآن تنش میان زوجین معمولا به جدایی میانجامد در واقع میتوان گفت که طلاق عاطفی اولین مرحله و زمینه برای طلاق قانونی است، که در آن زوجین هیچ علاقه و همدلی نسبت به هم ندارند.
۲) طلاق اجتماعی، که به تغییرات در دوستیها و سایر روابط اجتماعی مربوط میشود و فردی که قصد طلاق دارد با آنها روبهرو میشود و این نوع روابط منفی به میان دو خانواده نیز کشیده شده و تنش بین دو خانواده را بیشتر میکند تحقیقات صورت گرفته نشان از آن دارد که این مساله در بین ازدواجهای فامیلی نسبت به دیگر ازدواجها بیشتر به چشم میخورد تا جایی که روابط بین دو خانواده برای همیشه قطع میشود.
۳) طلاق روانی، که از طریق آن فرد سرانجام باید پیوندهای وابستگی عاطفی را قطع کند، و با الزامات تنها زیستن رودرو شود.
۴) طلاق قانونی، متضمن زمینهها و دلایلی که بر پایه آنها به ازدواج پایان داده میشود.
بعضی از زوجین، طلاق را بهعنوان روش خوبی برای پایان دادن به مشکلات زندگی مشترک یاد میکنند، ولی بر اساس ساختار فرهنگی و اجتماعی ایران، دختران پس از طلاق به مراتب بیش از پسران در مقوله طلاق آسیب پذیرند. دختران در محیط خانواده خود و بهویژه پس از طلاق بر اثر مشکلاتی که در نوع برخورد با آنها میشود به مشکلات روحی، روانی دچار شوند و از سوی دیگر وجود مشاجرههای دائم و مکرر در مورد ازدواج ناموفق خطراتی همچون قلب و عروق را به همراه دارد لذا در صورت عدم ایجاد محیط مناسب بر شدت این مشکلات افزوده میشود.
احساس تنهایی و افسردگی مشکل بیشتر افراد پس از طلاق است، بیماریهای روحی و روانی چون اضطراب ارتباط زیادی با نقشهای مبتنی بر جنسیت و عوامل استرسزا و تجارب ناخوشایند زندگی دارند. ولی در بسیاری از خانوادهها نوع برخورد با افراد مطلقه بهخصوص برای دختران به گونهای بوده است که آنان در بسیاری موارد بهدلیل عدم حمایت اجتماعی اقدام به خودکشی و فرار میکنند، لذا برای پیشگیری از پیامدهای فردی و اجتماعی آن پیشنهادات زیر ارائه میشود:
۱) زمینه سازی فرهنگی برای پذیرش اجتماعی افراد مطلقه (بخصوص برای دختران) و توجه به بهداشت روان این افراد و مشکلات روانی آنها.
۲) استفاده از نقش حمایتی والدین افراد برای ارتقای سلامت روان و کیفیت زندگی آنان.>۱۱
شناخت معیارهای صحیح همسرگزینی میتواند به ایجاد خانوادههای پایدار کمک کند،امر مسلم این است که هر چه پیوندهای فرهنگی و قومی میان زن و شوهر سختتر باشد خطر جدایی به مراتب در میان آنها کمتر میشود، اگر انتخاب براساس همسان همسری و زیربنای فرهنگی و اعتقادی خانوادهها و توجه به مسائل معنوی و تربیتی باشد، نقش بسیار موثری در پیشگیری از طلاق پیدا میکند چرا که در هر پایگاه اجتماعی- اقتصادی و اجتماعی خاص، سبک زندگی خاصی نیز حاکم است.
غفارپارسا
منابع :
۱- ساروخانی، باقر< جامعه شناسی خانواده> تهران، انتشارات سروش.۱۳۸۱. ص۲۳
۲-اعزازی،شهلا<جامعه شناسی خانواده> تهران. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان. ۱۳۷۶.ص۱۰۰
۳- ساروخانی،همان.ص۱۰۴
۴- گیدنز،آنتونی <جامعه شناسی> تهران نشر نی. ۱۳۷۸.ص۴۲
.-Marriage,United states of America,McGraw-Hill,Inc, Bowman,Henry۳۴۵‚۱۹۷۸Aspanier ,Braham.B:Modern
۶- بهپژوه، احمد <علل ناپایداری ازدواج> مجله زن روز. ۱۰/۸/۸۲. ص ۱۲
۷- اعزازی،همان.۲۷
۸-کاظمی پور، شهلا <تحول سن ازدواج در ایران و عوامل جمعیتی موثر بر آن> پژوهش زنان. ۱۳۸۴. شماره ۳. ص ۱۰۵
۹- گود،ویلیام.جی <خانواده و جامعه> ترجمه ویدا ناصحی(بهنام)،تهران:بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ۱۳۵۲.ص۱۰۸
۱۰- روزنامه همشهری.۲۴ شهریور.۱۳۸۴
۱۱- قطبی، مرجان و دیگران <وضعیت طلاق و برخی عوامل موثر برآن....> فصلنامه رفاه اجتماعی. شماره ۱۲، ص ۲۷
منابع :
۱- ساروخانی، باقر< جامعه شناسی خانواده> تهران، انتشارات سروش.۱۳۸۱. ص۲۳
۲-اعزازی،شهلا<جامعه شناسی خانواده> تهران. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان. ۱۳۷۶.ص۱۰۰
۳- ساروخانی،همان.ص۱۰۴
۴- گیدنز،آنتونی <جامعه شناسی> تهران نشر نی. ۱۳۷۸.ص۴۲
.-Marriage,United states of America,McGraw-Hill,Inc, Bowman,Henry۳۴۵‚۱۹۷۸Aspanier ,Braham.B:Modern
۶- بهپژوه، احمد <علل ناپایداری ازدواج> مجله زن روز. ۱۰/۸/۸۲. ص ۱۲
۷- اعزازی،همان.۲۷
۸-کاظمی پور، شهلا <تحول سن ازدواج در ایران و عوامل جمعیتی موثر بر آن> پژوهش زنان. ۱۳۸۴. شماره ۳. ص ۱۰۵
۹- گود،ویلیام.جی <خانواده و جامعه> ترجمه ویدا ناصحی(بهنام)،تهران:بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ۱۳۵۲.ص۱۰۸
۱۰- روزنامه همشهری.۲۴ شهریور.۱۳۸۴
۱۱- قطبی، مرجان و دیگران <وضعیت طلاق و برخی عوامل موثر برآن....> فصلنامه رفاه اجتماعی. شماره ۱۲، ص ۲۷
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست