جمعه, ۱۱ آبان, ۱۴۰۳ / 1 November, 2024
مجله ویستا


پیش بینی های آلفا و بتا


پیش بینی های آلفا و بتا
تحول و دگرگونی اجتماعی و پیش بینی رخدادهای آینده یكی از موضوعات مورد علاقه آینده پژوهان است. با این وجود، تلاش های متعدد در حوزه علوم انسانی برای تقلید ازعلوم طبیعی و رسیدن به دقت قابل قبولی برای پیش بینی رخدادهای آینده و شناسایی مسیر دگرگونی اجتماعی تا كنون كمابیش با شكست مواجه شده است. در واقع احتمال ظهور پدیده های شگفت انگیز در زمینه رفتار اجتماعی انسان ها بیشتر از احتمال ظهور پدیده های شگفت انگیز در زمینه رفتار جهان مادی و طبیعی است. از این رو كسانی كه تلاش كرده اند برای پیش بینی وضعیت آینده یك سیستم اجتماعی از قوانین اداره كننده و مدل های علت و معلولی مشابه قوانین اداره كننده و مدل های مورد استفاده درعلوم طبیعی همچون علم مكانیك استفاده كنند، با مشكلات فراوانی مواجه شده اند.
این دشواری و پیش بینی ناپذیری اساسا در ماهیت انسان ریشه دارد. آزادی انتخاب مسیر و عدم تطابق همیشگی رفتار با ترجیحات ذهنی بیان شده، باورها و ارزش ها از جمله ویژگی های متمایز انسان و سیستم های متشكل از انسان است. گاهی اوقات از طریق تحلیل شخصیت و ملاحظه واقعیت های موجود همچون استعداد ها و توانمندی ها، می توان مسیرهای دگرگونی زندگی یك فرد را محدود ساخت و در نتیجه به یك یا چند پیش بینی قابل قبول و معتبر درباره وضعیت آینده زندگی وی دست یافت. بی تردید حتی این پیش بینی ها در برابر اتفاقات شگفت انگیز خوشایند یا ناگوار و به طور كلی مواردی كه تحت عنوان شانس و اقبال شناخته می شوند، آسیب پذیرند. حضور در مكان مناسب در زمان مناسب یا برعكس حضور در مكان نامناسب در زمان نامناسب شاید تاثیرات چشمگیری بر مسیر زندگی یك فرد بگذارد. از همه مهم تر حضور فرد در جامعه موجب می شود كه از طریق تعاملات و روابط متقابل رسمی و غیر رسمی با اجزاء دیگر سیستم اجتماعی، یعنی افراد دیگر، جهت یا جهت های مشخصی به عنوان سمت حركت مطلوب یا مشروع از دید عرف یا قوانین حاكم بر جامعه برای او تعریف شوند.
كنترل روابط متقابل غیر رسمی و تسلط بر ماهیت تعاملات یاد شده كاری دشوار و احتمالا غیر ممكن است. از سوی دیگر پیش بینی وقتی امكان پذیر است كه توانایی كنترل وجود داشته باشد. بنابراین با توجه به فقدان كنترل بر روابط اجتماعی تقریبا همه حدس های مربوط به آینده وضعیت یك فرد در جامعه تا زمانی كه وضعیت آینده روشن نشده است به یك اندازه درست خواهند بود. خلاصه اینكه می توان گفت كه پیش بینی وضعیت آینده یك فرد، چه كمترین تاثیر را از محیط بگیرد و چه اسیر هنجارهای مختلف اجتماعی باشد، از پیش بینی وضعیت آینده پیچیده ترین سیستم های مكانیكی دشوارتر است. چنین ضعفی را می توان در مقیاسی بزرگ تر به جامعه و به طور كلی هر سیستم متشكل از انسان ها تعمیم داد. در واقع همانطور كه حدس های مختلف درباره وضعیت آینده یك فرد پس از روشن شدن وضعیت نهائی او ابطال می شوند، حدس های مختلف درباره وضعیت آینده یك جامعه یا ملت در نگاه به عقب شاید خنده دار به نظر برسند.
اما اذعان به ناتوانی در زمینه پیش بینی درست وضعیت آینده یك فرد یا یك سیستم متشکل از افراد نباید موجب دلسردی و ناامیدی شود. بر اساس چنین بینشی می توان در چارچوب های تحلیلی، كه از آنها برای مطالعه و بررسی آینده سیستم های متشكل از انسان ها استفاده می شود، اصلاحاتی اعمال كرد. نخست اینكه فعالیت و انرژی اختصاص یافته برای پیش بینی آینده را باید به سمت شكل بخشیدن به آینده سوق داد. در واقع به جای پرداختن به موضوع لاینحل پیش‌بینی، پرسشی اساساً متفاوت و البته با معناتری را باید مطرح كرد. آینده پژوهان و علاقه مندان به وضعیت آینده سیستم های متشكل از انسان ها بهتر است به جای پیش‌بینی آینده و سپس اقدام بر پایه‌ی آن، پارادایم ذهنی خود را تغییر داده و در نبود هیچ روش اتكاپذیری برای پیش‌بینی به دركی نظام‌مند از بهترین انتخاب‌های میان‌مدت برای شكل بخشیدن به آینده درازمدت دست یابند.
چنین كاری مستلزم اتخاذ رویكردی پیش دستانه و فعالانه به جای رویكردهای مرسوم و متعارف انفعالی است. در یك رویكرد انفعالی تلاش می شود در فواصل زمانی مشخص اطلاعاتی درباره قوانین اداره كننده و واقعیت های موجود سیستم های متشكل از انسان ها جمع آوری شده و پس از تحلیل این اطلاعات حدس هایی درباره وضعیت آینده سیستم های مذكور ارائه شوند. در حالی که بی ثبات كردن قوانین اداره كننده و كمرنگ ساختن یا از بین بردن واقعیت های موجود به گونه ای كه مسیر دگرگونی اجتماعی به سمت خواسته ها و انتظارات كلیدی معطوف شود، فقط در یك رویكرد پیش دستانه و فعالانه موضوعیت پیدا می كنند. دوم اینكه معیار ارزیابی یك پیش بینی باید سودمندی آن باشد و نه درست یا غلط بودن آن. شاید چنین به نظر برسد كه پیش‌بینی خوب لزوماً باید به حقیقت بپیوندد. به بیان دیگر اگر پیش‌بینی غلط از آب در آید بعضی افراد آن را به كلی بی‌فایده و حتی زیانبار می دانند. به عنوان مثال، فردی كه به پیش‌بینی وضع آب و هوا توجه می‌كند در صورت شنیدن خبر غلط نامساعد بودن وضع هوا ممكن است تداركات غیرضروری انجام دهد و یا به دلیل این كه وضع هوا خوب پیش‌بینی شده، خود را برای هوای بد آماده نكند.
واضح است كه پیش‌بینی وضع هوا هنگامی خوب است كه درست باشد. اكثرا همین معیار را برای پیش‌بینی دگرگونی اجتماعی نیز به‌كار می‌گیرند. اما این كار به دو دلیل اشتباه است. اول به این دلیل كه نمی‌توان دقت پیش‌بینی را از قبل تعیین كرد و دوم به این دلیل كه پیش‌بینی‌های آلفا و بتا در نظر گرفته نمی‌شوند. پیش بینی های آلفا و بتا دو شیوه متمایز آینده نگری هستند که عناوین آنها را شخصا انتخاب کرده ام. تعریف ساده و مختصر پیش بینی های نوع آلفا و بتا به شرح زیر است:
((پیش بینی نوع آلفا به یک پیش بینی گفته می شود که به خاطر بیان آن به وقوع بپیوندد))
پیش‌بینی‌های آلفا و بتا نتیجه و رویداد نهایی را تغییر می‌دهند. به عنوان مثال، من پیش بینی می کنم که فردا صبح، پنیر، کره و عسل خواهم خورد. تحقق این پیش بینی در آینده به اراده و قدرت من بستگی دارد. یعنی اینکه اولا بخواهم و دوما بتوانم. علاوه براین، پژوهش های انجام گرفته توسط رابرت كینگ مرتون نشان می دهد كه اگر از یك فرد بخواهیم رفتار آینده خود را پیش بینی كند احتمال تحقق آینده پیش بینی شده افزایش می یابد. برخلاف پیش بینی های آلفا، پیش بینی های بتا اساسا هولناک هستند. این نوع پیش‌بینی‌ها نتیجه و رویداد نهایی نامطلوب را تغییر می‌دهند. مثلا مشاوران مدیر عامل، ورشکستگی قریب الوقوع شرکت را پیش بینی می کنند و بنابراین مدیرعامل با تغییر خط مشی خود و اصلاح تصمیم های خود جلوی تحقق آن را می‌گیرد. رویداد مطلوب نهایی تنها به این دلیل تحقق می‌یابد كه فرد مذکور بر اساس یک پیش بینی هولناک دست به كار شده است. به عنوان مثالی ساده تر می توان به خانمی، که برای روابط زناشویی و خانوادگی خود اهمیت چندانی قائل نیست، اشاره کرد. اگر بر فرض یک پیش بینی هولناک راجع به آینده، مثلا ازدواج مجدد همسرش، دریافت کند سریعا دست به کار شده و مسیر اقدامات و شیوه رفتار خود را تغییر می دهد. در واقع تصمیم‌گیرنده پیش‌بینی نامساعد را دریافت كرده و بنابراین جلوی تحقق آن را می‌گیرد. آیا این پیش‌بینی بد است یا خوب؟ پاسخ این است كه این پیش بینی ها بسیار سودمند و مفید هستند زیرا به نتیجه بهتری منجر می شوند. در اینجا ارزش پیش‌بینی در سودمندی آن است، نه در تحقق آن.
باید به این نكته مهم توجه كرد كه پیش‌بینی‌ها نباید بر اساس تحقق یا عدم تحقق آنها ارزیابی شوند. مهمتر از آن، باید به دیگران یاد داد كه خوبی یك پیش‌بینی در كاربردی بودن آن است و این كه بتوان با استفاده از آن تصمیم‌های بهتری گرفت، نه اینكه آیا نهایتا به واقعیت می‌پیوندد یا نه.
وحید وحیدی مطلق
برای مطالعه بیشتر:
پیش گویی محقق کننده
انتخاب های هوشمندانه
تفکر ارزشی
برنامه ریزی پابرجا برای یک قرن
منبع : اندیشکده وحید